چرا باید با توتال بست؟
آشنایی توتال با منطقه، ایران و میدان گازی پارس جنوبی، و هدفگذاری این شرکت برای حضور بلندمدت و استراتژیک، میتواند موجب شکلگیری شراکتی بلندمدت و موفق شود.
رامین فروزنده، تحلیلگر حوزه نفت، در یادداشتی در کانال تلگرامی خود با بیان این مطلب نوشت: یک سوال اساسی درباره حضور توتال در ایران، این است که چرا مسوولان مربوطه، اصرار به امضاء قرارداد با شرکت یادشده دارند؟ فارغ از صحت چنین ادعایی، نوشتار حاضر به این سوال میپردازد که چرا حضور توتال در ایران اهمیت زیادی دارد؟
1- توتال یکی از پنج غول نفتی جهان در کنار شورون، اگزونموبیل، شل و بیپی به شمار میرود و سال گذشته 128 میلیارد دلار درآمد داشته است. حضور یکی از پنج شرکت تراز اول دنیا میتواند زمینهساز جهشی در ارتقاء توان داخلی باشد؛ چنانکه پتروپارس و بسیاری از شرکتهای ایرانی در پی مشارکت با همین شرکتها در پارس جنوبی توانستند به پیمانکاران تراز اول کشور تبدیل شوند.
2- توتال پیشینه موفقی در فازهای 2 و 3 پارس جنوبی دارد. بهترین کیفیت حفاری پارس جنوبی (به لحاظ یکپارچگی چاه و …) در همین پروژه رقم خورد و توسعه بخش خشکی و دریا در آن، مبنای فازهای بعدی قرار گرفت. (شایعات منتشره درباره عدم برداشت ایران از لایههای مشترک در این پروژه صحت ندارد. از چهار لایه مخزنی مشترک، سه لایه در این فاز توسط توتال توسعه یافتند و تنها لایه اول به دلیل محدودیت اطلاعات فنی در آن زمان (که سالهای نخست توسعه میدان بود و اطلاعات کمتری وجود داشت) در ابتدا توسعه نیافت، ولی بعداً تولید از آن توسط شرکت نفت و گاز پارس اجرایی شد.)
3- توتال در میان غولهای نفتی، از دههها قبل بیشترین حضور را در منطقه خاورمیانه دارد و آن را یکی از بازارهای اصلی هدف خود اعلام کرده است. آشنایی توتال با منطقه، ایران و میدان گازی پارس جنوبی، و هدفگذاری این شرکت برای حضور بلندمدت و استراتژیک، میتواند موجب شکلگیری شراکتی بلندمدت و موفق شود.
4- در اواسط دهه 1370 شمسی، توتال با پذیرش ریسک حضور در ایران، سد تحریمهای وقت آمریکا را شکست؛ چنانکه متعاقباً شرکتهای بزرگی مثل انی و استات اویل در ایران حاضر شدند. توسعه 10 فاز پارس جنوبی و میدان دارخوین، بخشی از نتایج این صفشکنی بود. پس از لغو تحریمها نیز توتال اولین شرکت اروپایی بود که از ایران نفت خرید تا بازگشت کشورمان به بازار تسریع شود. در میان غولهای نفتی، توتال تنها شرکتی بود که با ایران HOA امضاء کرد؛ آن هم پیش از برگزاری انتخابات آمریکا. با درنظر گرفتن این تداوم صفشکنی، این بار نیز توتال میتواند همان روند را در پیش گیرد؛ اگرچه این بار پیچیدگی ماجرا به مراتب بیشتر است و شاید همان سناریو عیناً تکرار نشود.
5- طرح توسعه شرکت توتال برای فاز 11 پارس جنوبی، یک گام به جلو در طراحی فازهای این میدان است؛ چراکه شامل تاسیسات تقویت فشار نیز میشود. باتوجه به نیاز میدان مذکور به چنین تاسیساتی طی دهه پیش رو، باید از هماکنون مراحل طراحی و برنامهریزی در دستور کار قرار گیرد که توتال همین کار را انجام داده است. در صورتی که توسعه این طرح با Iran LNGبه صورت یکپارچه صورت گیرد، باز هم ابعاد جدیدتری به خود خواهد دید.
6- توتال باوجود عدم امضاء قرارداد، هماکنون با جدیت، پیگیری مراحل اجرایی را در دستور کار قرار داده است.به عنوان مثال، بازدید از تاسیسات شرکتهای داخلی و ارزیابی فنی آنها شروع و اسناد مناقصه و فنی آماده شده است. (این موضوع ضمناً نشان میدهد که پیمانکاران داخلی به توان لازم برای ارائه خدمات و تجهیزات در بسیاری از بخشها دست یافتهاند.)
7- توتال اعلام کرده که بدون شک قرارداد را آغاز (initiate) خواهد کرد و هدف، امضاء آن است. البته باتوجه به حضور ترامپ، احتمال دارد برجام با مشکلاتی مواجه شود و متعاقباً حضور توتال نیز تحتتاثیر قرار گیرد، که این مساله از متغیرهای برونزا در ماجرا به شمار میرود و نه تنها بر این قرارداد، که بر کل تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی ایران موثر خواهد بود. با این حال، توتال تنها شرکتی به شمار میرود که قاطعانه از حضور در ایران گفته و شاید حتی بتوان گفت که بر خلاف کشورهایی مثل هند، حسن رفتار حرفهای بیشتری را در دستور کار قرار داده است.