مرد پشت پرده مسابقه قیمت نفت!
نشست اوپک تمام شد و کارتلهای نفتی با ادامه کاهش تولید نفت تا انتهای سال 2018 موافقت کردند. بدیهی است این تصمیم برای حمایت از قیمت نفت مهم است اما احتمالا داستان اصلی استراترژی بیرحم ولیعهد جوان، محمد بن سلمان، است که هم در اوپک نقش اصلی را دارد و هم در کشور خودش. و نفت عنصر کلیدی برای همه اینهاست.
به گزارش خبرنگار بینالملل «انرژی امروز»، یکشنبه گذشته ائتلاف جدید اسلامی ضدتروریسم، رهبران عرب سنی را برای نبرد با تروریسم در خاورمیانه و بقیه دنیا گردهم آورد.
اویل پرایس معتقد است که این اقدام یک ابتکار جدید ولیعهد جوان عربستان سعودی بود که به دنبال رسیدن به تمام قدرت سیاسی و مذهبی در کشور عربستان سعودی است.
اویلپرایس معتقد است که تمامی این ابتکارات هیچکدام شفاف نبودهاند. عربستان سعودی بر اساس «چشمانداز 2030» خود، قصد دارد بهعنوان یک کشور قدرتمند اقتصادی در اوپک و نیز در اجتماع، فرهنگ و اقتصاد خود مطرح باشد.
این هم خود بهنوعی یک بهار عربی است اما از بالا به پایین است که نسبت به حرکتهای هرج و مرجی که در سال 2010 به وجود آمد، شانس بیشتری برای موفقیت دارد.
البته موفقیت نهایی «چشمانداز 2030» بسته به این است که اهداف اقتصادی آن قابل دستیابی باشد، یعنی عربستان سعودی بتواند از درآمدهای نفتی رهایی یابد.
از آنجایی که میدانیم پول، آن هم پول به مقدار زیاد، نیاز داریم تا بتوانیم موتور تغییرات را روشن کنیم، متوجه خواهیم شد که این توافق کاهش تولید چه چیزی برای ولیعهد جوان خواهد داشت.
حالا بحث فروش واگذاری عمومی سهام را هم داریم، IPO آرامکوی عربستان سعودی. هرچند اگر واقعا دو تریلیون دلار ارزش داشته باشد، این پنج درصد سهامی که قرار است فروخته شود احتمالا 100 میلیارد دلار عاید عربستان خواهد کرد.
این پول آنقدر زیاد هست که بتواند فرآیند بازسازی دوباره اقتصاد عربستان را آغاز کند. 75 درصد از جمعیت عربستان زیر 35 سال سن دارند و اقتصاد جدید قرار است فرصتهای شغلی جدید به وجود آورد، تنوع فرهنگی ایجاد کند، موزیک و آموزش و دسترسی به انواع آموزش در دنیا، و در کل یک نوع آزادی را که بهار عربی سال 2010 برای دیگر کشورها قرار بود به ارمغان بیاورد، به عربستان برساند.
فقط در این زمان است که تغییرات از بالا به پایین است. با سرمایهگذاریهایی که در انرژی صورت میگیرد و ژئوپلیتیک خاورمیانه تاثیرگذارتر میشود، سخت بتوان در خصوص اهمیت این داستان گزافهگویی کرد و موضوع اصلی این است که تمامی اینها به به نحوی به نفت مربوط است.
با نفتی که قیمت آن به 40 دلار برسد، IPO کاملا شکست خواهد خورد، و بدون یک اقتصاد قوی جدای از نفت، تغییرات اجتماعی و فرهنگی این ولیعهد جوان آرزویی بیش نخواهد بود. و در بقیه جهان عرب نیز محکوم به شکست خواهد بود.
با نفت 75 دلار، یا حتی بهتر از آن با نفت 100 دلار، ولیعهد عربستان قدرت اقتصادی کافی برای ورود به بازارهای سرمایهگذاری غربی به عنوان یک بازیگر مهم را خواهد داشت، بازیگری که برنامهای مهم و انقلابی در سرزمین خود دارد، سرزمینی که قرار است دههها بر مسند قدرت آن بنشیند.
او با این نفت قادر خواهد بود تا از بازگشت پسرعموی عصبانی خود جلوگیری کند.
در نهایت باید گفت که تعادل سیاسی در خاورمیانه، از عراق و ایران تا اسرائیل، همگی برآیندی از استراتژی است که محمد بن سلمان در پیش گرفته است.
و تمامی این موضوعات به یک چیز وابسته است و آن قیمت نفت است. قیمتی که به ما میگوید چطور میتوانیم بر روی آن سرمایهگذاری کنیم.