ترکیه به‌دنیال هژمونی آبی در منطقه

چرا سدسازی های ترکیه بیشتر از داعش برای ایران، سوریه و عراق خطرناک و برای اسراییل، هدیه ای بی رقیب است؟!

به گزارش «انرژی امروز» محمد درویش، مدیرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان محیط زیست، در کانال تلگرامی خود نوشت: نخستین یادداشتی که درباره بحران میان‌رودان و سد ایلی‌سو منتشر کردم به حدود پنج سال پیش باز می‌گردد که در مهار بیابان‌زایی انتشار یافت:

اینک اما می‌خواهم با استناد به یک گزارش بین المللی که در ۲۵ آگوست ۲۰۰۹ منتشر شده، نشان دهم که در تمام این سال‌ها چه غفلت بزرگی کرده‌ایم و چرا جلب هم‌افزایی عمومی برای نجات میان‌رودان، یک آرمان مشترک برای دوستداران زاگرس، خوزستان، هورالعظیم، میان‌رودان و کره زمین است.

درویش در ادامه می‌نویسد:  نگرانی بزرگ آن است: ترکیه با سدهایی که تاکنون ساخته و در آینده خواهد ساخت، این کشور را قادر می‌سازد تا بر کشورهای پایین‌دست خود تسلط داشته باشد.

این نگرانی در ارتباط با هژمونی آبی از جانب ترکیه، بدون پایه و اساس نیست. قدرت ترکیه برای ممانعت از جریان آب فرات و دجله به سمت سوریه و عراق با کمک پروژه گاپ کاملا عملی است؛ حتی اگر آنها نتوانند به کلیه اهداف خود در این پروژه دست یابند.

کافی است بدانید که فقط مخزن سه سد عظیم ترکیه بر فرات، کبان، کاراکایا و آتاترک، در مجموع ظرفیتی دارند که تقریبا سه برابر دبی سالانه فرات است (٩٠-١٠٠میلیارد متر مکعب).

علاوه براین، اگر همه سدها در حوضه آبخیز دجله هم ساخته شوند، مثل سد ایلی‌سو،  ترکیه صاحب ظرفیتی برابر با ٢٢میلیارد متر مکعب خواهد شد که از حد متوسط دبی سالانه دجله (١٧ میلیارد مترمکعب) بیشتر است.

نفت برای آن‌ها، آب برای ما!

با توجه به اهمیت استراتژیکی منابع آب فراوان ترکیه، انجمن دفاعی بریتانیا، UK Defiance Forum   در سال ١٩٩٨ در گزارشی هشدار دهنده از پروژه گاپ با عنوان «یکی از بزرگترین بمب‌های ساعتی خطرناک منطقه» یاد کرد. البته نزاع هنوز رخ نداده، زیرا پروژه هنوز به حداکثر پتانسیل خود نرسیده است.

ترکیه در طول سال‌ها نظراتی ابراز کرده که جای تردیدی باقی نمی‌گذارد که این کشور در ارتباط با رودخانه‌های دجله و فرات به رسم «هر که زودتر برسد، اول نوبت اوست» رفتار خواهد کرد.

سلیمان دمیرل رئیس جمهور وقت ترکیه زمانی گفته بود: «منابع آب متعلق به ترکیه است؛ منابع نفت متعلق به آنها. ما نمی‌خواهیم که آنها منابع نفت‌شان را با ما تقسیم کنند، و آنها هم نمی‌توانند در منابع آبی ما سهیم باشند.»

 در طول ده سال گذشته لحن تند ترکیه نرم‌تر شده و با وجود اینکه صحبت از همکاری در استفاده از دجله و فرات است، اما زبان گفتگو هنوز هم مصالحه‌ناپذیر است.

به ناچار این پرسش بوجود می‌آید که چرا ترکیه می‌بایست سدهایی با چنین ظرفیت غول آسایی بسازد؟

آب به عنوان کالا

در کنار تنظیم ظرفیت سدها و استفاده از آنها به عنوان سلاحی در برابر کشورهای پایین دست رودخانه، ترکیه آب را به چشم کالایی در ارتباط با شرایط خاورمیانه می‌بیند.

انتظار می‌رود که با تغییر فاکتورهایی مانند رشد جمعیت، بالارفتن استانداردهای زندگی، گسترش صنعت و کشاورزی در آینده نزدیک و نیز سوءمدیریت منابع آب، نیاز به آب در کشورهایی مانند اردن، اسراییل، فلسطین و عربستان سعودی بالا رود و این اجازه را می‌دهد تا ترکیه آب را از طریق خط لوله بفروشد.

با پایان یافتن برنامه سدسازی، ترکیه صاحب ظرفیت ذخیره آب عظیمی خواهد شد که به او امکان فروش آب در حد بالایی می‌دهد.

کل ظرفیت سدها در حوضه آبخیز رودخانه‌های دجله و فرات حداقل ١٢٠ میلیارد مکعب است؛ یعنی: ۳۰ میلیارد مترمکعب بیشتر از کل آب قابل استحصال سالانه ایران!

 فروش آب البته در گذشته اتفاق افتاده و ترکیه به مدت دو سال از منطقه آنتالیا از طریق تانکرها به اسراییل آب می‌فروخت.

این برنامه به دلیل مشکلات مختلف فنی و مالی قطع شد. پس از تکمیل شدن سد آتاترک، رئیس جمهور وقت تورگوت‌ اوزال، به برخی از کشورهای خاورمیانه ساخت یک خط لوله آب را از فرات به اردن، اسراییل و فلسطین پیشنهاد داد.

 اما سوریه هیچ علاقه و توجهی به این طرح نشان نداد؛ آن‌زمان کمبود آب به این شدت وجود نداشت و به همین دلیل نیز این پیشنهاد در سال‌های بعد دنبال نشد. اما اکنون به آهستگی باز توجه را به خود جلب می‌کند!

 درویش در ادامه با اشاره به پویش نجات میان‌رودان می‌پرسد:  چرا پویش نجات‌ میان‌رودان مهم است؟

همانطور که در یادداشتی که هشت سال پیش نیر نوشته‌ام اشاره شد، متاسفانه اینک اغلب آن سدهای بزرگ و ویرانگر ساخته شده و عملا چیزی به نام رودخانه فرات باقی نمانده است و اگر سد ایلی‌سو به پایان رسد، دجله هم نابود خواهد شد!

اگر فاجعه این نیست، پس فاجعه چیست؟

 چگونه یک دولت در روز روشن می‌‌تواند به خود حق دهد تا چنین بلایی بر سر میان‌رودان آورده و علاوه بر مردم سوریه و عراق، بیش از ۴۰ میلیون ایرانی ساکن مناطق غربی و مرکزی کشور را با کابوس گرد و غبار و ریزگرد مواجه سازد؟!

چگونه سکوت کرده‌ایم؟ چرا نباید دستکم از مجامع بین‌المللی و در کنشی فرامنطقه‌ای، افکار عمومی را نسبت به تداوم این دزدی آشکار آب حساس کرد؟

 یادمان باشد که ترکیه برای مهار ۱۲۰ میلیارد مترمکعب آب برنامه‌ریزی کرده که حتی بیشتر از دو برابر مجموع کل آورد سالانه دجله و فرات است؛ این یعنی یک فاجعه بزرگ و غیرقابل جبران که تبعات وخیمش، فقط به سوریه و عراق ختم نخواهد شد؛ بلکه ایران و بو‌م‌سازگان خلیج فارس را هم دربرگرفته و با تشدید بیابان‌زایی و فقر در منطقه، بر ابعاد ناامنی و تقویت جریان‌های تروریستی می‌افزاید. چگونه اجازه دادیم تا کار به چنین نابسامانی جبران ناپذیری برسد؟

 هشیار باشید! مهم‌ترین وظیفه هرکنشگر واقعی محیط زیستی در ایران، اینک حمایت سزاوارانه و بی منت از پویش نجات میان‌رودان است و من خوشحالم که می‌بینم اینک در جای جای وطن، از سیستان و بلوچستان تا خراسان جنوبی؛ از قم تا اصفهان و هرمزگان؛ از لرستان تا بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد و از خوزستان تا آذربایجان همه یکصدا بسیج شده و می‌کوشند تا برای نخستین بار، قدرت و شمار واقعی دوستداران محیط زیست را به رخ طبیعت ستیزان بکشند؛ همان‌هایی که نون‌شان در بحرانی ماندن منطقه و تداوم سدسازی‌ها و طرح‌های انتقال آب ترکیه است.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن