چالش جدید سازندگان خودروهای الکتریکی
ارائه خدمات الکترونیکی با قیمت کمتر در کامپیوترهای چهارچرخ
صنعت 4 تریلیون دلاری خودروسازی به طور همزمان درحال پشت سر گذاشتن 3 تغییر بزرگ است. دو مورد، ظهور وسایل نقلیه الکتریکی و جا افتادن تدریجی خودروهای بدون راننده، توجه بیشتری را به خود جلب کرده است.
اما سومین تغییر کمی بزرگتر از بقیه است و کنار آمدن با آن اندکی دشوارتر؛ خودروها در حال تبدیل شدن به کامپیوترهای چهارچرخ هستند.
این به معنای کاهش اهمیت خودروهای الکتریکی یا خودران نیست. برای اندازهگیری این اهمیت نیازمند دههها عملکرد هستیم، در حالی که خودروسازان امروزه روی وسایل نقلیهای که براساس عملکرد نرمافزارها تعریف شدهاند حساب میکنند. این محاسبه اجازه میدهد شاهد افزایش سرعت بهبود و ارتقا در اتومبیلها باشیم. مانند تغییراتی که طی کمتر از یک دهه در لوازم الکترونیکی پرمصرف همچون تلویزیونها و تلفنهای همراه شاهد بودیم.
صفحه نمایشهای بزرگ جای خود را حتی در خودروهای بنزینی، گازوئیلی و البته خودروهای سنگین باربری و راهسازی هم باز کردهاند. در این خودروها کماکان انواع دکمهها، سوئیچها و صفحههای آنالوگ وجود دارند، اما به زودی جای آنها را نیز صفحات لمسی کامپیوتری خواهند گرفت.
همانند تلفن همراه، نمایشگرهای دیجیتال نیز گزینههای نامحدود و مدلهای تجاری کاملاً جدیدی را هر روز ارائه میکنند. آنها هم به ریزپردازندهها، نرمافزارهای متنوع، لوازم و ابزارهای اتصال به شبکه در تمام اماکن و نهایتاً نمایشگرهای بزرگ و باکیفیت نیاز دارند.
این امر باعث شده بازار استخدام برنامهنویسان و متخصصان نرمافزار (کدنویسها) بسیار داغ و رقابتی شود. آیا باور میکنید تعداد خطوط کدهای نرمافزاری که برای خودروهای معمولی نوشته شده، بیشتر از کدهایی است که برای هدایت کامپیوتری (Fly By Wire) هواپیمای غولپیکر بوئینگ 747 نوشته شده است؟
با ظهور هر روزه شرکتهای خودروسازی الکتریکی، خودروسازان سنتی به آرامی در حال از دست دادن جایگاه خود در صنعت و تجارتی هستند که بیش از یکصدسال مالک آن بودهاند. شاید باورش سخت باشد اما جنرال موتورز، فیات، پورشه و مرسدس بنز در حال باخت به اپل و آلفابت هستند که هر روز بیشتر از روز قبل هدایت و ایمنی خودروها را به دست میگیرند.
سالها استقبال از گوگل و اپل باعث هراس خودروسازان از این دو شرکت و شرکتهای مشابه شده است. این مسئله باعث شده که ماه گذشته جنرال موتورز (GM) اعلام کند خودروهای برقی آینده این شرکت که با Chevy Blazer EV 2024 شروع میشود، دیگر از CarPlay اپل یا گوشیهای مبتنی بر اندروید گوگل پشتیبانی نخواهند کرد.
جنرال موتورز تصمیم گرفته محصولات خود را براساس سیستم Android Automotive ارائه کند که از همان ابتدا با نسخههای سفارشی Google Maps، Spotify و سایر برنامهها در خودرو نصب خواهد شد.
در همین حال مرسدس اعلام کرده قصد دارد تا سال 2025 میلیاردها دلار از MB.Connect، پلتفرم نقشهبرداری، ناوبری و نظارت بر خودرو که توسط بنز تولید شده و به بهرهبرداری هم رسیده، درآمد کسب کند. MB.Drive (پلتفرم رانندگی خودکار این شرکت) هم در مراحل نهایی تولید خود است. سایر خودروسازان نیز در حال طی مسیری مشابه با جنرال موتورز و مرسدس هستند.
مسابقه اپل با خودروسازان
فشار زمانی بیشتر میشود که اپل ماه ژوئن اعلام کرد قصد تقویت و ارتقای نرمافزار CarPlay خود را دارد. سال گذشته، این شرکت اعلام کرد CarPlay برای بیش از 90 درصد از خودروهای جدید در ایالات متحده در دسترس است.
امیلی شوبرت، مدیر ارشد مهندسی تجربه خودرو اپل، ژوئن سال گذشته در کنفرانس توسعهدهندگان به تحقیقاتی اشاره کرد که طی آن مشخص شده 79 درصد از خریداران آمریکایی، به هنگام خرید اتومبیل فقط وسایل نقلیه دارای قابلیت CarPlay را در نظر میگیرند.
شوبرت در سخنرانی خود نمونه اولیه نسخه جدید CarPlay را به نمایش گذاشت که دامنه قلمرو آیفون را به فراتر کنسول مرکزی خودروها گسترش داده و به اپل اجازه کنترل کل مجموعه ابزار شامل سرعتسنج، نشانگرها و عملکردهای داخل کابین مانند کنترل آب و هوا و ناوبری را میدهد.
او در این همایش نام بسیاری از خودروسازان همچون فورد، هوندا، مرسدس بنز، ولوو و دیگران بر زبان آورد به جز جنرال موتورز. اگرچه اپل اعلام کرده بود اولین سری از خودروهای با نسخه جدید CarPlay در اواخر سال 2023 وارد بازار میشوند اما تلاش برای جذب مشتری بیشتر باعث شد بهروزرسانیهای اولیه را در همین کنفرانس ارائه کند.
گوگل هم به رقابت با اپل برخاست
از طرف دیگر گوگل هم رویکردی چندجانبه در پیش گرفته است. این شرکت هم Android Auto را که به صورت موازی با CarPlay عمل میکند، ارائه کرده و هم قصد ارائه Android Automotive (نرمافزار تعبیهشده در Android Auto که مجوز مستقیم برای ارائه به تولیدکنندگان خودرو) را دارد. در برخی موارد، گوگل یک نسخه متصل به نرمافزار Google Maps خود را نیز در محصولات شرکتهایی مانند مرسدس تعبیه کرده که دادههای ترافیکی و اطلاعات خودرویی بیشتری را به راننده ارائه میدهد.
با استفاده از نرمافزار Android Automotive که در برخی از خودروهای فورد، هوندا و فولکس واگن به کار گرفته شده، شرکتهای خودروسازی کنترل بیشتری بر برنامهها و ارائه برنامههای داخل خودرو نسبت به نسخه فعلی CarPlay و Android Auto خواهند داشت. این نرمافزار دارای این قابلیت است که صفحههای نمایشگر و به صورت تقریبی کل خودرو را در اختیار بگیرد.
با تمام این اوصاف، برای خودروسازان، صنعت کامپیوتر دارای گذشتهای سرشار از افتخار اما همراه با احتیاط و ترس از نابودی است. در گذشتهای نهچندان دور Dell ، HP و Lenovo جزو غولهای این عرصه بودند اما طی کمتر از دو دهه به شرکتهایی معمولی تنزل پیدا کردند که برترین ساختههایشان لپتاپ و کامپیوترهای خانگی است. جایگاه لرزان اینتل در بازار سازندههای پردازشگر نیز یادآور سرنوشت همین شرکتهاست.
ضعف بزرگی که تاکنون کسی به آن اشاره نکرده این است که سازندگان پردازشگرهایی که زاویه صندلیهای برقی را کنترل میکنند با تراشههایی که نمایشگرهای داخل خودرو را کنترل میکنند یا حسگرهایی که فشار باد تایر خودرو را کنترل میکنند، تعامل ندارند. شرکت کوالکام ارتباطی با شرکت اینتل ندارد و هر دو در قطع ارتباط کامل با شرکت انویدیا هستند.
شرکتهای عظیمی همانند اینتل، انویدیا و کوالکام که پردازندههای حساس و پرکاربردی میسازند، در حال عرضه تراشههایی هستند که بسیاری از عملکردهای خودرو را که قبلاً به میکروکنترلرهای غیرمرتبط با کامپیوتر مرکزی خودرو متکی بودند، انجام میدهند. این روش، تعداد تراشهها را کاهش میدهد و ارتقای خودرو را آسانتر میکند.
خرید بیشتر، پاداش بیشتر
در بین این 3 شرکت، انویدیا برنامههایی را برای ارائه رایگان برخی از بازیهای مبتنی بر کارتهای گرافیک GeForce خود در داخل خودرو در نظر گرفته تا مسافران بتوانند هر زمان، مخصوصا هنگامی خودرو را پارک کردهاند یا منتظر شارژ کامل خودرو الکتریکیشان هستند، از آن استفاده کنند.
شرکت بیامو نیز که قبلا برای نصب گرمکن (هیتر) روی صندلیهایش از خریداران پول میگرفت، با عقبنشینی از این طرح اعلام کرد پس از این برای تجهیزاتی که قبلاً در خودروهایش نصب شده، هزینهای دریافت نخواهد کرد.
خبر خوب برای خودروسازان این است که پول به مقدار کافی برای بازسازی و ارتقای مدلهای تجاری در این صنعت وجود دارد. چالش اصلی آنها هم این است که درک کنند مصرفکنندگان چه میخواهند، چقدر مایل به پرداخت هستند و سپس تمام یا بیشترین مقدار ممکن از خواستههای آنها را با کمترین هزینه ممکن به سمت خود سوق دهند.