به یکدیگر اعتماد کنیم

شینا انصاری| مدیرکل دفتر پایش فراگیر سازمان حفاظت محیط زیست
مشکلات زیستمحیطی در کشور ما به یک کلاف پیچیده تبدیل شده است. شهادت دو محیطبان از استان کرمان، آتشسوزی تالاب هورالعظیم، کشته شدن دو فعال محیطزیست و دو جنگلبان در مریوان در حریق ایجاد شده در زاگرس و آلودگی نفتی پالایشگاه تهران تنها بخشی از خبرهای نگرانکننده در یک ماه اخیر است. نکته اساسی این است که با وجود وسیع شدن ابعاد معضلات محیطزیست طی یک دهه گذشته، کماکان روشهای پایش و نظارت ما بر همان سبک و سیاق قدیم میگردد. روشهایی که حتی با وجود شرایط سیاسی کشور به لحاظ تحریمها میتوانند با اتکا به توانمندی متخصصان داخلی و استفاده از فناوریهای نوین در دسترس با شیوههای موثرتر و کارآمدتر جایگزین شوند.
به عنوان یک مثال عینی لازم میدانم به تجربیات در پایش آلودگی هوای کشور اشاره کنم. طی دو دهه بهواسطه آلودگی هوا در شهرهای بزرگ و رخداد گردوغبار در غرب و جنوب غرب کشور، ایستگاههای پایش کیفی هوا با مدلهای متفاوت (از کشورهای مختلف) در شهرهای ایران نصب و راهاندازی شدند و یکی از چالشهای اساسی، تجمیع دادههای آنها و اطلاعرسانی برخط وضعیت کیفیت هوا به مردم و کلیه ذینفعان بود. در دولت یازدهم رایزنیهایی با برخی کشورهای اروپایی برای دراختیار نهادن پروتکلهای تجمیع و همکاری برای ایجاد سامانه یکپارچه پایش آلودگی هوا صورت گرفت، ولی درنهایت این سامانه توسط جوانان متخصص ایرانی ایجاد شد و هماکنون مراحل توسعه و تکمیل خود را میگذراند. این تجربه قطعا در سایر بخشهای زیربنایی و مهم محیطزیست نیز قابل تسری است. هوشمندسازی پایشها میتواند در رصد برخط آلایندههای خروجی صنایع و پایش جنگلها، حیاتوحش، تالابها، رودخانهها و دریاچهها به کار رفته و با ارایه مستندات موثق و قابل دفاع برای پیگیری تخلفات در محاکم قضایی باعث تصمیمگیری سریع، بهنگام و موثر شود و از تخریبها و آلودگیهای محیطزیست بکاهد. سامانههای هشدار حریق، سنسورهای آنلاین آلودگی، استفاده از پهپادها، سیستمهای سنجش از دور و سایر فناوریهای جدید میتوانند تغییراتی اساسی در نحوه نظارت و پایش محیطزیست در کشور پدید آورند.
به حداقل رساندن حضور ماموران و بازرسان محیطزیست در پایش صنایع یا مناطق صعبالعبور و زیستگاههای حساس، جلوگیری از درگیری فیزیکی محیطبانان با متخلفان و امکان اقدام در مراحل آغازین آتشسوزیها یا آلودگیها ازجمله نتایج ارزشمند پایشهای نوین محیطزیست محسوب میشود که میتوان با پیشبینی منابع مالی نهچندان زیاد و بهرهگیری از ظرفیت متخصصان داخلی بدان دست یافت. به هر حال در عصر الکترونیک و در حالی که امروزه در بسیاری کشورها مداخله مستقیم نیروی انسانی در حفاظت از اغلب عرصههای محیطزیست جای خود را به مدیریت نرمافزاری و سیستمهای هوشمند داده است، جای تامل دارد که ما به جای ارتقای نحوه پایشها بهدلیل عدم تکافوی نیروی انسانی (محیطبان یا کارشناس)، از مواجهه اثربخش با بحرانها عقب بمانیم و همچنان از روشهای سنتی و بعضا منسوخ در نظارت و پایش محیطزیست بهره ببریم. روزنامه اعتماد



