موج فراگیر پتروشیمی: فرصت‌ها و تهدیدها

درحال‌حاضر رقابت شدیدی بین مسئولان استان‌های کشور جهت احداث واحدهای GTO و GTP، بدون توجه به توانمندی‌های سرزمینی و تنها با اتکا به بهانه‌های غیرقابل‌دفاع (نظیر محرومیت‌زدایی، توسعه صنایع وابسته و ایجاد اشتغال) شکل گرفته است.

شاهین زیدآباد، کارشناس انرژی در شماره امروز روزنامه شرق یادداشتی درباره آثار پتروشیمی ها در مناطق گوناگون کشور نوشته است که در ادامه می آید:

سال‌ها از شکل‌گیری دو قطب پتروشیمی کشور در ماهشهر و عسلویه می‌گذرد و این دو منطقه به همراه واحدهای پراکنده در سرزمین با همه نقصان‌ها توانسته‌اند نقش مهمی در ایجاد ارزش در زنجیره تولید نفت و گاز و تأمین درآمدهای ارزی کشور ایفا کنند. صنعت پتروشیمی که به نوعی درآمدهای آن در بخش غیرنفتی اقتصاد محاسبه می‌شود، همواره به‌عنوان مهم‌ترین بخش صادرات غیرنفتی کشور به حساب می‌آید و از همین رو در بحبوحه تحریم‌ها آماج محدودیت‌ها علیه ایران قرار گرفت. از این حیث از منظر صادرات و همچنین تأمین تجهیزات و جذب سرمایه‌گذاری‌های توسعه‌ای با موانعی مواجه می‌شود. این صنعت در برهه‌های مختلف الگوی توسعه خود را مبنی بر وضعیت تولید منابع بالادستی (نفت و گاز) در کشور به سمت خوراک و محصولات مختلف سوق داده است به‌طوری‌که با توسعه منابع گازی کشور و افزایش تولید گاز طبیعی، احداث مجتمع‌های بر مبنای خوراک گاز طبیعی در اولویت سرمایه‌گذاران بخش خصوصی فعال در این صنعت قرار گرفت. سیاستی که تاکنون نیز از اهمیت آن کاسته نشده و البته با توجه به منابع عظیم گاز طبیعی تا میزان زیادی قابل‌دفاع است، اما در این میان، با توجه به سابقه پیشین توسعه صنعت پتروشیمی، نگرانی‌هایی از جهت‌گیری ناصحیح این صنعت (که از بازیگران نیمه‌دولتی خط‌ مشی می‌گیرد)، احساس می‌شود. تجربه پیشین در توسعه نامتوازن صنعت پتروشیمی در تولید محصولاتی مانند متانول و کود اوره، بدون توجه به تکمیل زنجیره ارزش و با هدف صادرات مؤید این مطلب است که در مقابل موج جدید تقاضا برای احداث مجتمع‌های تبدیل گاز طبیعی به الفین و پلیمر

(GTO و GTP) در سراسر استان‌های کشور باید با حساسیت بیشتر و دور از اعمال فشارهای سیاسی و البته منطبق با آمایش سرزمین تصمیم‌گیری کرد. درحال‌حاضر رقابت شدیدی بین مسئولان استان‌های کشور جهت احداث واحدهای GTO و GTP، بدون توجه به توانمندی‌های سرزمینی و تنها با اتکا به بهانه‌های غیرقابل‌دفاع (نظیر محرومیت‌زدایی، توسعه صنایع وابسته و ایجاد اشتغال) شکل گرفته است. در این بین برخی استان‌ها که از قضا از نظر منابع آب و توسعه خوشه‌های صنعتی و بازار مصرف در رتبه‌های مناسبی قرار ندارند، در صدر اولویت‌ها قرار گرفته‌اند. هرچند به لطف توسعه مناسب شبکه توزیع گاز طبیعی در کشور، تقریبا در همه جای کشور امکان تأمین خوراک گاز برای واحدهای پتروشیمی وجود دارد، اما با وجود این طرح‌های مزبور و به‌طور خاص طرح‌های GTPP از جمله طرح‌های «آب‌بر» به شمار می‌آیند. آب موردنیاز یک مجتمع ۵٠٠‌هزارتنی در سال معادل یک شهر ٢۵٠‌هزارنفری خواهد بود. این در حالی است که واحدهای بالادست مزبور از نظر اشتغال نیز رتبه مناسبی دریافت نمی‌کنند و از جمله صنایع سرمایه‌بر به‌شمار می‌روند. موضوع دیگری که لازم است در سیاست توسعه مجتمع‌های تولید الفین از گاز طبیعی در سراسر کشور مورد توجه قرار گیرد، قدرت جذب اندک بازار داخلی از نظر محصولات نهایی و اتکای این صنعت به بازارهای صادراتی است. درحال‌حاضر بیش از نیمی از تولید محصولات پلیمری کشور صادر می‌شود و بخشی که در داخل به فروش می‌رسد نیز حول شهرهای بزرگ نظیر تهران، قم و اصفهان تقاضا می‌شود. آنچه مسلم است، اگر هدف دولت از توسعه مجتمع‌های پتروشیمی گازمحور و تولید‌کننده پلیمر ایجاد توسعه صنعتی در نواحی کمتربرخوردار و همچنین بهبود شاخص‌های اقتصادی نظیر اشتغال است، لازمه آن پس از تأمین مسائل زیست‌محیطی و منابع آب در دسترس، همانا توجه و اهتمام ویژه به تکمیل و توسعه صنایع و خوشه‌های صنعتی وابسته و نهایی به‌ویژه در مناطقی است که از قطب‌های مصرف پلیمر فعلی کشور فاصله دارند. مضاف بر آن ایجاد و افزایش ظرفیت جذب محصول (پلیمر) تولیدشده در مجتمع‌های موردنظر در داخل کشور و اجتناب از صادرات نیز موضوع مهم دیگری است که باید مورد توجه قرار داشته باشد. در غیر این صورت تمرکز واحدهای پیشنهادی در مجاورت منابع تأمین خوراک (میادین گاز) و با سهولت دسترسی به بازارهای صادراتی (سواحل جنوبی کشور) اولویت می‌یابد.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن