نیاز جهان به بهسازی شبکه توزیع برق
چرا بهروزرسانی شبکه توزیع برق نادیده گرفته میشود؟
شکوه و عظمت یک توربین بادی پنج مگاواتی همراه با تکیهگاه مرکزی آن با ارتفاعی به اندازه یک آسمانخراش، به علاوه روتورهای آن که ابعادی همچون بال یک هواپیما دارد، به سختی قابل انکار است.
همیشه تعدادی علاقهمند میبینید که مبهوت عظمت این توربینها و مشغول تماشای آنها هستند. در کنار آنها معمولاً یک گله گوسفند نیز با خیال راحت و بدون نگرانی بابت تولید برق، مشغول چرا به چشم میخورند. این چشمانداز زمانی زشت میشود که شاهد آویزان بودن کابلهای آلومینیومی یا مسی از یک دکل قدیمی انتقال برق به دکل دیگر باشید. آنها شاید زیبایی را از منظره بگیرند اما وجودشان برای انتقال برق و رساندن آن به دست مردمی که نیازمند انرژی هستند، حیاتی است.
چیزی که یک بیننده عادی نمیتواند در این تصویر مشاهده کند، هدررفت انرژی در زمان انتقال آن از نیروگاه یا توربین بادی به مقصد است.
اگر قرار است آب و هوای جهان تثبیت شود و افزایش دمای زمین را متوقف کنیم، توقف تولید برق از نیروگاههایی که با سوختهای فسیلی کار میکنند و تولیدکننده گازهای گلخانهای هستند، ضروری است. تولید برق را نمیتوان متوقف کرد زیرا گسترش تمدن و مدرنسازی نقاط عقبمانده جهان دچار وقفه میشود اما میتوان تولید و توزیع آن را بهینه کرد.
مشکل بزرگی که بسیاری از کشورها ترجیح میدهند به آن فکر نکنند این است: تغییرات مورد نیاز برای انطباق شبکههای توزیع برق در جهان با نیازهای روز و بهروزسازی روشهای توزیع برق به شدت نادیده گرفته شده است. در این زمینه سرمایهگذاری بسیار اندکی انجام شده؛ شاید به دلیل اینکه سودآور نیست. قوانین قدیمی مانع از برنامهریزی برای بهینهسازی شبکههای توزیع میشود. تا جایی که انگار برای دولتها مهم نیست اگرچه بهسازی شبکه توزیع هزینه خواهد داشت و سودی در بر ندارد اما میتواند مانع از ضررهای هنگفت ناشی از هدررفت برق در شبکه و قطعی آن شود. خود این امر یعنی اتلاف کمتر انرژی، کاهش هزینهکرد به دلیل تعطیلی کمتر در صنایع و ضررهای ناشی از آن، افزایش تولید و در نهایت، سود بیشتر.
در اینکه گسترش و سبز کردن شبکه توزیع برق بسیار سخت و پرهزینه است، تردیدی نیست. براساس گزارش اخیر کمیسیون انتقال انرژی که توسط گروهی از کارشناسان تنظیم شده، سفارش شده که تقسیم هزینهها بین ساخت نیروگاهها، لوازم و توربینهای جدید مورد نیاز برای تامین کافی برق پاک از یک طرف و نوسازی و بهروز کردن سیستمهای توزیع، انتقال و ذخیرهسازی مورد نیاز برای مفید کردن این منبع از طرف دیگر، باید به صورت تقریبی حدود 55-45 باشد.
هزینه ارزی 45درصدی که برای نوسازی شبکهها و ذخیرهسازی در نظر گرفته شده، تا اواسط قرن به حدود 1.1 تریلیون دلار در سال میرسد. در مقام مقایسه، براساس تخمین آژانس بینالمللی انرژی، هزینههای جهانی شبکههای برق در حال حاضر حدود 260 میلیارد دلار در سال است. مبلغی بسیار کمتر از آنچه در صنایع بالادستی نفت و گاز سرمایهگذاری میشود.
علاوه بر سرمایهگذاری در پروژههای جدید، پروژههای موجود نیز باید سریعتر به اتمام برسند. انجام بسیاری از موارد، مانند اتصال خطوط انتقال جدید و حیاتی، به دلیل تشریفات اداری به تأخیر میافتند. اصلاح قوانین و برنامهریزی بهتر میتواند تکمیل زیرساختهای بزرگ را تسهیل کند.
اوضاع قبل از بهتر شدن، بدتر میشود
برای کاهش تولید کربن، ابتدا باید کمی کربن ِ بیشتر تولید کرد تا طرحهای جدید به انجام برسند. سپس میتوان به صورت عینی شاهد تولید کربن کمتری در دهههای آینده بود. در وهله اول باید اعتراض کمتری از طرف سبزها به ساختوساز وجود داشته باشد که خود نیازمند مذاکرات منطقی و جدی است. این امر باعث می شود سیاستمداران محافظهکار و تا حدی ترسو، قوانین لازم برای ساده کردن امور را با خیالی راحتتر وضع کنند.
یکی از راههای انجام این کار، تصویب طرحهای مشوق است. همیشه مقداری از برق تولید شده در نیروگاهها به دلیل قدیمی و ناکارآمد بودن شبکههای توزیع برق، در مسیر توزیع هدر میرود. دوست داشته باشید یا نه، مدرنسازی شبکههای توزیع، گزینهای غیرقابل اجتناب و «باید» است. بلعیدن این قرص تلخ برای سلامت شبکه توزیع الکتریسیته در هر کشوری واجب است. هرچه زودتر انجام شود، هدررفت انرژی کمتر خواهد شد و در نهایت ضرر کمتری برای دولتها و شرکتها خواهد داشت.
شبکههای مدرن امکان دسترسی سریعتر به بازارهای انرژی محلی بیشتری را فراهم میکنند. با گسترش شبکههای توزیع مدرن و تعیین فرمولهای جدید محاسبه مصرف، کاهش هزینه برق برای افرادی که یک مزرعه بادی در نزدیکی خود دارند یا از زمین آنها برای خطوط انتقال استفاده میشود، امکانپذیر خواهد شد. همچنین تعیین قیمتهای متغیر در ساعات مختلف، هم میتواند به نفع مردم نزدیک به محل تولید انرژیهای تجدیدپذیر باشد و هم کارآیی کلی شبکه را بهبود بخشد.
طراحی چنین مشوقهایی مهم و موثر خواهد بود. با این حال تحقیقات انجام شده در آلمان نشان میدهد وقتی صاحبان زمینهایی که در آنها توربینهای بادی کار گذاشته شده، پول دریافت میکنند اما تخفیفی برای کل جامعه در نظر گرفته نمیشود، مخالفتهای مردمی افزایش مییابد. حتی زمانی که همه سهمی از این تخفیف داشته باشند باز هم ممکن است شاهد مخالفت باشیم. پیشنهاد پول دادن به مردم یا کمتر پول گرفتن از آنها باعث میشود مردم نگران این مسئله شوند که شاید چیزی در این بین اشتباه است. برای جا افتادن طرحهای تشویقی باید صبور بود و حوصله به خرج داد.
آیا برای نجات زمین باید آن را غارت کرد؟
شدیدترین اعتراضات به ساختوسازها اغلب به نام محیط زیست و از طرف کسانی که مشتاق آیندهای سبزتر هستند مطرح میشود. همیشه منتظر باشید بگویند این جنگل آنقدر قدیمی است که نمیتواند سقوط کند یا محل زیست درناها را نباید تبدیل به محل کار گذاشتن توربینهای بادی کرد.
جواب دادن به این مسائل با روشهای همیشگی و معیارهای کلاسیک زیستمحیطی ممکن نیست. کسانی که بیش از همه مشتاق دستیابی به روشهای جدید و کارآمد انتقال انرژی هستند، باید بپذیرند که ساخت و ساز بیشتر، بهترین راه ممکن است. رشد اقتصادی واقعی اینجاست: ساخت خطوط انتقال جدید و تاسیسات برق تجدیدپذیر در مقیاس گیگاوات، در واقع استفاده از معادنی را که مواد مورد نیاز برای ساخت این تاسیسات از آنها تامین میشود، ممکن میسازد. ایجاد مشاغل اضافی تنها در چارچوب رشد اقتصادی مستمری است که از این راه ممکن میشود.
کسی منکر اهمیت درختها نیست اما عاقلانه است که این بار کمی از آنها فاصله بگیریم و به دکلهای انتقال و توزیع برق اهمیت بیشتری بدهیم.
کسانی که معتقدند هیچ راهی برای متوقف کردن تغییرات اقلیمی از طریق رشد اقتصادی وجود ندارد، به این نقل قول از آلبرت اینیشتین علاقه دارند: «مشکلات خود را نمیتوانیم با همان طرز فکری که آنها را ایجاد کردهایم حل کنیم».
اینجا با دو موضوع مواجه هستیم: 1- هیچ مدرکی وجود ندارد که اینیشتین واقعاً چنین چیزی را گفته باشد. 2- اجازه بدهید ابتدا برق به منازل شما برسد تا لباس کثیف خودتان را بشویید، غذای خود را در مایکروویو گرم کنید و آن را با نوشیدنی خنک خود که از یخچال درآوردهاید میل کنید. آنگاه بر سر ادامه یا توقف روند تغییرات اقلیمی به منظور افزایش رشد اقتصادی بحث میکنیم.