ماموریت ناتمام «سانچینشینان»
۱۶دی ماه ۹۶ خبر آمد؛ «نفتکش تحت مدیریت شرکت ملی نفتکش ایران به نام «سانچی» که ۲۵ آذرماه با محموله میعانات گازی به سفارش شرکت هانوا توتال کره جنوبی عازم این کشور بود در ۱۵۸ مایلی سواحل شرقی چین با یک فلهبر چینی برخورد کرد». حالا یک سال گذشته است. سه سرنشین این نفتکش در خاک آرمیدند و ۲۹ نفر دیگر به دریا سپرده شدند.
خبر که در ایران پیچید، ولولهای در شرکت ملی نفتکش برپا شد؛ «خیابان شهید عاطفی شرقی» پر شد از خانوادههایی که دنبال خبری از جگر گوشههایشان بودند. مادری ضجه میزد و پدری دنبال خبر دقیق از حادثه بود، همسری در گوشهای آرام اشک میریخت و دیگری هنوز در شوک، چنین اتفاقی را باور نداشت. «درد مشترک».
در نخستین ساعات روز یکشنبه (۱۷ دیماه) خبرگزاری شینهوای چین خبری مبنی بر برخورد نفتکش «سانچی» با یک فلهبر چینی منتشر کرد: «در اثر برخورد یک فلهبر چینی با نفتکش ایرانی، ۲۱ سرنشین این فلهبر چینی نجات پیدا کردند و از سرنوشت ۳۲ خدمه نفتکش تحت مدیریت ایران خبری نیست». پس از آن، وزارت حملونقل چین بیانیهای منتشر کرد که حاکی از این بود نفتکش ایرانی به سرعت آتش گرفته است. محموله این نفتکش حدود یک میلیون بشکه میعانات گازی بود که شرکت ملی نفت ایران به روش فوب (FOB) فروخته بود.
شرکت ملی نفتکش ایران اما از ۱۶ دی ماه ۹۶ آرام نگرفت. خبرها که منتشر می شد هرچند امیدوارکننده نبود، اما خانوادهها، امیدوار بودند، اگرچه ته دلشان خلاف آن را گواه میداد. در آن روزها با چند کاپیتان صحبت کردم و تقریبا همه آنها اعلام میکردند محال است سرنشینان این نفتکش زنده باشند. اما راستش را بخواهید تا ۲۵ دی ماه من هم امیدوار بودم. کاش لااقل پیکرشان به خانوادههایشان بازگردانده میشد. ۲۵ دی ماه ۱۳۹۶ خبر غرق شدن «سانچی» مخابره شد.
یک سال گذشت، خیلی از خانوادههای سانچی هنوز مرگ عزیزانشان را باور ندارند و همانند خیلی از خانوادههای شهدای جنگ تحمیلی منتظر بازگشت پیکر عزیزانشان هستند. غرق شدن سانچی «عملیات فریب» نبود!! روحشان شاد.