مهمترین راهکار خروج از بحران زیست محیطی کشورهای توسعه یافته

وضعیت بحران‌های زیست محیطی  و در رأس آن، بحران آب، در تمام مناطق جغرافیایی ناشی از مداخلات نابجا و ناشایسته بشر در طبیعت بروز پیدا کرده، مداخلاتی که صرفا اندیشه سود آوری و بهره‌برداری از منابع طبیعی را مدنظر قرار داده و اندیشه پایداری طبیعت و تعادل زیستی را فدای حرص و آز نظام اقتصاد بازار نموده است.

به گزارش «انرژی امروز» دکتر حسین صدقی، پدر علم هیدرولوژی ایران، در کانال تلگرامی خود می‌نویسد:

عوارض پدیده‌های زیست محیطی از اوایل قرن بیستم ابتدا در اروپا و سپس در آمریکا روی داد و روز بروز دامنه آلودگی‌ها گسترده شد.

با وجودی که دامنه تهدیدهای زیست محیطی دیگر قابل کتمان و انکار نبود ولی به علت وقوع دو جنگ جهانی گسترده در نیمه اول قرن بیستم و خسارات ناشی از این دو واقعه، موضوع محیط زیست نمی توانست در اولویت توجه و تصمیم گیری ها قرار گیرد.

از آنجایی که جوامع توسعه یافته غربی به شدت به الگوی تغییر شکل یافته تمدن جدید و امکانات رفاهی حاصل از انقلاب صنعتی خو گرفته و عادت نموده‌اند، هر راهکاری را برای برون رفت از بحران محیط زیستی را با حفظ الگوی مصرف و سبک جدید زندگی غربی دنبال می‌کردند، به همین لحاظ بعد از جنگ جهانی دوم و از اوایل دهه 50 سیاست «تقسیم کار بین المللی» را پایه گذاری کردند.

این سیاست توسط نهادهای توسعه بین المللی از جمله صندوق بین المللی پول، بانک جهانی، اصل 4 ترومن و گروه 7 و 8 کشورهای صنعتی و … پایه‌گذاری شد.

موضوع دور کردن و انتقال تهدیدهای زیست محیطی مهم ترین مأموریت این نهادهای بین‌المللی بود که در سطح وسیعی با موفقیت انجام شد و هنوز ادامه دارد.

توصیه‌های نهادهای بین المللی که گاها به طور متناقض ولی در راستای یک هدف به کشورهای جهان سوم ابلاغ گردیده و می‌گردند، [مواردی چون] لزوم دخالت دولت در توسعه اقتصادی و ایجاد زیرساخت‌ها در دهه 50 میلادی بود.

کمتر از دو دهه بعد لزوم خصوصی‌سازی و توسعه صادرات  در دهه 70 میلادی در رأس توصیه‌های نهادهای بین المللی  قرار گرفت، که در راستای حل مشکلات محیط زیستی جهان غرب قرار دارد.

خوزستان به لحاظ برخورداری از منابع سرشار طبیعی خصوصا آب و انرژی از اولین نقاطی در خاورمیانه بود که به عنوان میزبان آلودگی‌های زیست محیطی برگزیده شد.

تقسیم کار بین‌المللی اساس تهدیدهای زیست محیطی جهان سوم

با انقلاب صنعتی در غرب، گسترش حوزه‌های علوم مختلف و رشد شتابان اقتصادی در کشورهای غربی، بهره‌برداری از منابع طبیعی و افزایش سطح مداخلات انسانی در طبیعت، پدیده‌ای تحت عنوان «تهدیدهای زیست محیطی» در گفتمان و ادبیات جهان ظهور یافت.

کمی بیش از دو قرن از انقلاب صنعتی در غرب می‌گذرد، پیش از وقوع انقلاب صنعتی، جوامع انسانی با دو مؤلفه:

 1- تعادل طبیعی تغییرات جمعیت انسانی با اجزای دیگر عوامل حیاتی

 2- سبک و الگوی نسبتا ثابت،

رابطه‌ای پایدار و مستحکم را بین اجزای مختلف محیطی شکل داده بودند.

انقلاب صنعتی تفکر توهمی و خطرناک سلطه انسان بر طبیعت را به یک باور خطرناک تبدیل کرد.

به دلیل اینکه حجم انبوهی از ثروت‌های منابع طبیعی تجدید شونده و غیر قابل تجدید به وفور در اختیار و در دسترس بود و در طی میلیون‌ها سال از هرگونه تعرض و دست‌اندازی مصون باقی مانده بود، تعرضات بشر از ابتدای قرن نوزدهم میلادی با شیب ملایمی آغاز گردید و جوامع صنعتی از پیامدهای دخالت‌هایی را که آغاز نموده بودند،غافل شدند.

این غفلت آنچنان ادامه یافت که در گفتمان آنها سخن از تسخیر اقیانوس‌ها و حتی تسخیر فضا و انواع تسخیرهای دیگر پدیدار شد.

طی دو قرن از 1800 میلادی تا امروز، جمعیت جهان از 945 میلیون نفر به بیش از 7 3 میلیارد نفر رسید و پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که جمعیت کره زمین در سال 2050 بالغ بر 9 میلیارد و صد و چهار میلیون نفر خواهد بود.

دومین تهدید زیست محیطی جهان امروز تغییرات شگرف الگو و سبک زندگی بشر خصوصا از ابتدای قرن بیستم، عامل فزاینده بر سرعت تخریب زیست و بوم و منابع طبیعی بود.

تصمیم گیری در شرایط بحران

عمق تغییرات در زیست بوم ایران به کمتر از نیم قرن اخیر بر می‌گردد.

تمامی ظرفیت‌ها برای مقابله با این بحران‌های زیست محیطی در حد عالی و با قابلیت اجرایی بالا وجود دارد. مشکل اصلی، هدایت صحیح با نگرشی اصلاحی، بدون تأثیرپذیری از توصیه‌های نهادهای بین المللی و در قالب برنامه‌های محلی، بومی و منطقه‌ای و در جهت همسو نمودن برنامه‌ها با منافع و امنیت ملی است. و هوشیاری در مقابل تقسیم کار بین المللی.

پرهیز از هرگونه اقدامی  که موجب گردد که بحران حاصل از محدودیت منابع آب به حوزه رقابت‌های سیاسی و ایجاد فضایی از مقابلات جغرافیایی، منطقه‌ای و قومی بدل گردد، علاوه بر اینکه ما را از مسیر عبور از بحران و فائق آمدن بر مشکل دور می‌سازد، آسیب‌های دیگری را بر ما تحمیل خواهد کرد که پیش بینی آنها کار چندان سختی نیست.

قطعا هرگونه تصمیم گیری در خصوص انتقال آب باید از این مباحث دوری گزیند:

1-  رقابت‌های جناحی، سیاسی و انتخاباتی

2-  رقابت‌های منطقه‌ای، جغرافیایی و یا قومی

3-  تصمیم گیری‌ها قطعا نباید تحت تأثیر لابی گری قرار داشته باشد.

  وضعیت بحران‌های زیست محیطی  و در رأس آن، بحران آب، در تمام مناطق جغرافیایی ناشی از مداخلات نابجا و ناشایسته بشر در طبیعت بروز پیدا کرده، مداخلاتی که صرفا اندیشه سود آوری و بهره‌برداری از منابع طبیعی را مدنظر قرار داده و اندیشه پایداری طبیعت و تعادل زیستی را فدای حرص و آز نظام اقتصاد بازار نموده است.

سیاست‌های شتاب زده توسعه اقتصادی بعد از جنگ تحمیلی، آنهم تحت تأثیر انواع لابی گری‌های سیاسی، جناحی، قومی و منطقه‌ای از عوامل نابخردانه‌ای بود که آسیب‌های عمیق آن بر منابع طبیعی و زیست بوم سرزمین ایران، غیر قابل انکار است.

اقتصاد درون‌زا یا مقاومتی ضامن پایداری محیط زیست است. در صورتیکه ساختارهای موجود در انجام مطالعات، برنامه‌ریزی‌ها، تصویب و اجرای پروژها سالم و شفاف گردند.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن