مشکلسازی دوباره FATF برای سرمایهگذاری در ایران
گروه ویژه اقدام مالی یا همان FATF مساله ناشناختهای در ایران نیست. ٩ ماه پیش، گروه ویژه اقدام مالی به مدت ١٢ ماه اقدامات خود علیه ایران را تعلیق کرد تا فعالیتهای ایران در راستای اجرای اقدامات مد نظر این گروه ویژه را به دقت مورد بررسی قرار دهد و از همان زمان بحثها درباره پیوستن یا نپیوستن آن در ایران بالا گرفت. با این حال، این گروه دیروز در پایگاه اطلاعرسانی خود اعلام کرد ایران تنها تا ژوئن زمان دارد تعهدات خود را اجرایی کند، در غیر این صورت اقدامات مقابلهای خود را علیه این کشور از سر میگیرد. همچنین FATF از اعضا و نظامهای قضایی کشورها خواسته است تا همچنان نسبت به مبادلات مالی با ایران بهشدت حساس بوده و از موسسات مالی زیر مجموعه خود بخواهند در تعاملات مالی با ایران بسیار محتاطانه عمل کنند. درباره این اطلاعیه FATF و تبعات آن گفتوگویی با سیدعلی خرم، استاد حقوق بینالملل و سفیر اسبق ایران در مقر اروپایی سازمان ملل داشتهایم که مشروح آن را میخوانید.
محمدابراهیم ترقینژاد در شماره امروز «اعتماد» در گزارشی در گفتگو با سیدعلی خرم، سفیر اسبق ایران در مقر اروپایی سازمان ملل نوشت:
FATF اعلام کرده است که همچنان از اعضا و نظامهای قضایی کشورها میخواهد که نسبت به مبادلات مالی با ایران بهشدت حساس بوده و از موسسات مالی زیر مجموعه خود بخواهند در تعاملات مالی با ایران بسیار محتاطانه عمل کنند. چنین عبارتی تا چه اندازه میتواند همچنان فضای ترس از همکاری با ایران را که اصلیترین مانع در مسیر اجرای برجام است زنده نگاه دارد؟
عبارت منتشر شده در اطلاعیه گروه ویژه اقدام مالی، عبارت مثبت و خوبی نیست و قطعا تاثیر منفی بر فردی که درصدد سرمایهگذاری در ایران است، خواهد داشت. در این راستا، فرد سرمایهگذار هنگامی که این عبارت را بشنود، احساس میکند که مساله، موضوعی جدی است و میتواند برای او و سرمایهاش مشکلساز شود. بنابراین احتیاطهای این دست از افراد و سرمایهگذاران بیشتر از قبل میشود و اقدامی را انجام میدهند و جستوجوهایی را انجام میدهند که سرمایه آنها را با خطر روبهرو نکند. مساله همکاری اقتصادی و سرمایهگذاری نیز مساله همراه با ریسک نیست، یعنی سرمایهگذار در محیطی سرمایهگذاری میکند که خطری وجود نداشته باشد و امنیت و سودآوریاش تضمین شده باشد. این مساله زمانی اهمیتش بیشتر میشود که بسیاری از سرمایهگذاران و بانکهای بزرگ تجربه تحریمهای ایران و تنبیه شدن توسط وزارت خزانهداری امریکا را هم دارند.
تا چه اندازه این اعلام توسط FATF تحت تاثیر فضای بینالمللی و روی کار آمدن فردی همچون دونالد ترامپ است؟
بیتردید شک نکنید که این مساله و آن عبارت، تحت تاثیر نارضایتی و بهانهگیریهای امریکاییها است. اگر فردی مانند اوباما، رییسجمهور امریکا بود چنین بیانیهای علیه ایران صادر نمیشد و اگر دولت کنونی امریکا نسبت به ایران عداوت و خشم نداشت و به دنبال سختگیری و بهانهگیری نبود، چنین عبارتی که موجب افزایش فضای هراس میشود را مطرح نمیکرد. ایران چرا در چارچوب اقدامات این گروه قرار گرفته است؟ چون میگویند ایران سازوکارهای مشخص و شفافی نسبت به پولشویی و حمایت از تروریسم ندارد. از سویی، دولت جدید امریکا درصدد افزایش فشار بر ایران با طرح مسائلی همچون ادعای حمایت تهران از تروریسم و فعالیتهای منطقهای ایران است. این جمله بیانگر آن است که ایران با وجود تعلیق اقدامات همچنان نتوانسته اعتماد گروه FATF را تامین کند و همچنان متهم به همان ادعاها است. اتهاماتی که این روزها توسط امریکا، رژیم اسراییل، ترکیه و عربستان مطرح میشود و آنها درصدد هستند تا با این بهانه تحریمهایی را علیه ایران اعمال کنند.
میدانیم که ایران درخصوص تعریف تروریسم با برخی از کشورها تفاوت نظر دارند. به طور مثال در حالی که غربیها گروههای مقاومت فلسطینی و حزبالله را تروریستی میدانند ایران معتقد به چنین چیزی نیست. تا چه اندازه این اعلام نظر FATF میتواند ناشی از تفاوت دیدگاه طرفین درخصوص تروریسم و طرح ادعای حمایت ایران از تروریسم باشد؟
این تفاوت دیدگاه بیتردید اثرگذار است. FATF از تروریسم چه تعریفی را دارد؟ تعریف ایران یا تعریف جامعه جهانی؟ بیتردید تعریف مدنظر آنها، – درست یا غلط و بدون هیچ گونه ارزیابی و قضاوت – تعریف مدنظر ایران نیست. ممکن است شما بگویید هیچ اجماعی درباره تروریسم و هویت گروههای تروریستی در جهان وجود ندارد. این حرف درستی است. ١۵ سال در سازمان ملل متحد در این باره کار شد ولی هیچ اجماع و وحدت نظری حاصل نشد و همین مساله موجب شد تا کشورها تعریف تروریسم را رها کنند. هرچند که مصادیقی درباره گروههای تروریستی تقریبا وجود دارد مانند داعش، القاعده و جبهه النصره. با این حال، ایران از تروریسم برداشت خود را دارد و دیگران هم برداشت خود را دارند. در این باره، آنکه چه گروهی تروریستی است و چه گروهی تروریستی نیست، بستگی دارد که قلم به دست چه کسی باشد و چه کسی تعریف و تفسیر کند و چه کسی قضاوت در این باره را برعهده داشته باشد. به سخن دیگر، قدرت با چه کسی باشد. صاحب قدرت است که تعریف از تروریسم را در اینجا ارایه میدهد. در اینجا به نظر میآید کشوری همچون امریکا تعریف از تروریسم ارایه میدهد.
این مساله و اختلاف چگونه قابل حل است؟
اگر فضای سیاسی جهانی علیه ایران باشد، من فکر نمیکنم این مساله حتی با گفتوگو و مذاکره قابل حل شدن باشد و کشمکش ادامه پیدا خواهد کرد مگر آنکه فضای جهانی به نوعی به سود ایران تغییر پیدا کند. به طور مثال، ترامپ استیضاح بشود و از کار برکنار بشود و فرد دیگری بر سرکار بیاید یا آنکه ایران از صدر اولویتهای او خارج شود یا شکاف بسیار جدی میان اروپا و امریکا شکل بگیرد. هماینک گلهها و اختلافاتی میان اتحادیه اروپا و امریکا وجود دارد ولی اینگونه هم نیست که موجب یک شکاف گسترده و عمیق باشد. در غیر این صورت، اگر پاشنه در بر همین منوال بچرخد، کار برای ایران سختتر میشود.
باقی ماندن فضای هراس نسبت به ایران و همچنین تداوم اقدامات FATF میتواند کشورهای دیگر ازجمله اروپاییها را به کاهش یا عدم همکاری با ایران مجاب کند؟
در ابتدا ممکن است تاثیر چندانی نداشته باشد ولی به تدریج اثرگذار خواهد بود. این کار مثل بدگویی است، ممکن است در اوایل کار به این بدگوییها توجه چندانی نشود ولی اگر این بدگوییها و اتهامزنیها ادامه یابد و با تنبیه و تحریم نیز همراه شود، به تدریج موجب افزایش توجه خواهد شد و میتواند اندک اندک زمینهای برای کاهش حضور و سرمایهگذاری در ایران شود.
*در خصوص این اتهامات مطرح شده به ایران، اروپاییها چگونه فکر میکنند؟
دولتهای اروپایی و اتحادیه اروپا تاکنون اعتقادی به تروریستی بودن ایران ندارند ولی تبلیغات سیاه و منفی اثرات خود را خواه ناخواه به همراه خواهد داشت و هرچقدر این اتهامات تکرار شود و زمان بیشتر بگذرد، بر فعالیتهای بخش خصوصی، شرکتها و بانکها و بیمههای اروپایی برای همکاری با ایران اثر میگذارد.
در طول دو سال گذشته مراودات و تعاملات بینالمللی ایران با کشورهای خارجی هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی افزایش یافته است. از سویی، ایران در این مدت برجام را اجرایی کرده است که براساس گزارشهای آژانس، ایران به تعهدات خود پایبند بوده است. از سویی ایران از زمان تعلیق اقدامات FATF اقداماتی را انجام داده است. چرا آن مراودات، اجرای برجام و انجام این اقدامات نتوانسته است ابهامها را از بین ببرد؟
اقداماتی که ایران تا به امروز در عرصه هستهای انجام داده است، مورد قبول جامعه جهانی است ولی آن چیزی را که FATF ادعا میکند و میگوید مبتنی بر روابط بانکی شفاف و عدم ارتباط با گروههایی که از منظر آنها تروریستی محسوب میشوند، است. این مساله ارتباطی با برجام ندارد. مثلا امریکاییها ادعا میکنند حزبالله یک گروه تروریستی است. اگر یکی از بانکهای ایران یک همکاری کوچکی با حزبالله داشته باشد، از منظر آنها – فارغ از درستی یا نادرستی و انجام هرگونه قضاوت – معنای این همکاری و مراوده آن است که این بانک با گروههای تروریستی رابطه دارد.
سوال من آن است که چرا ایران با وجود اجرای صحیح برجام و پایبندی به آن و افزایش تعاملات جهانی نتوانسته آن اتهامات و ابهامات را برطرف کند؟
فضای موجود درخصوص FATF و پروتکلهای آن ربطی به برجام ندارد. قوانین و تعهدات بانکی بینالمللی در طول یک دهه گذشته درخصوص تامین مالی مبارزه با گروههای تروریستی و همچنین پولشویی سختگیرانهتر شده است و در این مدت نیز ایران به این پروتکل نپیوسته و نتوانسته است با نظام بانکی جهانی همراه شود. پس از توافق هستهای و رفع تحریمها، ایران به سمت حل اختلافات با گروه اقدام مالی و رفع ابهام حرکت کرد و تلاش داشت تا به FATF بپیوندد. پس مشاهده میکنیم مقوله FATF با مقوله برجام یا افزایش تعاملات بینالمللی ایران، موضوعاتی جدا از یکدیگر هستند. اینکه ایران میتواند اختلافات ناشی از غیب یک دههای خود در عرصه نظام بانکی جهانی را با این گروه برطرف کند، بحث مستقلی است، پس ما نباید انتظار داشته باشیم که برجام در این باره هم مشکلات را رفع کند.
صندوق بینالمللی پول در گزارش سالانه خود در مورد اقتصاد ایران گفته تحریمهای جدید امریکا موجب بروز دوباره شک و ابهام شده است. تا به امروز واکنش اروپا درباره موضعگیریهای ترامپ درباره ایران و همکاری با کشورمان چگونه بوده است؟
تا به امروز، اتحادیه اروپا خدشهای در همکاریهایش با ایران وارد نکرده است و قصدی در این باره ندارد اما اگر امریکا و آقای ترامپ به تدریج فشارهایشان را افزایش دهند و فضا را در قبال ایران منفی کنند، آنگاه شرکتها و سرمایهگذاران اروپایی حرف صدراعظم آلمان یا رییسجمهور فرانسه گوش نمیدهند و مستقل از درستی یا نادرستی آن اتهامات و این فشارها، ملاحظاتی را در پیش میگیرند و احتیاطهایشان را برای همکاری با ایران افزایش میدهند که نتیجه آن میتواند کاهش همکاری با ایران باشد.
امریکاییها مدعی هستند که اجرای سختگیرانه برجام و تشدید فشارهای غیرهستهای نسبت به ایران را اعمال میکنند. در چنین فضایی، ایران برای رهایی از فشار چه اقداماتی را میتواند انجام دهد؟
ما هماینک در فضایی قرار داریم که امریکا به همراه عربستان، ترکیه و رژیم اسراییل درصدد چالشآفرینی برای ایران هستند. حفظ برجام میتواند تا حدی راهگشا باشد به این معنا موجب میشود تا اتحادیه اروپا وارد این مناقشه نشود و فاصله میان آنها ایجاد کند. با این وجود، آنها فشارهایشان را افزایش میدهند تا ایران به واکنش وادار کند و با عصبانی کردن تهران، ایران دست به اقداماتی بزند که نقض برجام محسوب میشود. با این حال، خروج از این فضا، به تنهایی با برجام ممکن نیست. ما نیاز به ابزارها و روشهای دیگری داریم. این روشها میتوانند مذاکره، گفتوگو و چانهزنی رودررو باشد تا طرفین به یک توافقی برسند و از سویی میتواند اقداماتی مانند فیلم آقای فرهادی که اخیرا اسکار را دریافت کرد، باشد. این یک دیپلماسی عمومی است که تاثیرگذاریاش میتواند از روشهایی همچون دیپلماسی بازدارندگی یا دیپلماسی چانهزنی هم بیشتر شود.