از زلزله زیست‌محیطی غافل نمانیم

با وجود رفتار انفعالی جامعه نسبت به مسائل و معضلات زیست‌محیطی، واکنش مردم به وقایعی مانند زلزله بسیار متفاوت است. با احساس وقوع زلزله در تهران در شامگاه ٢٩ آذر، اغلب شهروندان از منازل خود بیرون آمدند و تعداد زیادی شب را در خارج از منازل به صبح رساندند. این واکنش برای حفظ جان، طبیعتا منطقی شمرده می‌شود. با وجود اینکه همه پس‌لرزه‌های بعدی شدت پایینی داشتند، اما شهروندان به این موضوع توجه کردند که احتیاط شرط عقل است. بنابراین اعضای خانواده به منظور حفظ جان شیرین، ماندن در خودرو با شرایط دشوار را به خوابیدن در خانه گرم و نرم خود ترجیح دادند. این یعنی همه زندگی را با همه پستی و بلندی‌هایش دوست دارند و می‌خواهند زنده بمانند.

به گزارش «انرژی امروز» علی باقری، دانشیار دانشگاه تربیت‌مدرس، در روزنامه شرق نوشت: حال این سؤال مطرح می‌شود که آیا مردم در قبال سایر تهدیدات نیز رفتاری چنین احتیاط‌آمیز از خود بروز می‌دهند؟

آیا همین افراد وقتی برای تفریح و تفرج راهی جاده‌ها می‌شوند نیز همین اندازه محتاط هستند؟ آیا سبقت غیرمجاز نمی‌گیرند؟

آیا زمانی که با سرعت بالا پیچ‌وخم‌های جاده را پشت سر می‌گذارند، به همان اندازه به حفظ جان شیرین خود و خانواده عزیزشان می‌اندیشند؟

در همان هفته‌ای که به دلیل آلودگی شدید هوا، نفس‌کشیدن برای شهروندان سخت شده بود و شاخص آلودگی هوا از مرز ١۵٠ نیز گذشت و مدارس تهران و برخی کلان‌شهرها تعطیل شده بودند، آیا واکنش مردم به این تهدید نیز مشابه واکنش به زلزله بود؟

حتی در همان شب دلهره‌آور وقوع زلزله، هجوم مردم به خیابان‌ها و روشن‌کردن آتش به منظور گرم‌شدن و پناه‌گرفتن در خودروهای با موتور روشن شاخص آلودگی هوا را تا مرز ١٨٠ نیز بالا برد.

چرا افراد نسبت به واقعه‌ای مانند زلزله تا این حد محتاط برخورد می‌کنند، ولی در قبال مسائل زیست‌محیطی مانند آلودگی هوا تا این اندازه منفعل هستند؟

تبعات ناشی از تخریب‌های محیط‌زیستی به صورت خزنده جان افراد و کیفیت زندگی آنها را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد. متأسفانه برخی از این آثار جبران‌ناپذیر وحتی برگشت‌ناپذیر است.

اگر زلزله زیرساخت‌های سکونت را از بین می‌برد، تخریب محیط زیست به نابودی زیرساخت‌های حیات و حتی ازبین‌رفتن تمدن بشری منجر خواهد شد.

معضلاتی مانند آلودگی هوا، تخریب جنگل‌ها، پایین‌رفتن تراز منابع آب زیرزمینی، خشک‌شدن پیکره‌های آبی، افزایش زباله، ازبین‌رفتن تنوع زیستی و…. بدون شک سطحی از مشکلات با اصلاح رفتارها حل‌شدنی است.

برای مثال در خریدهای خود کمتر از کیسه پلاستیکی استفاده کنیم. در طول روز اگر اتاق محل کارمان نور کافی دارد، از روشن‌کردن چراغ پرهیز کنیم. دمای اتاق را در حد ٢٠ درجه حفظ کنیم و اگر هنوز احساس سرما می‌کنیم، لباس بیشتر بپوشیم.

برای انجام کارهای روزمره تا شعاع یک کیلومتر از خودرو استفاده نکنیم. در انجام امور کاری کمتر کاغذ مصرف کنیم. به گونه‌ای زندگی کنیم که زباله کمتری تولید کنیم. در تهیه غذا دورریز کمتری داشته باشیم.

 شرط لازم برای حفظ محیط زیست در این مقیاس احساس مسئولیت شهروندی است. این احساس مسئولیت می‌تواند از حد فردی هم خارج شود و به سطح جمعی برسد تا جایی که به عنوان یک خط راهنما برای سیاست‌گذاران و مسئولان اجرائی عمل کند.

از سویی دیگر ابعاد معضلات زیست‌محیطی به حدی وسیع و فراگیر شده است که حل آنها علاوه بر نیاز به اصلاح رفتار در مقیاس فردی، به اصلاحات بنیادین ساختاری نیز احتیاج دارد. این سطح از اصلاحات فراتر از تغییر رفتار افراد و شهروندان است و نیاز به تصحیح نگرش‌ها و برنامه‌ریزی‌ها و به طور کلی تغییر در ساختارهای مدیریتی و مستلزم صرف وقت و منابع کافی برای مطالعات همه‌جانبه و برنامه‌ریزی‌های دقیق کوتاه، میان و بلند مدت است. نهادهای مدنی، دانشگاه‌ها و اهل دانش در عین حال که می‌توانند در تولید خوراک فکری مشارکت داشته باشند، نقش بسیار مهمی نیز در آماده‌کردن جامعه برای همراهی با تغییرات خواهند داشت.

افکار عمومی نیز لازم است با صرف حوصله و حفظ انسجام، ضمن هدایت و نظارت دقیق بر چگونگی پیش‌رفتن این‌گونه اصلاحات، فضایی را در سطح جامعه مهیا کنند تا هم‌افزایی لازم برای بسیج همه نیروها و امکانات در جهت حل مشکلات محقق شود.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن