در استحصال انرژی خورشیدی، ما کجا ایستاده ایم؟!

در حالیکه پروژه های انرژی تجدیدپذیر شهرهای سراسر دنیا را درمی نوردند، گزارشگران گاردین با شرکتهایی که در چنین بخشی فعالیت دارند، گفتگو کردهاند.
به گزارش «انرژی امروز» محمد درویش، مدیر کل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت از محیط زیست در کانال تلگرامی خود نوشت: شرکت Faro Energy، توزیع پروژههای خورشیدی را در آمریکای لاتین سرمایه گذاری میکند؛ نمونه آن پنلهای خورشیدی بر پشت بام آکواریوم جدید در ریودوژانیرو است.
در بسیاری از شهرهای دنیا، واحدهای اقتصادی، در مسیر نصب پنلهای خورشیدی روی پشت بام قدم برمیدارند. این روند از کشورهای ثروتمند آغاز شد؛ آنجا که یارانه دولتی به نیروی خورشیدی تعلق میگیرد.
اما از زمانی که هزینه تولید در این زمینه کاهش پیدا کرده، رقابت بزرگی بین شهرهای آفتابی دنیا، از ریودوژانیرو تا دهلی و نایروبی در گرفته است.
کمپانیهایی که به انرژی فراوان نیاز دارند و پشت بام ساختمانشان از فضای بزرگی برخوردار هست، به استحصال نیروی خورشیدی روی آوردهاند، نه تنها به دلیل سبز بودن آن، بلکه به دلیل قیمت ارزان آن. آنجا هم که شبکه برق قابل اعتماد نیست، این راه، نیاز به استفاده از ژنراتورهای دیزل را کاهش میدهد.
در کشورهایی مانند ایالات متحده، آلمان و انگلستان، گسترش پروژههای استحصال انرژی خورشیدی از این طریق تقویت میشوند که کمپانی برای سامانه مورد لزوم نیاز به پرداخت پیش پرداختی ندارد و به جای آن ماهانه مبلغی را مانند پرداخت قبض معمولی برق میپردازد.
بنیاد GW Solar، سازمانی پژوهشی است که در زمینه اقتصادی و سیاستهای عمومی فعالیت دارد و در این راه، استحصال نیروی خورشیدی را تکامل و گسترش میدهد.
ایالات متحده در سال گذشته از ظرفیت استحصال نیروی خورشیدی در ١٢٨ شهر سود برد. جالب آنکه استفاده از پشت بام ساختمانها میتواند از لحاظ فنی ٣٩٪ از کل نیاز برق در آمریکا را تامین کند.
با این وجود، اکثر مردم امریکا نمیتوانند صاحب چنین سامانههایی شوند، زیرا یا بام خانههای آنها نامناسب است، یا اینکه مستاجر هستند و یا قادر به واریز پیش پرداخت هزینه نصب نیستند.
این دلایل بویژه در محدودههای شهری و جوامع کم درآمد، که ۴٠٪ از خانههای امریکا را شامل میشود، شایع است. یک الگوی اقتصادی جدید برای این مشکل راه حلی در نظر گرفته است. این طرح به مصرف کنندگان خرید و یا اجاره بخشی از سامانهای بیرون از خانه را با قیمتی کمتر از نرخ معمولی برق، میدهد که شبکه برق محلی را از طریق پروژههای استحصال انرژی خورشیدی تغدیه میکند.
در شرکت مستقل Arup، میگویند: شهرهایی که از لحاظ حفظ شبکه برق خود از استانداردهای ضعیفی برخوردار هستند، مانند شهرهای ایرانی، اغلب تمایلی ندارند تا مجوزی برای انتقال برق از یک ساختمان به شبکه برق شهری صادر کنند و یا حاضر به کمک مالی نیستند که در این زمینه به کاهش چشمگیر امکانات در نصب سامانه های مورد نیاز میانجامد.
شرکت Vestas، توربینهای بادی را طراحی میکند. چالش اصلی در راه استحصال از انرژیهای تجدیدپذیر، دیگر مخارج بهکارگیری آنها نیست؛ بلکه ثبات چنین سامانههایی است.
ما چگونه میتوانیم به مردم، به واحدهای اقتصادی و شهرها این اطمینان را بدهیم که انرژی در دسترس آنهاست، هر زمان که نیاز به آنرا داشته باشند؟ ما به ظرفیتی محتاجیم تا تقاضا را برآورده کند، اما به همان اندازه نیز مهم است تا بازارهای انرژی وجود داشته باشند که میتوانند برق لازم را، زمانی که باد نمیوزد و یا خورشید نمیتابد، در اختیار بگذارند.
این بدان معناست که راه حلهای موجود می بایست استحصال انرژی از راههای مختلف و نیز ذخیره برق را امکانپذیر کنند تا بتوان تقاضا را مدیریت کرد و به شبکه نیرو استحکام بخشید.
مثال خوب در اینجا دانمارک است که توان انرژی بادی آن در سال ٢٠١۵ به بیش از ۴٠٪ رسید. دستورالعمل در آنجا شامل شبکه قوی انتقال برق و بازارهای انرژی موثر و شفاف است. ترکیب انرژیهای تجدیدپذیر با دیگر تکنولوژیهای استحصال انرژی میتواند به سادگی نوسانات در این محدوده را تنظیم کند.
محمد درویش در انتها مینویسد:
به نظر میرسد اگر بخواهیم تجربه همدان در دیگر شهرهای ایرانی تکثیر شود، باید از الگوی دانمارک پیروی کرده و علاوه بر فعال کردن پشت بامها، بر تنوع شیوههای تامین انرژی خردمندانه بیافزاییم.



