صرفههای مقیاس، سطح تولید بهینه و کشش جانشینی در صنایع انرژیبر ایران
در این پژوهش بهوسیله تابع هزینه ترانسلوگ با چهار نهاده (نیرویکار، سرمایه، انرژی و مواد اولیه) و روش برآورد رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط تکراری، به تحلیل ساختار هزینه 11 صنعت انرژیبر زیرگروه صنعت تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی و صنعت تولید فلزات اساسی در دوره 87-1375 پرداخته شد.
در این تحقیق شاخصهای سهم هزینه نهاده، صرفههای مقیاس، سطح تولید بهینه، کشش خودقیمتی و متقاطع و کشش جانشینی فنی موریشیما محاسبه شدند. یافتههای تحقیق مؤید آن است که دو صنعت تولید محصولات اولیه آهن و فولاد و تولید سیمان، آهک و گچ با میزان سهم انرژیبری 23 و 11 درصد، بزرگترین سهم مصرف انرژی را به ترتیب در میان صنایع تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی (کد 26) و صنعت تولید فلزات اساسی(کد 27)، به خود اختصاص دادهاند.
با توجه به نتایج بدست آمده از تخمین سطح بهینه تولید و مقایسه سطح تولید واقعی صنایع، میتوان به این نتیجه دست یافت که کلیه صنایع انرژیبر، فاصله بسیار زیادی نسبت به نقطه بهینه تولید دارند. همچنین مقادیر عددی کشش موریشیما نیز حاکی از تأیید رابطه جانشینی فنی کلیه نهاده ها با یکدیگر است، به گونهای که مقادیر بدست آمده، بیشتر مساوی و بالاتر از یک میباشد.