تیر تحریم‌های آمریکا به هدف می‌نشیند؟

کنت مورس، متخصص امور سیاست‌های نفت و گاز

کنت مورس، متخصص امور سیاست‌های نفت و گاز، مدیریت خطر و اقتصاد بازارهای نوظهور و مشاور شرکت‌های نفتی در ایالات متحده، روسیه و 27 کشور دیگر دنیا، در پایگاه خبری اویل‌پرایس، به بررسی تاثیر تحریم‌های اخیر ایالات متحده علیه روسیه در بخش تامین انرژی اروپا پرداخته است که ترجمه آن تقدیم مخاطبان «انرژی امروز» می‌شود:

آیا تحریم‌های آمریکا علیه روسیه، اروپا را به سوی انرژی ایالات متحده خواهد کشاند؟ اتفاقاتی که در روزهای اخیر در دنیا رخ داد باعث خواهد شد که تحرکاتی در بخش انرژی دنیا رخ دهد. اما اول باید دود این آتش بخوابد.

به چند سال قبل بر‌گردیم، به میانه تنش سیاسی بین مسکو، بروکسل و واشینگتن. موضوع مربوط به اقدامات باراک اوباما، رییس جمهور پیشین ایالات متحده برای کاهش وابستگی اروپا به گاز طبیعی روسیه از طریق متنوع سازی منابع انرژی جایگزین برمی‌گردد. این منابع متنوع در واقع گاز طبیعی بود که از عراق و کردستان می‌آمد که هنوز هم بحث بر سر آن وجود دارد.

در آن زمان من مشاور وزیر نفت عراق و وزیر منابع طبیعی کردستان بودم. درحالیکه در بروکسل، اتحادیه اروپا می‌خواست وابستگی خود به سوخت روسیه را کاهش دهد، در عین حال دوست نداشت امر و نهی واشینگتن را هم بپذیرد.

حالا سنای ایالات متحده، تحریم‌های سخت‌گیرانه‌تری علیه ایران، کره شمالی و روسیه وضع کرده است و کاخ سفید هم اعلام کرده است که این تحریم‌ها امضا خواهند شد. در مقابل، ‌ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه خواهان خروج تعدادی از دیپلمات‌های ایالات متحده از روسیه شد و بخشی از اموال ایالات متحده را ضبط کرد.

بنابراین، هر چند این واکنش‌ها بیشتر شبیه اقداماتی از قبیل «این به آن در» بود، اما بیشتر بازتاب اقداماتی بود که دولت اوباما علیه اموال و افراد روسی در ایالات متحده انجام داده بود.

اروپا نمی‌خواهد به روسیه یا ایالات متحده وابسته باشد. حالا صحنه بعدی در سیاست خارجی ظهور مباحث آشنای انرژی بین ایالات متحده و اروپاست. کاملا واضح است که این تحریم‌هایی که کنگره تصویب کرده است مشخصا پروژه نورداستریم2 را هدف می‌گیرد. این همان موضوع «آشناپنداری» است که برای چندمین بار تکرار می‌شود.

نورداستریم2، همان‌طور که از اسمش برمی‌آید، دومین خط لوله‌ای است که گاز روسیه را از وایبورگ از طریق مرز فنلاند از زیر دریای بالتیک به گریفس‌والد در شمال آلمان می‌رساند.

نورداستریم اول، دو خط موازی را در بر می‌گرفت و از پنج سال گذشته به بهره‌برداری رسیده است. با مقررات اتحادیه اروپا، خط لوله فعلی نمی‌تواند از تمام ظرفیت خود بهره‌ بگیرد. این خط لوله زمینه را برای گفت‌وگوهای طولانی بین بروکسل و مسکو بر سر نورداستریم2 آماده می‌کرد. حتی قبل از تصویب تحریم‌های ایالات متحده علیه روسیه، دو موضوع مورد اختلاف وجود داشت.

مواضع اروپا

اولین مورد اختلافات شکافی است که بین خود اتحادیه اروپا بر سر افزایش وابستگی به گاز روسیه وجود دارد. احساسی که در بروکسل وجود دارد این است که منابع گاز باید متنوع‌تر شود.

در کمسیون اروپا EC، بازوی اداری اتحادیه اروپا، یک تقسیم‌بندی کاملا مشخص بر سر محبوبیت نورداستریم2 وجود دارد.  از منظر هزینه‌ها، از منظر کنترل روسیه بر آن، تاسیساتی که داخل اروپا قرار دارند و از همه مهم‌تر «وابستگی بیش از اندازه به یک منبع» همیشه بحث‌هایی وجود داشت.

به دلیل همین دلیل آخری، ترمینال‌های گاز طبیعی مایع LNG اروپا، ساخته شده و تعهداتی هم نسبت به واردات LNG از قطر به عنوان بزرگ‌ترین دارنده مخازن گاز دنیا و نیز آفریقای شمالی به‌وجود آمده است.

خط لوله جدید TAPS از خزر به جنوب اروپا در حال ساخت است در کنار آن انتقال گاز از کردستان از طریق ترکیه به اروپا هم مطرح است.  اما از طرفی اختلاف بین قطر از یک سو و عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر از دیگر سو امنیت واردات LNG از قطر را زیر سوال برده است.

از سویی،‌ عدم ثبات در آفریقای شمالی نیز نگرانی‌هایی مشابه برای اتحادیه اروپا به همراه دارد. اما به اعتقاد کنت مورس، وابستگی به گاز روسیه چیزی بدتر از همه این مسائل است.

روسیه قبلا شیر گاز را بسته بود

غرب اروپا به خوبی یادش هست که در سرمای ژانویه 2009،‌ روسیه شیر گاز اروپا را بست. مسکو مدعی بود که اوکراین مقصر در این کار است.  اروپا هم به سرعت به دنبال منابع جایگزین بود و ادعای روسیه را پذیرفت. پروژه‌های نورداستریم هم نتیجه همین کار بود. نورداستریم نیاز به کشور ثالث ندارد تا توان عملیاتی‌اش را ضمانت کند. هنوز هم نگرانی از بابت وابستگی به روسیه باقی مانده است. بروکسل کاملا در این خصوص شفافیت به خرج داده است.

فرقی ندارد وابستگی به روسیه باشد یا به قطر، ‌یا مصر یا الجزیره و یا حتی ایالات متحده (از طریق صادرات LNG). متنوع‌سازی انرژی یک موضوع همیشگی در سیاست است.

پیمان چارتر انرژی

موضوع دوم مورد اختلاف در اتحادیه اروپا به پیمان چارتر انرژی ECT مربوط است. این پیمان در 1994 امضا شد و شرایط و ضوابط واردات و توزیع انرژی را دیکته می‌کند. روسیه این موافقتنامه را امضا کرده است اما هرگز به آن عمل نکرده است. ‌مشکل بر سر پروتکل حمل و نقل ECT است.

بر اساس این پروتکل، امضا کنندگان موافقت کرده‌اند که شرکت‌های حمل و نقل و توزیع گاز طبیعی را از هم جدا کنند. این پروتکل تاکید می‌کند که هر کشور باید زمینه دسترسی به سیستم لوله‌کشی شهری کشور دیگر را فراهم آورد.

مسکو به طور کامل پایان دادن به انحصار شرکت ملی گاز روسیه، گازپروم، بزرگ‌ترین شرکت گاز در دنیا را رد کرده و حتی اجازه ورود دیگر شرکت‌ها به شبکه خطوط لوله این کشور را قبول نمی‌کند.

در نتیجه، درخواست گازپروم برای حضور در پروژه‌های انرژی اروپا به طور مداوم رد شده است. البته گازپروم اغلب از کانال مستقیم سیاست خارجی روسیه بهره برده است.

نورد استریم؛ راهی برای روسیه

پروژه نورد استریم، راهی است که روسیه بر این موانع غلبه کند. از نظر فنی، این خط لوله را شرکت‌های مختلف کنترل می‌کنند، یک هیات مشترک دارد و به طور مستقل تحت مقررات اتحادیه اروپا ثبت شده است.

نورد استریم به روسیه امکان می‌دهد با وجود تحریم‌های بانکی از طرف آمریکا، بتواند در این پروژه به سود برسد و از شرکت بازاریابی و تجارت گازپروم GM&amp.T هم استفاده کند.

این شرکت زیرمجموعه گازپروم، کاملا می‌تواند تحریم‌ها علیه روسیه را دور بزند. این شرکت سرمایه‌گذاری روسیه در فروش جهانی گاز را میسر می‌سازد.

از طرفی مقرر این شرکت در لندن است و دیگر دفاتر آن در سراسر اروپا گسترده شده‌اند. حتی این شرکت در هیوستن ایالات متحده هم دفتر دارد.

هدف قرار دادن GM&amp.T تبدیل به ضرب‌المثل بحث‌های سیاسی شده است تا جایی که کرملین نسبت به هر نوع اقدام در جهت جلوگیری از تکمیل نورداستریم2 هشدار می‌دهد.

پروژه‌هایی از قبیل نورد استریم، به الیگارشی روسی اجازه می‌دهد پول خارج کنند. از طرفی دولت روسیه را قادر می‌سازد تا در پروژه‌های با پرداخت‌های غیرقانونی سرمایه‌گذاری کند که از درآمدهای صادرات گاز در خارج از روسیه استفاده می‌کنند.

بهره‌برداری از پروژه‌ خط لوله نورداستریم، پول‌شویی عمومی و خصوصی است. نورد استریم 2 راه دیگری برای انجام چنین کاری است.

تاثیر تحریم‌های آمریکا

تحریم‌های جدید ایالات متحده، ابزاری بالقوه برای جلوگیری از این فعالیت‌های در جوار نورد استریم 2 است. اما از سویی به شدت بر سرمایه‌گذاری و تعهد شرکت‌های خصوصی فعال در این پروژه نیز تاثیر منفی خواهد داشت که حتی بعضی از این شرکت‌ها آمریکایی هم هستند، در واقع آن طور که مورس تاکید می‌کند این تحریم‌ها «سخنرانی ایالات متحده است برای تعیین تکلیف سیاست‌های اتحادیه اروپا در بخش انرژی».

آخرین باری که آمریکا در این خصوص اقدام کرد، کاری از پیش نبرد. بعضی رهبران اروپا معتقدند که ایالات متحده دیگر نباید به عنوان تعیین کننده سیاست‌های آن‌ها مطرح باشد.  آنها از توافق عام رو به گسترش در بین اعضا اتحادیه اروپا صحبت می‌کنند که دهه‌ها فهم سیاسی مشترک حالا با شش ماه ناآگاهی اساسی کاخ سفید از پارامترهای سیاست خارجی در حال فروپاشی است.

حالا ایالات متحده می‌گوید می‌تواند جایگزینی برای گازی باشد که از طریق نورد استریم 2 قرار است به اروپا برسد.  سوای سوالاتی که در خصوص منابع قابل رقابت برای برآورد احتیاجات اتحادیه اروپا و نیز قیمت بالای LNG وجود دارد،‌ موضوع مهم دیگری هم مطرح است.

اگر همین حالا هم نورد استریم 2 چراغ سبز خود را دریافت کند و بازنگری‌های اتحادیه اروپا برای محدود سازی واردات گاز از روسیه هم انجام بگیرد، جریان گاز تا دو سال آینده در این خط لوله برقرار خواهد شد. اما رسیدن LNG ایالات متحده به اروپا، زمان بیشتری هم خواهد گرفت.

به چند دهه قبل باز گردیم. در سال 1981،‌ رونالد ریگان، رییس جمهور وقت ایالات متحده، عملیات پیچیده دیپلماتیکی را به اجرا گذاشت تا مانع پیگیری اروپا برای دریافت گاز طبیعی خط لوله یامال اتحاد جماهیر شوروی شود.

این تلاش به همان دلیلی که امروز اتحادیه اروپا در مقابل تحریم‌های ایالات متحده علیه نورد استریم 2 دارد به جایی نرسید. اروپا معمولا ابتدا به احتیاجات داخلی خود اهمیت می‌دهد. داستان سال 1981 باید پندی کافی برای ملاحظات کنونی باشد.  البته این خود نیازمند داشتن قدرت فهم در واشینگتن از آن چیزی است که تاریخ برای ما در چنته دارد.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن