به زمین زیر پایمان اعتمادی نیست!
فاطمه لطفی، خبرنگار توسعه پایدار «انرژی امروز»
«نفت گران شد»، «نفت ارزان شد»، «ترامپ به سوریه حمله کرد»، «سیارهای جدید با اتمسفر بخار آب کشف شد»، «زمین در حال گرم شدن است»، «داعش از موصل گریخت»… اینها عناوین بخشی از خبرهایی است که هر روز از زمان طلوع آفتاب تا نیمههای شب و هنگام خواب میشنویم و میخوانیم. بعضی از این خبرها خوشحالمان میکنند، بعضی ناراحتمان میکنند. و بعضی نگرانمان.
به گزارش «انرژی امروز» نگران هوای بالای سرمان هستیم که مسوولان مدام میگویند «آلوده هست» «آلوده نیست»… نگران آب خوردنمان هستیم که مدام می شنویم و میخوانیم «آب هست اما کم است»… اما انگار گویی زمین زیر پایمان را پاک فراموش کردیم.
گاهی خبرهایی میخوانیم از این زمینی که اطمینان از وجودش داریم و پناه زندگیمان است. اما هنوز آنقدرها که نگران آسمان بالای سرمان هستیم، به فکر زمین زیر پایمان نیستیم.
زمین دارد زیر پایمان را خالی میکند.
فرونشست زمین، بحران بیسر و صدا
چهار روز پیش بود که زلزله خراسان رضوی را تکان داد. فردای آن روز عکسی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که حکایت از شکافی داشت که زلزله در دشت فریمان ایجاد کرده بود.
اما کمی بعد، محمد درویش، مدیرکل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت از محیط زیست کشور در کانال تلگرامی خود از قول حمید صالحی، مدیرکل محیط زیست خراسان رضوی نوشت که این عکس هیچ ربطی به زلزله و حرکتهای تکتونیکی زمین در آن منطقه ندارد و شکاف ایجاد شده ناشی از افت شدید سفرههای آب زیرزمینی است.
کارشناسان می گویند زمینی که دچار نشست میشود زمین مرده است و امکان احیای آن وجود ندارد.
فرونشست زمین در ایران را به برداشت زیاده از حد آبهای زیرزمینی مرتبط میدانند.
تهران، کرمان و دشتهای مشهد و اصفهان تنها بخشی از مناطقی هستند که به شدت با این پدیده دست و پنجه نرم میکنند.
کارشناسان میگویند: تهران با سالانه ۳۶ سانتیمتر فرونشست، رکورددار فرونشست زمین در دنیاست. هر چند این آمار همیشه متغییر هستند و حتی صحبت از فرونشست سالانه 17 سانتی متری در تهران هم به گوش می رسد اما باید توجه داشت که در دنیا فرونشست 4 میلیمتر در سال، بحران تلقی میشود.
بحران در تهران به حدی رسیده که حفر تونلهای مترو به دلیل سست شدن خاک و از بین رفتن لایههای زمین، با مشکلات متعدد از جمله فرونشست زمین و در نتیجه خطر مرگ برای شهروندان توام شده است.
برداشتهای بیرویه آبهای زیرزمینی چهارمحال و بختیاری سبب فرونشستهای عمیق در دشتهای این استان شده که تداوم این روند مخاطرات زیست محیطی را در پی خواهد داشت.
دشتهای چهارمحال و بختیاری به سبب تغییر اقلیم و تبدیل بارشها از برف به باران طی 9 سال گذشته نه تنها تغذیه نشدهاند، بلکه با برداشتهای بیرویه آب از این دشتها روز به روز سطح ایستابی آنها کاهش داشته است.
دشت خانمیرزا هم اکنون با 60 سانتیمتر فرونشست حاصل از برداشت بیرویه آب با 75 میلیون مترمکعب کسری مخزن آب مواجه است.
طبق آمارهای شرکت آب منطقهای چهارمحال و بختیاری هم اکنون بیش از 90 درصد آب مصرفی در این استان از آبهای زیرزمینی تامین میشود.
خطر بروز فرونشست زمین در اثر افت سطح آب زیرزمینی، دشت ۹۹۰ کیلومتری اردبیل را هم تهدید میکند. به این ترتیب دشت اردبیل هم به جرگهی دشتهای ممنوعهی کشور مانند تهران، همدان، کرج و رفسنجان پیوست.
روند فرونشست دشت اردبیل از اوایل دههی ۵۰ در اثر حفر بیرویهی چاه آغاز شد که با رونق کشاورزی و استفادهی بیرویه از سفرههای آبی موجود از دهه ۶۰ سیر صعودی به خود گرفت تا این که وزارت نیرو در سال ۶۸ نزدیک به دو سوم، در سال ۸۷ تمام مساحت دشت و در سال ۹۵ کل محدودهی اردبیل را ممنوعه اعلام کرد.
سال گذشته مسوولان اعلام کردند فرونشست زمین در اطراف تخت جمشید به نقطه بحرانی رسیده است. بر اساس گزارشها خشکسالی مجموعه تاریخی تخت جمشید، نقش رستم و برخی روستاهای اطراف این مناطق تاریخی را تهدید میکند.
مسعود رضایی منفرد، مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید، میگوید «فرونشست زمین در اکثر نقاط ایران و از جمله دشت مرودشت، ناشی از وقوع خشکسالیهای پی در پی و برداشتهای بی رویه از منابع آب زیرزمینی است.»
زمینشناسان و پژوهشگران میگویند که کاهش شدید ۱۰ تا ۱۵ متری سطح آب زیرزمینی باعث نشست زمین در محوطه «نقش رستم» و حتی ترکخوردگی دیوارها و سقف برخی خانهها در روستاهای اطراف این منطقه شده است.
آنچه در سطور فوق ذکر شد، تنها بخش کوچکی از اتفاقاتی بود که در ایران و با نام فرونشست زمین رخ داده است.
تا چه حد در بحران هستیم؟
ایران با کسری منفی پنج میلیارد مترمکعبی مخازن آبهای زیرزمینی مواجه است. به همین خاطر اکنون از ۶۰۹ دشت موجود در ایران، منابع آبی حدود ۳۰۷ دشت ممنوعه یا بحرانی اعلام شده است.
ایران در شرایط فعلی از 85 درصد منابع آب تجدیدپذیر استفاده میکند و این یعنی کشور ما مرزهای خطر را هم رد کرده است و در مرحله بحران به سر میبرد.
با کاهش منابع آبی مورد نیاز برای کشاورزی، رویه غلط برداشت از آبهای زیرزمینی رو به گسترش گذاشت و ایرانیها سه برابر ظرفیت آبهای زیرزمینی اقدام به برداشت آب کردند و اکنون این اقدامات، گریبان شهرها و روستاهای فاقد آبهای زیرزمینی را گرفته است.
براساس استانداردهای جهانی، اگر کشوری 20 درصد از آبهای تجدیدپذیر خود را استفاده کند در شرایط ایمن است و اگر این میزان به 40 درصد برسد در مرز خطر قرار دارد. ایران در شرایط فعلی از 85 درصد منابع آب تجدیدپذیر استفاده میکند و این یعنی کشور ما مرزهای خطر را هم رد کرده است و در مرحله بحران به سر میبرد.
عمق این فاجعه زمانی بیشتر احساس میشود که متوجه می شویم در گذشته آبهای زیرزمینی در عمق سه متری قرار داشتند ولی در حال حاضر در عمق ۴۵ متری هستند. به این ترتیب، در اثر برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، دشت تهران سالانه ۱۷ سانتی متر و به قولی 36 سانتیمتر فرونشست داشته که این مسله برای تهران فاجعه است.
براساس آمار شرکت مدیریت منابع آب، در۷۰ دشت مرکزی کشور، سطح آب زیرزمینی بیش از دو متر کاهش داشته و در مناطقی مانند کرمان، فارس، جهرم، نیریز و ورامین، این کاهش، بین ۴۰ تا ۶۰ متر بوده است.
خطر فرونشست زمین تنها برای خانههای مسکونی محسوس نیست و اگر روند فعلی تداوم یابد، در صورت بروز زلزله در این نقاط، سازههای شهری مانند خیابانها، پلها، خطوط ریلی و بزرگراهها نیز ترک برداشته و خطرات جدی برای همه ساکنان در پیش خواهد بود.
در وضعیت کنونی که ایران به بحران فرونشست رسیده، اگر بارانی هم ببارد و سفرههای زیرزمین را پرآب کند، به دلیل سست شدن خاک در طول 10 سال گذشته، بروز زلزله میتواند خطرات را دوچندان کند.
به اذعان مرکز تحقیقات وزارت راه و شهرسازی، 30 درصد فضاهای سرزمینی با سرعت در حال فرونشست است و سال به سال نیز به وسعت آن اضافه میشود.
کارشناسان معتقدند، حتی اگر بتوان سطح آب زیر زمینی را به سطح پیش از فرو نشست برگرداند، باز هم سطح زمین بهطورکامل به حالت اولیه برنخواهد گشت.
خشکسالی، کمآبی و بیدفاعی به نام آبهای زیرزمینی
شاهرخ فاتح، رییس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی گفته است ۱۰ درصد مساحت ایران به خشکسالی بسیار شدید بلندمدت دچار است و خشکسالی به مرحله وخیمی رسیده است.
در شرایط حاضر بخش وسیعی از استانهای خوزستان، یزد، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، کرمان و کهگیلویه و بویراحمد از خشکسالیهای متوسط و شدید رنج میبرند.
با وجود بارشهای خوب ماههای اخیر خشکسالیهای بلندمدت همچنان پابرجا هستند و خشکسالیهای انباشته شده کماکان در پهنههای وسیعی از کشور پایدار ماندهاند.
رییس مدیریت بحران سازمان هواشناسی میگوید از منظر خشکسالی کوتاه مدت ۳۰ درصد از مساحت کل کشور با خشکسالی خفیف، ۲۸ درصد با خشکسالی متوسط، ۱۶ درصد با خشکسالی شدید و دو دهم مساحت کل کشور نیز با خشکسالی بسیار مواجه است.
از نگاه بلند مدت نیز ۱۳ درصد مساحت کل کشور با خشکسالی خفیف، ۴۰ درصد با خشکسالی متوسط، ۳۱ درصد با خشکسالی شدید و ۱۰ درصد با خشکسالی بسیار شدید روبرو است.
رییس مرکز ملی خشکسالی میگوید درصد بالای خشکسالیهای بسیار شدید و شدید بلند مدت و پراکندگی آن در کشور نشان میدهد آثار بلند مدت خشکسالیها با بارشهای مقطعی برطرف نشده است. به همین خاطر به گفته او، باید رویکردی مبتنی بر سازگاری با شرایط اقلیم خشک در ایران پی گرفته شود.
خشکسالی شدید در ایران از حدود ۱۰ سال پیش آغاز شده و به گفته کارشناسان دستکم تا ۲۰ سال دیگر ادامه خواهد داشت.
در این میان، تنها راه مقابله با خشکسالی و کم شدن آب رودخانه هایی که زمانی لبهای عطشناک این سرزمین را سیراب میکردند، حمله به زیرِ زمین و مکیدن شیره جان خاکی است که هر روز پایههایش سستتر میشود و بحرانش عمیقتر.
هرکس هرجا توانست، چاه حفر کند!
روزگاری ما ایرانیان سرآمد حفاظت از آب و خاکمان بودیم.
قناتهای ایرانی در دل کویرهای ایران، همه نمادهایی بودند از مدیریت صحیح آب در این مرز بوم.
مدیریتی که اگر سالها به فراموشی سپرده شده بود در مدت هشت سال دولتهای نهم و دهم، به کل ویران شد به طوری که به گفته عیسی کلانتری، وزیر جهاد کشاورزی دولت هاشمی رفسنجانی، « احمدینژاد زمانی که به فیروزکوه سفر کرد، گفت مناطق ممنوعه یعنی چی؟ این دکان وزارت نیرو است هرکس هرجا توانست، چاه حفر کند. در آن زمان ظرف سه روز اجازه حفارهای چاه سهبرابر [شد] و روزی هزاران متر چاه زده شد. بیلان منفی برداشت آب از زمان انقلاب تا قبل از دولت احمدینژاد منفی ۴۵ میلیارد مترمکعب بود، اما در هشت سال دولت احمدینژاد ٧۵ میلیارد مترمکعب به آن اضافه شد و این روند هماکنون نیز ادامه دارد».