سناریوهای جاز و سمفونی و آینده انرژی

دکتر سیدفرهنگ فصیحی، دبیر کمیسیون تدوین و هماهنگی شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری

آینده‌پژوهی جز لاینفک برنامه استراتژی کشور است. یکی از ضعف‌های ما در برنامه ریزی، بی‌توجهی یا ناآگاهی نسبت به این موضوع است؛ هم در سطوح بنگاهی و هم در سطوح ملی.

برنامه ریزی اصولا فرض محور است و ما ممکن است مفروضاتی را برای آن بازه زمانی شناسایی کنیم و بر اساس آن برنامه بچینیم، اما این مفروضات ممکن است تغییر کنند و برنامه مورد نظر نیز تغییرکند. هرچه سطح برنامه ریزی بالاتر می‌رود ضعف ما نیز بیشتر می‌شود. در مرحله اجرا نیز مفروضات تغییر می‌کند، به همین خاطر هنگامی که افراد و شرایط تغییر می‌کند می‌بینیم که آن برنامه کارآمدی لازم را ندارد و قادرنیستیم برنامه را متناسب با آن تغییرات اصلاح کنیم.

یکی از روش‌های مواجه با این پدیده توجه به ابزارهای آینده پژوهی از جمله سناریوهاست. کارکرد سناریو ریشه‌اش در همین عدم قطعیت‌هاست، یعنی اگر نتوانیم در مورد آینده تصمیم جدید بگیریم، احتمال یک پدیده بیشتر و کمتر را به‌عنوان عدم قطعیت در نظر می‌گیریم. لزوما همه عناصر کنترل کننده عامل دست ما نیست، مثلا در حوزه اقتصاد نمی‌دانیم در ۲۰ سال آینده رونق اقتصادی حاکم می‌شود یا رکود اقتصادی؛ بنابراین عامل عدم قطعیت است، هنگامی که عامل عدم قطعیت شناسایی شد، سناریوها شکل می‌گیرد.

در برنامه ریزی بعضا یک سناریو را مطلوب در نظر می‌گیرند و به جلو پیش می‌برند، اما کارکرد واقعی آن این نیست بلکه کارکرد واقعی این است که سناریوها را شناسایی کنیم، عوامل عدم قطعیت‌ها را بشناسیم و راهبردهایی اتخاذ کنیم که تحت هر شرایطی سر سالم از آن سناریوها بیرون ببریم چون نمیدانیم کدام یک قرار است اتفاق بیفتد.

در سناریوی ما در حوزه انرژی به طور مثال برای شرکت ملی نفت، ممکن است عوامل عدم قطعیت ما متفاوت باشد با عوامل عدم قطعیتی که برای شرکت شل و یا بی‌پی می‌چیند و برای آن سناریو تعریف می‌کند و بر اساس آن برنامه ریزی می‌کند. ممکن است با تبعیت از یک سناریو به‌عنوان یک مطالعه خاص، عملا به شکل گیری آن سناریو کمک کنیم، مخصوصا اگر سناریو از نوع روندی نباشد، مانند آنچه که شل و برخی شرکت‌های دیگر تدارک می‌بینند باشد.

دو سناریوی جهانی

دو سناریوی جهانی انرژی در افق ۲۰۵۰ مطرح شده از سوی شورای جهانی انرژی را به تفکیک تحلیل و ارزیابی کرد:

نظریه پردازی‌های متفاوتی در حوزه انرژی شده است که یک از آنها سناریوی شورای جهانی انرژی است که سناریوی جهانی انرژی را در افق ۲۰۵۰ ارائه کرده است. شورای جهانی در سال ۱۹۲۳ تشکیل شده است و از نمایندگان کشورها و حوزه‌هایی که فعال هستند و ۳۰۰۰ عضواز ۹۰ کشور دنیا دارد و در لندن مستقر است و بخشی را ویژه تدارک سناریوها دارد که چون هم سطح مطالعه در سطحی جهانی است و کارشناسانی از ۲۸ کشور جهان در بازه سه ساله فعالیت دارند و همچنان ادامه دارد، در واقع سناریو را به تدریج کامل می‌کنند اما نسخه‌ها را در مقاطع مختلف عرضه می‌کند.

در موسسه مطالعات پلن انرژی در وزارت نفت ارتباطی با دست اندرکاران طراحی و مدیریت کنندگان تیم سناریو‌ها وجود داشت، سال گذشته مدیر دپارتمان استراتژیک پلنینگ آقای کارل بروزه به ایران آمد و روند تدارک کار و دریافت‌های کار را ارائه کرد. در تدوین سناریوها عواملی که نقش دارد شناسایی و دسته بندی می‌شود، ممکن است از المان‌های روز بیاید، حتی از المان‌های سیاسی و اقتصادی گرداوری و خوشه بندی شود.

افق انرژی در ۲۰۵۰

۱۵ خوشه کلیدی تعیین‌کننده افق آینده انرژی در ۲۰۵۰ است. از دید شورای انرژی، هیچ کدام از این ۱۵ خوشه برتری خاصی بر بقیه ندارد و باید به همه آنها پرداخت و سیگنال‌هایی که از هرکدام از اینها دریافت می‌شود را در تدوین سناریوها به کار گرفت.

۱۵ خوشه کلیدی عبارتند از: حکومت‌ها و نقش دولت، در دسترس بودن اعتبارت خوشه برای سرمایه گذاری، کاهش گاز کربنیک(co2)،عدالت در دسترسی به انرژی، اقتصاد جهانی، قیمت‌های انرژی، پذیرش مصرف کنندگان یا شهروندان، بهره وری انرژی، توسعه فناوری، امنیت عرضه، فقر انرژی، منابع انرژی، رقابت برای منابع انرژی و کمبود مهارت‌ها.

شورای جهانی انرژی نقش چین و هند در دنیا را جزء عناصر مهم می‌بیند به این معنا که اگر رویکرد چین در حوزه انرژی تغییر کند، می‌تواند اوضاع را در دنیا متفاوت کند. شورای جهانی انرژی سه وجه مهم برای انرژی را در تلاش برای تدوین سناریو دیده اند؛ نخست بحث امنیت انرژی که تعیین کننده است، دوم عدالت در دسترسی به انرژی و سوم پایداری محیط زیست.

از آنجایی که سناریوها دورنما یا دیدگاه‌های جایگزین در آینده هستند که با استفاده از آنها می‌توان پیامدهای مختلف مجموعه را شناسایی کرد، سناریوها برای هدایت جهان به سوی اهداف خاص هستند مثلا رسیدن به سطح خاصی از co2 بنابراین در دل این دو سناریو رهیافت‌هایی می‌بینند که کمک می‌کند چگونه می‌توان به اهداف دست یافت.

دستاوردهای کلیدی دو سناریو که المان‌های مشترک دو سناریوست و برای سیاست گذاران می‌تواند حائز اهمیت باشد، شامل موارد زیر است:

سیستم انرژی تا ۲۰۵۰ پیچیده تر می‌شود، بهره‌وری انرژی در تامین تقاضای فراتر از عرضه آن مهمتر است، چون پیش‌بینی می‌کنند با توجه به رشد جعیت تقاضا از عرضه پیشی می‌گیرد؛ همچنین سبد تامین انرژی تا ۲۰۵۰ مبتنی بر انرژی‌های فسیلی خواهد بود. هر منطقه دارای اولویت خاص خود خواهد بود و راه حل واحدی در مواجه با ابعاد سه گانه انرژی وجود نخواهد داشت. اقتصاد جهانی بدون در نظر گرفتن یک قیمت قابل قبول برای کربن در رفع نیاز انرژی با چالش روبرو خواهد بود.

برخورداری از جهان با درصد کربن پایین در آینده منوط به انرژی‌های تجدید پذیر نیست بلکه جذب و بهره‌برداری و ذخیره‌سازی کربن نیز حائز اهمیت بوده و لازم است مصرف کننده نیز در رفتارهای خود در این خصوص تجدیدنظر کند. فناوی‌های جذب، بهره‌برداری و ذخیره‌سازی کربن انرژی‌های تجدید پذیر و ذخیره‌سازی آن از موارد ایجاد بی‌ثباتی در حوزه انرژی جهان تا سال ۲۰۵۰ خواهد بود.

مجموعه این موارد بی‌ثباتی و اختلافات در برنامه ریزی را موجب می‌شود. ایجاد توازن در ابعاد سه‌گانه انرژی؛ یعنی اتخاذ تصمیم و انتخابی در این زمینه. از سوی دیگر فعالسازی بازار انرژی مستلزم سرمایه گذاری و ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای است تا نفع همه مصرف‌کنندگان انرژی در نظر گرفته شود. سیاست‌های انرژی باید تضمین‌کننده گشایش در بازارهای انرژی و دی اکسید کربن باشد.

سناریوی سمفونی، سناریوی جاز

دو سناریو سمفونی و جاز که از سوی شورای جهانی انرژی مطرح‌شده است.

سمفونی قطعه‌ای پیچیده از موسیقی با ساختار ثابت است که توسط یک ارکستر سمفونیک نواخته و ساخته می‌شود، این ارکستر خود یک رهبر و حدود ۸۰ عضو دارد که هر کدام نقش خاصی در تولید قطعه و به تبعیت از رهبر گروه بازی می‌کنند. این سناریو معرف ادامه حالتیست که نقش دولت‌ها را به‌عنوان نماینده خرد جمعی در طراحی و تدارک سناریوی انرژی آینده دنیا پررنگ می‌بیند.

جاز نیز سبکی از موسیقی است که در یک ساختار ریتمیک قوی اما انعطاف پذیر متکی بر تک نوازی و بداهه نوازی آهنگ‌های اساسی و الگوهای آکورد استوار است. در این سبک موسیقی، موسیقی دانان بر انتخاب آهنگ و بدهه نوازی خود آزادند و اغلب دیگر اعضا نیز از آنها تبعیت می‌کنند. اینجا در ادامه توضیح سناریوها نماد سناریویی می‌داند که مقداری تابع بازار و رفتارهای بخش خصوصی است و به هرحال ممکن است بتواند از خلاقیت و نوآوری اینها بهره ببرد.

بنابراین، دو سناریوی پیشنهادی پیش‌بینی شده توسط شورای جهانی انرژی اینها است، سناریوی جاز بیشتر بر عدالت انرژی و اولویت دهی به امکان دسترسی همه افراد به آن و نیز استطاعت مالی برای پرداخت آن از راه توسعه اقتصادی تاکید دارد.

دو سناریو لزوما در تعارض با هم نیستند و ممکن است ابعادی داشته باشند، ممکن است المان‌های مشترکی باهم داشته باشتند اما قطعا در جاهایی با هم متفاوتند.

سناریوی سمفونی به‌عنوان یک سناریوی انرژی محور بیشتر بر دستیابی به پایداری محیط زیست از طریق اعمال سیاست‌ها و شیوه‌های هماهنگ بین‌المللی تمرکز دارد، داستان‌های پشت پرده دو سناریو اینها هستند یعنی عامل اختلاف دو سناریو، در پیش‌بینی‌های انجام شده است.

در سناریوی جاز پشت پرده این است که جمعیت جهان در سال ۲۰۵۰ به ۸.۷ دهم میلیارد نفر برسد، ۲۶ درصد رشد جمعیت جهان نسبت به سال پایه‌ای که در واقع از ۲۰۱۰ گرفته شده بوده، سرانه تولید ناخالص داخلی ۲۳ هزار دلار افزایش، ۹۸ درصد افزایش در برخورداری از خودروی شخصی و افزایش ۶۱ درصد عرضه انرژی.

اگر به طور مجزا بنگریم با همان ترکیبی که گرفته همخوانی دارد چراکه در سناریوی سمفونی جمعیت را ۹.۴ دهم میلیارد نفر پیش‌بینی می‌کند یعنی ۳۶ درصد رشد جمعیت و سرانه تولید ناخالص داخلی ۱۸ هزار دلار و ۵۷ درصد افزایش در برخورداری از خودروی شخصی و افزایش ۲۷ درصدی عرضه انرژی. عرضه نیز فرمول‌هایی دارد که بر اساس نرخ جمعیت و بسیاری از پارامترهای دیگر پیش‌بینی و برآورد می‌کند.

حقایقی که از دل این دو سناریو به دست می‌آید

در سناریوی جاز جهانی که در آن مصرف کنندگان بیشتر بر دستیابی به انرژی، استطاعت پرداخت و نیز کیفیت عرضه آن با استفاده از بهترین منابع موجود انرژی تاکید و تمرکز دارد، در عین حال راهبردهای تجارت آزاد در نهایت افزایش صادرات ختم می‌شود، اینجا همان حالتی ست که نقش دولت کمرنگ تر و نقش بخش خصوصی و بازیگران منفرد از بخش‌های مختلف پر رنگ تر است، انرژی‌های تجدید پذیر و کم کربن در راستای انتخاب نوع بازار رشد می‌کنند، با توجه به نیازی که بازار نشان داده است. رقابت نیز برای منابع انرژی بر اساس قیمت این منابع و در دسترس بودن آنها شکل می‌گیرد.

سناریوی سمفونی بیشتر بر اتفاق نظر جمعی رای دهندگان از طریق سیاست‌ها و شیوه هماهنگ و حفظ پایداری محیط زیست و امنیت انرژی متمرکز است.

راهبردهای ملی‌گرایانه به کاهش صادرات یا واردات می‌انجامد، دولت‌ها در حوزه انرژی طبیعتا بیشتر به حفظ استقلال خود علاقه مند هستند. دولت‌ها به طور فعال انواع خاصی از انرژی‌های تجدیدپذیر و کم کربن را توسعه و گسترش می‌دهند. این امر در برابر آن تقاضای بازار در سناریوی جاز قرار می‌گیرد.

منابع انتخابی انرژی از حمایت‌های یارانه‌ای و تشویق‌های دولتی برخوردار است، در جاز به سبب فقدان تعهدات توافق شده بین‌المللی بازار کربن بر اساس ابتکارات منطقه‌ای ملی و محلی با روندی بسیار کندتر هم در جهت پایین به بالا رشد می‌کند و اگر سمفونی باشد، بازار کربن بر اساس یک توافق بین‌المللی و به همراه تعهدات اعتبارات روندی از بالا به پایین را طی می‌کند، درواقع دو رویکرد مختلف دارند.

روند رشد تولید ناخالص داخلی به دلیل همگرایی سریع تر کشورها به یکدیگر و رقابت‌های بین‌المللی و محدودیت‌های زیست محیطی از پایین به بالاست، در سناریوی دولت‌ها تولید ناخالص داخلی به دلیل همگرایی کمتر کشورها، محدودیت‌های زیست محیطی بیشتر و سرمایه برتر بودن مسیر توسعه از رشد کمتری برخوردار است.

در سناریوی جاز بازیگران عمده شرکت‌های چند ملیتی، بانک‌ها و سرمایه گذاران خطر پذیر و مصرف کنندگان حساس به قیمت هستند و در سناریو سمفونی، دولت‌ها و شرکت‌های بخش دولتی و خصوصی سازمان‌های مردم نهاد و خرد جمعی رای‌دهندگان محیط زیست محور درایور اصلی سیاست‌هاست.

در سناریوی جاز فناوری‌ها در بازارهای رقابتی انتخاب می‌شوند و در سناریوهای سمفونی این دولت‌ها هستند که برندگان فناوری را بر می‌گزینند.

بر اساس این تحلیل و مجموع گزاره‌هایی که عنوان شد، عناصر سناریو سبد انرژی را در ۲۰۵۰ در هر دو سناریو پیش‌بینی کرده است، در ۲۰۱۰ که سال پایه در نظر گرفته شده است ۷۹ درصد سبد انرژی جهان را سوخت فسیلی، ۱۵ درصد تجدیدپذیر و شش درصد هسته‌ای تشکیل داده است. در ۲۰۵۰ در سناریوی جاز ۷۷ درصد سوخت فسیلی ۲۰درصد تجدیدپذیر و چهار درصد هسته‌ای پیش‌بینی شده و در سناریوی سمفونی ۵۹ درصد سوخت فسیلی ۳۰ درصد تجدید پذیر و ۱۱ درصد هسته ای. توسعه نیز مبتنی بر سوخت‌های تجدید پیر هست.

در سناریوی جاز با توجه به ضعف در اجرایی شدن پیمان‌های تغییر اقلیم و انتشار آلاینده‌ها به عبارتی عدم وجود تعهدات توافق شده بین‌المللی و براساس شرایط منطقه‌های هر یک از کشورها مسیر توسعه خاص خود را طی خواهند کرد.

مطابق همین ابتکارات منطقه‌ای و ملی و محلی است که شاهد ظهور و رشد از پایین به بالای یک بازار بین‌المللی کربن خواهیم بود، بازاری که با شکل گیری یک ائتلاف بین عوامل آن می‌رود به سمت یک بازار بزرگ تر و با کارامدی و انعطاف پذیری بیشتر تبدیل شود، به همین دلیل در حوزه فناوری، در زمینه فناوری‌های نو و با دوام و کم کربن مثل انرژی خورشیدی و بادی و گاز شهری، زباله‌های شهری رشد خوبی را از لحاظ تجاری پشت سر خواهند گذاشت و از میزان انتشار گاز کربنیک به سبب افزایش مصرف گاز طبیعی در برابر نفت و زغال سنگ تا حد بسیاری کاسته خواهند شد، همین تصویر برای سناریوی سمفونی ترسیم شده است.

کشورها در گذر از دروازه کنفرانس آب و هوایی مذاکرات موفقی را برای میل به یک توافق جهانی پشت سر می‌گذارند، همه آنها خود را برای پذیرش تعهدات کسب و برخی امتیازات آماده می‌نمایند بنابراین نشست‌های تغییرات آب وهوایی به همراه طرح‌های خلاقانه بین‌المللی عمدتا بر اصل موضوع تغییرات آب وهوایی متمرکز هستند و فناوری با میزان کربن کم نیز باوجود برخورداری از بازار تجاری مراحل اولیه کار رشد و توسعه خوبی را پشت سر خواهند گذاشت.

این دو سناریو لزوما با هم تعارض ندارند و در حوزه فناوری‌های نو و انرژی‌های نو و هردو پیش‌بینی می‌کنند که رشد اتفاق می‌افتد و یکی با نرخ بیشتر و دیگری با نرخ کمی کندتر.

همینطور که مصرف‌کننده در سناریوی جاز و خرد جمعی رای دهندگان در سناریوی سمفونی نقش اساسی بازی می‌کند؛ شهروندان نیز برای موثر تر کردن فرایند کربن زدایی نقش موثزی ایفا می‌کند.

نکات کلیدی ارائه شده در سناریوها

تنها از طریق ارائه طرح‌های خلاقانه جهانی می‌توان به حل متوازن یک مساله دارای ابعاد سه گانه نائل آمد.

فناوری مربوط به جذب، ذخیره سازی و بهره‌برداری کربن، انرژی خورشیدی، و بادی به همراه بهره وری انرژی از جمله فناوری‌های کلیدی تاثیر گذار برای نیل به این هدف است، صرف نظر از اینکه کدام سناریو اتفاق می‌افتد.

در مورد رهیافت‌های برنامه‌ریزانه این برنامه می‌توان گفت از آنجایی که توجهات به توسعه آینده معطوف است و مسایل زیست محیطی از دغدغه‌های مهم به شمار می‌رود که دولت‌ها نمی تونند به آن واکنش نشان دهند از این رو بیشترین نقد در این زمینه در زمینه جذب، بهره‌برداری و ذخیره سازی کربن را در شرق آسیا شاهد خواهیم بود.

هنگامی که این دو گزارش را در کنار هم قرار می‌دهیم در واقع دو دسته از عوامل را می‌توان دید.

به تبع در سناریوی جاز تولید انرژی بیشتر مدنظر است، یعنی پیش‌بینی می‌شود که اگر سناریوی جاز تحقق یابد تولید انرژی بیشتر محور است، اما در سناریوی سمفونی که عموما دولت‌ها سرمایه گذاری خواهند کرد تنوع گسترده در انواع منابع انرژی محور خواهد بود. تمرکز بر تنوع بخشی به منابع در برابر خود انرژی بیشتر است که ممکن است منبعی که در آن زمان اقتصادی تر باشد اتفاق بیفتد.

در سناریوی سمفونی سرمایه گذاری بیشتر دولتی در بخش زیر ساخت‌ها خواهد بود و برابری انرژی کمتر، هدایت بودجه و اعتبارات به سمت طرح‌های خلاقانه با کربن کم، تا حدی که موجب انحراف از مسیر صرف بودجه از طرح‌های اولویت دار دولتی مانند بهداشت و برنامه‌های دولتی دیگر نشود.

منابع مالی قابل توجهی می‌تواند وجود داشته باشد. دولت‌ها اگر به این سمت بیایند، کاهش انتشار آلاینده‌ها تا ۲۰۲۰ را شاهد خواهیم بود و کشورها با تعهدات خود در پیمان‌های بین‌المللی عمل می‌کنند اما در طرف دیگر تولید انرژی بیشتر و مبادله انرژی شاید پررنگ تر از بحث تجارت انرژی می‌شود در نتیجه ایجاد تنوع در عرصه بین‌المللی انرژی‌های فسیلی به طور میانگین دارای یک فناوری بهتر برای بحث برابری عدالت انرژی خواهد بود و در سناریوی جاز عدم تحقق کاهش انتشار آلاینده‌ها تا پس از ۲۰۴۰ را پیش‌بینی می‌کند، یعنی همچنان این اتفاق نیفتاده است و رشد بازار کربن تعیین کننده خواهد بود و در نهایت بحث کمی‌سازی است؛ اما گزارش‌ها با فرمولی که مدل جهانی چند منطقه‌ای مارکال نام دارد، و این المان‌های جمعیت، جابجایی زمانبندی جمعیت، یارانه تولید ناخالص داخلی، الگوهای توسعه اقتصادی، تغییرات ساختاری، رقابت و میزان کالای خدمات انرژی، توسعه فنی، جذب یا خلق فناوری جدید و توسعه فناوری موجود و در دسترس بودن منابع و سیاست‌ها، مختصات سیستم، ترکیب سوخت و فناوری مصرف نهایی انرژی، عرضه اولیه انرژی، ترکیب تولید برق، طرح گسترش ظرفیت‌ها، سطح انتشار آلاینده‌ها و هزینه سیستم به دست می‌آید که در جداولی در قالب دل هر سناریو اشاره شده است.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن