آیا دوران کرتاسه آغاز خواهد شد؟

دانشمندان می‌گویند دوران کرتاسه تا تریاسه، ‌زمان انقراض دایناسورها بود. دقیقا مشخص نیست دلیل انقراض دایناسورها و پایان عصر پادشاهی تی‌رکس‌ها چه بوده است. اما با روشی که بشر برای زندگی خود انتخاب کرده است،‌ و با سرعتی که به سوی انقراض خود پیش می‌رود، شاید هزاران سال دیگر، ‌موجودات هوشمند دیگری پیدا شوند که بر عکس دایناسورها،‌ دلیل انقراض بشر برایشان کاملا مشخص باشد: بشر تنها خانه موجود برای زندگی‌اش را آلوده کرد!

به گزارش «انرژی امروز» حال دیگر تمام دانشمندان بر این نکته اعتقاد کامل دارند که افزایش بی‌مهابای انتشار گازهای گلخانه‌ای کره خاکی را به محلی نامناسب برای زندگی تبدیل خواهد کرد. چند روز پیش هم استیون هاوکینگ، فیزیک‌دان بزرگ دنیا، 100 سال به بشر فرصت داد تا زمین را ترک کند،‌ زیرا زمین دیگر مکان مناسبی برای سکونت نخواهد بود.

منافعشان اجازه حفظ محیط زیست را نمی‌دهد

 آنچه که مسلم است استفاده از سوخت‌های فسیلی و انتشارات گازهای گلخانه‌ای حاصل از آن به عنوان مهم‌ترین دلیل گرم شدن کره زمین فقط برای کسانی قابل قبول نیست که به منافع آنی جامعه و نه منافع دراز مدت و پایدار می‌اندیشند.

مقابله با علم همیشه به نفع کسانی بوده که خواسته‌اند در اندک زمانی سکان قدرت را در جامعه‌ای به دست گیرند. و برای این قدرت حاضرند آینده بشر را به نابودی بکشانند.

وب‌سایت CO2.earth می‌نویسد «انتشارات جهانی کربن حاصل از سوخت‌های فسیلی در سال 2014 برابر با 9.795 گیگاتن‌، معادل 35.9 گیگاتن دی‌اکسید کربن بود».

سوخت‌های فسیلی به همراه تولید سیمان مسوول انتشار حدود 91 درصد CO2 حاصل از منابع انسانی در سال 2014 بوده است. این انتشارات 42 درصد از زغال سنگ، 33 درصد نفت، ‌19 درصد گاز، 6 درصد از سیمان و یک درصد از گازهای فلر منشا گرفته‌اند.

9 درصد انتشارات جهانی دی‌اکسید کربن نیز به دلیل تغییر کاربری زمین بوده است.

به طور کلی 44 درصد انتشارات CO2 در جو زمین، ‌26 درصد در اقیانوس‌ها و 30 درصد در زمین تجمع پیدا می‌کند.

آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده، EPA، می‌گوید: 25 درصد انتشارات جهانی گازهای گلخانه‌ای به دلیل تولید برق و حرارت، 21 درصد از صنایع، 24 درصد از کشاورزی و کاربری زمین، 14 درصد حمل و نقل، 6 درصد ساخت و ساز و 10 درصد از دیگر منابع انرژی است.

ده کشور بزرگ تولید کننده گازهای گلخانه‌ای نیز به ترتیب چین، ایالات متحده، اتحادیه اروپا، هندوستان، روسیه، ژاپن، برزیل، اندونزی، مکزیک و ایران هستند. هرچند دو کشور انتهای این لیست گاه جابجا می‌شوند و گاه کشور کانادا هم به جمع آن‌ها می‌پیوندد.

اما چرا گازهای گلخانه‌ای زمین را گرم می‌کنند؟

زمانی که نور خورشید به سطح زمین می‌رسد مقداری از آن جذب شده و زمین را گرم می‌کند. چون زمین سردتر از خورشید است آن انرژی را با طول موج بلندتری نسبت به خورشید باز‌می‌تاباند. و پیش از آنکه این طول موج‌‌ها در فضا از بین بروند توسط گازهای گلخانه‌ای در جو زمین جذب می‌شوند.

جذب این انرژی باعث گرم شدن جو می‌شود. گازهای گلخانه‌ای نور خورشید را هم به سمت سطح زمین و هم به سمت خارج از سطح زمین می‌تابانند. به فرآیند بازتابش این نور به سمت سطح زمین که توسط جو انجام می‌شود اثر گلخانه‌ای می‌گویند.

بخار، دی‌اکسید کربن، متان و ازن از موثرترین گازهای گلخانه‌ای هستند.

برخی دانشمندان افزایش توفان‌ها و گردبادهای سهمگین را یکی از نتایج گرم شدن کره زمین قلمداد می‌کنند. اغلب کارشناسان اقلیمی معتقدند که این روند می‌تواند به وقوع خشکسالی‌ها، سیل‌ها، ‌بادهای گرم و توفان‌های مهیب‌تر منجر شود.

از پیامدهای دیگر گرم شدن کره زمین، آب شدن تدریجی یخ‌های قطبی و یخچال‌ها و بالا آمدن سطح آب اقیانوس‌ها و در نتیجه کاهش شدید منابع آب شیرین است.

سازمان بهداشت جهانی بر این باور است که اثرات تغییرات اقلیم سالانه باعث مرگ ومیر 80 هزار نفر در کشورهای آسیایی می‌شود.

 درحالی که کارشناسان و متخصصان هواشناسی، اقلیم و محیط زیست همیشه در خصوص پی‌آمدهای تغییرات اقلیم هشدار داده‌اند،‌ اما گویی بعضی سیاستمداران برای حفظ منافع سیاسی خود بایستی این هشدارها را نادیده بگیرند و آنها را دروغ بخوانند.

در بطن حادثه‌ایم

در سال 2015 بیش از 190 کشور جهان،‌ در پاریس گرد هم آمدند تا پیمانی را امضا کنند که در خوشبینانه‌ترین حالت می‌تواند این روند سریع افزایش دمای کره را به تاخیر بیندازد. بسیاری از کشورها امیدوارند با اجرای برنامه‌های خود در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای،‌ سهمی در کاهش گرمایش جهانی و در نتیجه تغییرات اقلیم حاصل از آن داشته باشند.

خشکسالی،‌ طوفان، سیل، امواج گرما و… هم اینک هم بسیاری از کشورها را تهدید می‌کند و به باور دانشمندان یکی از آسیب‌پذیرترین مناطق دنیا در برابر تغیرات اقلیم،‌ خاورمیانه است.

منطقه‌ای که آتش جنگ به سیاستمداران آن فرصتی برای اندیشیدن به تغییرات اقلیم را نخواهد داد.

هم‌اکنون،‌ خشکسالی شدید این منطقه را به شدت تهدید می‌کند. برآیند این خشکسالی، ‌از بین رفتن سکونتگاه‌ها، جنگل‌ها،‌ رودخانه‌ها و تالاب‌ها و در نتیجه از دست رفتن تنوع جانوری و گیاهی و منابع معیشتی مردم ساکن در این مناطق است.

مهاجرت در ابعاد وسیع پیش از این هم این منطقه را که روزی به هلال سبز شهره بود، تهدید کرده و حالا ابعاد گسترده‌تری یافته است و جنگ بر سر منابع آبی، بر گسترش آن دامن زده است.

یکی دیگر از پی‌آمدهای تغییرات اقلیم در منطقه خاورمیانه، ‌رخ داد طوفان‌های گرد و خاک است که از آفریقا تا پاکستان و افغانستان را دربر گرفته است. و در این میان ایران نیز بی‌نسیب از این وقایع نمانده است.

یکی از دلایل رخ‌داد چنین فجایعی در کشورهای خاورمیانه در راس امور بودن سیاستمدارانی است که مسائل زیست‌محیطی و توسعه پایدار برای آن‌ها گزینه‌های دست چندم هستند که معمولا در توسعه عمرانی کشورهایشان اصلا به چشم نمی‌آیند.

استفاده بی‌رویه از منابع سوخت‌های فسیلی در این منطقه و وابستگی شدید کشورهای منطقه به نفت، و در عین حال وجود ذخایر عظیم نفت و گاز در این منطقه و از سویی نبود تکنولوژی‌های نوین بهره‌برداری از انرژی… بر وسعت فاجعه افزوده است.

سیاست‌مدارن در این ناحیه تصور چندانی از توسعه پایدار و توجه به پی‌آمدهای استفاده از سوخت‌های فسیلی نشان نداده‌اند. از سویی واژه حفاظت از محیط زیست در این منطقه و در میان پروپاگاندای حاکمان آن کاملا مهجور بوده است.

وضع ایران فرق کرده است؟

ایران یکی از همین سرزمین‌هایی بوده است که به شدت تحت تاثیر تغییرات اقلیم بوده است اما کمتر دولتی تاکنون توجهی به این موضوع نشان داده است.

اما پس از روی کار آمدن دولت دوازدهم،‌ به عنوان اولین دولت محیط زیستی ایران، حسن روحانی مشکلات محیط زیستی را به عنوان موضوعات مورد بحث کابیه خود مطرح کرد و امضای پیمان پاریس و تعهد ایران برای کاهش بی‌قید و شرط چهار درصدی گازهای گلخانه‌ای، بر عزم ایران برای مقابله با تغییرات اقلیم صحه گذاشت.

اما آن‌چه که جای تاسف دارد سنگ اندازی بسیاری در داخل کشور در مقابل اقدامات زیست محیطی دولت یازدهم است. برخی از رسانه‌ها امضای پیمان پاریس را سدی در برابر توسعه ایران عنوان کرده‌‌اند. در حالی که کارشناسان محیط زیست کشور بر این باورند که امضای این پیمان به توسعه پایدار سرزمین ایران کمک خواهد کرد.

سنگ بنای تخریب محیط زیست در ایران به دوران دولت‌های نهم و دهم گذاشته شد. محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهور وقت ایران، در سال 1389 در حالی در «مجمع جهانی تالاب‌ها برای آینده» سخن می‌گفت و ایران را «یکی از پیگیرترین کشورها در حفاظت از محیط زیست معرفی می‌کرد»، که ورود آلاینده‌ها به محیط زیست و مخصوصا رودخانه‌ها، وضعیت بحرانی تالاب‌ها و دریاچه‌هایی چون ارومیه و گاوخونی و پریشان در صدر اخبار محیط زیستی ایران قرار داشت اما به گوش کسی نمی‌رسید.

همزمان با اظهارات احمدی‌نژاد،‌ این خبر پخش شد که ایران از لحاظ نابودی جنگل‌ها، ‌به عنوان ریه‌های زمین، سالی کم سابقه را سپری کرده است و آتش‌سوزی در جنگل‌های این کشور،‌ 100 درصد بیشتر از سال گذشته بوده است.

در همین سال و یک روز قبل از سخنرانی احمدی‌نژاد،‌ معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت محیط زیست دولت یازدهم،‌ گفته بود که سال 1389 بدترین سال دوران معاصر برای محیط زیست ایران بوده است.  او با تاکید بر عقبگرد ایران در زمینه حفظ محیط زیست دولت را به خاطر عدم پایبندی به وظایف خود به باد انتقاد گرفت.

 اما احمدی‌نژاد که گویا از وضعیت محیط زیست ایران مطمئن بود، در «مجمع جهانی تالاب‌ها برای آینده» در حال ابداع تعریف جدیدی از «اندیشه سرمایه‌داری» بود و این اندیشه را یکی از عوامل تخریب محیط زیست عنوان می‌کرد. اما نمی‌گفت اگر در ایران این اندیشه سرمایه‌داری وجود ندارد، پس چرا جزو ده کشور آلاینده کره زمین در دنیا هستیم.

به هر حال هشت سال تمام در ایران فردی قبای ریاست جمهوری را به تن کرد و افسار محیط زیست را به دست گرفت که محیط زیست را «محیط نزیست» می‌دانست و واژه تغییرات اقلیم برایش واژه‌ای ثقیل بود و حفاظت از تالاب‌ها و رودخانه‌‌ها و جنگل‌ها و کاهش انتشارات آلاینده‌ها و گازهای گلخانه‌ای برایش چون بازی بچگانه‌ای،‌ بی‌معنی.

امروزه نیز در آن سوی دنیا قرار است فردی حداقل چهار سال افسار محیط زیست ایالات متحده را در دست داشته باشد که تغییرات اقلیم را دروغ بزرگ چینی‌ها برای تضعیف آمریکا می‌داند، بر طبل استفاده از سوخت‌های فسیلی، نفت و گاز و زغال سنگ می‌کوبد و قوانین آب پاک را در ایالات متحده به بازی می‌گیرد و آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده را به عنوان بزرگترین نهاد محیط زیستی دنیا از واژه‌ها و پروژه‌های علمی تهی می‌کند و به‌جایش صنایع را وارد آژانس می‌کند.

به عقب برخواهیم گشت؟

روز جمعه ایران و ایرانی انتخاب بزرگی در پیش دارند. جدای از تمام تمایلات و شعارهای سیاسی،‌ ایرانیان باید انتخاب کنند که آیا قرار است تا چهار سال آینده و تا سال 1400 هورالعظیم زنده بماند یا اهوازی‌های خاک تنفس کنند؟ دریاچه ارومیه احیا شود یا تبریز تخلیه شود؟ هامون ماوای پرندگان مهاجر شود یا خانه‌های سیستان و بلوچستان در شن مدفون شود؟ رودخانه‌ها سامان یابد یا سدسازی‌های بی‌حساب و کتاب،‌ برهوتی بر مقابل دیدگان تشنه‌کامان نشان دهد؟ آب‌های زیرزمینی به تعادل برسند یا رییس جمهورش دستور دهد «هرکس هر جا توانست چاه بزند و آب برداشت کند» و در نتیجه زمین زیرپای همان‌ها که چاه می‌زنند خالی شود؟ قانون هوای پاک اجرا شود، یا خودروی بی‌کیفیت تولید شود؟ …

بالاخره روز جمعه ایران و ایرانی تصمیم می‌گیرد ایران پایدار بماند یا ناآگاهان از محیط زیست ایران را به ورطه نابودی بکشانند؟  

آیا روز جمعه، تاریخ تکرار خواهد شد و دروان کرتاسه آغاز خواهد شد؟

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن