صـادرات صفر؟ / دونالد ترامپ پس از نامه به FATF برای سختگیری‏‌های بیشتر به ایران با تحریم چندین فرد و نفت‏کش، فشار حداکثری به تهران را آغاز کرد

فشار حداکثری ترامپ بر تهران رسماً آغاز شد. دونالد ترامپ پس از نامه به FATF برای سختگیری‌های بیشتر به ایران، با تحریم چندین فرد و نفت‌کش کمک‌کننده به انتقال میلیون‌ها بشکه نفت خام ایران، برای رساندن صادرات نفت ایران به صفر تلاش می‌کند. او چنان وانمود می‌کند که با تحریم جدیدْ، شرایط برای ایران سخت‌تر می‌شود و صادرات نفت ایران در بن‌بست گرفتار خواهد شد.

به گزارش «انرژی امروز» از روزنامه هم میهن، این در حالی است که کارشناسان بازار نفت معتقدند تحریم‌هایی که پیشتر برای نفت ایران پیش‌بینی شده بود در سختگیرانه‌ترین حالت بود و ایران در همان شرایط توانسته نفت خود را صادر کند.  اگرچه در دوره تحریم حداکثری اول تا یافتن راه‌حل برای چگونگی صادرات نفت، میزان صادرات کم شد و روی اقتصاد اثر گذاشت اما به مرور روش‌های صادرات به‌روز و در دستور کار قرار گرفت و به این ترتیب میزان صادرات افزایش یافت. با این حال ترامپ با اقداماتی که به عقیده برخی تحلیلگران اقداماتی نمادین است قصد دارد اینطور نشان دهد که فشار بر ایران را بیشتر کرده تا امتیازات مد نظر خود را در مذاکرات بگیرد.

وزارت خزانه‌داری ایالات‌متحده با انتشار بیانیه‌ای از تحریم یک شبکه بین‌المللی خبر داد که «ارسال میلیون‌ها بشکه نفت خام ایران به ارزش صدها میلیون دلار به جمهوری خلق چین» را تسهیل می‌کند. این اولین تحریم‌هایی است که در دومین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ علیه ایران وضع می‌شود.

در بیانیه‌ای که روز پنجشنبه ۶ فوریه از سوی این وزارتخانه منتشر شد، آمده است: «ایالات متحده رفتار مخرب و بی‌ثبات‌کننده ایران را تحمل نخواهد کرد و امروز یک شبکه بین‌المللی که درآمدهای غیرقانونی را در اختیار نیروهای مسلح ایران می‌گذارد، تحریم می‌کند. این شبکه طراحی شده است تا کار ارسال میلیون‌ها بشکه نفت غیرقانونی ایران به چین به نمایندگی از سوی ستاد کل نیروهای مسلح ایران و شرکت مرتبط با آن یعنی «سپهر انرژی» را که قبلاً تحریم شده، تسهیل کند. درآمد حاصل از این فروش‌ها صرف حمایت از گروه‌های تروریستی و نیابتی می‌شود.»

در ادامه این بیانیه آمده است که ایالات متحده علاوه بر تحریم این شبکه، کشتی‌های در سایه و شرکت‌های مدیریتی را که نفت ایران را حمل می‌کردند هدف قرار می‌دهد؛ یعنی مجموعه‌ای که به ایران برای ترویج فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده‌اش در منطقه کمک می‌کنند.

اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری آمریکا در این باره گفت: «ایران همچنان روی استفاده از درآمدهای نفتی خود برای تأمین مالی برنامه هسته‌‌ای‌اش، تولید موشک‌های مرگبار بالستیک و پهپادهایش همچنین حمایت از گروه‌های نیابتی تروریستی منطقه‌ای خود متمرکز است… ایالات‌متحده متعهد به هدف قرار دادن تهاجمی هرگونه تلاشی از سوی ایران برای تأمین بودجه برای این فعالیت‌های بدخواهانه است.»

این بیانیه اضافه می‌کند: «این اقدام با یادداشت ریاست‌جمهوری که در ۴ فوریه در موضوع امنیت ملی صادر شد، مطابقت دارد که به وزارت خزانه‌داری و سایر سازمان‌های دولتی ایالات متحده دستور داد حداکثر فشار اقتصادی را بر ایران اعمال کنند تا تمام مسیرهای دستیابی به سلاح هسته‌ای بسته و با نفوذ بدخیم ایران مقابله شود.»

این بیانیه سپس درباره شرکت «سپهر انرژی» توضیح می‌دهد که این شرکت و دیگر شرکت‌های وابسته به آن که همگی زیر چتر نیروهای مسلح ایران هستند، از روش‌هایی فریبکارانه مانند جعل اسناد دریایی برای مخفی کردن منشأ ایرانی نفت‌های ارسالی برای خریداران خارج از این کشور از جمله چین استفاده می‌کنند. اقدامات آنها هر ساله میلیاردها دلار درآمد برای نیروهای مسلح ایران ایجاد می‌کند که برای تأمین مالی این نیروها و گروه‌های نیابتی ایران همچنین فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده آنها در سراسر جهان صرف می‌شود.

دیگر افراد و شرکت‎‌های تحریم‌شده

وزارت خزانه‌داری درباره افراد و شرکت‌هایی که در چهارچوب سیاست دولت ترامپ تحریم شدند، اضافه می‌کند:

«نفتکش تحریم‌شده‌ «ANTHEA» با پرچم کومور که در حال حاضر با نام «SIRI» شناخته می‌شود، در سواحل سنگاپور مملو از میلیون‌ها بشکه نفت خام ایران است و از سوی شرکت «سپهر انرژی» و نیروهای مسلح ایران فعالیت می‌کند. فردی ایرانی با نام «آرش لاویان» مدیریت این نفتکش را برعهده دارد. او اقداماتی را برای جعل اسناد حمل و نقل همچنین تغییر نام واقعی این نفتکش انجام داده تا تحریم بودن آن را پنهان کند.

یک تبعه هندی به نام «رایان خاویر آرانها» به‌عنوان مدیر شرکت خصوصی «Marshal Ship Management» نیز که دارای دفاتری در فیلیپین و امارات متحده عربی است، خدمه لازم برای کشتی «SIRI» همچنین چندین کشتی دیگر مرتبط با شرکت «انرژی سپهر» از جمله کشتی‌های تحریم‌شده «ELSA» و «HEBE» و «BOREAS» را تامین کرده است. خدمه استخدام‌شده از سوی این شرکت، به «سپهر انرژی» در جعل اسناد حمل و نقل و ارائه این اسناد به مقامات بندری کمک کرده‌اند.»

در ادامه بیانیه آمده: ««الیاس نیرومند توماج» از مقامات تحریم‌شده سپهر انرژی، همچنان به سازماندهی محموله‌های غیرقانونی نفت ایران از طرف این شرکت و نیروهای مسلح ایران ادامه می‌دهد. از جمله سپهر انرژی و الیاس نیرومند توماج در دسامبر ۲۰۲۴ میلادی نزدیک به دو میلیون بشکه نفت خام سنگین ایران به ارزش بیش از ۱۰۰ میلیون دلار را با کشتی «OXIS» که با پرچم کامرون حرکت می‌کند، به جمهوری خلق چین ارسال کردند. نفتکش «OXIS» متعلق به شرکت «Miletus Line Ltd» است که در کشور سیشل واقع در شرق آفریقا مستقر است.

سپهر انرژی همچنین از کشتی «GIOIOSA» که با پرچم پاناما در حرکت است، برای انتقال بیش از ۷۰۰ هزار بشکه نفت ایران به ارزش ده‌ها میلیون دلار برای تحویل به چین استفاده کرده است. در جریان ارسال این محموله‌ها، شرکت «Ocean Dolphin Ship Management Ltd» مستقر در هنگ کنگ به‌عنوان مدیر و اپراتور کشتی «GIOIOSA» و شرکت «Umbra Navi Ship Management Corp» مستقر در قزاقستان و ثبت شده در سیشل نیز به عنوان مدیر فنی کشتی «OXIS» عمل می‌کردند. برخی دیگر از کشتی‌های فعال در «ناوگان سایه» ایران برای صدور نفت عبارتند از نفتکش «CH BILLION» با پرچم پاناما، نفتکش «STAR FOREST» با پرچم هنگ کنگ.»

بیانیه سپس به شرح رابطه میان نیروهای مسلح ایران و شرکت «سپهر انرژی» می‌پردازد و می‌نویسد: «جمشید اسحقی که اکنون رئیس دفتر بودجه و امور مالی نیروهای مسلح ایران است، قبلاً به عنوان یکی از مقامات «سپهر انرژی» فعالیت می‌کرده و پیش از این نیز با سپاه پاسداران در زمینه فروش نفت خام ایران به چین فعالیت داشته است.

«سپهر انرژی» شرکت مادر چندین شرکت دیگر مستقر در ایران است که در بخش نفت فعالیت می‌کنند؛ از جمله سپهر انرژی همتا پارس، سپهر انرژی جهان‌نمای تابان و سپهر انرژی پایا گستر جهان. این شرکت‌ها نیز مانند سپهر انرژی، ارسال محموله‌های نفت ایران را به نمایندگی از نیروهای مسلح این کشور تسهیل می‌کنند. به‌عنوان مثال در ژانویه ۲۰۲۵ میلادی، سپهر انرژی جهان‌نمای تابان، ترتیبات لازم را برای ارسال نزدیک به دو میلیون بشکه نفت به چین از طریق «OXIS» انجام داد.»

بیانیه هویت مدیران شرکت‌های تابعه «سپهر انرژی» را به این شرح اعلام می‌کند:««فرشاد قاضی» مدیرعامل شرکت سپهر انرژی همتا پارس، «فربد محسنی‌اهری» به عنوان رئیس هیئت‌مدیره شرکت سپهر انرژی پایا گستر جهان و «محمدعلی ریاضی کلاهدوزمحله» به عنوان رئیس هیئت‌مدیره چند شرکت دیگر سپهر انرژی.»

وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام ‌کرد: «کلیه اموال و منافع افراد نام‌برده شده در این بیانیه، چه آنهایی که «در ایالات متحده» هستند و چه آنهایی که «در اختیار یا کنترل شهروندان ایالات متحده» هستند، مسدود می‌شوند. علاوه بر این، هر نهادی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم، به صورت انفرادی یا در مجموع، ۵۰ درصد از مالکیت آنها یا بیشتر متعلق به این افراد تحریم شده باشد، تحریم می‌شود. نقض تحریم‌های ایالات متحده نیز منجر به اعمال مجازات‌های مدنی یا کیفری برای افراد آمریکایی و خارجی خواهد شد.»

بیانیه هشدار می‌دهد: «ما جریان‌های مالی غیرقانونی تامین مالی نیروهای مسلح ایران و گروه‌های تروریستی مانند حماس و حزب‌الله را مختل خواهیم کرد. ما از همه ابزارهای در اختیارمان استفاده خواهیم کرد تا رژیم را به خاطر فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده‌اش همچنین برنامه‌اش برای سلاح‌های هسته‌ای که جهان متمدن را تهدید می‌کند، پاسخگو کنیم.»

دستور جدید ترامپ کار را از قبل سخت‌تر نمی‌کند

محمد علی خطیبی نماینده ایران در اوپک1

محمدعلی خطیبی، نماینده پیشین ایران در اوپک در گفت‌وگو با «هم‌میهن» درباره اینکه تحریم‌های جدید ترامپ چه تاثیری بر صادرات نفت ایران خواهد گذاشت، گفت: «به‌هرحال اینگونه نبوده که ما تازه تحریم را تجربه کرده باشیم، از دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ تحریم‌های شدیدی اعمال شد و بایدن نیز تحریم‌ها را برنداشت و آنها را کم نکرد، اکنون اینگونه تصور می‌شود که رئیس‌جمهور قبلی آمریکا تحریم‌های نفتی را برداشته بود و رئیس‌جمهور جدید دوباره آنها را برگردانده؛ در صورتی که اینگونه نیست و در حقیقت اتفاق خاص و جدیدی نیفتاده است.»

او افزود: «به نظر من آمریکا تا جایی که می‌توانسته تحریم‌ها را اعمال کرده و ایران نیز به‌رغم این تحریم‌ها است که صادرات نفت خود را انجام می‌دهد و فکر نمی‌کنم دستور جدید ترامپ کار را از قبل سخت‌تر کند. آمریکا حداکثر تلاش خود را برای کاهش صادرات نفت ما چه در زمان بایدن و چه در زمان ترامپ  انجام داده و تحریم‌های جدید شرایط را سخت‌تر نخواهد کرد.»

خطیبی عنوان کرد: «آمریکا از یک شبکه نفتی نام برده که چند کشور و شرکت در آن دخیل بوده‌اند، اما من فکر نمی‌کنم که دیگر کشورها در زمینه فروش نفت به ما کمک کرده باشند و ایران است که با ابتکارات و کارهایی که انجام داده نفت خود را فروخته و افزایش صادرات داشته است و این را قبول ندارم که دیگر کشورها به ما کمک کرده‌اند.فشارهای جدید آمریکا در حقیقت همان تحریم‌های قبلی است که فقط شکل آن عوض شده است و تاثیر خاصی در صادرات ما ندارد.»

او گفت: «معمولاً شرکت‌هایی که تحریم می‌شوند نیز جزو شرکت‌های واسطه‌ای و پوششی محسوب می‌شوند و بعد از مدتی تاریخ مصرف آنها به پایان می‌رسد و به‌راحتی می‌توان یک شرکت پوششی جدید ایجاد کرد؛ بنابراین با تحریم شرکت‌ها اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.» نماینده پیشین ایران در سازمان اوپک، عنوان کرد: «به‌هرحال آمریکا همیشه به دنبال فشار به ایران است و ما باید مبتکر باشیم، در این صورت است که آنها همیشه از ما عقب‌تر خواهند ماند.

اگر ما با همان سیستم موفقی که در دولت مرحوم رئیسی ایجاد شد و توانست صادرات نفت کشور را چندبرابر کند، کار کنیم، بعید است تحریم‌های آمریکا تاثیرگذار باشد و بیشتر لفاظی و روانی است. آمریکا در عمل حداکثر فشارهای خود را آورده است و ما با علم بر این و ادامه مشی سیاست‌های دولت مرحوم رئیسی باید صادرات خود را افزایش دهیم و آن روش را تغییر ندهیم، در این صورت است که می‌توانیم نفت را خارج از شبکه‌ای که آمریکا تحریم می‌کند بفروشیم.»

خطیبی در پاسخ به این پرسش که آیا اینگونه تحریم‌ها می‌تواند بر روی مذاکرات احتمالی بین ایران و آمریکا تاثیر بگذارد، گفت: «باید به این نکته توجه کنیم که مذاکرات ایران و دو کشور هیچگاه قطع نشده و اینگونه نبوده که ما میز مذاکره را ترک کرده باشیم، حتی در زمان مرحوم رئیسی نیز مذاکراتی انجام شد منتهی ممکن است شکل و محتوی آن تغییر کند. ما هیچگاه مذاکرات را ترک نکردیم و آمریکا بود که از برجام خارج شد و اگر مشکلی پیش آمده آنها مقصر هستند. ایران همیشه و در هر شرایطی آماده گفت‌وگو بوده و همیشه از مذاکرات سازنده و برابر استقبال کرده‌ایم.»

او افزود: «اکنون آنها هستند که باید تصمیم بگیرند می‌خواهند به میز مذاکره برگردند یا خیر، چون ترامپ بود که در دور اول ریاست‌جمهوری خود به زیر میز زد و حالا اوست که باید تصمیم بگیرد می‌خواهد به مذاکره برگردد یا خیر.»

استعمار نوین آمریکایی

عادل میرشاهی کارشناس اقتصاد

عادل میرشاهی کارشناس اقتصادی در گفت‌وگو با هم‌میهن گفت: در تاریخ معاصر، سلطه‌گری اقتصادی و سیاسی آمریکا در نقاط مختلف جهان همواره با پوشش شعارهای بشردوستانه و توسعه اقتصادی همراه بوده است. اما آنچه در عمل رخ داده، نسخه‌ای جدید از استعمار است که به‌جای اشغال نظامی مستقیم، از ابزارهای اقتصادی، سیاسی و رسانه‌ای برای نفوذ و کنترل بهره می‌برد. اعلام اخیر رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر تمایل برای تصاحب نوار غزه و بازسازی آن، نمونه‌ای آشکار از این سیاست‌های توسعه‌طلبانه است که با نقاب بازسازی و ایجاد اشتغال، به دنبال تحقق اهداف ژئوپلیتیکی خاصی است.

ماهیت استعماری طرح جدید آمریکا

او اظهار کرد: اعلام آمادگی دولت آمریکا برای تصاحب نوار غزه و تغییر کاربری آن از یک منطقه جنگ‌زده به «ریویرای خاورمیانه» به‌وضوح نشان می‌دهد که واشنگتن همچنان به دنبال اعمال سلطه بر مناطق استراتژیک جهان است. این سیاست را می‌توان ادامه راهبردی دانست که در دهه‌های گذشته در کشورهایی نظیر عراق و افغانستان پیاده شد. توسعه اقتصادی که آمریکا از آن سخن می‌گوید، بیشتر از آنکه در راستای منافع مردم آن منطقه باشد، در جهت تأمین منافع شرکت‌های چندملیتی، صنایع نظامی و لابی‌های اقتصادی آمریکایی است.

در حقیقت، ادعای بازسازی و توسعه‌ای که از سوی مقامات آمریکایی مطرح می‌شود، در تناقض آشکار با واقعیت‌های تاریخی است. نمونه‌های پیشین این‌گونه مداخلات نشان داده که هرگونه دخالت مستقیم آمریکا، نه‌تنها منجر به بهبود اوضاع اقتصادی نشده، بلکه سبب افزایش وابستگی به شرکت‌های غربی، گسترش فقر و بی‌ثباتی بیشتر شده است. طرح اسکان مجدد فلسطینیان در کشورهای همسایه نیز یکی دیگر از جنبه‌های سیاست‌های استعماری آمریکاست که نه‌تنها ناقض قوانین بین‌المللی است، بلکه به نوعی تلاش برای تغییر بافت جمعیتی منطقه به سود اهداف ژئوپلیتیکی محسوب می‌شود.

نقش اقتصاد در استعمار نوین

میرشاهی عنوان کرد: یکی از ابزارهای اصلی استعمار نوین آمریکا، وابسته‌سازی اقتصادی کشورهای هدف است. تجربه تاریخی نشان داده که هر زمان آمریکا وارد یک منطقه شده، ابتدا با وعده بازسازی و سرمایه‌گذاری، زیرساخت‌های اقتصادی آن کشور را در دست گرفته و سپس با اعمال سیاست‌های وابسته‌ساز، امکان استقلال اقتصادی را از آن کشور سلب کرده است.

در این راستا، سیاست‌های صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی نیز همواره در راستای تقویت این سلطه عمل کرده‌اند. این الگوی سلطه‌جویانه نشان می‌دهد که هدف اصلی از توسعه اقتصادی، وابسته‌سازی کشورها به شرکت‌های چندملیتی و سرمایه‌داری جهانی است. کشورهایی که با چنین سیاست‌هایی مواجه شده‌اند، معمولاً در نهایت با انبوهی از بدهی‌های خارجی، کاهش تولید داخلی و افزایش نرخ بیکاری دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

پیامدهای این سیاست برای منطقه و جهان

به گفته این کارشناس اقتصادی: طرح جدید آمریکا برای تصاحب نوار غزه، چالش‌های متعددی را برای منطقه و نظام بین‌الملل ایجاد خواهد کرد. نخستین این چالش‌ها افزایش تنش‌های منطقه‌ای است. هرگونه اشغال و تغییر کاربری نوار غزه، به تشدید درگیری‌ها و افزایش بی‌ثباتی در خاورمیانه منجر خواهد شد. این اقدام، احتمالاً واکنش‌های شدید کشورهای منطقه را در پی داشته و می‌تواند به تنش‌های ژئوپلیتیکی گسترده‌تر دامن بزند.

او تاکید کرد: اقدام آمریکا نقض آشکار قوانین بین‌المللی است. بر اساس مقررات بین‌المللی، هرگونه اشغال سرزمینی بدون رضایت مردم آن منطقه، نقض آشکار حاکمیت ملی است. سیاست آمریکا در این مورد، مصداق بارز استعمار نوین است که برخلاف تمامی کنوانسیون‌های بین‌المللی عمل می‌کند.

با حضور آمریکا و افزایش نفوذ شرکت‌های آمریکایی عملاً آمریکا از وضعیت غزه منتفع خواهد شد. همان‌طور که در موارد مشابه دیده شده، پروژه‌های اقتصادی که به بهانه بازسازی و توسعه ارائه می‌شوند، عملاً به نفع شرکت‌های آمریکایی تمام شده و منافع ملی کشورهای هدف را به حاشیه می‌برد. این موضوع می‌تواند اقتصاد منطقه را بیش از پیش تحت سلطه نظام سرمایه‌داری غربی قرار دهد.

لزوم مقاومت اقتصادی و توسعه بومی

میرشاهی توضیح داد: در برابر چنین سیاست‌هایی، کشورهای منطقه و جوامع مستقل باید راهکارهایی برای کاهش وابستگی اقتصادی به آمریکا و تقویت توانمندی‌های داخلی اتخاذ کنند. تشکیل پیمان‌های بین‌المللی میان متحدان ایران و فلسطین در قالب افزایش همکاری‌های اقتصادی و تجاری می‌تواند این موضوع را تا حدی مدیریت کند.

ایجاد پیمان‌های منطقه‌ای اقتصادی و تجاری می‌تواند موجب کاهش وابستگی به اقتصاد غرب و افزایش توانمندی‌های داخلی شود. ضمن اینکه مردم فلسطین بایستی همچنان نقش پررنگی در ساخت آینده غزه داشته باشند. سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های بومی به‌جای پذیرش سرمایه‌گذاری‌های مشروط خارجی می‌تواند راهکاری برای برون‌رفت از پیامدهای استعمار نوین آمریکایی در غزه باشد. ضمن اینکه استفاده از ابزارهای دیپلماسی اقتصادی برای ایجاد موازنه در روابط بین‌المللی و جلوگیری از وابستگی بیش‌ازحد به قدرت‌های بزرگ بسیار اهمیت دارد.

او افزود: استعمار نوین آمریکا، این بار با شعار بازسازی و توسعه نوار غزه، در پی تحقق اهداف ژئوپلیتیکی خاصی است که فراتر از مسئله فلسطین، به دنبال تحکیم سلطه اقتصادی و نظامی در خاورمیانه است. تجربه‌های گذشته نشان داده که ورود آمریکا به هر منطقه‌ای، به جای پیشرفت، بی‌ثباتی و وابستگی را به همراه داشته است. کشورهای منطقه باید با اتخاذ سیاست‌های هوشمندانه اقتصادی و دیپلماتیک، از وابستگی به اقتصاد غرب کاسته و بر تقویت زیرساخت‌های بومی خود تمرکز کنند تا بتوانند در برابر امواج استعمار نوین مقاومت کنند.

میرشاهی متذکر شد: این واقعیت که آمریکا به دنبال تغییر مرزهای ژئوپلیتیکی منطقه با اهداف اقتصادی و استراتژیک خود است، هشداری جدی برای همه کشورهایی است که در مسیر استقلال اقتصادی گام برمی‌دارند. خاورمیانه، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مناطق جهان از نظر منابع و موقعیت استراتژیک، بیش از هر زمان دیگری نیازمند یک راهبرد مستقل و مقاوم در برابر نفوذ اقتصادی و سیاسی قدرت‌های خارجی است.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن