تصور میکنند ما آلزایمر داریم

اکبر ترکان، دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی در «گردهمایی فعالان صنعت نفت و انرژی» که از سوی ستاد نفت و انرژی حسن روحانی، کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد، بهمرور برنامههای توسعه عمرانی و اقتصادی ایران از قبل از انقلاب تاکنون پرداخت.
به گزارش خبرنگار سیاسی «انرژی امروز»، ترکان با بیان اینکه «برنامههای عمرانی کشور از 1327 آغاز شد»، گفت:«در آن زمان به برنامه توسعه، برنامه عمرانی گفته میشد. برنامه عمرانی اول برنامه 7 سالهای از 1327 تا 1334 با محوریت کشاورزی بود. بسیاری از اتفاقات مهم کشاورزی و برخی از سدهای بزرگ کشور در این دوره ساخته شد. برنامه عمرانی دوم برنامه هفت ساله دیگری با محوریت کشاورزی بود 1334 تا 1341 که سدهایی مانند سپیدرود در آن برنامه ساخته شد. اولین برنامهای که محوریت خود را توسعه صنعتی قرارداد، 1341 آغاز شد که برنامه سوم توسعه است و از این زمان به بعد برنامهها پنج ساله بود. برنامه سوم از 1341 تا 1346 برنامه پنج ساله توسعه صنعتی بود. برنامه چهارم از 1346 تا 1351 برنامه توسعه صنعتی بود و برنامه پنجم قبل از انقلاب از 1351 تا 1356.»
وی ادامه داد: «این برنامهها را مرور میکنم چون درسی تاریخی در این دورهها نهفته است که ما این درس را به خاطر نسپردیم. برنامه ریزان اقتصادی معتقد هستند برنامههای سوم و چهارم برنامههای صنعتی موفقی بودهاند. نرخ رشدهای بالای صنعتی در این دوره بود و دست آوردهای خوبی برای صنعتی کردن کشور در برد داشت، یعنی از سال 41 تا 51. اما اتفاقی موجب شد این دست آوردها از 51 تا 56 ادامه نیابد. عقب گردی بزرگ رخ داد و دست آوردهای سالهای موفق نیز از بین رفت. چه اتفاقی رخ داد؟»
ایران و اولین بیماری هلندی
مشاور رئیسجمهوری با تأکید بر اینکه در سال 51 اپک تشکیل شد و پس از تشکیل اپک قیمت نفت بالا رفت، گفت: «قیمت نفت از 6 2 دهم دلار به ازای هر بشکه در آن زمان به 11 دلار برای هر بشکه رسید. که 52 این درآمد بهدست آمد. وقتی درآمدهای ناشی از تغییر قیمت نفت حاصل شد، سیستم تصمیمگیری قبلی تصور کردند که حال که درآمد بیشتری دارند میتوانند به توسعه سرعت ببخشند و بدون اینکه سایر لوازم توسعه محیا باشد همه پول را به اقتصاد ایران تزریق کردند. بهطوری که وقتی درآمد هنگفت نفتی وارد اقتصاد ایران شد، صنایعی که در فاصله سالهای 41 تا 51 جان گرفته بودند، با این مسئله مواجه شدند که با درآمد نفتی هنگفت کالاهای که آنها تولید میکنند از خارج وارد میشود. یعنی در سالهای 51 تا 56 درآمدهای نفتی موجب سرمست شدن تصمیمگیرندگان شد و با سرمستی همه کالاهایی که تصور میکردند در بازار به فروش میرود با درآمد سرشار نفت وارد بازار کردند. این مسئله دست آوردهای صنعتی را از بین برد و با رکود و تورم روبهرو شدند.»
آنچه دولت هاشمی و خاتمی ساخت با بیماری هلندی از دست رفت
ترکان بابیان اینکه سایر کشورهای دنیا نیز با چنین مسئلهای روبهرو شدند که درامدهای ناشی از منابع طبیعی که بدون زحمت کشیدن افراد جامعه بهدست میآید آثار مخربی بر اقتصاد دارد، گفت: «هلند هم که کشوری نفتی است با این پدیده مواجه شد و این پدیده به نام بیماری هلندی در دنیا معروف شد. اقتصاد ما نیز به این بیماری مبتلا شد و ضربه بزرگی به اقتصاد کشور وارد شد. این درسی تاریخی بود. هر کشوری که چنین منابعی داشت راهحلهایی برای بیماری هلندی انتخاب کرد که درباره کشورهای مانند نروژ شنیدهاید.»
وی ادامه داد: «در کشور ما یک بار دیگر پس از انقلاب این اشتباه تکرار شد. پس از پایان جنگ دولت سازندگی حرکت اقتصادی برای توسعه کشور را آغاز کرد. هشت سال دولت مرحوم آیتالله هاشمی مسیر توسعه را طی کرد که ما با نرخ رشد اقتصادی بالا مواجه بودیم و دوباره رشد صنعتی کشور آغاز شد. در ادامه هشت سال دولت آقای خاتمی مسیر توسعه را دامه داد بهطوریکه با نرخ رشد متوسط 6 6 درصد نرخ رشد اقتصادی داشتیم که متکی به توسعه صنعتی بود. همهچیز در یک چارچوب در حال حرمت به سمت اقتصادی سالم بود. شاید بهترین برنامه توسعه اقتصادی پس از انقلاب برنامه سوم بود که در دولت آقای خاتمی طراحی شد که بیشترین دستاوردها را داشت. این روند تا 84 ادامه داشت.»
دولت احمدینژاد و درس نگرفتن از تاریخ
مشاور رئیسجمهور بابیان اینکه از سال 84 به بعد اتفاقی مشابه سال 52 رخ داد که قیمت نفت ناگهان افزایش یافت، کفت:«افزایش قیمت نفت میتوانست فرصتی بزرگ برای کشور باشد اما همان اشتباهی را مرتکب شدند که در 52 مرتکب شدیم. یعنی همه آن درآمدها را به واردات کالاهایی اختصاص دادند که در کشور برای آن ظرفیتسازی شده بود و یک دوره بسیار تلخی را از 84 تا 92 طی کردیم. همه درآمدها را برباد دادیم و دست آوردهای صنعتی دولتهای گذشته نیز برباد رفت.»
وی ادامه داد: «من زمانی در سازمان گسترش بودم. تولید پژو آن زمان آغازشده بود. برای تولید هر دستگاه پژو 500 دلار ارز مصرف میشد. وقتی به درآمدهای بیحساب ارزی رسیدیم همان کالاهایی که در ساخت اتومبیل مورد مصرف قرار میگرفت خارجی شد. این اتفاق چگونه رخ داد؟ برای مثال یک قطعه که در ایران ساخته میشد و پنج هزار تومان هزینه داشت به دلیل اینکه دلار فراوان شده بود و قیمت دلار را ثابت نگه داشتند قیمت خارجی قطعه سه دلار بود. سه دلار هزار تومانی که قیمت قطعه سه هزار تومان بود. پس هرکسی که قصد خرید داشت قطعه سه هزارتومانی خارجی را میخرید. آن خودرو پژوای که زمانی 500 دلار ارزش داشت همین اواخر به هفت هزار دلار رسید. قطعات در چین و کشورهای دیگر ساخته میشد. کیفیت خودرو افت کرد، صنعت خودرو بیآبرو شد. صدمات سهمگینی بر قطعه سازان ایرانی وارد شد و درآمد نفتی کشور نیز به بادرفت.»
دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی با تأکید بر اینکه در دولت آقای خاتمی راهکار بیماری هلندی اندیشیده شده بود، گفت:«ما صندوق ذخیره ارزی را ایجاد کردیم همان کاری که در نروژ انجامشده بود. از درآمدهای نفتی تنها مجاز بودیم اندازه معینی را وارد اقتصاد کشور کنیم و مابقی باید به آن حساب ریخته میشد. اما آن حساب را هم خالی کردند و زنجیره صنعتی که در هشت سال دولت آیتالله هاشمی و آقای خاتمی ایجادشده بود، مضمحل شد.»
وی ادامه داد: «حالا همان کسانی که مرتکب این کارها شدهاند تصور میکنند ما آلزایمر داریم و فراموش کردهایم چه اتفاق رخداده است. میپرسند چرا هنوز بخشی از کارخانهها راه نیفتاده است اما نمیگویند از ابتدا چرا این کارخانهها تعطیل شد. میگویند شما میگویید 15 تا 16 هزار کارخانه را راه انداختهاید، چرا بقیه کارخانهها را راه نیانداختنید. گویی این دولت مقصر تعطیلی کارخانهها بوده است.»
ترکان بابیان اینکه سال 78 که فاز یک پارس جنوبی آغاز شد 63 درصد ساخت داخلی داشت، گفت:«اینها دستاوردهای بزرگی بود. به قول آقای زنگنه در آن زمان کمتر صنعتی در جغرافیای ایران وجود دارد که از پارس جنوبی سفارش نداشته باشد. اما همه اینها توسط عدهای بر باد داده شد و حالا همهکسانی که دستاوردهای دولت گذشته را بر باد دادند در ستادها نشستهاند. خود آنها هم هستند. حالا کسانی که بر باد دادهاند به کسانی که راه انداختهاند میگویند بقیهاش کو؟ یعنی واقعاً شما متوجه نیستید یا تفکر میکنید ما نمیفهمیم؟»
وی در پایان گفت: «من نمیگویم دولت یازدهم دولت کاملی است، هیچ دولتی کامل نیست اما نمره خوبی در قبولی دارد. وزیر نفت بار دیگر توانست پارس جنوبی را راه بیندازد. زنگنه توانست بار دیگر سهم نفتی ما را پس بگیرد. دوباره توانست صادرات نفت ما را برگرداند. من به یاد دارم چه جنگی به راه افتاد تا سهمیه ایران را پس بگیرد. میگفتند همه باهم فروش نفت را کم کنیم ازجمله ایران. همه اعضای اپک هم متقاعد بودند که اگر قرار است سهمیهها کم شود باید برای همه کم شود اما زنگنه مقاومت کرد و ثابت کردش که ما نمیخواهیم سهمیه را کم کنیم بلکه میخواهیم یک میلیون بشکهای سهم که دیگران صاحب شدهاند را پس بگیریم. اما باید این مسیر را دامه دهیم و گامهای بلندتر و مؤثرتر برداریم.»



