فرآوردههای جامد گاز بهصرفهتر از LNG است
مدیرعامل اسبق شرکت ملی صادرات گاز ایران گفت: در کشور ما تبدیل گاز به فرآوردههای جامد کمتر موردتوجه قرار گرفته است؛ درحالیکه تولید و صادرات فرآوردههای جامد از گاز، برای کشوری در موقعیت جغرافیایی و فن آوری ما، بسیار بهصرفهتر از LNG است.
به گزارش انرژی امروز، نصرتالله سیفی خاطرنشان کرد: مثلا اگر گاز را در کارخانه به شمش آلومینیم تبدیل کنیم در یک مترمکعب آلومینیم 7000 مترمکعب گاز ذخیرهسازی کردهایم که این محصول راحتتر و ارزانتر قابلانتقال و ذخیرهسازی است و وابستگی فنآوری کمتری هم دارد؛ درصورتیکه وقتی گاز را به LNG تبدیل میکنیم یک مترمکعب LNG تقریبا 650 مترمکعب گاز را فشردهسازی میکند؛ ذخیرهسازی و انتقال آن گران و وابستگی فنآوری هم بسیار بالاست.
وی درباره قرارداد IFLNG با شرکت نروژی اظهار کرد: در استاندارد حسابرسی شرکتها اصطلاحی وجود دارد به نام «غیرقابلاظهار نظر» یعنی اطلاعات برای اظهارنظر کم است که قرارداد IFLNG نیز از این دسته است که اگر بخواهم سخنانم را در این قسمت جمعبندی کنم؛ باید بگویم که با توجه به آنکه استراتژی مشخص و مصوب گاز نداشته و اطلاعات کافی از جزییات این قرارداد در اختیار جامعه کارشناسی نیست، درنتیجه نمیتوان در مورد این قرارداد اظهارنظر قطعی و کارشناسی کرد. تنها میتوانیم به بیان نظراتی در حیطه دانش و اطلاعات خود در این باره بپردازیم.
سیفی در خصوص سیاست قیمتگذاری که در این قرارداد لحاظ شده گفت: با توجه به اینکه تعیین قیمت گاز منطقهای است، دراینباره کتاب اقتصاد انرژی و تجارب قبلی را بهعنوان مبنا قراردادم. در این کتاب مرجع، مجموعهای از روشهای متداول برای قیمتگذاری در قراردادهای نفتی و گازی پیشنهادشده که با استفاده از این روشها و با در نظر گرفتن قیمت 60 دلار برای نفت، برای فروش گاز چندین قیمت بدست آوردم که 15٫6 سنت بر مترمکعب، 25٫8 سنت بر مترمکعب، 23 سنت بر مترمکعب و 21٫5 سنت بر مترمکعب است بهطور میانگین قیمت 22 سنت بر مترمکعب، برای فروش گاز در این قرارداد به دست میآید و از طرفی در حال حاضر قیمت فروش گاز به عراق حدود 20 سنت بر مترمکعب است. درنهایت باید بگویم که بله درست است قیمت فروش گاز در این قرارداد با توجه به فرمول اعلام شده و کف قیمت، نصف قیمت معمول و عرف است که سایر قراردادهای ایران هم موید این مطلب است.
این کارشناس انرژی خاطرنشان کرد: مسئله انتقال تکنولوژی در این قرارداد معنی ندارد که بخواهیم در مورد انتقال و عدم انتقال آن صحبت کنیم. در مقیاسهای بزرگ تنها چهار شرکت در دنیا وجود دارد که به این تکنولوژی دست پیداکردهاند، یکی از آنها شرکت لینده آلمان است که در طرح ایران LNG از آن استفاده شده و در دوره تحریم هستهای از ارائه تجهیزات آن خودداری کردند و سرمایه هنگفتی معطل مانده است.
وی ادامه داد: در مورد این قرارداد، این تکنولوژی که در مقیاس بسیار کوچکتری است بر روی یک کشتی و در کشوری دیگر پیادهسازی شده و شما گاز میدهید و مالک کشتی آن را به LNG تبدیل می کند؛ بنابراین، صحبت از انتقال تکنولوژی در این قرارداد بیمعناست.
به گفته سیفی، درصورتیکه قرارداد بر این اساس باشد که گاز صرفا بهطور خام و بهصورت مالکیت تام در اختیار شرکت خارجی قرار بگیرد، ورود به بازار صادرات LNG برای کشور ایران بیمعنی میشود؛ زیرا شرکت ملی نفت ایران مالک LNG نیست.
وی ادامه داد: اگر قرارداد به صورت حقالعملکاری انجام بشود، به این ترتیب که حق مالکیت LNG تولیدی در ید شرکت ملی نفت ایران باشد، آنوقت معادل دو میلیون مترمکعب در روز LNG برای صادر کردن در اختیار داریم. این مقدار که حدود سالانه 800 هزار تن است در مقابل واردات ژاپن که سالانه 60 تا 70 میلیون تن LNG و کره که حدود 35 میلیون تن در سال LNG خریداری کرده و قطر که حدود 75 میلیون تن در سال LNG تولید میکند، بسیار ناچیز و قابل اغماض است. بنابر این، این حجم تاثیری بر بازار LNG ندارد و در کل میتوان گفت با این مقادیر ما به صورت اثرگذار به بازار LNG ورود نمیکنیم.