33.2 تریلیون مترمکعب ذخیره گازی ایران در دست کدام شرکت؟

در حال حاضر، مدیریت تولید گاز (بخش بالادستی) در اختیار شرکت ملی نفت و مدیریت مصارف گاز (بخش پایین دستی) برعهده شرکت ملی گاز است. درواقع، تامین گاز از شرکتی مطالبه می شود که نقشی در تولید آن ندارد. به رغم آنکه وزارت نفت با ابلاغ برنامه سالانه تولید و مصرف گاز، هماهنگی حداقلی را بین دو شرکت ایجاد کرده اما کشور بارها شاهد بروز مشکلاتی در زمینه تامین گاز مصارف مختلف داخلی و حتی اختلال در تامین تعهدات صادرات گاز بوده است.

به گزارش خبرنگار «انرژی امروز» مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی با عنوان « حدود اختیارات شرکت ملی گاز ایران با بررسی تجربه نروژ و روسیه» به بررسی حدود اختیارات شرکت ملی گاز ایران پرداخته است.

در این گزارش آمده است: ایران با دارا بودن 33.2 تریلیون مترمکعب ذخیره گاز، بعد از روسیه، دومین دارنده ذخایر گاز متعارف جهان (حدود 71 درصد) است. همچنین در حال حاضر بیش از 70 درصد سبد مصرف انرژی کشور را گاز طبیعی تشکیل می دهد  که با روند فعلی، این نسبت به 80 درصد نیز خواهد رسید.

یکی از اساسی ترین مسائل به منظور استفاده بهینه از فرصت های اقتصادی و استراتژیک گاز برای کشور، ساختار متولی تولید و توزیع این حامل انرژی است. در حال حاضر تولید گاز کشور (میادین گازی مستقل و گاز همراه نفت) توسط شرکت ملی نفت انجام می شود و این شرکت، گاز استحصال شده از میدان را در زمان ورود به پالایشگاه های گازی به شرکت ملی گاز تحویل می دهد.

پس از پالایش گاز غنی در پالایشگاه، گاز سبک وارد شبکه سراسری خطوط لوله گاز شده و مطابق برنامه به مصارف مختلف ازجمله بخش خانگی تجاری، نیروگاه ها، بخش حملونقل (سی.ان.جی)، بخش صنعت و صادرات تخصیص می یابد. بنابراین در حال حاضر مدیریت تولید و توزیع گاز طبیعی در دو شرکت مجزا (شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز) انجام می پذیرد که به نوبه خود مشکلاتی را به ویژه در ایام اوج مصرف گاز در زمستان به دنبال دارد و بعضا موجب قطع گاز صنایع، عدم تزریق گاز به میادین نفتی و حتی اختلال در جریان گاز صادراتی شده است.

مرکز پژوهش ها در ادامه گزارش خود می آورد: اگرچه مسائل زیادی در تدوین اساسنامه شرکت ملی گاز موثرند، اما مسئله کلیدی در تدوین این اساسنامه، حوزه فعالیت این شرکت است که عمدتا ناظر به دو مقوله زیر است:

• حدود اختیارات شرکت ملی گاز در بخش بالادستی میادین گازی (اکتشاف، توسعه، تولید و بهرهبرداری)،

• حدود اختیارات شرکت ملی گاز در حوزه تجارت گاز طبیعی (صادرات، واردات و سواپ).

مرکز پژوهش ها با انتخاب دو کشور عمده تولید کننده گاز طبیعی دنیا، یعنی نروژ و روسیه، دلیل انتخاب این دو کشور اینطور بیان می کند  که این دو کشور دو مسیر مختلف برای توسعه صنعت گاز خود پیش گرفته اند:

1 . روسیه (گازپروم): مدل یکپارچگی تولید و توزیع گاز (بالادستی و پایین دستی) و تجمیع این دو امر در یک شرکت اتفاق افتاده است.

2 . نروژ (استات اویل): مدل ادغام؛ به معنای قرارگیری بخش توزیع گاز در دل شرکت تولیدکننده نفت و گاز انجام شده است.

در گزارش مرکز پژوهش های مجلس، پنج مدل کسب و کار رایج در صنعت گاز جهان به صورت زیر تعریف شده است:

– مدل یک: یکپارچگی عمودی،

– مدل دو: خریدار منفرد،

– مدل سه: رقابت در تولید و توزیعکنندگان منطقه ای

–  مدل چهار: رقابت در تولید و خردهفروشی با توزیعکنندگان منطقهای،

– مدل پنج: رقابت در تولید و خردهفروشی با انتقال دهندگان و توزیع کنندگان منطقه ای.

این گزارش با اشاره به این که تولید نفت نروژ در سال 2017 به صورت متوسط حدود 5 1 میلیون  بشکه در روز بوده است  می نویسد: نروژ در همین سال به اندازه 2 میلیون بشکه در روز معادل نفت، گاز تولید کرده است. این کشور حدود 2 درصد از کل تقاضای نفت دنیا را تامین می کند و چهاردهمین تولیدکننده نفت جهان است.

نروژ به  رغم تجربه نه چندان طولانی خود در این عرصه، دارای یکی از بالغ ترین ساختارهای نهادی در حوزه نفت و گاز است. تفکیک نقشه ای حکمرانی و تصدی به خوبی در این کشور انجام شده است؛ از نظر قدرت و تخصص شرکتی نیز، استات اویل یکی از موفقترین شرکت های نفتی دنیاست.

نکته قابل توجه در مطالعه تطبیقی صنعت گاز نروژ و ایران آن است که حجم مصرف داخلی گاز طبیعی در نروژ برخلاف ایران تنها 5 درصد از تولید گاز طبیعی این کشور است، به طوری که 95 درصد گاز طبیعی تولیدی نروژ به کشورهای دیگر اروپا صادر می شود.

عمده منبع تامین انرژی نروژ استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر است به طوری که 97 درصد از تولید برق این کشور به وسیله نیروگاه های برق آبی است. با توجه به این موضوع عملا نروژ نیازی به توزیع داخلی گاز طبیعی نداشته و داخل کشور فاقد خطوط لوله انتقال گاز قابل اهمیت است.

در مقابل، ایران تفاوت بسیار زیادی با نروژ دارد به طوری که 70 درصد از سبد انرژی ایران متعلق به گاز طبیعی است.

ویژگی اصلی مدیریت بخش نفت و گاز در نروژ، کنترل عمده فعالیت های آن توسط دولت است؛ دولت سهامدار عمده شرکت های نفتی نظیر استاتاویل 2 است که مشارکت غیرمستقیم دولت در فعالیت های نفتی و گازی به واسطه همین شرکت هاست.

جمع بندی سیستم مدیریت نفت و گاز نروژ

می توان مدل کسب و کار صنعت گاز نروژ را چیزی شبیه مدل خریدار منفرد در نظر گرفت. با این تفاوت عمده که چون استفاده از گاز در نروژ بسیار محدود است و شبکه انتقال گاز در داخل نروژ وجود ندارد، فروش و توزیع گاز طبیعی معنای کاملی نداشته و تا مرحله انتقال این مدل در مورد نروژ صدق می کند.

 در انتقال و صادرات گاز نروژ به سایر کشورهای اروپایی، مورد مهم انحصار طبیعی دولت در شبکه انتقال بالادستی گاز طبیعی است که شرکت کاملا دولتی گسکو اپراتور آن است.

نروژ سومین صادرکننده گاز دنیا پس از روسیه و قطر است. ایجاد رقابت در بالادست با اعطای امتیازات اکتشاف، توسعه و تولید به شرکت های مختلف دولتی و یا غیردولتی از مشخصه های مهم صنعت گاز نروژ است.

پارامتر مهم دیگر وجود یک رگولاتور با بدنه بسیار قوی به نام اداره نفتی نروژ است که چارچوب تمام فعالیت ها را تنظیم کرده و بر حسن اجرای آنها نظارت می کند.

ساختار نفت و گاز در روسیه

پس از فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991 ، دولت فدرال روسیه کنترل میادین بزرگ نفت و انتقال و صادرات ذخایر این میادین را در اختیار گرفت. در این شرایط صادرات نفت خام روسیه با توجه به محدودیت ظرفیت سیستم خطوط لوله قدیمی شوروی سابق و کمبود سرمایه گذاری به شدت کاهش یافته بود.

در سال 2000 ، وزارت سوخت و انرژی دستخوش تجدید ساختار شده و تبدیل به وزارت انرژی شد. در این تجدید ساختار، وزارت سوخت و انرژی تعداد زیادی از مسئولیتهای خود را از دست داد و  این مسئولیت ها به نهادهای دیگر دولتی سپرده شد. مسئولیت تخصیص سهمیه ها به یک کمیسیون ویژه منتقل شد که تحت اداره نخست وزیر بود. در ماه مارس 2004 ، همه ساختارهای وزارتی قبلی تغییر یافته و تقسیم شده بود. کلیه وزارت های فدرال تحت اداره مستقیم شخص رئیس جمهور و 9 وزارت فدرال هم تحت کنترل نخستوزیر بود که از مهمترین آنها وزارت صنایع و انرژی جدید بود.

رئیس جمهور روسیه درحال حاضر غول انرژی را در کنترل دارد. مهمترین اولویت های او احیای قدرت روسیه در نظم نوین جهانی است. فعالیت در روسیه هیچگاه برای شرکتهای خارجی آسان نبوده و با تغییرات قانونی جدید مشکل تر نیز خواهد بود.

گاز روسیه در انحصار گازپروم

بیش از 240 شرکت نفت و گازی در روسیه فعال هستند اما تنها 11 گروه ازجمله گروه سهامی عام گازپروم 90 درصد تولید نفت و گاز این کشور را برعهده دارند. گازپروم بزرگترین شرکت تولید و توزیع گاز در جهان است که حدود 20 درصد از تولید گاز جهان، حدود 70 درصد ذخایر گاز روسیه و نیز 94 درصد تولید گاز آن را داراست و با 8 درصد در تولید ناخالص ملی روسیه سهیم می باشد و میزان مالیات پرداختی این شرکت به تنهایی 25 درصد بودجه دولتی روسیه را تشکیل می دهد. در سال 2006 این شرکت با بیش از 300 میلیارد دلار سرمایه، بزرگترین شرکت روسیه و سومین شرکت بزرگ دنیا شناخته شد. گازپروم تامین کننده 20 درصد از بودجه فدرال بوده و حدود 50 درصد از برق مورد نیاز روسیه را تولید کرده و به 68 ناحیه از فدراسیون روسیه و 27 کشور اروپایی انتقال می دهد.

گازپروم از همان ابتدای فعالیت در قالب وزارت صنایع گاز، تمام فعالیت های بالادستی تا پایین دستی گاز را اجرا و مدیریت می کرده است. انجام عملیات اکتشاف، حفاری، بهرهبرداری و انتقال گاز، این شرکت را به یکی از زبده ترین شرکتهای این عرصه بدل کرده است.

معرفی ساختار شرکت ملی گاز ایران و ارائه پیشنهاد برای اساسنامه

شرکت ملی گاز ایران یکی از چهار شرکت اصلی وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران است که در حوزه عملیات پایین دستی صنعت گاز فعال است.

در حال حاضر 100 درصد سهام شرکت ملی گاز متعلق به دولت است و برنامه ریزی و نظارت کلان زنجیره عرضه گاز توسط وزارت نفت و با همکاری شرکت ملی نفت انجام میگیرد.

به طور خلاصه شرح وظایف شرکت ملی گاز ایران عبارتند از:

– تهیه و بهعمل آوردن و قابل عرضه کردن انواع گاز ازجمله گاز طبیعی فشرده و گاز مایع و انجام اقدامات و ایجاد تاسیسات و وسایل لازم برای نیل به این مقصود،

– مطالعه، تهیه، تنظیم و اجرای طرحهای احداث پالایشگاهها، خطوط لوله، مخازن ذخیره سازی، شبکه های توزیع و وسایل حمل و نقل و سایر تاسیسات گاز طبیعی، انواع گاز و مشتقات آنها،

– حفاظت و نگهداری، عملیات و بهره برداری از پالایشگاه ها، خطوط لوله، مخازن ذخیره سازی، شبکه های توزیع و وسایل حمل و نقل و سایر تاسیسات گاز طبیعی، انواع گاز و مشتقات آنها،

-حمل و نقل، توزیع و فروش انواع گاز و مشتقات آنها،

– صدور انواع گازهای طبیعی و مایع به خارج از کشور یا فروش آنها به منظور صادرات،

– تنظیم و تعیین مقررات مربوط به ایمنی و استانداردهای مصرف،

– میتوان گفت در سطح کلان در مجموعه شرکت ملی گاز ایران، کارها با دو معیار کارهای تخصصی وظیفه گرا و مناطق جغرافیایی شکسته شده است.

جمع بندی و ارائه پیشنهاد

جهت بررسی چگونگی حضور شرکت های ملی گاز و نفت ایران برای مدیریت صنعت گاز میتوان حالات زیر را ارائه داد:

1 . وضعیت فعلی مدیریت صنعت گاز ادامه یابد.

2 . شرکت ملی گاز ایران علاوه بر وظایف فعلی خود، امکان حضور در بالادست صنعت گاز را دارا باشد.

3 . شرکت ملی گاز ایران تنها در بالادست صنعت گاز فعالیت کند.

4.  شرکت ملی گاز و نفت ایران ادغام شده و تحت عنوان یک شرکت فعالیت کنند.

مرکز پژوهش های مجلس پس از بررسی ساختار حاکمیت کشورهای نروژ و روسیه در حوزه گاز، پیشنهاد می دهد:

– وجود نظام رگولاتوری و رگولاتور قدرتمند لازمه موفقیت هر تغییر ساختاری

مقدم بر تغییر ساختار وزارت نفت و تغییر شرح وظایف شرکتهای زیرمجموعه، ایجاد رگولاتور قدرتمند و مستقل در کشور است و بدون آن تغییر ساختار ثمر چندانی نخواهد داشت. در هر دو کشور نروژ و روسیه، نظام رگولاتوری و رگولاتور بسیار قوی وجود دارد که علاوه بر وضع مقررات مطابق با سیاستهای هر کشور، توان جلوگیری از زیرپاگذاشتن این مقررات را نیز دارد.

بنابراین وزارت نفت ایران باید به دنبال این موضوع باشد که وظایف حاکمیتی خود را به گونه ای صحیح انجام داده و بعد برنامه ریزی و هماهنگی خود را تقویت کند. علاوه بر این که باید ساز و کار مشخصی برای رگولاتوری انتخاب شود تا با مهندسی انگیزه و اعمال ابزارهایی برای تشویق و یا تنبیه، از بروز انحراف در انجام برنامه ریزی های صورت گرفته، جلوگیری کند. البته چگونگی نظام رگولاتوری و سازوکارهای آن نیازمند گزارشی مجزاست.

– ضرورت مدیریت واحد صادرات گاز

صادرات گاز نقش بسیار مهمی در دیپلماسی انرژی دارد. بنابراین علاوه بر وجود نظام رگولاتوری و رگولاتور قدرتمند، اصلاح مهم دیگری که نیاز است انجام گیرد، وجود یک و تنها یک مرجع صادرکننده گاز است تا از سردرگمی و رفع مسئولیت در این حوزه جلوگیری شود. تجارت گاز نیز به نحوی در گرو تعیین تکلیف برای بخش بالادست و تولید است؛ چراکه اولا اگر تولید گاز در اختیار شرکت تولیدکننده نباشد، نمیتواند برای صادرات آن قرارداد منعقد کند و ثانیا توسعه بسیاری از میادین گازی )به ویژه میادینی که میعانات اندکی دارند( وابسته به انعقاد قرارداد صادرات گاز به منظور بازپرداخت هزینه های توسعه میدان است. لذا اگر امکان قانونی مهیا شود تا شرکت ملی گاز نیز اجازه ورود به بخش بالادستی صنعت گاز را دارا باشد و بتواند در بخش توسعه و بهره برداری از میادین گازی نیز فعالیت کند، احتمال موفقیت بیشتر در صادرات گاز تقویت میشود.

از دیگر پیشنهادهای مرکز پژوهش های مجلس، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

– ضرورت استفاده از قدرت ژئوپلیتیکی گاز طبیعی

– ضرورت وجود رقابت میان شرکتهای توسعهدهنده میدان

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن