دود شدن سرمایه های ملّی

قربانی شدن 6 نفر از پرسنل پالایشگاه تهران در حادثۀ آتش سوزی اخیر، اتفاق دلخراشی بود که هنوز داغ آن فراموش نشده،4 نفر دیگر از نیروهای نفتی نیز در حادثۀ آتش سوزی دکل نفتی شمارۀ 95 در منطقه رگ سفید قربانی شدند. وقوع این حوادث در ماه گذشته، یادآوری این بود که ایران، کشور حادثه خیزی در این حوزه است؛ حوادثی که به اعتقاد کارشناسان بسیار بیشتر از سطح نرمال است و صنعت نفت ایران، آمادگی مقابلۀ هوشمندان و البته راهکارهای مناسبی برای پیشگیری از وقوع چنین حوادثی را به رغم گذشت بیش از 110سال از قدمت این صنعت، ندارد.اگرچه مسئولان وزارت نفت معتقدند استاندارد و دستورالعملهای و ایمنی را برای زمانهای تعمیرات و راهاندازی واحدهای صنعتی، تهیه و منتشر کرده اند که در آنها که تمامی مراحل لازم برای اخذ مجوز، تخلیۀ کامل مواد سوختی و… تشریح و الزام شده است، اما اجرایی نشدن چنین بخش نامه ها و آیین نامه هایی که صرفاً صادر می شوند و نظارتی بر اجرای آنها نیست، مرهمی برای جلوگیری از چنین زخم هایی نخواهد بود.حادثۀ پالایشگاه تهران عصر جمعه، در روز تعطیل آخر هفته و در حالی رخ داد که بخش نامۀ وزیر نفت، به صراحت بر ممانعت از کار در روز تعطیل به دلیل نبود مهندسان ناظر و تیم متخصصان تأکید دارد. اگرچه بیش از 3 دهه است صنایع ما در پیادهسازی سیستمهای مدیریت کیفیت و ایمنی، رکوردهای جهانی را شکستهاند، اما هرساله، همچنان شاهد حوادثی مشابه در زمان راهاندازی و تعمیرات هستیم که عموماً نیز در روزهای تعطیل حادث شده اند و برهمین اساس، دیگر شکّی وجود ندارد که فقط استقرار سیستمهای مدیریت ایمنی از وقوع حوادث فرایندی، جلوگیری نمیکند. از سوی دیگر به گفتۀ کارشناسان حفاری، در حادثۀ دکل ۹۵ میدان رگ سفید، مسئولان با چوب محرمانگی باعث اطلاعرسانی غیرشفاف درخصوص وقوع حوادث شدند. اگر افراد حاضر در این منطقه میدانستند در گذشته، رگ سفید میزبان مشابه همین اتفاق بوده است و پیش از آغاز فعالیت عملیاتی در دکل، آموزش های لازم به همراه تشریح حادثۀ گذشته برایشان ارائه می شد، احتمالاً این حادثه تکرار نمی شد.در این حادثه پیش بینی شده است که برآورد خسارات مالی ناشی از آتش سوزی دکل، حدود 25 میلیون دلار و به همین میزان نیز منابع هیدروکبوری سوخته شده است که به این میزان، باید هزینههای بعد ازوقوع حادثه و عملیات مهار آتش ازجمله حفر چاههای انحرافی و تجهیزات مورد نیاز برای اطفای حریق نیز اضافه شود.متأسفانه با جدّی گرفته نشدن دورههای کنترل فوران چاههای نفت (IWCF) در ایران که تمامی پرسنل اصلی حفاری و کارفرما باید آن را گذرانده باشند، این نگرانی وجود دارد که همچنان شاهد تکرار این حوادث باشیم که علاوه بر زیان های مالی، هزینه های جبران ناپذیر جانی و قربانی شدن متخصصان صنعت نفت کشور را نیز درپی دارد. ساده انگاری الزام ها و نادیده انگاشتن مقررات HSE، کم توجهی به برگزاری دورههای آموزشی روزآمد که هر چند سال باید تجدید شوند، برای چالاک سازی نیروهای عملیاتی و بالابردن توان عملیاتی آنها درخصوص رعایت نکات ایمنی را می توان ازجمله مواردی برشمرد که باعث شده است فقط در 7 سال اخیر، بیش از ۵٠ نفر در صنعت نفت کشور و آن هم در حوادث فرایندی، جان خود را از دست بدهند. هرچند بعد ازآتش سوزی پالایشگاه تهران، معاون وزیر نفت اعلام کرد که فقط یک فرد، مسئول بروز این حادثه نبوده و یک سیستم سبب وقوع آتش سوزی در پالایشگاه تهران شده است، صرفاً به این موضوع بسنده شد که کمیته ای مشترک ازسوی اداره کل HSE وزارت نفت و شرکت ملّی پالایش و پخش فرآورده های نفتی تشکیل شود تا گزارشی برای بررسی موضوع ازسوی کمیسیون انرژی مجلس ارائه شود؛ روالی مرسوم و غیراثربخش برای برخورد با حوادث در کشور ما که باعث شده هیچگاه مسئولان مربوطه، مورد سؤال جدّی قرار نگرفته و البته، پاسخگو نیز نباشد. باز هم همچون گذشته و در بهترین حالت، هیئتهایی برای تحقیقوتفحص تشکیل میشوند، گزارش این هیئتها منجر به اخذ تصمیم های احساسی و صدور بخش نامه های شتابزده میشود که البته، همین تصمیم ها نیز با فروکشکردن موج اولیۀ حوادث، به دست فراموشی سپرده میشود.



