کارکنان حفاری چوب سهلانگاریها و محرمانگی گزارشها را خوردند
یک کارشناس نفت و انرژی گفت: در حادثه دکل 95 میدان رگ سفید، مسئولان با چوب محرمانگی باعث عدم اطلاعرسانی شفاف و وقوع حوادث شدند؛ اگر نفرات حاضر در میدان میدانستند که در رگ سفید مشابه همین اتفاق افتاده است و پیش از حضور در دکل برایشان تدریس میشد احتمالا جلوی حادثه گرفته میشد.
سعید ساویز در گفتگو با خبرنگار نفت و گاز «انرژی امروز» در خصوص حادثه دکل 95 میدان رگ سفید اظهار کرد: در دریا و در پارس جنوبی تاکنون چاههای زیادی حفاری شده است و با وجود اینکه اطلاعات ما در پارس جنوبی نسبت به میادین خشکی مانند مارون وگچساران ورگ سفید و نفتشهر نیست، اما شاهد حوادث کمتری نسبت به خشکی هستیم؛ باید دید چرا در دریا شاهد حوادث کمتر و در خشکی با حوادث بسیاری روبرو هستیم؟
او در ادامه افزود: دوعلت را برای پرسش مطرح شده میتوان ذکر کرد؛ نخست اینکه مخازن خشکی پیچیدگی بیشتری دارند، برخی میادین به دلیل نزدیکی به فعالیتهای زمینشناسی و تکتونیک کوهزایی حوزه زاگرس دارای پیچیدگی و شکستگیهای فراوانی است و این فضا را میدهد که گاز زیادی در زیر سطح زمین مهاجرت کرده و جمع شود، اگرچه علت حادثه رگ سفیدپوش سنگ شکسته نبود.
HSE در ایران جدی گرفته نمیشود
ساویز ادامه داد: مورد دوم اینکه توسعه پارس جنوبی و یا حتی میادین نفتی فلات قاره از ابتدا با شرکتهای خارجی آغازشد و دستورالعملهای حفاری و ایمنی به نوعی به روز شده در اختیار تیم عملیاتی قرار دارد و میتوان گفت که توجه به برخی موارد HSE و ایمنی در دریا نهادینه شده است؛ درنتیجه در پلتفرمهای دریایی و دکلهای دریایی مسائل ایمنی به شدت رعایت میشود و هر هفته یک یا دو مانورHSE برگزار و به دیتاها و دیتکتورها توجه بسیاری میشود و به دلیل توجه به گذراندن دورههای ایمنی و گرفتن گواهینامههای مختلف توسط پرسنل تا به حال حادثه چندانی در دریا نداشتهایم.
این کارشناس نفت و انرژی تاکید کرد: دورههای IWCF (کنترل فوران چاههای نفت) در ایران جدی گرفته نمیشود و تمامی پرسنل اصلی حفاری و کارفرماباید این دورهها را گذرانده باشند. ساده انگاری مسائل HSE و دورههایی که هر چند سال باید تجدید شوند برای چالاک سازی نیرو در مقابل رعایت نکات ایمنی ضروریست.
ساویز با اشاره به اینکه «گاهی تجربه اعتماد به نفسی را به وجود میآورد که خود عامل سهل انگاریست و گاهاً تیم حفاری و یا ناظر ما به زعم اینکه حفاریهای بسیاری را انجام دادهاند و تجربه ،تسلط و شناخت بسیاری در این امر دارند سهل انگاری میکنند» تصریح کرد: کاستیها و سهل انگاریها شامل تمامی افراد از کارکنان گرفته تا کارفرما، کمپانی من، مدیران و افراد تصمیم گیر میشود؛ متاسفانه برخی مدیران برخی پارامترها مانند سرعت حفاری را به ایمنی ترجیح میدهند.
حادثه رگ سفید مشابه حادثه سال 45 بود
او با مقایسه دو حادثه مشابه در رگ سفید با اشاره به کتاب «اطفاء حریق چاههای نفت و گاز» به قلم فرزاد قربانی گفت: در سال 1345در رگ سفید مشابه همین حادثه اتفاق افتاده ودر هر دو حادثه بلو آوت صورت گرفته است.
سهل انگاری نیروها تا مدیران، علت بروز حادثه
ساویز افزود: در حوادث مشابه اینچنینی پس از رسیدن به ناحیه تراوا بخشی از گل به یک بارهلاست میشود، و درنتیجه بخشی از سیال از دست میرود و فضای خالی به وجود میآید و کاهش وزن این فرصت را به گاز میدهد که در درون چاه جایگزین شود، این چیزی است که ماد لاگینگ و گلشناس باید به آن توجه بسیاری داشته باشند و آن را کنترل کنند.
او با اشاره به اینکه «در گزارشهای چاه 8 تا 10 بشکه هرزروی گزارش شده است»، اظهار کرد: این اعداد اصلا عدد بالایی نیست، و بیشتر به نظر میآید سهل انگاری بوده است و تجهیزات مشکلی نداشته است. در عملیات لوله بالا خصوصا زمانی که تنها BHA و لولههای وزن افزا در داخل چاه است؛ مجرابندها و BOP امکان عمل کرد سریع و سیلینگ کامل را ندارد. درنهایت، به هر دلیلی حجم زیادی از گاز و سیال وارد ستون چاه شده و حجم سیال به زیر دکل زده و فوران کرده و با جرقهای تبدیل به آتش شده است.
این کارشناس نفت و انرژی تاکید کرد: اگر زودتر از فوران متوجه میشدند امکان کنترل چاه وجود داشت تا آتش نگیرد و جلوی حادثه گرفته میشد، اما سرعت بسیار بالا بوده و فرصت کنترل آن نبوده است.
ساویز گفت: به نظر من باید یک ریگ حفاری بیاورند و یک چاه انحرافی زده شود و در عمقی به این حفره برسند و چاه را کنترل کنند. آقایان سپهری مدیرعامل ملی حفاری، عالیپور، مدیرعامل مناطق نفت خیز و دکتردلاویز به عنوان رییس کمیته بحران در محل حادثه حضور دارند و تیمهای حرفهای نیز برای اطفای حریق در آنجا گرد هم آمدهاند.
چرا گزارش حوادث محرمانه است؟!
او با انتقاد به اینکه «در ایران گزارشات حوادث به طور عمومی منتشر نمیشود و در اختیار کارکنان و نیروها قرار نمیگیرد» گفت: از حوادث اینچنینی در آمریکا فیلم ساخته شده و در دورههای ایمنی تدریس میشود، ولی هیچ وقت اتفاقات اینچنینی در ایران را تدریس نکردند.اگر حادثه نفت شهر برای نیروهای حفاری اطلاع رسانی و تدریس میشد ، آیا ممکن نبود که دانش حادثه نفت شهر باعث شود که حادثه رگ سفید پیش نیاید؟
این کارشناس نفت و انرژی ادامه داد: چراباید گزارش حادثه در مورد نفت شهر و یا حوادث این چنین محرمانه باشد و یا دور از دسترس عموم باشد؟ مگر چه چیزی در شرح این حوادث است که صنعت نفت بدان محرم نیست؟ چرا با چوب محرمانگی باعث عدم اطلاعرسانی شفاف و وقوع حوادث دیگر میشویم؟ همچنین اگر نفرات حاضر در میدان میدانستندکه در رگ سفید مشابه همین اتفاق افتاده است و پیش از حضور در دکل برایشان تدریس میشد؛ آیا احتمال نمیرفت که جلو حادثه گرفته شود؟ اگر پیش از این جلسات توجیهی برگزار میشد و حوادث اینچنین که در ایران اتفاق افتاده مورد بررسی قرار میگرفت شاید کارکنان توجه بیشتری میداشتند.
مدیران با عدم اطلاعرسانی در مرگ نیروها مسئولند
ساویز با تاکید بر اینکه «کسانی که گزارشات حوادث را محرمانه قلمداد میکنند و اجازه نمیدهند گزارشات منتشر و در اختیار همگان قرار گیرد، در مرگ نفرات بعدی مسئولند» گفت: مسئولانی که اعلام میکنند اطلاعات محرمانه است چرا در جاهای دیگر دنیا این اطلاعات محرمانه نیست؟ چرا باید گزارش حادثه محرمانه باشد، چرا نباید تدریس شود و مقصران مشخص شوند؟