ریسک سردار برای ایران

نام سردار رستم قاسمی دیروز به‌صورت فراگیر در رسانه‌های مجازی دست به دست شد و گمانه‌زنی‌هایی درباره کاندیداتوری ایشان در انتخابات ریاست جمهوری 1396 مطرح گردید اما جستجو در بخش بین‌المللی اینترنت، نتیجه‌ای قابل‌ تأمل درباره این نام به‌دست می‌دهد.

بهزاد احمدی‌نیا در یادداشتی با اشاره به این مطلب نوشت:آخرین‌باری که نام سردار قاسمی در رسانه‌های بین‌المللی چند باری به کار رفته، مربوط به اظهارات آذرماه 95 او در مخالفت با نوع تازه قراردادهای نفتی یا همان IPC است. در آن‌زمان سردار که وزیر نفت سابق نیز بود، فرم تازه قراردادهایی که برای دوران پساتحریم و جذب سرمایه‌ها و شرکت‌های بزرگ جهان طراحی شده بود را به باد انتقاد گرفت. قاسمی طی دو سال گذشته تقریبا در هیچ عنوان خبری دیگری حضور ندارد، به غیر از یک مورد بسیار خاص که مجله تایم نام سردار را در مقاله‌ای با عنوان «چرا شرکت‌ها نباید با ایران تجارت کنند؟» ذکر کرده و از او به‌عنوان یکی از کسانی که ریسک نابودی و غرامت برای شرکت‌های خارجی دارد، نام می‌برد. مقاله بسیار مطول است و از ابتدای مذاکرات هسته‌ای آغاز می‌کند تا اثبات کند که حتی با وجود برجام هم باید احتیاط را در ایران رعایت کرد. به‌عنوان یکی از نمونه‌ها، قرارداد شرکت فیات با ایران‌خودرو برای تولید چند مدل خودرو و صادرات به منطقه را ذکر کرده است که پس از طی شدن مراحل زیاد، وقتی مشخص شد سهام‌دار اصلی ایران‌خودرو یعنی صندوق نوسازی و توسعه صنایع، نام‌هایی همچون سردار رستم قاسمی را در فهرست هیأت مدیره خود داشته که در قطعنامه 13599 سازمان ملل متحد زیر تحریم‌های ضد تروریستی و پولشوئی قرار گرفته‌اند، طرف خارجی از این قرارداد صرف‌نظر کرد. یادداشت تایم، از هیچ یادآوری‌ای فروگذار نکرده است. باز کردن پرونده وزارت نفت در دوران تصدی قاسمی و گوشزد کردن این موضوع که شرکت‌های دست‌چندمی که توسط سپاه اداره می‌شوند و در آن دوران پروژه‌های نفتی را از طریق چند بانک خارجی فاینانس کردند و زمینه جریمه‌های میلیارد دلاری برای بانک‌های HSBC ، سوسیته جنرال و Lloyds را فراهم آوردند، هشداری جدی به طرف‌های خارجی ایران است. این بانک‌ها پس از انجام کارهای مالی چند قرارداد میلیون دلاری، ناگزیر به پرداخت‌ جریمه‌های میلیارد دلاری شدند و حتی در آغاز اجرایی شدن برجام هم رسما اعلام کردند که باوجود تأییدیه وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز حاضر به هیچ همکاری‌ای با هیچ طرف ایرانی یا قراردادی که به شکلی به ایران مرتبط باشد نیستند. یادداشت تایم حدود 8 ماه قبل نوشته شده که هنوز نامی از کسی برای انتخابات ریاست جمهوری 96 ایران در میان نبود اما تنها دو نام در آن مطرح است: یکی وزیر امور خارجه به‌عنوان عامل اطمینان دهنده و دیگری رستم قاسمی به‌عنوان سمبل تحریم علیه ایران. ابتدای هفته جاری (یکم اسفند 95) وقتی نام سردار رستم قاسمی، فرمانده اسبق در سپاه و وزیر نفت سابق ایران، به‌عنوان کاندیدای احتمالی از سوی یکی از محافل تازه سیاسی ایران مطرح شد، این موضوع نیز خودنمایی می‌کند که بزرگترین پرونده پولشویی تاریخ معاصر ایران که منجر به کلاه‌برداری از نظام جمهوری اسلامی توسط اشخاصی شده، نیز نام قاسمی را به‌عنوان یکی از کلیدی‌ترین مسئولان در دوران عملیاتی شدن این پروژه در خود دارد (پرونده بابک زنجانی که با بهانه دور زدن تحریم‌ها، چندین میلیارد دلار از پول فروش نفت را به حساب‌های شخصی خارجی واریز کرده است). دور زدن تحریم‌ها از منظر قوانین بین‌المللی، پول‌شوئی محسوب می‌شود و تفاوتی بین یک قاچاقچی مواد مخدر و فروش نفت یک کشور برای تأمین نیازهای ملی قائل نیست. این جرم در دنیای امروز، حتی از سوی کشورهایی مانند چین نیز جدی گرفته می‌شود و می‌تواند ممنوعیت تجارت مادام‌العمر به‌همراه داشه باشد. فکر کردن به منافع ملی یک ملت، به همینجا ختم نمی‌شود، در دوران وزارت نفت سردار، پیدا و پنهان‌های زیادی بوده که شاید کاندیداتوری او، فرصت مغتنمی برای ایران باشد تا این پرونده‌ها را با دستی بازتر بررسی کند اما قطعا در فضای بین‌المللی سودی برایمان ندارد.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن