سه مانع تهدید ایران

سعید ساویز | تحلیلگر مسائل نفتی

سال 1960 سازمانی متولد شدکه تا به امروز مرجع تصمیم گیری برای  میزان تولید و قیمت گذاری نفت و گاز  است. سازمان کشورهای تولید کننده نفت یا همان اوپک تا سال 1973 آنچنان در معادلات تاثیر گذار نبود و به عبارتی حکم آتش زیر خاکستر را داشت؛ در ماه های پایانی 1973  تحریم نفتی عربستان به کمک یک اتحاد عربی بر علیه امریکا، ژاپن و چند کشور غربی، باعث شد تا قیمت نفت چهار برابر شود.

تحریم نفتی چندان طولانی نبود و با عقب نشینی اسرائیل از صحرای سینا و بلندیهای جولان در ماه های اولیه 1974 خاتمه یافت، اما همین دوران کوتاه به دنیا قبولاند که نفت به قول جمال عبدالناصر یک سلاح است. آمریکایی ها که یکی از اصلی ترین مصرف کنندگان نفت بودند با انجام یک حرکت هوشمندانه تهدید را تبدیل به فرصت کردند و پایه های امپراطوری اقتصادی امروز خود را بنا نهادند.

هنری کیسینجر به عنوان معمار پایه های دیپلماسی این امپراطوری در لوای فرستاده به عربستان سفر کرد و توافقی را با شیوخ سعودی انجام داد که حاصلش برای سعودی در درجه اول تضمین بقای حکومت آل سعود بود که به شدت از سوی رقبای ایدئولوژیک خود در داخل و خارج تهدید می شد و در درجه دوم تبدل یک کشور خشک و بیابانی به کشوری صنعتی و مدرن با امکانات رفاهی برای مردم چادرنشین آن بود و برای ایالات متحده نیز در گام اول تضمین تامین خوراک انرژی مصرفی آنها و در گام دوم کمک به بنای امپراطوری دلار بود.

در واقع عربستانی ها توافق کردند که پول هنگفت نفت را مجددا در بورس آمریکا سرمایه گذاری کنند و حتی سود آن را نیز از آمریکا خارج نکنند و با تخصیص بودجه های نجومی به شرکت های آمریکایی الف تا نون بنا و توسعه عربستان مدرن امروزی را به شرکت های آمریکایی بسپارند. به این ترتیب صنایع آمریکا توسعه یافت، دلار به عنوان مرجع معاملات نفتی جای خود را باز کرد و عدم خروج این مبالغ و گردش مجازی هنگفت ان روز به روز به قدرتمند شدن دلاری که پشتوانه ان تنها در ابرها بود کمک کرد.

این همکاری دو سر سود کم کم رنگ بوی سیاسی نیز به خود گرفت و اتحاد در برابر انقلاب ایران و سپس استفاده از فرصت جنگ ایران و عراق برای حکمرانی بر اوپک توسط عربستان با اقداماتی چون کاهش بهای نفت در 1985 که مقدمات فروپاشی شوروی سابق را در 1991 بنا نهاد جبران گردید.

با کشف نفت شیل و پیشرفت سریع این صنعت در کنار کاهش هزینه های تولید آن آرام آرام شکل همکاری آمریکا و عربستان تغییر کرد و آمریکا از یک کارفرمای با نفوذ به یک همکار در تولید نفت تبدیل شد. حالا دیگر علاوه بر قیمت نفت سهم بازار نیز به مقوله ای جذاب برای آمریکایی ها تبدیل شده بود زیرا که اگر قیمت نفت در یک مقدار اقتصادی و سود آور برای نفت شیل به ثبات در مدتی طولانی برسد شرکت های نفتی مستقل تولید کننده نفت شیل می توانند ده ها میلیون بشکه تولید کنند و این برای فروش نیاز به بازار مصرف دارد؛ بازار مصرفی که بخش عمده آن در دست اوپکی هاست.

تحلیل فوق را باید یک از اصلی ترین دلایل اتفاقات سیاسی اخیر از وضعیت بحرانی در ونزوئلا تا خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم های ایران دانست؛ دعوا بر سر سهم صادرات نفت است و بس، باقی صحبت ها سرپوشی است بر تلاش برای کاهش سهم صادرات ایران در بازار جهانی؛ از طرفی دیگر ادعای به صفر رساندن صادرات ایران در کوتاه مدت بدون بررسی های کارشناسی و بدون در نظر گرفتن امکان انجام آن باعث گردید تا عنان کار از دست اتحاد آمریکا، عربستان و روسیه ای که به شدت به فروش هر چه بیشتر نفت 70 دلاری نیازمند است خارج شود.

 از اینرو ایالات متحده با علم به این که صادرات نفت ایران در کوتاه مدت قابل جایگزینی نیست و نمی توان به این سادگی ها تولید ایران را به صفر رساند، با اعطای معافیت به کشورهایی که سیستم پالایشگاهی شان سالها است که با نفت ایرانی منطبق شده است، هم خود را از بحران اقدام غیر کارشناسی رهانید و هم دست بالا را در برخورد با مشتریان نفت ایران حفظ کرد.

در تایید نظریه اخیر همین بس که مسیر صادرات نفت برای اولین بار از آمریکا به حوزه خلیج فارس و کشور امارات برعکس شد درست همانجایی که این روزها الجزیره گزارش داده است که از معافیت های نفتی آمریکا برخوردار نشده است. چرا؟ چون امریکا نمی خواهد این سهم از بازار مصرف را به کشور دیگری واگذار کند.

 موازی با داستان تحریم ایران و افزایش تولید برخی از اعضای اوپک زمزمه هایی برای تغییر ساختار اوپک از سوی عربستان شنیده شد، که از آن استقبال نشد. از اینرو بزرگترین عضو اوپک یعنی عربستان اخیرا دستور بررسی تاثیرات احتمالی خروج خود از اوپک را صادر کرده است. عملی که خیلی زود با عکس العمل قطر و پیشنهاد اعتلاف پنج گانه قطر، ایران، عراق، سوریه و ترکیه مواجه شد و تنها رسانه ای شدن این گمانه زنی کافی بود تا عربستان به شدت پا پس کشیده و وزیر نفت عربستان و امارات در خصوص جهان بدون اوپک هشدار دهند و همچنین عربستانی ها به همبستگی خود با اوپک تاکید کرده و برای حفظ ثبات قیمت نزدیک به 70 دلار، طرح کاهش تولید را ارائه دهند.

 آنگونه که به نظر می رسد هدف اعتلاف تحریم بر ضد ایران در نهایت به صفر رسانیدن صادرات ایران است و این اعتلاف سعی می کند موانع فنی پیش روی جایگزینی حجم تولید ایران را برطرف نماید.

موانع فنی شامل دو دسته کلی است؛ اول روسیه، امریکا، عربستان و حتی عراق انچه می توانستند در کوتاه مدت بر تولید خود افزودند و به نظر می رسد این افزایش تولید هنوز نتوانسته است 1.5 میلیون بشکه از تولید ایران را پوشش دهد برای افزایش تولید بیشتر نیاز به توسعه میادین جدید، حفرچاههای جدید و حتی تعمیر و تکمیل چاههای پیشین است و این کار با صرف زمان و هزینه همراه است و از لحاظ فنی به نظر نمی رسد که تا یک سال آینده نیز بتوان تمام نفت ایران در بازار جایگزین کرد.

در دست دیگر برای مصرف کنندگان نیز این چنین نیست که به راحتی هر نفتی را جایگزین یک سیستم با ثباتی که سالها است در حال استفاده است کنند و تغییر ترکیب سیال ورودی به پالایشگاهها قطعا تمامی نقاط تنظیم ان را به هم خواهد زد و در درجه اول مشتریان ایران باید نفتی شبیه نفت ایران از منبعی مطمئن برای تامین بلند مدت پیدا کنند و سپس ماهها زمان خواهد برد تا سامانه فرآورش بتواند در نقاط تنظیمی جدید به تعادل برسد.

اما مانع سیاسی نیز در پیش روی یاران تحریم قرار دارد و آن این است که بازار مصرف علاقه چندانی به تامین نفت از تک منبع و یا منابع سیاسی مانند اعتلاف سعودی-امریکایی ندارد زیرا که بیم ان می رود با بیرون راندن رقبایی مانند کشورهای عضو اوپک از جمله ایران و ونزوئلا نظام عرضه ای ناعادلانه مبتنی بر زورگویی سیاسی و انحصار بر بازار مسلط گردد؛ نمونه نیازی که اروپا در حال حاضر به گاز روسیه دارد.

با در نظر گرفتن تمام این جمع بندی ها به نظر می رسد که اولین استراتژی کشور برای گذر از گلوگاه تحریم شامل مبادله نفت و گاز با پول رایج هر کشور به جای دلار، مبادله نفت با کالا و فروش نفت بر روی آب بدون رسد شدن است از سویی در دو نوبت نفت در بورس نیز به فروش رسیده است که مشخص نیست با چه سامانه ای و به کجا به عنوان مقصد نهایی فرستاده می شود.

در یک کلام فروش نفت با پول رایج کشورها می تواند جوابگو باشد به شرط انکه اتحادیه اقتصادی بین چند کشور شکل گیرد که توافق کنند پول های یکدیگر را در معاملات فی ما بین به رسمیت بشناسند.

ایران، عراق، هند، ترکیه و چین گزینه هایی مناسب برای تحقق این اعتلافند.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن