سورپرایز یا تراژدی نفتی؟

مجید یونسیان | روزنامهنگار پیشکسوت و تحلیلگر سیاسی
سورپرایز نفتی که دکتر روحانی در یزد از آن خبر داد؛ نهتنها حالمان را بهتر نمیکند که بر غممان میافزاید. انگار قرار نیست ملت ایران دمی بیاسایند.
نفت و امکانات طبیعی برای ملتی مایه شادی و نشاط است که امکان و زمینه و فرهنگ بهرهجویی از آن را آموخته باشند که ما نیاموختهایم.
حکمرانان ما تاکنون به نفت و منابعطبیعی همچون انبانهای ثروت بادآوردهای نگاه کردهاند که با دستبردن درون آن و خرجهای بیحساب و بیبرنامه، کوهی از معضلات را بر مردم تحمیل کردهاند و شرایطی فراهم آوردهاند که جامعه به دو قطب تقسیم شود:
اول، فرصتطلبان و فرصتجویانی که دایرههای تودرتو دور حکمران کشیدهاند و انگار این ثروتهای طبیعی ملکطلق آنهاست. گروهی از آنان این ثروت را ابزار قدرت خود کردهاند که تا ابد بر مسندهایشان بمانند که حاصل آن شده چیزی بهنام توسعه کمی و نوسازی، نماد آن صنعت و علم پفکی، مونتاژی، لوکس و ساختمانهای شیک و بازارها و مالها و شهرکهای لاکچری و برجهای لوکس است که هم خود در آن بیاسایند و هم پز پیشرفت را در بوق کنند.
گروه دوم، مردمانی هستند که از این ثروتها نهتنها ثمری نبردهاند که برعکس، حالا مجبورند تبعات آن را تحمل و هزینههایش را بپردازند. تورم، بیآبی، هوایآلوده، ترافیک، فشار سیاسی، تحقیر و اینها همه سهم گروه دوم شده است.
اما اگر نفت نداشتیم، اگر معدن نداشتیم، اگر ثروتطبیعی نداشتیم؛ اینهمه دندان تیز برای چپاول هم نداشتیم، اینهمه شیفته خدمت به قدرت نداشتیم، اینهمه پول نداشتیم که بهازای هر پنج ایرانی پاساژ و مال و بازارچه و فروشگاه بسازیم.
اگر ثروت نداشتیم، اگر نفت نبود نیاز به این همه تاجر واردکننده نبود. آبمان مصرف صادرات هندوانه و خیار نمیشد. خودروهایی نمیساختیم که افغانستان و سنگال آن را دیپورت کنند، اما ما آنها را به چندبرابر قیمت به مردم خودمان بفروشیم که با آن تجارت کنند.
مردم از سرناچاری و بیبرنامهگی مسئولان همه به دلالی روی آوردهاند و حالا پس از ۴۰سال جاافتادن فرهنگ دلالی یادمان آمده که باید به سراغ تولید برویم؛ اما چگونه و چه کسانی و با چه انگیزهای و چرا؟ هیچ پاسخی نداریم.
خبر سورپرایز نفتی رییسجمهور مردم را خوشحال نمیکند؛ بلکه این فرصتطلبان هستند که گوشهایشان تیز شده وامیدوار به اینکه هنوز باید آماده باشند برای اختلاس و بردن و خوردن. منبع: کانال تلگرام راهبرد



