مردم گفتند خارجیها بیایند…

زیبا اسماعیلی روزنامهنگار و تحلیلگر حوزه نفتنوجوان که بودم پای حرف قدیمی تر مینشستم گاهی جملهها و کنایهها و یا ضرب المثلهایی میشنیدم که بعدها در تجربیات کار و زندگی با آنها بسیار مواجه شدم. یکبار حتی خواستم یکی از آن ضربالمثلها (خربزه و عسل اگر بخواهند باهم میسازند) را هم امتحان کنم که سر بزنگاه مرحوم مادرم از راه رسید گفت؛ شاید در عمل سخت باشد، اما واقعا اگر خربزه و عسل بخواهند با هم میسازند و هیچکس را آزار هم نمیدهند.
حالا حکایت این روزگار ماست که حضور سرمایهگذاران خارجی هیچ منافاتی با شاخصهای اقتصادی و سیاسی و توسعهای کشور ندارد؛ بلکه در شرایط حاضر ضرورت این حضور را بیشتر هم میکند. زیرا تجربه حضور خارجیها در صنعت نفت و انتقال دانش فنی و سرمایهگذاری شان در بیش از یک دهه قبل توانست روند توسعه را به سمت جریان پرشتاب و رو به جلو تغییر دهد و بزرگترین حسن این حضور توانمندسازی ایرانیها در بسیاری از رشتههای صنعت نفت بود.
حالا عدهای بین آمدن سرمایه و سرمایهگذار و رها کردن کار و صنعت و اشتغال در کشور چه کنم و چه بگویم راه انداختهاند و این در حالی است که در برخی موارد در میادین مشترک نفت و گاز غفلت و سهلانگاری باعث عقبماندگی ایران شد که حالا تا آقایان بخواهند بین آمدن و رفتن خارجیها ویرگول و نقطه بگذارند؛ مخازن خالی شده و رقیب جبهه را تصرف کرده است.
از این رو، فرصت چهارسال برای ایجاد این سازگاریها و همگونسازیها کافی است و حتما میتوان با درایت سازگاری ایجاد کرد و یقینا اینجا هم بقول همان قدیمیها در ان ضرب المثل خربزه و عسل هم با هم میسازند و فقط کمی صبر لازم است.
چند روز پیش خبرنگاری از وزیر نفت پرسید: سرنوشت قراردادهای نفتی چه میشود؟ وزیر نفت با حاضرجوابی همیشگیاش گفت: سرنوشت این کار را مردم در بیست و نهم اردیبهشت تعیین کردند.
زنگنه یکبار دیگر هم پیش از انتخابات این را یادآوری کرده بود که مردم در ٢٩ اردیبهشت تعیین میکنند که میخواهند خارجیها بیایند در ایران سرمایه و تکنولوژی بیاورند یا نه!
حالا خوشبختانه مدیرعامل توتال که یکی از چند شرکت برتر نفتی دنیاست اعلام امادگی کرده بیایند و قراردادشان را نهایی کنند. صنعت نفت ایران ٢٠٠ میلیار دلار سرمایه لازم دارد که منابع داخلی پاسخگوی این نیاز نیست.
ایحاد فرصت برای سرمایهگذاری خارجی برای رونق اقتصادی و دریافت تکنولوژی و ماندگار کردن ان دانش برای کشور عینا در راستای اقتصاد مقاومتی است و منافاتی با این اصل و رکن مهم اقتصادی ندارد.
بیش از یک دهه پیش وقتی خارجیها آمدند و به توسعه صنعت پتروشیمی کمک کردند حالا افتخارش مانده برای کسانی که دریافتهاند با توسعه این بخش پول و درامد و تکنولوژی و توسعه کجاست و البته باید این را هم دریافته باشند که خون دلها خورده شده تا این صنعت شکل امروز بخود گرفته که آقایان ان را مستمسک برنامههای اشتغال و توسعه خود قرار دادهاند که از این رو میتوان از سنگ اندازی برای توسعه کشور دلسوزانه ممانعت کرد.
بااین حال امید ان میرود که با ایجاد ارامش و از بین بردن هر گونه تردید و ناامنی اجازه دهیم صنعت رو به توسعه کشور با ورود سرمایه و دانش فنی خارجیها شتاب بیشتری بگیرد. چرا که وقتی چشم بازار نفت به دیپلماسی نفتی ایران دوخته میشود و ایران محور سیاستهای ایجاد ثبات و ارامش قرار میگیرد و حرف اول را میزند و بقولی مشت بر میز میکوبد و سهم خود را از بازار دریافت میکند، کسب این قدرت در سایه تولید بالای نفت و گاز و پتروشیمی و صادرات فرآورده است که حالا نیازمند تنومندتر شدن است.
کسب قدرت تولید یعنی امنیت ملی و حفظ منافع ملی…
در سایه این دو مولفه میتوان با زبان محکم تری با دنیا حرف زد گرچه دنیای امروز دنیای تعاملهاست و حکایت عینیت بخشیدن به همان ضرب المثل سازگاری خربزه و عسل است که هر دو شیریناند فقط درایت و تدبیر برای ایجاد سازگاری و همراهی شان لازم است.



