ونزوئلا، ایران، روسیه و چینش جدید اوپک در رویای عربستان و امارات

برای مسکو، رابطه قوی با عربستان، امارات متحده عربی و دیگر تولید کنندگان عرب اهمیت استراتژیک بسیار بالایی از رابطه بر پایه ارباب رجوعی با ایران، ونزوئلا و دیگر بازیگران کم اهمیت دارد. رویکرد اول آمریکای ترامپ هم حالا به نفع عربها و روسیه تمام میشود.
به گزارش خبرنگار بین الملل «انرژی امروز» نبرد قدرت در ونزوئلا بدتر میشود و به نظر میرسد فعلا راهحل چندان موثری برای آن وجود ندارد. حرکت عجیب خوان گوایدو، رهبر مخالفان ونزوئلا، در روز چهارشنبه گذشته، برای معرفی خود به عنوان رییس جمهور موقت این کشور، نیکولاس مادورو، رییس جمهور این کشور را در مخمصه بدی گرفتار کرده است.
از آنجایی که ارتش ونزوئلا از مادورو حمایت میکند، آنچه که این نبرد قدرت به بار خواهد آورد اصلا مشخص نیست.
البته حمایتهای بین المللی از گوایدو نیز در حال افزایش هست، مخصوصا این که دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده خیلی زود موضع خود را در این خصوص اعلام کرد.
اما مادورو هنوز حامیانی چون ایران، ترکیه و قطر دارد. روسیه نیز حامی قدمی مادورو در ونزوئلاست.
بن بست فعلی ونزوئلا زمانی شکسته خواهد شد که یکی از طرفین این نبرد قدرت با اقدامی بسیار شدید بتواند دیگری را از میدان به در کند. حتی واشینگتن هم چون گزینه اقدام نظامی را روی میز دارد میتواند به این بن بست پایان دهد.
به هر حال اویل پرایس در مقالهای معتقد است نتیجه این اقدامات هر چه که باشد، این آینده ونزوئلاست که راهی قتلگاه میشود.
ونزوئلا یکی از اعضای بنیانگذار اوپک است، اما بخش نفت و گاز آن به شدت از هم پاشیده است، سطح تولید نفت این کشور به سطح تولید ناچیز 1.2 میلیون بشکه در روز کاهش یافته است.
اگر ایالات متحده بخواهد صادرات نفت خام ونزوئلا را هم تحریم کند، که بعید هم نیست و ترامپ هم بر آن پافشاری میکند، این تحریمها میتوانند تولید نفت خام ونزوئلا را از بیش از گذشته تحت تاثیر قرار دهند.
تحلیگران باران نفت از نزدیک این تحولات را دنبال میکنند چون ونزوئلا یکی از اعضای مهم اوپک است.
از آغاز سال 2019، ونزوئلا ریاست خود بر اوپک را هم آغاز کرده است. ریاست اوپک هم اکنون در دستان ژنرال سابق ارتش ونزوئلا و وزیر نفت فعلی این کشور، مانوئل کوودو، است.
سال گذشته انتخاب مانوئل کوودو به این سمت از سوی مخالفان دولت ونزوئلا به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. کوودو هیچ سابقهای در امور نفت و گاز ندارد اما اعضا اوپک انتخاب دیگری نداشتند.
اکنون و با وضعیت سیاسی فعلی ونزوئلا، اعضا اوپک همگی دچار تردید شدهاند مخصوصا اینکه ایالات متحده هم از رهبر مخالفان دولت ونزوئلا حمایت میکند.
حالا ونزوئلا دو رییس جمهور دارد و همین موضوع باعث شده نسبت به رهبری اوپک هم شک و تردیدهایی به وجود بیاید.
کارتلها نفتی مجبورند با بحرانهای بزرگی در داخل خود دست و پنجه نرم کنند در حالی که در تلاش هستند عدم تعادل موجود در بازار نفت را نیز از بین ببرند و این بازار را به تعادل برسانند.
برای اوپک سخت خواهد که همزمان بر بحرانهای بازار نفت غلبه کند و هم انفجار از داخل ونزوئلا را مدیریت کند. عدم ثبات رو به افزایش اوپک، همه را نگران کرده است.
تا به امروز، بحران اجتماعی اقتصادی ونزوئلا، تاثیر ناخواستهای بر دیگر اعضای اوپک داشت. بخشی از پایبندی اعضای اوپک به توافق کاهش تولید این سازمان، به دلیل کاهش بیسابقه تولید نفت ونزوئلا و حذف میلیونها بشکه نفت خام از بازار جهانی نفت بوده است.
بحران جاری در کوتاه مدت برای توافق کاهش تولید اوپک پلاس بسیار هم مفید بوده است چون بخش بزرگی از 1.2 میلیون بشکه در روز کاهش تولید بدون هیچ مشکلی به دست آمد.
با این حال افقهای اوپک تیره و تار و ابری است. افزایش بی ثباتی در آمریکای لاتین میتواند به تقابل نظامی بین این کشورها و نیروهای فرامنطقهای بینجامد.
روسیه و ایران و حتی ترکیه از مادورو حمایت میکنند و میتوانند در تقویت موقعیت مادورو نقش داشته باشند.
نظامی شدن تنش در منطقه چنان که باید مورد ارزیابی قرار نگرفته است. روسیه از نظر نظامی آنطور که سال گذشته هم نشان داده است در منطقه بسیار فعال است. مقامات ایرانی و ترکیهای هم در ونزوئلا بسیار فعال هستند.
از سویی اجرای تحریمهای بسیار شدید نفتی هم از سوی ایالات متحده گزینهای است که همچنان روی میز است. واشینگتن آشکارا نسبت به اعمال تحریم علیه ونزوئلا و استفاده از نیروی نظامی در این کشور هشدار داده است.
اما با این که محدوده این تحریمها هنوز مشخص نیست، با این حال انتظار میرود اجرای این تحریمها فقط باعث شود که صادرات نفت ونزوئلا به ایالات متحده متوقف شود.
برای کاراکاس، این تحریمها به منزله حکم اعدام نیست چون نفت ونزوئلا میتواند به چین و هند صادر شود.
اجرای جدی تحریمهای ایالات متحده علیه ونزوئلا به همراه ممانعت نظامی از صادرات نفت فراساحلی ونزوئلا، میتواند باعث حذف نفت سنگین و نیمه سنگین ونزوئلا از بازار شود، یعنی همان اتفاقی که در خصوص ایران رخ داده است.
بنابراین با احساس کمبود نفت در بازار، انتظار میرود قیمت نفت افزایش یابد.
همزمان کاهش قدرت ونزوئلا در اوپک هم ادامه دارد که خود باعث شده است این کشور ابزارهای قدرت خود را در اوپک از دست بدهد.
انقلاب بولیواری سابق به رهبری هوگو چاوز، و اینک نیکولاس مادورو، پیش از این از سوی بلوک ضد غربی با رهبری ایران مورد حمایت قرار گرفته بود. همان طور که بلوک چپ نفوذ خود را از دست میدهد روابط سیاسی قوی کاراکاس با تهران و مسکو نیز تهدید میشود.
اگر مادورو از قدرت کنار رود، ایران هیچ حامی قدرتمندی در اوپک نخواهد داشت. هرچند تهران هنوز از حمایت مسکو برخوردار است، و مسکو در حال حاضر در بازی ژئوپلیتیک خاورمیانه در هر دو جناح مشغول فعالیت است.
بلوک عرب اوپک، به رهبری عربستان سعودی و امارات متحده عربی، پشت درهای بسته لبخند میزنند.
البته ونزوئلا از حمایت غیرمستقیم هم برخوردار است اما مقامات ریاض و ابوظبی بازی بیصدایی را آغاز کردهاند. این دو کشور بدون اینکه آشکارا از خیزش عمومی در کاراکاس حمایت کنند، با احساسی مثبت به دست و پا زدنهای کاراکاس مینگرند.
محمد بن سلمان و محمد بن زاید، قدرتمندان عربستان و امارات، خوشحالند و احتمالا رویای چینش جدید اوپک را میبینند، چینشی که در آن مانع تراشی ایران چیزی مربوط به گذشته خواهد بود و ونزوئلا، حتی اگر بتواند خود را بازیابی کند، حتما به اتحاد عربستان خواهد پیوست.
اگر این اتفاق رخ بدهد، دیگر هیچ مانعی بر سر راه تشکیل یک اوپک پلاس مهندسی شده وجود ندارد، اوپک پلاسی که در آن کشورهای عرب و روسیه حکمرانی خواهند کرد.
پایان انقلاب بولیواری در آمریکای لاتین میتواند دری باشد که به سوی کارتلهای جدید نفتی باز میشود، و از سویی قدرت چانهزنی ایران را ضعیفتر و ضعیفتر کند.
در سال جاری، ونزوئلا نقش چندان مهمی در بازار فیزیکی نفت بازی نخواهد کرد.
اگر مادورو بر سر قدرت باقی بماند، بخش نفت و گاز از داخل منفجر شده این کشور، به آرامی رو به سوی مرگ خواهد رفت. همه میدانند که سرمایهگذاری جدیدی حتی از سوی سرمایهگذاران آسیایی وجود ندارد و تولید نیز افزایش نمییابد.
اگر مادورو کنار رود، دولت جدید با مسوولیت سنگین بازیابی تولید نفت و بهبود خسارات بسیار زیاد وارد شده در طی سالهای عدم مدیریت مواجه خواهد بود. حتی در خوشبینانهترین سناریوها ظهور قدرتمند دوباره ونزوئلا حداقل 5 تا 10 سال زمان خواهد برد.
بدون «ونزوئلای بولیواری» نفوذ ژئوپلیتیک ایران ضعیفتر خواهد شد، درها برای همکاریهای نزدیکتر روسیه با اعراب گشودهتر خواهد شد.
تنها کاری که مسکو باید انجام دهد ارزیابی کامل ژئوپلیتیکی و اقتصادی فرآیند است در حالی که حفظ هم پیمانی با ایران برای روسیه به عنوان یک شریک قدیمی قمار بزرگی خواهد بود.
برای مسکو، یک رابطه قوی با عربستان، امارات متحده عربی و دیگر تولید کنندگان عرب اهمیت استراتژیک بسیار بالایی از رابطه بر پایه ارباب رجوعی با ایران، ونزوئلا و دیگر بازیگران کم اهمیت دارد.
واقعیت جدید ژئوپلیتیکی در حال شکلگیری است آن هم به مدد انقلاب شیل و مرگ نفت ونزوئلا.
اویل پرایس معتقد است رویکرد اول آمریکا، بر پایه توسعه نفوذ ایالات متحده، حالا به طور غیر مستقیم دارد به نفع عربها و روسیه تمام میشود.



