آمار تکان دهنده از وضعیت «آب» در ایران
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران گفت: در کالیفرنیا ۲۰ درصد ذخایر برف کم و حالت فوقالعاده اعلام شد. امسال با ۹۰ درصد کاهش ذخایر مواجه بودیم اما مسئولان هم متوجه آن نشدند.
روزنامه ایران نوشت: چند روزی از آغاز سال جدید آبی ۹۸-۹۷ میگذرد و از هماکنون برنامهریزیها برای تابستان سال آینده شروع شده است. برنامههایی برای تامین و همینطور فرهنگسازی با استفاده از ابزارهای قیمتی. شاید این موضوع جدیدترین بخش مدیریتی آب کشور باشد. چرا که قرار است برای نخستین بار با استفاده از تنبیه و تشویق قیمتی مشترکان، مصرف آب کشور مدیریت شود. میزان اثرگذاری این طرح و اینکه چرا تابستان با وجود کم آبی ۱۵ ساله کشور مسئولان نسبت به مصرف بویژه در کلانشهرهایی نظیر تهران هشدارهای لازم را ندادند، سوالاتی است که باعث شد سراغ یکی از مدیران آب کشور برویم. مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران میگوید: متوسط بارندگی جهان ۳ برابر بارندگی ایران است اما این ماده در ایران، بیارزشترین ماده است، بخشی به فرهنگ برمیگردد و بخشی هم به ما که با مردم درست صحبت نکردهایم. نگفتیم که با هزینههای سنگین سد ساختهایم و از فاصله چند صد کیلومتری آب را به شهرها آوردهایم و نباید آن را بیهوده مصرف کرد.
چرا امسال تابستان با وجود کم آبی و خشکسالی نسبت به مصرف آب شرب هشدار داده نشد؟
سال آبی ۹۷-۹۶، سالی خاص و در ۵۹ سال اخیر کم نظیر بود. هم از نظر بارش و هم از لحاظ درجه حرارت. بارندگی بویژه بارش بهصورت برف کم بود. در تهران تقریبا با ۹۰ درصد کاهش ذخایر برفی رو به رو بودیم. برای مثال در حوضه سد لار که یک شاخص است، اسفند ۹۵ ارتفاع برف حدود ۶.۵ متر بود اما در اسفند ۹۶ این رقم به ۶۵ سانتیمتر میرسید. البته در تمام کشور وضعیت همین بود. حتی این موضوع نیروگاههای برقابی را از مدار بهرهوری خارج کرد و بههمین دلیل خاموشی داشتیم. سد لتیان تهران هم ۲۰ فروردین تقریبا خشک شد. لذا پایان فروردین ماه به این نتیجه رسیده بودیم که باید جیرهبندی آب انجام شود اما چون پیشبینیهای خوبی در مورد بارشهای اردیبهشت شد، دست نگه داشتیم و خوشبختانه اردیبهشت بارش خوبی هم اتفاق افتاد و باعث شد که تابستان امسال تهران را در نقطه سر به سر آبی سپری کنیم. یعنی اگر تهران یک درجه افزایش دما یا افزایش مصرف رخ میداد با جیرهبندی یا حتی با قطع آب مواجه میشدیم. اما این که چرا کم آبی برجسته نشد، دو علت داشت. اول به این خاطر که بر اساس محاسبات میتوانستیم از تابستان در نقطه سر به سر عبور کنیم. دوم؛ سیاست دولت این بود که مردم با توجه به مشکلات اجتماعی، اقتصادی و قطعی برق از نظر تامین آب دچار مشکل نشوند. لذا تنش زیادی به ما وارد شد و تابستان امسال را با چنگ و دندان گذراندیم اما سعی کردیم که این تنشها به مردم وارد نشود.
آیا بهتر نبود با اعمال افت فشار در شبکه بخشی از منابع آبی به سفرههای آب زیرزمینی اضافه شود؟ یعنی همان هدفی که در طرح تعادل بخشی منابع زیرزمینی مطرح شده است.
سدهای تهران امسال حدود ۹۱۹ میلیون متر مکعب ذخیره داشتند. یعنی ۲۳۳ میلیون مترمکعب کمتر از سال گذشته. همچنین با ۷۰۰ میلیون متر مکعب کاهش روان آب مواجه بودیم. اما همان طور که اشاره کردم به خاطر حساسیتی که وجود داشت، مدیریت روزانه انجام شد. مخازن روزانه کنترل میشد و به سیستم فشار بیشتری وارد کردیم اما موفقیتآمیز بود. هرچند که امسال باران به داد تهران رسید اما سدهای استان اغلب برقابی هستند. برداشت کمتر از منابع آب زیرزمینی میتواند به طرح تعادل بخشی کمک کند اما برای جلوگیری از طغیان سدها در زمستان حتی در برخی از مواقع مجبور به رهاسازی آب هستیم. الان در حال برنامهریزی برای سالجاری آبی هستیم. امیدواریم که بارندگی بیشتر شود و بتوانیم امسال را هم بخوبی بگذرانیم.
چقدر از آب شرب تهران از چاهها تامین میکنید؟
در شهر تهران ۷۰ درصد آب از منابع سطحی تامین میشود. از سدهایی نظیر لار، لتیان، امیرکبیر، طالقان و ماملو. ۳۰ درصد دیگر هم از منابع آب زیرزمینی است. اما این نسبت برای سالهای نرمال است. در سالهای کم آب و پرآب این نسبت تغییر میکند. مصرف شهر تهران روزانه حدود ۳ میلیون متر مکعب است. این رقم معادل دریاچه چیتگر است و اگر مصرف از این میزان بالاتر برود دچار مشکل میشویم. چراکه باید در هر شرایط کیفیت آب را حفظ کنیم.به عبارت دیگر، سالانه حدود یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب شرب در تهران مصرف میشود که ۳۰۰ میلیون مترمکعب آن از سفره آب زیرزمینی است. پتانسیل برداشت از آبهای زیرزمینی بالاتر از این رقم است و تا ۴۳۰ میلیون متر مکعب هم میتوانیم برداشت آب زیرزمینی داشته باشیم اما هرچه از این رقم بالاتر برداشت شود، کیفیت آب کمتر خواهد شد. ضمن آن که چاههای جنوب تهران نیترات بالایی دارند. به همین خاطر در صورت نیاز فشار شبکه را کاهش میدهیم تا کیفیت را دچار مشکل نکنیم.
مصرف آب شرب تهران چقدر با استانداردهای جهانی فاصله دارد؟
در تهران ۶۰ درصد مردم زیر خط نرمال و ۲۰ درصد نرمال و کمی بیشتر از آن مصرف میکنند. اما ۲۰ درصد اصلا رعایت نمیکنند و گاهی مصرفشان ۶ برابر حد استاندارد است. این پرمصرفها عمدتا در شمال شهر تهران زندگی میکنند و آب با بهترین کیفیت را مصرف میکنند. این در حالی است که اکثر ساختمانهای بالاشهر تهران چاه دارند و درصد کمی برای استخر و.. از آب لوله کشی مصرف میکنند. به نظر میرسد آنها از آب شرب برای شستوشوی پارکینگ و کوچه استفاده میکنند. متاسفانه برای برخی اصلا جا نیفتاده که کم آبی است و مشکل داریم. به طور کلی استان تهران حدود ۴ میلیارد متر مکعب آب در سال مصرف میکند که از این میزان یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون متر مکعب در شرب است.
آیا برای این پرمصرفها که اغلب از اوضاع مالی مناسبی هم برخوردارند، اصلاح تعرفهها میتواند ابزاری بازدارنده باشد؟
مشکلی که ما در کشور داریم، این است که کمیاب ترین، حیاتیترین و غیر قابل تولیدترین ماده کشور را به بیارزشترین و بیبهاترین کالا تبدیل کردهایم. اغلب مصرفکنندگان احساس نمیکنند که پول آب پرداخت میکنند. چرا که مبلغ بسیار کم و مشترک است. کیفیت آبی که از تصفیه خانه شماره ۵ و سد لار میآید؛ حتی قابل مقایسه با آب معدنی نیست. کیفیت به مراتب بالاتر از استانداردهای آب معدنی است. در همین حال آب بستهبندی لیتری ۲ هزار تومان است که متر مکعب آن ۲ میلیون تومان میشود. اما ما این آب را متر مکعبی ۶۰۰ تومان یعنی لیتری ۶ ریال میفروشیم. سیاست دولت این است که به مردم فشار وارد نکند تا مردم با هر قدرت خریدی بتواند از این آب استفاده کند. این موضوع در کلان سیاست درستی اما در واقعیت به اندازهای مبلغ آب پایین است که ارزشش درک نمیشود. ۶۵ درصد مشترکان آب تهران زیر ۱۵ هزار تومان در ماه پول پرداخت میکنند. با اصلاح تعرفهها شاید این رقم به ۳۰ هزار تومان برسد. که البته این هزینه برای خانوادههایی که در شمال شهر تهران زندگی میکند، عددی نیست. اما امیدواریم تاثیرگذار باشد.
آیا برنامهای برای جداسازی آب شرب و بهداشتی ندارید؟
نه به لحاظ فنی و نه اقتصادی کار درستی نیست. اینکه شما فکر کنید یک آب بیکیفیت در تهران وجود دارد تا برای مصارف غیر شرب استفاده کنیم، صحت ندارد. تمام منابع آبی البرز جنوبی با کیفیت است. باید روی مصرف حساسیت ایجاد شود. هلند یکی از کشورهای اروپایی است که منابع آبی زیادی دارد و یکی از بزرگترین مشکلات شهرهای آن این است که غرق در آب هستند. حتی دیوار زدهاند که آب وارد خیابان نشود. با این حال میبینیم که مردمش برای جمع کردن آب باران در سقف خانههایشان شن ریختهاند تا از این آب برای سیفون دستشویی استفاده کنند. اما مشکل ما کم آبی است و با وجود این بد مصرف میکنیم. به طوری که سرانه مصرف آب هر شهروند اروپایی ۱۵۰ لیتر و هر شهروند تهرانی ۲۵۰ لیتر است. لذا راهی جز ایجاد فرهنگ و گفتمان نداریم. باید واقعیت را به مردم بگوییم. باید بیان کنیم که سد لتیان چه وضعی داشت. شاید اگر شرایط اجتماعی اجازه میداد و وضع اقتصادی به مردم فشار وارد نمیکرد، بهترین کار این بود که امسال تابستان شرکت آب و فاضلاب ۴ ساعت در روز آب را قطع میکرد، تا مردم کم آبی و بیآبی را لمس کنند. همیشه آب وجود داشته و هر وقت شیر را بازکردیم دیدیم که آب هست.
اما آیا با خواهش و درخواست میشود مردم را به صرفهجویی تشویق کرد؟
فرهنگسازی لزوما با خواهش و درخواست نیست. اما بخشی از فرهنگسازی مربوط به قیمت است. در این راستا اخیرا وزیر نیرو طرحی را پیشنهاد داده که بر اساس آن پرمصرفها جریمه و کم مصرفها تشویق میشوند. ۷۰ درصد آبهای شیرین دنیا در کاناداست. این کشور مهد آب است اما هر متر مکعب آب در کانادا ۷ دلار است. یعنی ۷۰ برابر قیمت آب در ایران. کشوری که بارندگی آن ۱۰ برابر ایران و جمعیتش ۳۵ تا ۴۰ میلیون نفر است. اما ۹۰ درصد کشور ما خشک، فراخشک و نیمه خشک است و برخی از مناطق از ۳۶۵ روز فقط به اندازه ۵ دقیقه بارندگی دارند.
البته در این خصوص قدرت خرید هم مطرح است؟
بله به همین خاطر هم قیمت آب در ایران این قدر پایین است. اما مردم باید بپذیرند که آب را باید حفظ کرد. همانطور که در یزد شهروند پرمصرف نداریم. قدرت مالی آنها خیلی خوب است اما یک یزدی کم آبی را درک کرده و میداند که آب با پول قابل خریدن نیست.