نفت در چند دقیقه
فرانسویها اولین کسانی بودند که 272 سال پیش در سال 1745 اولین چاه اکتشافی نفت را در فرانسه حفر کردند اما اولین کسی که اولین چاه استخراج طلای سیاه را حفر کرد کلنل دریک بود در 158 سال پیش در 1859.
به گزارش «انرژی امروز» در آمریکا برای کشف نفت به گورهای سرخپوستان نقب میزدند یا حفاران برای کشف نفت در رودخانهها به کند و کاو میپرداختند. بعدها جستجو در طاقدیسها تبدیل شد به روش کشف نفت. نظریه طاقدیس به عنوان قدیمیترین نظریه برای اکتشاف نفت در بسیاری از نقاط دنیا از جمله مسجد سلیمان استفاده شده است.
اولین بهرهبرداریها از نفت فقط زمانی صورت میگرفت که این ماده سیاه بدبو از چشمههای سطحی نفت خارج میشد یا چاههایی کم عمق با دست حفر میشد و نفت استخراج میشد.
تا اینکه بالاخره در 24 ژانویه سال 1859 میلادی برای اولین بار در تاریخ یک چاه مختص نفت به نفت رسید و به این ترتیب برای نخستین بار در تاریخ، نفت از دل زمین بهطور تخصصی بیرون کشید شد. پس از آن در 27 اوت سال 1859 میلادی، با حفر چاه 230 متری نفت توسط سرهنگ بازنشسته ارتش، ادوین الدریک 60 ساله، عصر نفت آغاز شد.
از داروی پوستی باستانی تا تعیین سیاستهای جهانی
اگر زغال سنگ، انقلاب صنعتی اول را شکل داد، نفت آغاز انقلاب صنعتی دوم بود. اما زغال سنگ هیچ گاه نتوانسته بود جایگاه نفت را در دنیا پیدا کند. نفت پس از اولین استخراج خود در پنسیلوانیا از داروی پوستی باستانی تبدیل شد به مهمترین منبع تولید انرژی در دنیا و تا آنجا پیش رفت که سیاستهای جهانی را هم بر طبق میل و خواسته خود تغییر داد.
سرهنگ دریک، آغازگر انقلاب صنعتی دوم بود اما این طلای سیاه در همان ابتدا نشان داد که پایبند هیچ تعهدی حتی به اولین کاشف خود نیز نیست و اگر دانش سیاست و تجارت در نهاد دارنده نفت نباشد هیچ تضمینی برای آیندهاش وجود ندارد. دریک، از این توانایی سیاسی و تجاری بیبهره بود. پس اولین استخراج کننده طلای سیاه خود در فقر و فلاکت درگذشت.
نفت آغازگر جنگها و انقلابها شد، دیکتارتورها را سرنگون کرد و دیکتاتورهای دیگری را به جای آن نهاد، جغرافیای سیاسی دنیا را تغییر داد و در نهایت دنیا را دو دسته کرد: دسته اول آنهایی بودند که نفت داشتند و نفت استخراج میکردند اما به این معنی نبود که حتما سرزمین نفت از آن این دارندگان نفت باشد. دارندگان نفت گاه از سرزمینهایی دور آمده بودند. آنها نماد خدایان سفیدپوستی بودند که روزگاری به آمریکا پا نهادند و بومیان، آنها را پرستیدند و بر آنها سجده کردند.
دسته دوم آنهایی بودند که مالکیتی بر نفت نداشتند حتی اگر نفت در کشور خودشان استخراج میشد. این دسته غلامان حلقه به گوش دارندگان نفت شدند، همان بومیانی که سفیدپوستان را سجده کردند.
158 سال از حفر اولین چاه نفت میگذرد. در مقایسه با سن 4میلیارد و 543 میلیون سالی زمین، سن نفت صدم ثانیهای بیش نیست. اما در این سالها دنیا با چنان سرعتی تاخته است که اگر نفت استخراج نمیشد بعید بود زغال سنگ بتواند همسنگ نفت در تحولات این دنیای کمتر از 200 ساله باشد. نفت آغاز و پایان «جنگ و صلح» جهانی شد.
چاه شماره یک، مسجد سلیمان
نفت ایران را اولین بار مسجد سلیمان رو کرد. میدان نفتون در دره خرسون، در پنجم خرداد 1287 اولین چاه نفت ایران را به خود دید. چاهی با 360 متر عمق با تولید روزانه 36 هزار لیتر نفت. و ماشین استخراج این نفت هم یک ماشین بخار بود به اسم استیم.
ویلیام ناکس دارسی از اولین بنیانگذاران صنعت نفت ایران بود. او سال 1901 با مظفرالدین شاه قاجار مذاکره کرد. قرار شد اول 20هزار پوند برای اکتشاف نفت به دربار ایران پرداخت شود. و بعد دارسی 60 سال نفت ایران را استخراج کند. ایران هم فقط 16 درصد از سود سالیانه این شرکت را بگیرد.
تیم حفاری جورج رینولدز تا سال 1903 چیزی حدود 500 هزار پوند خرج روی دست دارسی گذاشته بود. تا سال 1908 حفاریها بینتیجه ادامه یافت و دارسی در آستانه ورشکستگی قرار گرفت.
تا اینکه در 26 ماه مه سال 1908، در عمق 360 متری زمین در میدان نفتی فتون مسجدسلیمان، آخرین لایه زمین شکافته شد و نفت با فشار بسیار زیاد از زمین فوران کرد.
دومین چاه نفت ایران ده روز بعد در عمق 307 متری به نفت رسید و آن زمان بود که ایران نیز در زمره کشورهای دارنده طلای سیاه قرار گرفت. و شرکت نفت ایران و انگلیس در سال 1909 تشکیل شد.
در سال 1930 میدان نفتی گچساران، در 1936 میدان نفتی آغاجاری و در 1938 میدانهای لالی و نفت سفید کشف شدند.
و پس از آن بود که با کشف میدان نفتی نفتشهر، شرکت نفت ایران و انگلیس حوزه نفتی به دست آورد که یکی از مناطق مهم نفتی جهان بود.
نفت برای جنگ یا جنگ بر سر نفت؟
در ژوئیه سال 1914، ولیعهد اتریش در سارایوو ترور شد و به این ترتیب یکی از وحشتناکترین جنگهای جهانی به مرکزیت اروپا آغاز شد. هر چند مستوفیالممالک، نخستوزیر احمد شاه قاجار بیطرفی ایران را در این جنگ اعلام کرد اما هیچ کشوری به این اعلام بیطرفی اهمیتی نداد و منابع قابل توجه نفت ایران طرفین جنگ را به ایران کشاند.
در جنگ اول جهانی، دولت عثمانی بر منابع نفتی عراق کنونی تسلط داشت. پس آلمان روابط خود با عثمانی را بهبود بخشید. آلمان در جستجوی نفت بود. آلمانیها میخواستند خط آهنی بین برلین و خلیج فارس بکشند که میتوانست برای انتقال نفت به کار رود، ولی ساخت آن پس از رسیدن به استانبول متوقف شد.
در جنگ دوم جهانی نیز همچون جنگ اول ایران اعلام بیطرفی کرد. اما روسیه و انگلستان با بیتوجهی به این اعلام بیطرفی وارد خاک ایران شدند. ایران گذرگاهی برای کمک به روسیه در جنگ با آلمان بود. نفت ایران و پالایشگاه بزرگ آبادان تنها منبع تامین احتیاجات متفقین در نبردهای جنوب شرقی آسیا و شمال آفریقا بود.
در آن سوی میدان نیز آمریکا صادرات نفت خود به ژاپن را متوقف کرد و ژاپن که 80 درصد نفت خود را از ایالات متحده تامین میکرد برای تامین انرژی خود به جنوب شرق آسیا حمله کرد. از طرفی در ایران انگلستان توانست مناطق نفتخیز جنوب را به تصرف خود درآورد.
وینستون چرچیل، نخست وزیر بریتانیا در خاطرات خود مینویسد «نیاز به حمل و تحویل انواع جنگافزار به دولت شوروی و مشکلات کشتیرانی از راه اقیانوس منجمد شمالی، با توجه به طرحهای استراتژیکی آینده، لزوم ایجاد و برقراری یک راه مواصلاتی مطمئن با شوروی را از طریق ایران ایجاب مینمود. از سوی دیگر، نفت ایران یک عامل مهم و اساسی در جنگ محسوب میشد. فرونشاندن شورش عراق و اشغال سوریه، طرح خاورمیانه را با شکست روبرو ساخت و ما با استفاده از فرصت برای اجرای عملیات مشترک با شورویها به آنها پیشنهاد کردیم در عملیات نظامی علیه ایران به ما ملحق شوند».
چرچیل در جایی دیگر مینویسد «بررسیهای من درباره امکان اجرای عملیات نظامی روشن ساخته بود که موضوع مهم و اساسی، توانائی ما در تمرکز نیروی نظامی کافی در عراق است، تا از آن طریق بتوانیم معادن نفت ایران را حفظ و حراست کنیم. اقدام به اعمال فشار اقتصادی به ایران پیش از اینکه توانائی تحصیل نمیکردیم، کار بسیار خطرناکی بود، زیرا شاه ایران نیز متوجه اهمیت معادن نفت برای مقاصد نظامی بود و اگر اطلاع پیدا میکرد که ما قصد اعمال زور داریم، قدم اول را او برمیداشت. گزارشهایی که مورد تایید قرار گرفته بود، حکایت میکرد که ایران در مرزهای عراق و روسیه و در ناحیه معادن نفت نیروی نظامی متمرکز کرده است… و حتی اگر روسها در جنوب دچار شکست شوند، ما باید برای اشغال معادن نفت ایران آمادگی داشتیم» (چرچیل، وینستون، خاطرات جنگ جهانی دوم، ترجمه تورج فرازمند، نیل، تهران، 1347).
چرچیل بارها و بارها به اهمیت وجود نفت در ایران و کمک بزرگ این نفت به موفقیت متفقین در جنگ جهانی اشاره داشته است.
کارخانه حلبیسازی آبادان به سرعت توسعه یافت و تولید آن دوبرابر شد. در نقاط مختلف شمال کشور مخازن بنزین و نفت ساخته شد تا اتومبیلهای ارتش متفقین همیشه سوخت مورد نیاز خود برای ارسال اسلحه به شوروی را داشته باشند و خط لولهای هم برای حمل بنزین بین اهواز و اندیمشک ساخته شد.
و در نهایت اگر نفت ایران نبود شاید جنگ جهانی دوم سرنوشت دیگری مییافت. چرچیل خود اعتراف کرده بود «چاههای نفت ایران، عنصر با اهمیت جنگ بودند».
علی یعقوبی نژاد در کتاب «رییس نفت» نوشته است «چند ماه پس از اشغال ایران اهمیت نفت ایران ده چندان شد. در تاریخ 17 دسامبر 1941 ژاپن به بندر پرلهاربور حمله کرد و اقیانوس آرام و خاور دور صحنه نبردی گسترده شد. نزدیکترین منبع سوخت متفقین کشور برمه و اندونزی بود، اما این منطقه به دست ژاپن افتاد و متفقین باید نفت موردنیاز خود را در نقطهای دیگر جستجو میکردند. نظرها به سوی خلیج فارس، جایی که بزرگترین پالایشگاه جهان قرار داشت، دوخته شد. چاههای نفتی که مهندسان شرکت در سال 1318 بسته بودند، دوباره جریان پیدا کرد».
متفقین از سال سوم جنگ بیشتر نیازمند نفت ایران شدند و در سال 1944 روزانه 13 میلیون تن و در 1945 روزانه 17 میلیون تن نفت در ایران استخراج میشد.
داستان پر تنش نفت ایران ادامه دارد
به هر حال بالاخره در دوم سپتامبر 1945، جنگ جهانی دوم به پایان رسید. پس از پایان جنگ، انگلستان نیروهای نظامی خود را از ایران بیرون برد اما دولت شوروی درصدد به دست آوردن امتیاز استخراج نفت شمال بود که مجلس شورای ملی قانون منع اعطای امتیاز نفت به خارجیان را تصویب کرد.
با شکایت ایران در شورای امنیت، دولت شوری به امضای موافقتنامه تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی رضایت داد اما این موافقنامه بعد از خروج نیروهای شوروی از ایران در مجلس رد شد.
داستان نفت ایران به همینجا ختم نشد. حال داستان اخراج انگلیسیها آغاز شده بود. اعضای کمسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران در 17 اسفند 1329 پس از یک دوره مبارزه طولانی کارگران نفت و مردم برای در دست گرفتن صنعت نفت کشور، پیشنهادی به مجلس ارائه دادند که به شرح زیر بود:
«به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی، امضا کنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود. یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرار گیرد».
مجلس در 29 اسفند این پیشنهاد را تصویب و تبدیل به قانون کرد.
آنچه که پس از تصویب این قانون بر سر نفت ایران و کشور ایران آمد خود داستانی دیگر است اما در طی 42 سال، از پنجم خرداد 1287 روزی که اولین چاه نفت ایران به نفت رسید تا 29 اسفند 1329، که روزی ماندگار برای ایران شد، نفت ایران تاریخ پر فرار و نشیبی را گذرانده است.
فراز و نشیب تاریخ نفت در ایران به قدمت فراز و نشیب تاریخ نفت دنیاست.