مساله «ژن خوب» نباید باعث وسواس در انتصابات شود عملکرد بسیار خوب زنگنه در انتصاب جوانان
همواره یکی از انتقاداتی که به دولت حسن روحانی وارد است بحث جوانگرایی است این مساله اما به دلیل حضور بیژن زنگنه در وزارت نفت یکی از موارد بحث برانگیز ورود جوانان به عرصههای مدیریتی نیز هست و منتقدان دولت با به کارگیری واژگانی همچو شیخالوزرا برای وزیر نفت سعی میکنند تا وزارتخانه متبوع وی را یک وزارتخانه پیر و سالخورده جلوه دهند.
البته نباید فراموش کرد که ساز وکار سفت و سخت این وزارتخانه همواره این ذهنیت را جا انداخته، که کرسیهای رده بالای این نهاد فقط جای تکیه بزرگان و سابقه داران است و براساس این دیدگاه جایی برای جوانان در نفت نیست. با این همه انتقادها زمانی که حتی کوچکترین تغییری در سطح مدیران نفتی ایجاد میشود این بار منتقدان ساز نفتی بودن یا نبودن شخص مورد نظر را کوک میکنند تا هرگونه تغییری در این ساختار روی ندهد و روح جوانگرایی در نطفه خفه شده و انتقادهای قبلی بر سر جای خود باقی بمانند.
با این همه محمد مهدی تندگویان، معاون جوانان وزارت ورزش و جوانان، معتقد است که وزیر نفت دولت دوازدهم آب پاکی را روی دست همه منتقدان ریخته است و با به کارگیری جوانان در سطح معاونان و مدیران عامل شرکتهای وابسته به این وزارتخانه گوی سبقت را از دیگر وزرا ربوده تا جایگاه واقعی جوانان در وزارتخانه شیخ الوزرا به آنها بازگرداند این نظر مثبت پسر وزیر نفت دولت شهید رجائی به عملکرد وزیر نفت فعلی باعث شد تا با وی به گفتگو نشسته و نظر او را در مورد جایگاه جوانان در دولت و بالاخص وزارت نفت جویا شویم که مشروح آن را در ذیل میخوانید:
جایگاه جوانان در مدیریت کلان کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر جایگاه جوانان در مدیریت کلان کشور جایگاه مناسبی نیست به همین دلیل باید دقت کرد که در کشور ما مدیرانی وجود دارند که در عرصههای مختلف طی سالیان دراز خدمت کرده اند و در حال حاضر نیاز است تجربیات بسیار خود را در دستگاههای مورد نظر به دیگران منتقل کنند و با تغییر سمت از مدیر به مشاور خدمت رسانی کنند.همین یک اتفاق ساده باعث خواهد شد تا از جوانان به عنوان مدیران رده بالا بهره برده شود که هم اکنون عکس این مساله در جریان است.
در واقع ما نسبت به اول انقلاب بسیار جلوتر قرار داریم زیرا میتوانیم مشاوران خوبی در کنار مدیران جوان کشور داشته باشیم اگر به اوایل انقلاب نگاهی عمیق بکنیم خواهیم دید که در آن زمان تمام سمتها را در اختیار جوانان قرار داده و همین رویکرد باعث شد تا افراد مختلف دارای تجربیات بسیاری شوند. در حال حاضر نیاز است تا نسل جدید جوان به دایره مدیریتی نزدیک شده و جوانان دیروز با در اختیار قرار دادن تجربیات خود به آنها به سمت بازنشستگی حرکت کنند.
البته نباید فراموش کرد که جوانان امروز ما نسبت به جوانان سابق به دلیل دسترسی ساده تر به اطلاعات و علوم پیشرفتهای بسیاری کرده اند و تواناییهای بیشتری نسبت به جوانان دوره انقلاب دارند این استدلال در میزان جامعه تحصیلکرده نسبت به دوره انقلاب کاملا مشهود بوده و افزایش چشمگیری را نشان میدهد.
همه این دلایل گواهی میدهند که در حال حاضر باید مدیریت اجرایی کشور را جوان کنیم و مدیران فعلی به مشاوران تبدیل شوند. سمت مشاور جوان که در دولتهای نهم و دهم به وجود آمد یک واژه انحرافی و گمراه کننده است در حالی که ما باید مدیر جوان در کشور داشته باشیم.
نظر شما در مورد آفت دست به دست شدن مدیریت بین فرزندان مسئولین فعلی یا به اصلاح روزنامهنگاری «ژن خوب» چیست؟
در مورد ژن خوب و انتقال مدیریت از پدر به پسر باید گفت که استثناهایی در کشور اتفاق افتاده است ولی این مساله جامع نیست و نمیتوان به قطعیت گفت که در همه انتصابهای جوانان در مدیریت این رویه تکرار شده است. البته این به آن معنی نیست که بنده با این اتفاق موافق هستم؛ بلکه بنده میزان در انتصابات را عملکرد واقعی آنها میدانم نه وابستگیهای نسبیشان. با این حال، نباید فراموش کرد به هر صورت مدیرانی که در کشور فعالیت کرده اند فرزندانی دارند که در همین کشور زندگی میکنند و نباید مساله ژن خوب باعث شود تا فرزندان مدیران را به گونه وسواسی رصد کرده و از فعالیت آنها جلوگیری به عمل آورد. رویکرد مورد اشاره خلاف حقوق شهروندی است زیرا چه بسا فرزندانی وجود داشته باشند که با تلاش و شایستگیهای فردی به سمتهای مدیریتی برسند.
ریشه اصلی این مشکل را چه میدانید؟
در اصل مشکل اصلی کشور ما ژن خوب و بد نیست بلکه شایسته سالاری است. به این معنی که شایسته سالاری در کشور رعایت نمیشود و چه بسا افرادی در پستهای مدیریتی حضور دارند که نه ژن، نه عملکرد و نه روابط خوب دارند و تنها به دلیل روابط غیر سالم به مناصب رسیده اند این مشکل بسیار بدتر مشکل ارثی بودن مدیریت است و اگر شایسته سالاری به صورت قاعده مند برقرار شود دیگر فرقی نمیکند که این فرد فرزند چه کسی است و در آن صورت است که میتوان مطمئن بود که فرد طبق قواعدی مشخص به این سمت دست یافته است.
جوانگرایی در وزارت نفت را چگونه ارزیابی میکنید؟
به عنوان یکی از متولیان پیگیری مسائل مرتبط با جوانان به نظر من عملکرد مهندس زنگنه در این زمینه مثبت بوده است. به عنوان مثال بزرگترین قرارداد نفنی کشور در سالهای اخیر که همانا قرارداد توتال بود و سروصدای بسیاری در محافل مختلف در مورد انعقاد آن در جریان بود را صفر تا صد جوانانی به ثمر رساندند که مجموع سنی آنها 35 سال بود. در زمینه انتصابات جوانان در پستهای مدیریتی نیز باید گقت که عملکرد وزیر نفت در بین سایر وزیران بسیار خوب بوده است به گونه ای که در حال حاضر چندین مدیر جوان در سمتهای کلیدی همانند پالایش و پخش در حال فعالیت هستند که با این که نفت جایگاه بسیار مهمی است این تغییر رویکرد در وزارت خانه بسیار حائز اهمیت است.
یکی از راههایی که قانون برای به کارگیری و کسب تجربه جوانان پیش بینی کرده است بحث تشکیل پارلمان جوانان است این مساله را بیشتر شرح دهید.
بحث پارلمان جوانان یک بحث قانونی و از مصوبات پیشین شورای عالی جوانان و جزء مصوبات مجلس است. در این قانون پیش بینی شده است تا باید یک روزی در این کشور مجلسی به عنوان پارلمان جوانان شکل بگیرد تقریبا مشابه پارلمان دانش آموزی البته سئوالهایی در زمینه کارآمدی و تاثیرگذاری این پارلمان مطرح است که باید برای آن پاسخهای قانع کننده پیدا کرد. با این حال نکته مهمی که وجود دارد این است که اگر در دوره مدیریت اینجانب پارلمان ملی جوانان شکل گرفت باید مشخص شود که جایگاه واقعی آن کجاست؟ و در نهایت دستاوردهای آن چیست ؟
چگونه این پارلمان تشکیل خواهد شد؟
ساختار انتخابات جوانان و نوجوانان در کشور فراهم شده است و در حوزه تشکلها امتحان خود را پس داده است و مجمع ملی تشکلهای مردم نهاد شکل گرفته از این رو امادگی داریم تا گروههای دیگر مانند بسیج، هلال احمر و غیره را وارد این مساله کرده و یک انتخابات کشوری بزرگ برای تشکیل پارلمان جوانان که یک پروژه ملی است را شکل دهیم.