کرونا و جامعه ایران

حمیدرضا جلایی‌پور | جامعه‌شناس و فعال سیاسی اصلاح‌طلب

نزدیک سه ماه هست که ایران همچون سایر کشورهای جهان با شیوع ویروس کرونا دست‌وپنجه نرم می‌کند. تاکنون (بیست‌وهشتم اردیبهشت‌ماه۱۳۹۹) در سراسر جهان بیش از سه میلیون نفر مبتلا شده‌اند و سیصدهزار نفر جان‌باخته‌اند. در ایران نیز تاکنون حدود ۱۲۰هزار نفر مبتلا شده‌اند و ۷۰۰۰نفر جان‌باخته‌اند و هم‌اکنون، ایران منتظر شیوع موج‌های بعدی کرونا در پاییز و زمستان ۹۹ است.

حتی گفته می‌شود آمار واقعی مبتلایان و جان‌باختگان بیش از آمار واقعی است و منابع غیرحکومتی این آمار را دو الی سه برابر تخمین می‌زنند. این موج کم‌نظیر تلفات، از چه چیزی در جهان و جامعه فعلی ایران خبری می‌دهد و به ما ایرانیان چه درسی می‌دهد؟

اریک بک و آنتونی‌گیدنز در توضیح جهان و دوره کنونی از واژه تحلیلی «جوامع در آغوش خطر» صحبت می‌کنند و این شیوع ویروس کرونا یکی از مظاهر این جامعه است. از نظر آنها مهمترین «ترند» یا «روند» تعیین‌کننده در جهان و جوامع کنونی روند «ریسک یا مخاطره» است. این مخاطرات همانند خطرات قدیمی مثل قحطی نیست و ناشی از عقب‌افتادگی جامعه نیست؛ بلکه خطراتی است که ناشی‌ از زندگی مدرن، توانمند و جهانی‌‌شده زندگی بشری است.

به میزانی که این جهان، مدرن‌تر شده یا به میزانی که تغییرات به‌وسیله علم، تکنولوژی، بوروکراسی و خصوصا تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات تقویت و تشدید می‌شود؛ هم به جامعه قدرت و توانایی می‌دهد و هم درعین‌حال، در جامعه ریسک ایجاد می‌کند؛ مثل فاجعه چرنوبیل و نشت نیروگاه هسته‌ای در شوروی سابق که ده‌ها هزار نفر جان خود را از دست دادند یا حادثه سونامی در نیروگاه اتمی ژاپن و یا حادثه تروریستی یازده سپتامبر که در یک لحظه دو برج تجاری آمریکا فروریخت و سه‌هزار نفر جان باختند و تمام ساکنان برج‌ها در جهان در وحشت فرو رفتند.

از این دیدگاه، جامعه ایران هم یک جامعه مدرن، ریسکی و در آغوش خطر است. ریسک‌ها و مخاطراتی که ما در سال‌های اخیر در جامعه مدرن ایران تجربه‌ کردیم، ناشی از مدرن شدن جامعه ایران است که عبارتند از: رشد فزاینده آلودگی هوا در شهرهای بزرگ، رشد ترافیک و تصادفات انبوه جاده‌ای، بالا‌بودن میزان تلفات در زلزله و «زندگی در نگرانی از زلزله» در نقاط جمعیتی ایران، هجوم گردوغبار فلج‌کننده به نیمی از استان‌های کشور، خشک شدن دریاچه‌ها و چاه‌ها و فرونشست نیمی‌ از دشت‌ها، آثار تخریبی سیل‌ها در ساخت‌وساز‌های مسکونی در اطراف رودخانه‌ها، فروریختن ساختمان پلاسکوی تهران در جلوی چشم مردم تهران و آخرین آن، شیوع ویروس کرونا و جان‌ باختن هزاران ایرانی.

در آینده هم هنوز افق شیوع کرونا معلوم نیست و افق سایر ریسک‌ها نیز روشن نیست. فقط می‌دانیم جامعه مدرن ایران مثل سایر جوامع مدرن در آغوش خطر و ریسک است (در کتاب “جامعه‌شناسی سیاسی ایران” به تفصیل درباره این موضوع بحث کرده‌ام).

در برابر جامعه ریسکی چه می‌توان کرد؟ حداقل به چهار نکته باید اشاره کرد:

اول اینکه، با همان عناصر مدرن‌کننده باید با ریسک‌ها نیز مبارزه کرد. یعنی، نهادهای علمی باید تقویت شوند، نهادهای علمی با گزینش ایدئولوژیک تقویت نمی‌شود؛ تکنولوژی‌های ما باید همراه و دوست محیط زیست باشد- یعنی تکنولوژی سبز- و ظرفیت بوروکراتیک دولت باید افزایش پیدا کند. کشوری که بوروکراسی‌اش با شایسته‌سالاری همراه نباشد، قادر نیست با ریسک‌ها در جامعه مقابله کند، بلکه خود فساد بوروکراتیک به افزایش ریسک‌ها کمک می‌کند.

نکته دوم، افزایش ظرفیت علمی، تکنولوژیک و بوروکراتیک دولت برای مبارزه با ریسک کافی نیست؛ بلکه همراهی جنبش‌ها و سمن‌های در جامعه‌مدنی نیز برای مبارزه با ریسک باید تجهیز شوند.

نکته سوم، “هیات حاکمه‌ای” است که آماده باشد به ریسک‌ها پاسخ کارشناسی بدهد و ریسک‌ها را “مردم‌انگیزانه” حواله توطئه‌های خارجی یا دسیسه‌های سیاسی نکند که نمونه واضح آن در بحران کرونا در آمریکای ترامپ اتفاق افتاد و فاجعه آفرید و تاکنون، ۸۰هزار نفر جان‌ باخته‌اند.

نکته چهارم، برای مبارزه با ریسک در جوامع امروزی ما به شهروندان “آگاه، ماهر و اخلاقی” نیاز داریم. محتوای درسی ۹سال دوره دبستان و دبیرستان و محتوای برنامه‌های صداوسیما یکی از اهدافشان باید تربیت و تقویت چنین شهروندانی باشد؛ که در صدا‌وسیمای ایران، چنین دغدغه‌هایی خیلی ضعیف است.

مهمترین مشکل جامعه در مبارزه با ریسک در مدرنیته ایرانی وجود ضعف در نکات چهارگانه بالا است. در مقابل، مشاهده می‌شود جوامعی که در این زمینه‌ها قوی بودند، در رخداد کرونا کمتر آسیب دیدند؛ مثل آلمان و کره‌جنوبی.

جامعه ریسکی مثل ایران تجهیزات نهادی می‌خواهد، هرچه این تجهیزات نهادی مجهز تر مدیریت ریسک کم‌هزینه‌تر می‌شود. مهمترین تجهیزات نهادی دولت کارا و شایسته‌سالار و جامعه مدنی زنده و پویا است که ضامن ایجاد اعتماد بین دولت و ملت در هنگامه هجوم ریسک‌هاست.

متاسفانه، بخشی از حاکمیت در ایران به‌جای اینکه به دنبال تجهیز جامعه برای مبارزه با ریسک باشند، به دنبال “توهمات پرهزینه سیاسی” هستند./کانال تلگرام راهبرد

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن