شاهنامه آزادی

داستان ملی شدن نفت در خاطره نسل ما به «شاهنامه آزادی» تبدیل شده است؛ از ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نه یک حدیث تاریخی، که سرود آزادی است و سرود آزادی سر از قید زمان برمی‌کشد، چیزی را می‌سراید و چیزی را می‌ستاید که هنوز اتفاق نیفتاده یا به تمام و کمال اتفاق نیفتاده و آرزو می‌شود که در آینده اتفاق بیفتد.

سرود آزادی، حدیث آرزومندی است. قصه‌ای که در گذشته به بن‌بست رسیده و امید فردا را رقم می‌زند و بازگو کردن آن بهانه‌ای می‌شود برای بیان اشتیاقی شورانگیز که تحقق چیزی بسیار عزیز را در امروز و فردا آرزومند است.

آنچه در پی می‌آید، حدیث مجملی است از این سرود آزادی، از روزهایی که نخستین زمزمه‌های ملی شدن نفت در مجلس چهاردهم مطرح شد و تا تصویب ملی شدن نفت در مجلس سنا دوام یافت.

هفتم آذر ماه ۱۳۲۳: دکتر مصدق، طرح دو فوریتی در مورد ممنوعیت واگذاری امتیاز نفت به خارجی‌ها را به مجلس ارائه کرد.

۱۱ آذر ماه ۱۳۲۳: طرح دوفوریتی دکتر مصدق در مورد ممنوعیت واگذاری امتیاز نفت به خارجی‌ها، در مجلس به تصویب رسید و به صورت قانون درآمد.

۱۵ فروردین ماه ۱۳۲۵: موافقت‌نامه معروف به قوام – سادچیکف در مورد نفت شمال بین ایران و اتحاد شوروی امضا شد.

۱۴ اسفند ماه ۱۳۲۵: سیدحسن تقی‌زاده در نامه‌ای به قوام‌السلطنه، نخست‌وزیر، خواستار تجدید نظر در میزان حق امتیاز ایران از نفت جنوب شد.

۲۹ مهر ماه ۱۳۲۶: موافقت‌نامه قوام ـ سادچیکف از طرف مجلس باطل اعلام شد. واگذاری امتیاز نفت به خارجی‌ها مطلقا ممنوع و دولت مکلف به استیفای حقوق ایران از نفت جنوب شد.

۱۸ آذر ماه ۱۳۲۶: دولت قوام سقوط کرد و مذاکرات دولت با کمپانی نفت جنوب برای استیفای حقوق ایران متوقف شد.

۳۰ مرداد ماه ۱۳۲۷: پیشنهاد ملی شدن نفت برای نخستین بار از سوی عباس اسکندری در مجلس مطرح شد.

۱۸ اسفند ماه ۱۳۲۷: محمد ساعد، نخست وزیر، شخصا به مذاکرات ورود کرد و خواستار قبول اصل پنجاه ـ پنجاه از طرف شرکت نفت ایران و انگلیس شد.

۱۵ خرداد ماه ۱۳۲۸: رحیمیان، نماینده قوچان در مجلس، از لزوم ملی شدن نفت سخن گفت.

۲۶ تیر ماه ۱۳۲۸: قرارداد الحاقی گس ـ گلشاییان از سوی گلشاییان به نمایندگی از طرف دولت ایران به امضا رسید.

۲۸ تیر ماه ۱۳۲۸: لایحه نفت یا قرارداد گس ـ گلشاییان به مجلس تقدیم شد. این لایحه در جلسه مشترک کمیسیون دارایی و کمیسیون بازرگانی و پیشه و هنر به تصویب رسید.

۳ مرداد ماه ۱۳۲۸: گلشاییان از وجود یک اختلاف اساسی در مواضع اولیه طرف ایرانی و نماینده شرکت نفت انگلیس و ایران پرده برداشت.

۲۷ شهریور ماه ۱۳۲۸: در نتیجه کاهش نرخ لیره در برابر دلار، پرداخت‌های «شرکت نفت انگلیس و ایران» به ایران نیز تقلیل یافت.

۲۱ مهر ماه ۱۳۲۸: محمد ساعد، نخست وزیر، به منظور ترغیب شرکت نفت به انعطاف بیشتر، در برابر خواسته‌های ایران به لندن رفت.

اول آبان ماه ۱۳۲۸: ۲۰ تن از نمایندگان گروه‌های مختلف در منزل دکتر مصدق، جبهه واحدی به نام «جبهه ملی» تشکیل دادند.

۲۰ خرداد ماه ۱۳۲۹: آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی که در تبعید به سر می‌برد، در میان استقبال عظیم مردم به تهران بازگشت.

۳۰ خرداد ماه ۱۳۲۹: به درخواست علی منصور، کمیسیون مخصوصی برای رسیدگی به کار نفت تشکیل و لایحه نفت به این کمیسیون ارجاع شد.

۵ تیر ماه ۱۳۲۹: علی منصور از نخست‌وزیری استعفا کرد و رزم‌آرا، فرمان نخست وزیری گرفت.

۲۷ شهریور ماه ۱۳۲۹: کمیسیون نفت به سیاست مبهم رزم‌آرا درباره نفت اعتراض کرد و خواستار در اختیار قرار گرفتن پرونده و سوابق مذاکرات نفت شد.

۶ مهر ماه ۱۳۲۹: نمایندگان جبهه ملی در مجلس، رزم‌آرا را به علت تعلل در اجرای قانون ۲۹ مهر سال ۱۳۲۶ (در مورد نفت جنوب) استیضاح کردند.

۱۳ آبان ماه ۱۳۲۹: انگلیسی‌ها در جلسات خود با ماموران وزارت خارجه آمریکا، از آنان خواستند که اعلام توافق آرامکو و عربستان را به تعویق بیندازند.

۴ آذر ماه ۱۳۲۹: پیشنهاد ملی کردن نفت برای نخستین بار در خانه نریمان از سوی نمایندگان جبهه ملی به تصویب رسید.

۸ آذر ماه ۱۳۲۹: دکتر مصدق، حائری‌زاده، صالح، مکی و دکتر شایگان پیشنهادی به کمیسیون نفت در مورد ملی شدن نفت در تمام مناطق ایران دادند.

۱۱ آذر ماه ۱۳۲۹: رزم‌آرا با نماینده کمپانی در تهران ملاقات کرد و امضای قریب‌الوقوع توافق آرامکو و عربستان سعودی را به وی متذکر شد.

۱۴ آذر ماه ۱۳۲۹: نماینده کمپانی نفت در پاسخ رزم‌آرا اظهار داشت که هیچ‌گونه توافق جدیدی بین عربستان و آرامکو به امضا نرسیده است.

۲۶ آذر ماه ۱۳۲۹: دکتر مصدق درباره منافع اقتصادی ملی شدن صنعت نفت در ایران، به مجلس گزارش داد.

۲۸ آذر ماه ۱۳۲۹: دکتر شایگان در جلسه مجلس به نمایندگان اطمینان داد که با ملی شدن صنعت نفت، درآمد ایران افزایش خواهد یافت.

۳ دی ماه ۱۳۲۹: دکتر مظفر بقایی در جلسه مجلس شورا از بستن شدن پالایشگاه آبادان و فروش نفت خام سخن گفت و پیش‌بینی کرد که ازدحام مشتریان در اسکله‌ها، مثل دکان‌های نانوایی خواهد بود.

۵ دی ماه ۱۳۲۹: رزم‌آرا لایحه نفت را از مجلس پس گرفت.

۹ دی ماه ۱۳۲۹: چهار روز بعد از پس گرفتن لایحه نفت از سوی رزم‌آرا از مجلس، قرارداد تنصیف(دو نیم شدن) منافع عربستان و شرکت نفتی آرامکو به امضا رسید.

۱۱ دی ماه ۱۳۲۹: رزم‌آرا در ملاقات با شاه برای انحلال مجلس و اعلام حکومت نظامی در صورت بهتر نشدن وضع توافق کردند.

۱۴ دی ماه ۱۳۲۹: مجلس سخنان فروهر (وزیر دارایی) در هنگام استرداد لایحه نفت را مردود دانست و فروهر ناگزیر به استعفا شد.

۲۱ دی ماه ۱۳۲۹: گزارش کمیسیون نفت در مخالفت با لایحه گس ـ گلشاییان در مجلس تایید شد.

۳ بهمن ماه ۱۳۲۹: گریدی، سفیر آمریکا، در گزارش به وزارت امور خارجه آمریکا، وضعیت نخست وزیر و راه‌های پیش‌روی وی را ارزیابی کرد. او در این گزارش از روی خوش نشان ندادن شاه به نخست وزیران قوی و کارشکنی وی در برابر رزم‌آرا خبر داد.

۳ بهمن ماه ۱۳۲۹: در گزارش سفیر آمریکا آمده است که رزم آرا به شوروی‌ها اطلاع داده بود که جلوی وام اکزیم بانک را به منظور جلوگیری از افزایش نفوذ آمریکا گرفته است.

۲۱ بهمن ماه ۱۳۲۹: رزم آرا در مذاکره با نماینده کمپانی، بار دیگر مسئله تنصیف منافع را مطرح کرد.

۲۱ بهمن ماه ۱۳۲۹: شرکت نفت با تنصیف عواید در ایران مخالفت کرد.

اول اسفند ماه ۱۳۲۹: بانک مرکزی انگلیس در گزارش خود به وزارت خارجه آن کشور درخواست مطالعه امکانات مداخله از راه اشغال نظامی میدان‌های نفتی و تصفیه‌خانه را مطرح کرد.

۲ اسفند ماه ۱۳۲۹: رزم آرا در برابر نمایندگان کمیسیون نفت اظهار داشت که به شرط خودداری از شتابزدگی، با فکر ملی کردن صنعت نفت مخالفتی ندارد.

۴ اسفند ماه ۱۳۲۹: سفیر بریتانیا در ملاقات با رزم آرا اعلام کرد که انگلستان با هرگونه طرحی که متضمن ملی شدن صنعت نفت باشد، مخالف است و آمادگی شرکت برای مذاکره درباره برقراری تنصیف عواید را مطرح کرد.

۱۱ اسفند ۱۳۲۹: اعلامیه‌ای از سوی فداییان اسلام منتشر شد که مردم را برای روز بعد به جلسه سخنرانی در خصوص «مقدرات ایران و نفت» در مسجد سلطانی دعوت می‌کرد.

۱۱ اسفند ۱۳۲۹: آیت‌الله کاشانی نیز در اعلامیه‌ای، طبقات مردم را به شرکت در جلسه سخنرانی در مسجد سلطانی دعوت کرد.

۱۲ اسفند ۱۳۲۹: سفیر بریتانیا در تهران، با نورث کرافت، نماینده کمپانی، در مورد سیاست رزم آرا در قضیه نفت به مذاکره پرداخت.

۱۲ اسفند ۱۳۲۹: رزم‌آرا در کمیسیون نفت حضور یافت و اعلام کرد که موضوع نفت برای مطالعه متخصصان ارجاع شده است.

۱۲ اسفند ۱۳۲۹: دکتر مصدق در نامه‌ای به رزم آرا نوشت: ملت ایران مطمئن است که در همان سال اول ملی شدن صنعت نفت، بیش از اینها بفروشد و عواید کسب کند.

۱۴ اسفند ۱۳۲۹: حسین مکی در سخنرانی خود در کمیسیون نفت پیش‌بینی کرد که نفت ایران تحت هر شرایطی، بعد از ملی شدن، به فروش خواهد رفت.

۱۶ اسفند ۱۳۲۹: رزم آرا از سوی خلیل طهماسبی، از اعضای فداییان اسلام، کشته شد.

۱۶ اسفند ۱۳۲۹: شاه چند ساعت پس از ترور رزم‌آرا، اسدالله علم را به دیدن سفیر انگلیس فرستاد تا از نظر او درباره کسی که باید دولت جدید را تشکیل دهد، آگاه شود.

۱۶ اسفند ۱۳۲۹: سفیر آمریکا در گزارش به واشنگتن، ترور رزم‌آرا را به دلیل روی موافق نشان دادن او با فعالیت‌های کمونیستی و عمل در جهت منافع خارجی‌ها در مسئله نفت دانست.

۱۷ اسفند ۱۳۲۹: دکتر مصدق، پیشنهاد ملی شدن نفت را در کمیسیون صنعت مخصوص نفت به رای گذاشت و به اتفاق آرا تصویب شد.

۲۱ اسفند ۱۳۲۹: حسین علا، مامور تشکیل کابینه شد.

۲۳ اسفند ۱۳۲۹: سفیر انگلیس از علا درخواست کرد که موضوع اختلاف با کمپانی به داوری ارجاع شود که علا با این درخواست مخالفت کرد.

۲۴ اسفند ۱۳۲۹: گزارش کمیسیون نفت مبنی بر ملی شدن صنعت نفت به اتفاق آرا در مجلس شورای ملی تصویب شد.

۲۶ اسفند ماه ۱۳۲۹: دین اچسن، وزیر امور خارجه آمریکا، در تلگرافی به سفیر آن کشور در تهران، از عدم مخالفت آمریکا با ملی کردن نفت در ایران به منظور جلوگیری از افتادن این کشور به دامان شوروی خبر داد.

۲۶ اسفند ۱۳۲۹: مک‌گی برای دیدار با شاه و علا و کسب اطلاعات تازه از مسئله نفت وارد تهران شد.

۲۷ اسفند ۱۳۲۹: بریتانیا از همان روز ترور رزم آرا، بر آن بود که اگر در تهران با بن‌بست مواجه شد، به زور متوسل شود. به همین دلیل دو ناوچه جنگی به خلیج فارس اعزام کرد.

۲۹ اسفند ۱۳۲۹: گزارش کمیسیون نفت در سنا به تصویب رسید و صنعت نفت در ایران ملی شد.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن