دنیای امروز به انرژی به عنوان یک کالا نگاه میکند
استاد و عضو هیات علمی برق دانشگاه شهید بهشتی میگوید: دنیای امروز به انرژی به عنوان یک کالا نگاه می کند و این کالا در دست بخش خصوصی قرار گرفته است و دیگر با نام خدمات ارائه نمی شود که اگر این نگاه در کشور ما رخ دهد، قطعاً تغییری در رفتارهای ما از نظر بهینه سازی، کاهش تلفات و…بهوجود خواهد آمد.
به گزارش «انرژی امروز» از وزارت نیرو، محمدرضا آقا محمدی، استاد و عضو هیات علمی برق دانشگاه شهید بهشتی از لزوم تغییر نگاه به انرژی در ایران میگوید.
ایران در حوزه برق نیازمند توسعه انرژیهای نو است
درباره وضعیت شبکه توزیع برق ایران و ارزیابی آن با استانداردهای جهانی باید این را گفت که استاندارد مشخص و یا تعریف شدهای در این زمینه وجود ندارد و بلکه یکسری استراتژیکها اعم از رزرو و میزان ذخیره را شامل میشود که در کشورهای دنیا متفاوت است. هدف توسعه شبکه این است که ما بتوانیم مصرف مورد نیاز برق شبکه را بهخوبی تأمین کنیم و این هدف بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
بعنوان مثال اگربرای 5 سال آینده پیش بینی ما در مصرف برق کشور 70 هزار مگاوات است، باید به گونهای برای توسعه شبکه برنامه ریزی کنیم که بتوانیم به این عدد برسیم. حال سوالی در اینجا مطرح میشود که ما باید همین عدد را فقط مد نظر داشته باشیم یا نه بیشتر از این هم باید برنامه ریزی کنیم؟ که اصولاً از نظر امنیت شبکه بایستی به مقدار بیشتری دست پیدا کنیم و سؤال دیگر این است که این مقدار چند درصد باید باشد؟ لذا برای این موضوع استاندارد خاصی وجود ندارد و بسته به توان کشور و میزان امنیت شبکه است، اما عرف این را میگوید که همیشه تولید ظرفیت 10 درصدی را در دستور کار خود داشته باشیم.
پس اگر برنامه ریزی کردیم که به بار 70 هزار مگاواتی برسیم، باید تولید ظرفیت 80 هزار مگاوات را در نظر بگیریم که در اینجا نکته حائز اهمیت این است که چینش نیروگاهها نیز بایستی مد نظر ما باشد. یعنی اینکه این 80 هزار مگاوات را ما از کدام نیروگاههای خود اعم از بخاری، آبی، ترکیبی، گازی، هستهای و انرژیهای تجدیدپذیر باید دریافت کنیم.
در چیدمان نیروگاهها نیز برای تولید استاندارد خاصی تعریف نشده، ولی الزاماتی در این باره وجود دارد و از نظر مسائل امنیتی و قیمتی مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت.
در کشور از نظر ظرفیت ذخیره رو به پائین هستیم و عملاً نسبت به کشورهای جهان عقب ماندگی داریم. اگر ما بتوانیم در شبکه برق ایران 10 درصد را همیشه مد نظر و اجرا داشته باشیم، از نظر امنیت شبکه این عدد قابل توجه و خوب است.
رویکرد ما به انرژیهای نو آن هم صرفاً بادی و خورشیدی، نسبت به کشورهای دیگر دنیا ضعیف است و باید تقویت شود؛ کشورهای دیگر برنامه بسیار مدون در این زمینه دارند و با سرعت به سمت افزایش این انرژیهای نو هستند؛ این حرکت و سرعت در کشور ما بسیار کند است یا اصلاً وجود ندارد.
وضعیت هدر رفت انرژی در شبکههای برق کشور
در موضوع هدر رفت انرژی یا همان تلفات شبکه باید گفت که بحث بسیار مهم و همیشگی به شمار میرود. تلفات به سه بخش تقسیم میشود یکی در نیروگاهها به جهت مصرف داخلی و تجهیزات مورد استفاده و دیگری در شبکه انتقال و سوم در شبکه توزیع است.
ما در شبکه انتقال خیلی تلفات نخواهیم داشت، ممکن است یک مقدار بالاتر از نرم جهانی باشیم ولی در شبکه توزیع تلفات بسیار بالا است که این هم ناشی از عدم طراحی درست به لحاظ فنی و مهندسی خواهد بود.
و دیگر اینکه برخی از آنها فرسوده و قدیمی هستند و کابلها، تاسیسات، پستها و ترانسها عمرشان رو به اتمام است که همین موضوع باعث شده تا تلفات ما نسبتاً بالا برود.
در این خصوص بایستی رویکردی وجود داشته باشد تا ما تلفات را کاهش بدهیم و معضل اساسی در شبکه برق ما در رابطه با مسئله توسعه و بهینهسازی فقط یک مسئله است، آن هم پائین بودن قیمت انرژیست.
امروز ما باید یک امر ضروری و مهم را در بخش دولتی و خصوصی دنبال کنیم تا بتوانیم از این تلفات جلوگیری بهعمل آوریم و در تولید افزایش داشته باشیم.
برق در دنیا با نام خدمات ارائه نمیشود
دنیای امروز به انرژی به عنوان یک کالا نگاه میکند و این کالا در دست بخش خصوصی قرار گرفته است و دیگر با نام خدمات ارائه نمیشود و بهصورت کالا تولید و در بازار بورس از منظر رویکرد اقتصادی و سودآوری برای تولیدکنندگان مطرح میشود که اگر این نگاه در کشور ما رخ دهد، قطعاً تغییری در رفتارهای ما از نظر بهینه سازی، کاهش تلفات و… بهوجود خواهد آمد.
متاسفانه هنوز نگاه ما به انرژی در کشور یک نگاه دولتی است و به شکل واقعی خصوصی نشده و از طرفی چون قیمت انرژی پائین است، منابع آن وجود ندارد و مشکل اساسی کمبود منابع برای تولید برق و توسعه شبکه است.
در موضوع تلفات شبکه همیشه حرف است، ولی در عمل اقدامی صورت نمیگیرد و برای رفع آن هزینهای پرداخت نمیشود و این مهم را درک نمیکنند که هزینههای پرداختی برای تلفات بالاتر از اقدام اساسی آن است.
اگر میدانستند یک کیلووات یا یک مگاوات ساعت چه ارزشی دارد، قطعاً برای آن هزینه بهتری انجام داده و تلفات را کاهش میدادند.
البته این را هم باید گفت که برای کاهش تلفات گامهای برداشته شده و نمیشود منکر شد، ولی این گامها اساسی و تکمیلی نبوده است که ما بیایم یکباره تلفات را از 14 درصد به 7 درصد کاهش بدهیم که این 7 درصد رقم بسیار بزرگی میتواند باشد.
مدیریت پیک و ایجاد طرحهای تشویقی برای مدیریت مصرف برق
پیک بار، مدت تداوم کمی را در خود جا دارد و برای کنترل آن راهکارهای موجود است که میشود در چند قسم ارائه داد که یک راه حل آن افزایش نصب نیروگاه در کشور است و دیگری استفاده از نیروگاه تلمبه ذخیرهای را شامل میشود. ما در کشور به اندازه یک هزار مگاوات نیروگاه درست کردیم، درحالی که در کشورهای دیگر بیش از این مقدار است.
راه دیگر برای کنترل پیک، مدیریت مصرف است و این مدیریت نیز روشهای مختلفی دارد که یک روش آن ایجاد طرحهای تشویقی برای مشترکین است و در کنار آن لازم است تعرفه برق افزایش پیدا کند تا همگان قدر داشته خود را بهتر بدانند.
پایین بودن قیمت انرژی باعث پرمصرفی و بی اهمیتی مشترکین به این کالای اساسی و ضروری است که همین موضوع میتواند مشترکین را از روشهای تشویقی وزارت نیرو دور کند و جاذبهای برایشان نداشته باشد.
روش دیگر که میتوان عنوان کرد، خرید خاموشی (بار پاسخگو) از صنایع است، یعنی اینکه در ساعت پیک از مدار خارج شوند و هزینه این خروج آنها پرداخت شودکه این روش، بهترین و عملیاتیترین روشهای موجود است