مردم قبول و دولت رد شدند
هنگام جنگ با منافقان، به وقت جنگ تحمیلی، برای دفاع از حرم و مقابله با داعش، مردان کرد، همیشه در صحنه بودند. با یک نگاه به شیرمردان، شیرزنان و حتی کودکان کرد میتوان صلابت بیانتهای آنان را دریافت؛ این شیرمردان و شیرزنان که از خون ایرانند امروز در غم قهر طبیعت به سر میبرند و دولت هرچقدر هم که کمک کرده باشد، به قدری نبوده که رنج زخم روح و جسم آنان را التیام بخشد؛ کلیددار بزرگ کشور کدامین قفل را از هزاران قفل بسته شده به شاخههای دل مردم کرمانشاه میگشاید؟
به گزارش خبرنگار اعزامی «انرژی امروز» به مناطق زلزلهزده، مردم استان کرمانشاه که پیش از این با منافقین، عراق و داعش میجنگیدند، امروز بر سر چادر با یکدیگر میجنگند و اینجاست که دولت هرکاری هم کند، گویی اصلا رنگی ندارد و نمکش شوری ندارد. آه مردم کرمانشاه فراتر از آه آوار سقف خانهشان است.
استان کرمانشاه در سال جاری بهعنوان سومین استان بیکار کشور با نرخ بیکاری 20.2 درصد، شناخته شده است، اگر کار نبود، خانهای نهچندان محکم داشتند، سقفی بر بالای سر، آشیانی که یک هفته پیش تبدیل به نغمه مرگ و آوار شد. امروز مردان کرمانشاه که در حفاظت از مرزهای ایران همواره در صحنه بودند و هستند، از مرزنشینی گله دارند و مرزنشین را بدبخت میدانند. احساسی که برای کشور تاسفبار است.
در میان آوارسرد خانههای گرم دیروز، زنی با دلی پر خون از جنگ بر سر چادر، منتظر پاسخ رییسجمهوری که به او رای داده، هست. پاسخ به این سوال که چرا مردم کرمانشاه امروز باید بر سر چادر باهم بجنگند؟
به گفته این زن اگر کمک های مردمی نبود مردم زلزلهزده میمردند، دولت ایران تا همیشه شرمنده مردم کرد میماند. این زن که دلی پر درد دارد، با بغض میگوید «رفراندوم کردستان عراق را به ما نسبت میدهید چون کردزبانیم؛ برای جنگ با داعش مار میخواهید اما امروز به ما نیاز ندارید؟»
ایران نفت دارد؛ گاز صادر میکند، با تندروها مقابله میکند و امنترین کشور در خاورمیانه است اما پرواضح است که عدم توان در برقراری امنیت در کرمانشاه برای دریافت چادر، پرهیز از دزدی وسایل باقیمانده خانههای مهر مخروبه در سرپل ذهاب و برای به سلامت رسیدن کامیونهای کمک مردمی به داخل شهر، نقطه تاریکی در کارنامه رجال سیاسی ایران است.
کامیونهای کمک مردمی جادههای کرمانشاه را پر کردند و تردد به کندی صورت میگیرد اما این ماشینها نیاز به سوخت دارند؛ سوختی که پس از گذشت چند روز از وقوع شدیدترین زلزله ایران، همچنان به آسانی به دست نمیآید؛ روستاها در پی کپسول گاز میگردند و سردرگمی مردم از ترس سرما شرایط را بدتر کرده بود.
در کرمانشاه بسیاری دست و پایشان و همه قلبشان شکسته است اما لحظهای از دعا برای مردم ایران باز نمیایستند و میگویند دست مردم درد نکند، اگر کمک نمیکردند، اگر آب نمیرساندند مرده بودیم. پس از وقوع زلزله هلال احمر نیز در صحنه حضور داشت، برق به سرعت مرحله به مرحله وصل شد، مرهمی بر دل زجرکشیده مردم کرد و نوید بخش روشنی پس از تاریکی زلزله بود و ارتش دعای خیر مردم داغدار را از آن خود کرد. آب سر پل ذهاب گرچه گلآلود اما وصل شد. اما روستاها از نظر آب، چادر، پتو و کپسول گاز همچنان در مضیقه بودند.
بر اساس استانداردها، ستاد مدیریت بحران کشور پس از دو ساعت باید در محل حادثه حضور پیدا کند اما به گفته برخی نمایندگان، بیش از 8 ساعت زمان برد تا مسوولین در محل زلزله زده حضور پیدا کنند. از سوی دیگر بیش از یک هفته از زلزله کرمانشاه گذشته و هنوز خبری از کانکس و اسکان امن نیست. چادرها با نایلون پوشانده شدند و باران در راه است.
زلزله کزمانشاه برای دولت ایران که در بسیاری از موارد دست و دلبازانه عمل کرده، مانند کمک 100 میلیارد تومانی به تیم های پرسپولیس و استقلال برای پوشش تخلفات مالی و امکان حضور در جام باشگاههای آسیا، آزمون بزرگی است که تا کنون در نظر مردم کرمانشاه نمره قبولی را نگرفته است.
از سوی دیگر پس از گذشت هشت روز هنوز آب شرب سالم به گیلانغرب نرسیده و بنا به اعلام مسوولان آب، 10 روز دیگر آب شرب سالم و بهداشتی به دست مردم میرسد، یعنی 18 روز پس از وقوع زلزله.
اقدامات صورت گرفته پس از وقوع زلزله 7.2 ریشتری در استان کرمانشاه از اطلاع رسانی اولیه مبنی بر اینکه کانون زلزله عراق بوده است تا تامین نیازهای حیاتی مثل آب شرب سالم، چادر، کانکس، خدمات بهداشتی، آواربرداری، امینت شهر و جادهها و…. همه نشان از لزوم بازنگری جدی در مدیریت بحران کشور دارد.