با زایندهرود چه کردید؟

باید از مدیران خبرگزاری فارس پرسید آیا بیان خواسته مردم عوامفریبی است؟!، که در گزارش خود آوردهاند سه سال پیش رئیس جمهور در میدان امام در جمع مردم اصفهان از خواسته مردم اصفهان برای جاری شدن و جاری ماندن زایندهرود گفت و اینکه مردم اصفهان میخواهند که زایندهرود دوباره زنده شود اما آیا ایجاد چنین توقعی بدون در نظر گرفتن واقعیتها عوام فریبی نیست؟.
به گزارش «انرژی امروز» اداره کل روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست در پاسخ به گزارش منتشر شده در خبرگزاری فارس با عنوان «وعده بازگشت جریان دائمی آب به زاینده رود از سوی دولت عوامفریبی بود»، جوابیه ای به شرح ذیل صادر کرد: زنده شدن رودخانه زایندهرود نه تنها خواسته مردم اصفهان، بلکه خواسته تمام مردم ایران و چه بسا آن دسته از مردم جهان که اصفهان و زاینده رود را می شناسند، است و این خواسته تاکنون بارها و بارها به اشکال گوناگون و در مناسبتهای مختلف توسط شهروندان اصفهان بیان شده است. باید از مدیران این رسانه پرسید، آیا بیان خواسته مردم عوامفریبی است؟!. چطور خبرگزاری فارس خواسته مردم را عوام فریبی می داند و می نویسد «سه سال پیش رئیس جمهور در میدان امام در جمع مردم اصفهان از خواسته مردم اصفهان برای جاری شدن و جاری ماندن زایندهرود گفت و اینکه مردم اصفهان می خواهند که زایندهرود دوباره زنده شود اما آیا ایجاد چنین توقعی بدون در نظر گرفتن واقعیت ها عوام فریبی نیست؟». فارس در حالی از ایجاد توقع برای مردم صحبت می کند که انگار این موضوع خواسته مردم نبوده و با سخن آقای روحانی مردم ناگهان به فکر احیای این شریان حیاتی افتادهاند!
ای کاش نویسنده این مطلب در زمان خشکی و همچنین در زمان بازگشایی رودخانه یک هفته را در اصفهان و در کنار مردم شریف و صبور این شهر سپری میکرد تا متوجه اندوه عمیق آنها از خشکی زایندهرود و شادی بیحد آنها برای زنده شدن دوباره آن میشد.
حقیقت آن است که زایندهرود با گوشت و پوست و استخوان ساکنان حوضهاش آمیخته شده و در عمق وجود آنان جریان دارد، بنابراین، مطالبه زایندهرود توقعی نیست که کسی بخواهد برای مردم ایجاد کند، بلکه کمترین حق مردمی است که شکلگیری سکونتگاهشان در حاشیه زاینده رود بر پایه وجود همین رودخانه بوده است.
عوامفریبی زمانی است که با وعدهای دروغ از مردم برای منافع شخصی و گروهی استفاده ابزاری شود، در صورتی که صحبت نقل شده از قول آقای روحانی در این خصوص، در سفر استانی به اصفهان و پس از انتخاب شدن به ریاست جمهوری بوده است و نه پیش از آن که با هدف جمعآوری رأی تلقی گردد.
با زاینده رود چه کردید که خودتان نیز از احیای مجدد آن نا امید هستید
در بخشی دیگری از مطلب این خبرگزاری آمده است: «برخلاف وعدههای محقق نشده حسن روحانی، امکان بازگشت جریان دائمی آب به زاینده رود در شرایط فعلی وجود ندارد …»، در اینجا این پرسش مطرح میشود که اگر این امکان در شرایط فعلی وجود ندارد، پس در چه شرایط و در چه زمانی امکان دارد و آیا از دید نویسنده و خبرگزاری فارس اساسا چنین چیزی امکانپذیر هست یا صرفا یک رویاست که مردم اصفهان باید از سر بیرون کنند؟
اگر چنین است همان کسانی که مسبب چنین وضعیتی برای زاینده رود شدهاند باید پاسخگوی عملکردهای غیر اصولی خود به مردم شریف اصفهان باشند و به مردم بگویند که با این رودخانه چه کردند که خودشان نیز از احیای مجدد آن تا این اندازه ناامیدند.
نویسنده در جایی میگوید مصوبه 9 مادهای شورای عالی آب راه به جایی نبرده و در جایی دیگر با اشاره به استقرار صنایع آببر و جمعیت بالای ساکن در اصفهان و شهرهای اقماری آن و کشاورزی سنتی، ادعا میکند بازگشت دوباره آب به زاینده رود تنها با اصلاح کشاورزی و بازچرخانی آب، توقف توسعه صنعت در اصفهان، جلوگیری از توسعه صنایع فولاد و ذوب آهن در منطقه و جایگزینی استفاده از آب های خاکستری ممکن است.
در واقع، نویسنده همزمان با ادعای بیتاثیر بودن مصوبه 9 مادهای، راهکارهایی را پیشنهاد می دهد که در همان مصوبه 9 مادهای و بویژه در بند 2 آن تصریح شده و یا از آن قابل استنباط است و دولت با جدیت در جهت اجرای آن گام بر میدارد.
در این نوشتار خبرگزاری فارس میگوید« موضوع آب در استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری به دستاویز سیاسی و حربهای برای رای آوری تبدیل شده است در حالی که بیآبی زاینده رود و خشک شدن تالاب گاوخونی در استان اصفهان و فرسایش شدید خاک و خشکیدگی شدید جنگلها و کاهش پوشش گیاهی در چهارمحال و بختیاری کاملا جنبه محیط زیستی داشته و نیازمند برنامه ریزیهای کوتاه مدت و بلند مدت است.»
حال باید پرسید سیاسیترین برخورد با موضوع آب در زمان ریاست جمهوری برآمده از کدام مسلک سیاسی بر کشور و حوضه زاینده رود تحمیل شد؟ مسلکی که حاصل آن ضد زیست محیطیترین مصوبات دولتی در دوران معاصر به اجرا گذاشته شد.
کدام رئیس جمهور با زیر پا گذاشتن قوانین موجود و تجارب کارشناسی، در استان چهارمحال و بختیاری خود را رئیس آب خواند و گفت هر کس هرقدر آب که میخواهد بردارد و با اظهارات تفرقه افکنانه خود مردم دو استان همسایه را رو در روی هم قرار داد؟
و با پیگیری کدام دولت و توسط کدام مجلس، قانون استقلال آب استانها تصویب شد و عاملی شد برای بر هم زدن ساختار اصولی مدیریت حوضه ای زایندهرود؟
در چه زمانی با مجاز کردن چاههای غیر مجاز، وضعیت منابع آب زیرزمینی کشور و آبدهی آبخوانها به بحران کشیده شد؟
کدام رئیس دولت سازمان برنامهریزی و مدیریت و شورای عالی محیط زیست را منحل و بسیاری از پروژههای ضد محیط زیست و آببر را یکی پس از دیگری در سایه تشویقهای بی امان آن مسلک سیاسی، افتتاح و فشار بیش از حد ظرفیت بر محیط زیست وارد کرد؟
در چه زمانی پروژههای فولاد در استانهای خشک با آب زایندهرود توسعه یافت و یا راهاندازی گردید؟
در چه زمانی سازمان حفاظت محیط زیست به یک نهاد خنثی و منفعل تبدیل و بسیاری از پروژهها از جمله سدهای متعدد نظیر سد گتوند، ملاصدرا و سیوند، بدون ارزیابی محیطزیستی بر خلاف نظر کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست اجرا شد؟
اگرچه دولت یازدهم هنوز نتوانسته جریان دایمی آب را به رودخانه برگرداند، اما با همراهی مردم موفق شده است تا تعداد ماههایی که آب در زایندهرود جاری است را نسبت به زمان دولت نهم و دهم با افزایشی قابل توجه همراه کند. بطوری که در سال 1394 جریان آب در رودخانه زاینده رود از سه ماه در سال به 9 ماه افزایش یافت و برای نخستین بار پس از ده سال آب رها سازی به انتهای رودخانه رسید و تالاب را مرطوب ساخت.
مضاف بر این، شرایط خاص اقلیمی در سال 1395 عملا تامین آب کشاورزی و محیط زیست توسط وزارت نیرو را با مشکلات جدی مواجه کرد و در حال حاضر که بسیاری از سدهای کشور مملو از آب است، سد یک و نیم میلیارد متر مکعبی زایندهرود فقط چهارصد میلیون متر مکعب ذخیره دارد آیا در چنین شرایطی که تأمین آب شرب پنج میلیون نفر از جمعیت کشور به این سد وابسته است، امکانی برای جاری بودن دائمی آب در زاینده رود و تأمین معاش کشاورزان حوضه بوده است که مغفول بماند.
حذف برخوردهای امنیتی با مردمی که خواهان زنده شدن زایندهرود هستند در دولت یازدهم، نه تنها با مردمی که خواهان زنده شدن دوباره زایندهرود بودند برخوردهای امنیتی قبل صورت نگرفت و رویه تهدید و ارعاب گذشته ادامه نیافت بلکه از مشارکت مردم در ارتباط با مسائل زاینده رود و آب با آغوش باز استقبال شد و با استفاده از همین مشارکت مردمی و با همکاری و همراهی گسترده و چند جانبه مردم و دستگاههای دولتی، برای چندین تالاب از جمله تالاب گاوخونی برنامه مدیریت زیست بومی تهیه شد که میتواند شالودهای برای بازیابی حیات رودخانه زایندهرود و تالاب گاوخونی باشد.
تخریب اکوسیستمها ممکن است در یک مدت زمان کوتاه قابل انجام باشد اما رفع تخریبهای عمیق صورت گرفته که با برهم زدن مدیریت واحد حوضهها و ایجاد اختلافات قومی مخرب همراه بوده، نیازمند زمان و صرف هزینههای زیاد و پیروی عملی از سیاستهای وحدت آفرین نظام مقدس جمهوری اسلامی مورد تأکید مقام معظم رهبری از جمله شعار: «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» است که منحصرا در آغاز کار دولت یازدهم در چنین سطحی در رأس مطالبات ایشان قرارگرفت و همه ارکان حکومت و جامعه موظف به اجرای این شعار شدند.



