پنج دقیقه به نیمه شب اروپا
در باره انتخابات آلمان و پیروزی فردریش مرتس
در آلمان جایگاه کسی چون آنگلا مرکل قرار است برسد به کسی چون فردریش مرتس. فایننشیال تایمز در تحلیلی نوشته بود: پایههای موفقیت آلمان پس از جنگ در حال فروپاشی است. بازارهای باز را حمایت گرایی ایالات متحده و سرمایه داری دولتی چین بسته نگه میدارند. تضمین امنیتی ایالات متحده برای اروپا تمام شده است، در حالی که روسیه همچنان یک تهدید فزاینده است. و بخش بزرگی در آلمان در حال از دست دادن اعتماد خود به جریان اصلی سیاست هستند، اگرچه مشارکت تخمینی ۸۴ درصدی در انتخابات اخیر این کشور، گواهی قابلتوجهی بر تعهد کلی آلمان به روند دموکراتیک است. اما دست و پنجه نرم كردن با این مشكلات عظیم برای هر دولتی امری دشوار خواهد بود. سیاست در آلمان و سایر نقاط اروپا به طور فزایندهای پراکنده و قطبی شده است. به اعتقاد تحلیلگران فایننشیال تایمز حالا که احزاب جریان اصلی روی یکدیگر آتش گشودهاند، فریدریش مرتس، صدراعظم جدید آلمان، باید نشان دهد که میتواند آشتیجو باشد، ویژگی که چندان هم در او آشکار نیست.
اما اکونومیست هم بر این باور است که آلمان هم مانند بقیه اروپا، باید به این فکر کند که چگونه بدون اینکه آمریکا در کنارش بجنگد، از خود دفاع کند. به اعتقاد این نشریه مشکل فردریش مرتس این است که کشورش را «ترمز بدهی» مهار کرده که توانایی دولت را برای کاهش کسری بودجه محدود میکند.
اکونومیست بر این باور است که در غیاب کاهش شدید هزینهها یا افزایش شدید مالیات، آلمان نمیتواند هزینههای دفاعی اضافی را که برای مقابله با تهدید روسیه متجاوز و خروج آمریکا از معاهدات بینالمللی نیاز دارد، جمعآوری کند. یک تغییر ناگهانی در قانون اساسی راهی برای خروج از این بحران میتواند باشد، اما تنها در صورتی که اقدام سریعی انجام شود.
پاتریک وینتور، سردبیر دیپلماتیک گاردین هم معتقد است که فریدریش مرتس پیروزی ائتلاف محافظهکار خود در انتخابات آلمان را با تشویق اروپا به استقلال از ایالات متحده نشان داده است، پروژهای که برای امانوئل ماکرون دلنواز خواهد بود، اما آیا مرتس میتواند اکثریتی در بوندستاگ ایجاد کند تا به اصطلاح ترمز بدهی را بردارد که افزایش هزینههای دفاعی را کندتر میکند؟
به اعتقاد تحلیلگر گاردین، یکی از احتمالات برای رهبر اتحاد (اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان / اتحادیه سوسیال مسیحی در بایرن) CDU/CSU، این است که ادعا کند کشور در شرایط اضطراری قرار دارد و تلاش کند تا قبل از انحلال بوندستاگ تغییرات را به سرانجام برساند. به اعتقاد این کارشناس اظهارات مرتس، یعنی یک ترانس آتلانتیک مادام العمر، نشان میدهد که رهبران اروپایی با چه سرعتی به این نتیجه میرسند که ریاست جمهوری دونالد ترامپ مستلزم این است که اروپا بیشتر از گذشته مسئول امنیت خود شود.
مرتس بر این باور است که در مورد اروپا تنها 5 دقیقه به نیمه شب و نابودی این قاره باقی مانده است. حالا در این میان رئیسجمهور فرانسه هم که مشکلات بیشماری با ترامپ دارد احساس میکند متحدی برای خود یافته است. موتور فرانسوی-آلمانی، که در دوران صدراعظم محتاط، اولاف شولز، خاموش شده بود، حالا شاید ناگهان روشن شود و به کار افتد.
دوران جدیدی بدون واشنگتن
جیمز آنجلوس | روزنامهنگار و نویسنده کتاب «فاجعه کامل: سفر در میان ویرانههای جدید یونان» درباره بحران بدهی در یونان
پالیتیکو
فردریش مرتس قرار است آمریکاییترین صدراعظم آلمان شود. هرگز در تاریخ هیچ رئیسی در دولت آلمان تمایل بیشتر از این به ایالات متحده نداشته است. مرتس بیش از 100 بار به ایالات متحده سفر کرده است، و رونالد ریگان رئیس جمهور سابق ایالات متحده را یکی از الگوهای خود میداند.
مرتس، که به نظر میرسد ائتلاف محافظهکارانش در انتخابات سراسری یکشنبه با 29 درصد آرا پیروز شده است، طبق پیشبینیهای رسمی اولیه، به ویژه به یکی از کنایههای ریگان علاقه دارد که بدبینی آمریکایی رهبر آلمانی به مداخله دولت را خلاصه میکند: «9 کلمه وحشتناک در زبان انگلیسی عبارتند از: «من از دولت آمدهام و اینجایم تا کمک کنم».
اما درست زمانی که مرتس در آستانه به دست گرفتن قدرت در آلمان است، آمریکای گرامی او از یک دوست ضروری به یک دشمن تبدیل شده است. مرتس و دیگر رهبران جریان اصلی اروپا به طور فزایندهای ایالات متحده را نه یک فانوس دریایی– آنگونه که ریگان دوست داشت آن را «شهر درخشان بر تپه» بنامد– بلکه به عنوان نیروی دیگری میبینند که به روسیه و چین میپیوندد تا به طور پیوسته دموکراسیهای شکنندهترشان را از بین ببرند.
مرتس در کنفرانس امنیتی مونیخ در اوایل این ماه پس از سخنرانی معاون رئیس جمهور ایالات متحده، جی.دی ونس که احزاب میانه رو اروپا- نه روسیه یا چین- را بزرگترین تهدید برای امنیت اروپا معرفی کرد، گفت: «اکنون این واقعا تغییر یک دوره است. اگر ما حالا صدای بیدارباش را نشنویم، ممکن است برای کل اتحادیه اروپا خیلی دیر باشد.»
حضور ونس در مونیخ احتمالا در تاریخ اروپا بهعنوان یک عصر تغییر ثبت میشود، درست به اندازه سخنرانی ولادیمیر پوتین در سال 2007 در همان کنفرانس، همان زمان که رئیسجمهور روسیه عملا به نظم لیبرال به رهبری ایالات متحده اعلام جنگ کرد. اکنون، این خود دولت ایالات متحده است که به این اجماع پشت میکند.
رهبران آلمان، از جمله مرتس، به ویژه در پذیرش واقعیت جدید کند بودهاند و تا همین اواخر اعلام کرده بودند که ائتلاف ترانس آتلانتیک خواهد ماند حتی علیرغم سیگنالهای واضح دولت ترامپ مبنی بر توقف کمکهای نظامی به اوکراین، زیر سوال بردن تعهد ایالات متحده برای دفاع از اروپا و تقویت نیروهای راست افراطی و دوست کرملین پایدار.
برای مرتس، که یک فراآتلانتیکگراست، به سختی میتوان بیداری خشنتر از این سراغ داشت. سوالی که شاخصه دوران تصدی او خواهد بود این است که آیا او میتواند آلمان و اروپا را در دفاع از نظم لیبرال در حال نابودی بدون ایالات متحده رهبری کند یا همانطور که مرتس در مونیخ گفته بود تقریبا دیر شده است.
ظهور و سقوط مرتس و دوباره برخاستنش
این آن چیزی نیست که مرتس لحظهای که مدتها به دنبال پیروزی خود بود، در تصورش بوده باشد.
مرتس که یک دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم در زائرلند، منطقهای روستایی و کوهستانی در آلمان غربی به دنیا آمد، به گفته خودش، دانش آموزی نه چندان جذاب و سیگاری و مشروب خوری بود که مشکلات انضباطی بسیار داشت. با وجود آن رگه شورشی، او تحت تأثیر فرهنگ عمیقا محافظه کارانه منطقه قرار گرفت و در دوران دبیرستان به اتحادیه دموکرات مسیحی راست میانه پیوست. مرتس پس از گذراندن دوره کوتاهی در ارتش، به دانشگاه بن، پایتخت آلمان غربی رفت و در آنجا حقوق خواند.
مرتس در سال 1989، سال فروپاشی دیوار برلین، عضو محافظهکار پارلمان اروپا شد. پنج سال بعد او به پارلمان آلمان راه یافت و در آنجا با ولفگانگ شوبله، مدافع سرسخت اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان CDU و مدافع ادغام اجباری اتحادیه اروپا، رابطه نزدیکی برقرار کرد. تحت سرپرستی شوبله، مرتس به قد و قامت کنونی رسید و بدل به گزینهای محتمل برای کاندیدای صدراعظم محسوب شد.
با این حال، ظهور او در سال 2002 به پایان رسید، چون در جنگ قدرت با آنگلا مرکل، میانهروتر، شکست خورد.
مرتس که هیچ نقشی برای خود در اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان CDU تحت رهبری مرکل ندید، به نیمکتنشینی رضایت داد و در بحبوحه بحران مالی جهانی در سال 2008 پیامی در بازارهای آزاد منتشر کرد با عنوان «جرات برای سرمایهداری بیشتر». یک سال بعد او بوندستاگ را ترک کرد و به عنوان وکیل شرکتی مشغول به کار شد و در عین حال سکان هدایت آتلانتیک-بروکه، لابی حامی روابط بین اقیانوس اطلس را نیز در دست گرفت.
در حالی که با آتلانتیک-بروک، مرتس به دنبال توافق تجاری اتحادیه اروپا-ایالات متحده بود، یعنی همان همکاریهای تجارت و سرمایه گذاری ترانس آتلانتیک یا TTIP و ارتباطات نزدیکتر با ایالات متحده و شبکهسازی با سیاستمداران آمریکایی و رهبران شرکتها را در دستور کار قرار داد. او به زندگی نامه نویس خودش ولکر رسینگ میگوید که یکی از مکانهای مورد علاقه او در ایالات متحده، کتابخانه ریاست جمهوری رونالد ریگان در سیمی ولی، کالیفرنیا است، همان جایی که رئیس جمهور سابق در آنجا دفن شده است.
به گفته رسینگ، زندگینامهنویس، مرتس بیش از یک دهه در بخش خصوصی، در مجموعهای از هیات مدیرههای شرکتی حضور داشت، از جمله یک دوره چهار ساله با مدیر داراییهای ایالات متحده، بلک راک، او این دوره را به عنوان یکی از شادترین دورههای زندگی خود به حساب میآورد. مرتس میگوید این بار تجربیات ارزشمندی را در خارج از سیاست به او ارائه کرد، اما منتقدان او را متهم میکنند که صرفا از ارتباطات سیاسی خود برای لابی کردن منافع قدرتمند استفاده میکند و در این فرآیند خود را به یک میلیونر تبدیل میکند.
وقتی که مرکل در سال 2018 از رهبری اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان CDU کنارهگیری کرد، مرتس فرصتی برای بازگشت به سیاست دید. مرتس معتقد بود که مرکزگرایی مرکل و سیاستهای سخاوتمندانه پناهندگان، جناح راست اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان CDU را رهاتر کرد و باعث ظهور حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD) شده است. مرتس تلاش کرد تا بخش بزرگی از میراث مرکل را از بین ببرد و هدفش این بود که اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان CDU را به شدت به سمت راست بکشاند. این حزب که پس از گذشت 16 سال از عمر مرکل و شکست سال 2021 در انتخابات به حزب سوسیال دموکراتِ (SPD) اولاف شولتز، به دنبال این بود طرحی نو دراندازد، مرتس را در اوایل سال 2022 در سومین تلاش خود برای این سمت به عنوان رئیس انتخاب کرد. مرتس پس از رای گیری در حالی که اشکهایش را پاک میکرد، گفت: «من عمیقا متاثر شدم.»
ریسکپذیر یا پوپولیست؟
اگرچه مرتس و محافظهکارانش در انتخابات روز یکشنبه پیروز شدند، اما نظرسنجیها نشان میدهد که او در میان مردم محبوبیت خاصی ندارد.
در کشوری که عمیقا نسبت به صنعت مالی بدبین است، ثروت و زمان مرتس در بلک راک، شرکت سرمایه گذاری آمریکایی، اغلب با شک و تردید نگریسته میشود. و اهمیتی ندارد که مرتس به طور معمول با هواپیمای دو موتوره خود که خودش با آن پرواز میکند، در سراسر کشور پرواز میکند و با گرفتن گواهینامه خلبانی در 50 سالگی به رویای همیشگی خود جامه عمل میپوشاند.
گونتر اوتینگر، سیاستمدار ارشد سابق CDU و کمیسر اروپایی، اواخر سال گذشته به پالیتیکو گفت: «فریدریش مرتس واقعاً خیلی محبوب نیست، اما مورد احترام است.»
با این حال، مرتس بهویژه زمانی که صحبت از مهاجرت به میان میآید، همچنان به دلیل تندخویی، حساس و مستعد جنجالهای پوپولیستی بودن، شهرت دارد. مدافعان او میگویند که او صرفا فردی ریسکپذیر است، ویژگیای که از سالهای حضورش در بخش خصوصی فرا گرفت و کسی است که از بحثهای تند زبانی ابایی ندارد.
مرتس کمی قبل از انتخابات یکی از بزرگترین قمارهای زندگی خود را انجام داد. مرتس پس از یک سری حملات پرمخاطب که در ماههای قبل از رایگیری به پناهجویان داشت، به این نتیجه رسید که محافظهکارانش به طور پیوسته در نظرسنجیها کاهش مییابند در حالی که آلترناتیو برای آلمان AfD رشد میکرد. در ماه ژانویه، پس از اینکه یک مرد افغان با چاقو به گروهی از کودکان پیش دبستانی در پارکی در بایرن حمله کرد و یک کودک و مردی را که سعی داشت از کودکان محافظت کند، کشت، مرتس تصمیم گرفت که زمان تغییری شدید فرا رسیده است.
در اقدامی تابوشکنانه که «دیوار آتش» آلمان پس از جنگ را در طرف راست افراطی تضعیف کرد، او و محافظهکارانش با حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD) همسو شدند تا از طریق پارلمان اقدامات سختگیرانهای را برای مهاجرت انجام دهند، از جمله این اقدامات، پیشنهادی برای رد پناهجویان در مرز بود.
در واکنش به پذیرش حمایت مرتس از حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD)، دهها هزار تظاهرکننده خشمگین در شهرهای سراسر کشور حضور یافتند. اولاف شولتس که حزب سوسیال دموکرات آلمان SPD چپ میانهی او در انتخابات روز یکشنبه سوم شد، گفت: «دیگر نمیتوان به مرتس اعتماد کرد». رابرت هابک، نامزد صدراعظم حزب سبزها، این اقدام مرتس را «رد صلاحیت» برای دفتر صدراعظم خواند.
اما این رای دهندگان بودند که به طور گسترده از سیاستهای مهاجرتی سخت او حمایت میکردند، مرتس را به قدرت رساندند.
ماوراءآتلانتیک افسون شده
محافظهکاران آلمانی مدتها امیدوار بودند که سیاستهای مرزی سخت، پیشینه تجاری و آشنایی با ایالات متحده، مرتس را برای دونالد ترامپ محبوب کند.
توماس سیلبرهورن، قانونگذار محافظه کار متخصص در روابط ترانس آتلانتیک میگوید: «مرتس یکی از آلمانیهایی است که بهترین ارتباطات را در ایالات متحده دارد. از این نظر، من بسیار مطمئن هستم. او روش کار را هم میداند. و به این طرز فکر عادت کرده است که شما باید صریح صحبت کنید.»
مرتس قول داده است که با ترامپ معاملاتی انجام دهد. او ماه گذشته در مصاحبهای گفت که آلمان میتواند با خرید جنگندههای F-35 آمریکایی و افزایش هزینههای دفاعی خود را محبوب قلب ترامپ کند و آلمان را باز هم در رتبههای بالاتر هدف هزینهای 2 درصد از تولید ناخالص داخلی ناتو برای امور نظامی قرار دهد. علیرغم علاقه رئیس جمهور ایالات متحده به تعرفهها، مرتس تلاش کرده تا پیمان تجارت و سرمایه گذاری ترانس آتلانتیک TTIP را که در دوره اول دولت ترامپ شکست خورد، دوباره روی میز مذاکرات قرار دهد. با این حال، تا همین اواخر، رویکرد مرتس برای رویارویی با دولت ترامپ عمدتا انکار بزرگی چالشی بود که پیشروست.
درست یک روز قبل از سخنرانی ونس در کنفرانس امنیتی مونیخ MSC، آتلانتیک-بروک، گروه لابی ترانس آتلانتیک که مرتس قبلا رهبری آن را بر عهده داشت، یکی از مقالات او را در مورد روابط بین اقیانوس اطلس منتشر کرد. مرتس نوشته بود: «اتحاد ما با آمریکا برای امنیت، آزادی و رفاه اروپا از اهمیت بالایی برخوردار بوده، هست و خواهد بود» و ادامه داد که با ترامپ، روابط ترانس آتلانتیک دوباره تغییر خواهد کرد و با این حال ما به اشتراک گذاری ارزشها، منافع و وعده مشترک حفاظت در داخل ناتو ادامه خواهیم داد.
چند روز بعد، لحن مرتس به شدت تغییر کرد زیرا او در مورد گسست فراآتلانتیک هشدار داد.
او پس از سخنرانی ونس در یادداشتی خطاب به هوادارانش نوشت: «اختلافات بین ایالات متحده و اروپا کیفیت کاملا جدیدی به خود میگیرد. اکنون دیگر «فقط» دفاع نیست. اکنون این اختلاف در مورد درک اساسی ما از دموکراسی و یک جامعه باز هم هست.» مرتس این لحظه را با تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین در سال 2022 مقایسه کرد، همان زمانی که به قول خودش، «ما از رویاهای خود بیدار شدیم و باید یاد میگرفتیم که بفهمیم دنیای ما دیگر آن چیزی نیست که باید باشد.»
بعد که ترامپ چند روز بعد، اوکراین و نه کرملین را مقصر شروع جنگ دانست و سپس ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین را «دیکتاتور» خواند، رهبران آلمان و اروپا بیشتر هم نگران شدند.
به دنبال اظهارات ترامپ، مرتس در تجمعی در ایالت هسن به حامیان خود هشدار داد که «رفتار خودکامه در راس حکومت» در ایالات متحده شاید برای مدت طولانی ادامه داشته باشد. وی افزود: «پاسخ ما فقط میتواند این باشد که بالاخره باید انعطافپذیر بود و توان دفاع و ایستادن روی پای خود را در اروپا داشت».
مرتس روز بعد در مصاحبهای هشدار داد که اروپا باید آماده ترامپی باشد که قصد پایان دادن به حمایت از ناتو را دارد و به یک تغییر استراتژیک بزرگ اشاره کرد و گفت آلمان باید در مورد امکان «اشتراک هستهای یا حداقل امنیت هستهای» با قدرتهای هستهای اروپایی، بریتانیا و فرانسه، مذاکره کند. محافظه کاران آلمانی قبلا به دلیل درخواست پاریس برای ایجاد «خود مختاری استراتژیک» اروپا، از حفظ روابط قوی با ایالات متحده حمایت کرده بودند.
تغییر لحن مرتس نشان داد که او اکنون چقدر از دولت ترامپ عصبانی است. سوال این است که آیا صدراعظم جدید آلمان موفق خواهد شد اتحادیه اروپا را- که خود با ظهور احزاب راست افراطی دوست روسیه دست به گریبان است- در مسیری به طور کلی جدید قرار دهد؟
مرتس تمایل خود را برای ترسیم یک مسیر جدید ابراز کرده است، اما راه رو به جلو همچنان مبهم است. مرتس در سخنرانی در هسن گفت: «در این اروپا، آلمان باید نقش رهبری را ایفا کند. ما باید این مسئولیت را بپذیریم. من مصمم به انجام این کار هستم.»
منبع: هفته نامه صدا