تغییر پارادایم در حوزه انرژی

برات قبادیان، معاون پژوهش و فناوری وزیر صنعت، معدن و تجارت

در پروژۀ میلیونیوم یا هزاره، انرژی یکی از 15 چالش بزرگ فراروی بشریت است. انرژی و به‌ویژه منابع انرژی پاک، لازمۀ توسعۀ پایدار است که اولین چالش محسوب می‌شود. آب سالم و غذای کافی نیز چالش­‌های جدی محسوب می‌شوند که نمی‌توان برای دستیابی به آن­ها از مصرف انرژی چشم‌پوشی کرد. در اینکه اقتصاد جهانی درحال بزرگ‌ترشدن است، مناقشه نیست. بنابراین، به منابع و حامل­‌های انرژی بیشتری به‌عنوان پیش‌ران بزرگ‌ترشدن اقتصاد به‌منظور افزایش فعالیت­‌ها و افزایش استاندارد زندگی نیاز است. ازاین‌رو، پرواضح است در آینده تقاضا برای انرژی افزایش خواهد یافت.

 در کنار افزایش نیاز به انرژی، نیاز به افزایش بهره‌­وری انرژی نیز بسیار کانون توجه است. با این توصیف، در دهه‌­های پیش‌رو، میزان انرژی بیشتری برای رشد و توسعۀ اقتصادی در جهان لازم است و رشد و توسعۀ اقتصادی در کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست.

تغییر پارادایم انرژی در منابع انرژی جهانی چند سالی است که در برخی از کشورهای جهان به نفع منابع سوختی با انتشار کربن کمتر آغاز شده است و این تغییر پارادایم در سایر کشورها نیز ادامه خواهد یافت. در این تغییر پارادایم، هم بهبود در فناوری­‌ها و هم ملاحظات زیست‌محیطی نقش کلیدی دارد. همچنین ترکیب سوخت‌­ها تغییر می‌کند و سوخت‌هایی با انتشار کربن کمتری در این ترکیب، از رشد بیشتری برخوردار خواهند بود. در ترکیب جدید سبد سوختی، سوخت‌­های تجدیدپذیر هم به ‌لحاظ تنوع منبع و هم به‌ لحاظ رشد تولید و مصرف از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند شد. پیش­‌بینی‌­ها نشان می‌دهد در 20 سال آینده، باز منابع انرژی فسیلی غالب خواهد شد و نزدیک به 60 درصد از سوخت­‌های مصرفی را سوخت‌­های فسیلی نفت، گاز و زغال‌سنگ تشکیل خواهند داد.

در طول 20 سال آینده از میان سوخت‌­های فسیلی، گاز طبیعی با لحاظ ملاحظات زیست‌محیطی به رشد خود برای پاسخ‌گویی به توسعۀ اقتصادی ادامه خواهد داد. برخلاف گاز طبیعی، رشد مصرف زغال­‌سنگ که بخش اعظم مصرف آن در کشورهای با رشد سریع اقتصادی و درحال گذار مانند کشورهای هند و به‌ویژه چین به‌عنوان کشورهای با اقتصاد نوظهور مصرف می‌شود، کاهش خواهد داشت. به‌صورت اساسی، تولید، فراوری، توزیع و مصرف زغال‌سنگ از دیرباز به‌عنوان منبع آلاینده و کثیف مطرح بوده و با سخت‌ترشدن قوانین و مقررات زیست‌محیطی، این منبع برای بازار انرژی جهانی از جذابیت چندانی برخوردار نخواهد بود. آنچه دراین‌میان از رشد بسیار سریع‌تری در دو دهۀ آینده برخوردار خواهد بود، منابع انرژی تجدیدپذیر مانند منابع انرژی آبی، خورشیدی، بادی، زمین‌گرمایی و زیست‌توده هستند.

با گذشت زمان، در دسترس قرارگرفتن فناوری­‌های تولید و تبدیل و تولید انبوه، قیمت این منابع نیز در مقابل رشد سریع تولید کاهش خواهد داشت و قابل رقابت با نوع متناظر خود در منابع فسیلی مربوطه خواهد بود. مقررات سختگیرانۀ زیست‌­محیطی و تفاهم‌نامه‌­های بین‌­المللی نیز به این رشد سریع کمک خواهد کرد. سیاست کاهش کربن در آینده به‌شدت به توسعۀ تولید و رشد مصرف انرژی­‌های تجدیدپذیر کمک خواهد کرد. بهبود سریع در رقابت‌پذیری منابع انرژی تجدیدپذیر، به رشد سریع‌تر تولید و مصرف حامل­‌ها و منابع زیست سوخت‌­ها کمک خواهد کرد. افزایش رشد مصرف نفت و مشتقات آن، از آن روی کاهش خواهد داشت که با بهبود فناوری در خودروها مانند برقی‌کردن آن­ها، انقلابی در صنعت حمل‌ونقل و ترابری زمینی، هوایی و دریایی ایجاد خواهد شد.

با رشد جمعیت، توسعه نیز در پیشِ‌روی کشورها قرار دارد و ما نیز برنامه­های توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را تجربه می‌کنیم؛ اما واقعیت این است که هر نوع توسعه‌ای نیز مطلوب نیست. امروزه توسعۀ پایدار مطلوب و مدنظر است و آن هم عبارت است از: «برآورده‌کردن نیازهای نسل کنونی بدون مصالحه بر سر نیازها و منافع نسل­‌های آینده.» با این تعریف، نسل‌های آینده از منابع انرژی فسیلی که میزان ذخایر آن­ها نیز محدود است، سهم دارند و نسل کنونی مجاز نیست از نظر کمی و کیفی هرطور خواست، این منابع محدود را استخراج و از آن استفاده کند.

حفظ محیط زیست نیز در این تعریف نهفته است. عملکرد نسل کنونی نباید عرصه را برای زندگی نسل­‌های آینده تنگ کند. ازاین‌رو، منابع انرژی فسیلی که تجدیدپذیر نیز نیستند و آلایندۀ محیط زیست نیز هستند، منابع انرژی پایدار محسوب نمی‌شوند. در مقابل، منابع انرژی تجدیدپذیر که از نظر میزان و کیفیت، پایدار تعریف شده و به‌عنوان انرژی‌­های پاک شناخته شده‌­اند و دانشمندان آن­ها را منابع انرژی آینده می‌دانند، لازم است در کشور ما نیز توسعه یابند.

 خوشبختانه ایران از نظر منابع انرژی تجدیدپذیر مانند خورشید بسیار غنی است و می‌تواند از این نظر جزو اولویت­‌های ما در سیاست‌گذاری‌­های آینده باشد و جایگاه ویژه‌­ای داشته باشد. درهرحال، منابع انرژی فسیلی مانند نفت و گاز، مادۀ خام ده­‌ها محصول است و فراوری آن ارزش افزودۀ قابل ملاحظه‌­ای نیز ایجاد می‌کند. نیز پس از فرآوری مشتقات آن، برای کشور ارزآوری دارد که به ساختن و توسعۀ همه‌جانبۀ کشور کمک می‌کند و با وجود منابع انرژی تجدیدپذیر، برای ساختن هستند و نه سوختن.

از طرف دیگر، ایران در زمرۀ 10 کشور اول جهان از منظر تولید گازهای گلخانه‌­ای مانند دی ­اکسید کربن است. به‌عبارت روشن‌تر، هر ایرانی 72 درصد بیش از سهم خود گاز گلخانه‌ای دی ­اکسید کربن تولید می‌کند. در معاهده‌­های بین­‌المللی نیز پذیرفته‌­ایم که به کاهش سهم خود از گازهای گلخانه‌­ای کمک کنیم. این امر ممکن نیست؛ مگر در رویکرد خود در برابر مصرف منابع انرژی تجدیدنظر کنیم. بدون شک، چنین تجدیدنظری بدون تغییر پارادایم در حوزۀ انرژی و آن هم به‌صورت اساسی در اسناد بالادستی و در برنامه‌­های اجرایی و عملیاتی امکان‌پذیر نخواهد بود. انرژی فردا برای حفظ نسل‌­های آیندۀ منابع انرژی تجدیدپذیر است که از این بابت نیز از کشورهای ثروتمند جهان هستیم.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن