طبیعت، قربانی خاموش جنگ‌ها

جنگ‌ها همیشه ویرانی به‌همراه دارند؛ معمولاً تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها و آسیب به شهرها را ارزیابی می‌کنند، اما کمتر به آسیب واردشده به طبیعت توجه می‌شود. وقتی گلوله‌ها و بمب‌ها به زمین می‌خورند، جنگل‌ها می‌سوزند، آب‌ها آلوده می‌شوند و اکوسیستم‌ها از‌ بین می‌روند. این آسیب‌ها گاهی به‌سرعت رخ نمی‌دهند؛ بلکه به‌مرور زمان زندگی گیاهان، حیوانات و سلامت درازمدت مردم را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.

به گزارش «انرژی امروز» از روزنامه پیام ما، سوال مهم این است: آیا قوانین جهانی توانسته‌اند از طبیعت در جنگ محافظت کنند؟ این گزارش به بررسی قانون‌ها، چالش‌های اجرای آنها و راهکارهای پیش‌ رو می‌پردازد.

نمونه‌های مهم تخریب
تاریخ معاصر پر است از نمونه‌هایی که نشان می‌دهد جنگ چگونه محیط‌زیست را به نابودی می‌کشاند و پیامدهای طولانی‌مدتی بر زندگی انسان‌ها و حیوانات برجای می‌گذارد. در جنگ ویتنام، ارتش آمریکا برای کاهش پوشش جنگلی و محروم‌کردن نیروهای ویتنام شمالی از پناهگاه‌ها، میلیون‌ها لیتر ماده شیمیایی موسوم به «عامل نارنجی» را بر جنگل‌ها و مزارع این کشور پاشید. این سموم باعث نابودی گسترده گیاهان، مرگ هزاران حیوان و آلودگی خاک و آب شد. اثرات آن تا امروز باقی مانده است و نسل‌های زیادی از انسان‌ها و حیوانات از مشکلات شدید سلامتی، نقص‌های مادرزادی و بیماری‌های مزمن رنج می‌برند.
در جنگ خلیج‌فارس در سال ۱۹۹۱، نیروهای عراقی صدها چاه نفت را به آتش کشیدند که این آتش‌سوزی‌ها باعث انتشار میلیون‌ها تن دود و آلاینده به هوا و آلودگی شدید خاک و آب منطقه شد. این حادثه آسیب‌های گسترده‌ای به طبیعت منطقه وارد کرد و سلامت انسان‌ها را نیز به‌شدت تحت‌تأثیر قرار داد.
جنگ داخلی سوریه که از سال ۲۰۱۱ آغاز شد، زیرساخت‌های حیاتی آب، کشاورزی و محیط‌زیستی را به‌شدت نابود کرد. بمباران سدها و آلودگی منابع آب باعث شد میلیون‌ها نفر در معرض بحران شدید آب و ناامنی غذایی قرار گیرند. وضعیت سوریه نمونه‌ای بارز از تأثیرات بلندمدت و پیچیده جنگ بر طبیعت و انسان است.
در یمن نیز جنگ شدید زیرساخت‌های کشاورزی و منابع‌طبیعی این کشور را تخریب کرده است. استفاده از سلاح‌های ممنوعه و بمباران مناطق کشاورزی باعث نابودی زمین‌های زراعی و کاهش دسترسی به منابع آب شده است؛ وضعیتی که سلامت و معیشت مردم را برای سال‌ها تهدید می‌کند.
در جنگ بوسنی و هرزگوین، مناطق جنگلی وسیعی سوخت و رودخانه‌ها به‌شدت آلوده شدند. تخریب محیط‌زیست در این جنگ باعث کاهش تنوع‌زیستی و مشکلات گسترده برای ساکنان مناطق آسیب‌دیده شد.
جنگ‌های اخیر در جمهوری دموکراتیک کنگو نیز به تخریب گسترده جنگل‌های بارانی منجر شده است؛ جنگل‌هایی که از مهمترین منابع اکسیژن جهان و زیستگاه گونه‌های نادر است. قاچاق سلاح و درگیری‌های مسلحانه باعث شده است حفاظت از این اکوسیستم‌های حیاتی به‌شدت آسیب ببیند.

قوانین و واقعیت‌ها؛ چالش حفاظت در میدان جنگ
سال ۱۳۵۶ شمسی (۱۹۷۷ میلادی) کنوانسیون ژنو بندهایی برای حفاظت محیط‌زیست در جنگ تصویب کرد. این معاهده می‌گوید استفاده از روش‌ها و سلاح‌هایی که به محیط‌زیست آسیب «گسترده، طولانی‌مدت و شدید» وارد می‌کند، ممنوع است. همچنین تأکید می‌کند محیط طبیعی باید حفظ شود.
اما در عمل این مقررات با مشکلات جدی مواجه‌اند. از یک‌سو، تعابیر مبهم مانند «شدید» و «طولانی‌مدت» اجرای قانون را با مشکل مواجه کرده است و از سوی دیگر، نهادهای نظارتی برای تضمین اجرای این قوانین وجود ندارد. کشورها بیشتر توصیه‌ها را رعایت می‌کنند تا قوانین الزام‌آور را.
همچنین، توافقنامه‌ای پس از جنگ ویتنام تدوین شد که استفاده از تغییرات عمدی و مخرب محیطی مانند باران مصنوعی یا خشکسالی ساختگی را ممنوع می‌کرد. اما این توافقنامه تنها روی کاغذ باقی مانده و تأثیر عملی چندانی نداشته است.
در میدان جنگ زیرساخت‌های حیاتی مثل آب و کشاورزی هدف قرار گرفته‌اند. این آسیب‌ها اثرات بلندمدت و به‌شکلی آرام بر زندگی و محیط می‌گذارند که گاهی به آن «خشونت آرام» می‌گویند.

نگاه نو؛ حقوق طبیعت فراتر از انسان
امروزه بسیاری از حقوقدانان و فعالان محیط‌زیست معتقدند باید از نگاه سنتی انسان‌محور به زیست‌محور حرکت کنیم. این دیدگاه می‌گوید طبیعت به‌جز بستر زندگی انسان، خودش نیز اهمیت مستقل دارد و موجودی باارزش و دارای حقوق ذاتی است.
بدون این تغییر نگرش، حفاظت محیط‌زیست همواره در اولویت‌های پایین‌تری قرار خواهد گرفت و قربانی منافع کوتاه‌مدت و سیاسی می‌شود. اعطای حقوق مستقل به طبیعت، راهی است برای بهبود قوانین و افزایش مسئولیت‌پذیری کشورها در جنگ‌ها.

راه‌های نجات طبیعت در جنگ
برای اینکه طبیعت قربانی جنگ‌ها نشود، باید چند اقدام مهم انجام شود. ابتدا باید حساسیت عمومی نسبت به آسیب‌های محیطی افزایش یابد؛ انتشار گزارش‌های تخصصی و اطلاع‌رسانی مؤثر، افکار عمومی و تصمیم‌گیرندگان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.
دوم، تصویب قوانین بین‌المللی جامع و الزام‌آور ضروری است. این قوانین باید تمام مراحل جنگ از قبل شروع تا بعد از پایان آن را در بر گیرند.
سوم، ایجاد نهادهای مستقل برای نظارت بر اجرای این قوانین و پیگیری جرایم محیط‌زیستی ضروری است تا قدرت بازدارندگی افزایش یابد.
در گام چهارم نیز لازم است حقوق طبیعت به رسمیت شناخته شود تا رودخانه‌ها، جنگل‌ها و حیوانات به‌عنوان ذی‌نفعان مستقل در نظام حقوقی دیده شوند.
و درنهایت، رسانه‌ها و نهادهای آموزشی باید در فرهنگسازی و آموزش نقش فعال داشته باشند تا اهمیت حفاظت محیط‌زیست در جنگ‌ها به‌خوبی درک شود.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن