باران اسیدی یا تغییرات اقلیم؟

پیشتر ما عادت داشتیم بیشتر نگران بارانهای اسیدی باشیم تا تغییرات اقلیم. سالها طول کشید است تا موافقتنامهای چون پروتوکل گوتنبرگ دیدگاهها را عوض کند.
به گزارش خبرنگار بینالملل «انرژی امروز» گاردین مینویسد که حالا ما نگران تغییرات اقلیم هستیم اما 40 سال پیش این بارانهای اسیدی و از بینرفتن جنگلها بودند که بر مباحث آب و هوایی و محیط زیستی ما تسلط یافته بودند.
در سال 1977، یک برنامه جدید اقدامات نشان داد که سولفوری که در اسکاندیناوی بر زمین مینشیند بسیار بیشتر از مقدار سولفوری است که در کشورهای تولید کننده بر زمین نشسته است.
احتراق زغال سنگ و بادهای غربی به این معنی بود که بریتانیا بزرگترین صادرکننده آلودگی سولفور هوا بود. انتقال نیروگاههای برق به خارج از محدوده شهری و ساخت دودکشهای بلندتر باعث کاهش آلودگیهای محلی و منطقهای شد اما جلوی آلودگی سولفوری را که کیلومترها منتقل میشد نگرفت.
این امر زمانی اتفاق افتاد که جنگ سرد در اوج خود بود. کشورهای پیمان ورشو تلاش کردند تا 30 درصد انتشارات سولفور خود را کاهش دهند و در طرف مقابل همپیمانان غربی دچار شکاف شدند. بریتانیا خود را کنار کشید و ایالتهای کانادا در مقابل وضعیت خلاف جهت باد صنایع ایالات متحده قد برافراشتند.
امروزه منکرین تغییرات اقلیم میگویند که دانشمندان بریتانیایی و مقامات دولتی بر عدم اطمینانها تاکید دارند تا بر آنچه که به واقع میدانیم: آنها خسارات وارد بر جنگلها و تاثیرات مخرب بر ماهیها در رودخانههای اسیدی شده را بیاهمیت جلوه میدهند.
در محله نیچر آمده است که بریتانیا سنگ آهگ بر سر رودخانههای نروژ میچلاند و نروژیها باید احمق باشند که قبولش نکنند.
در دیگر مقاله از این مجله بر این عقیده تاکید شده است که صنایع یک کشور باید در خصوص تاثیرات مخربی که در کشورهای دیگر برجا میگذارند مسولیتپذیر شوند.
بالاخره دولت تاچر، نخست وزیر اسبق بریتانیا، این مسوولیت را قبول کرد. نتیجه آن موافقتنامهای بود که به امضا رسید و پروتکل گوتنبرگ 1999، هنوز هم نقش مرکزی در محدود سازی آلودگی هوای ما دارد.
در دهههای 1970 و 1980 تاثیرات بهداشتی سولفور بر بشر به حد کافی شناخته شده نبود اما به نظر میرسد با کاهش میزان سولفور در هوا سالانه از مرگ 80 هزار نفر در اتحادیه اروپا جلوگیری شد و چیزی حدود 250 میلیارد دلار در سال یا 1.4 درصد بر GDP اتحادیه اروپا اضافه شد.



