آیا شیطان در جزئیات زنگزور است؟

درباره کریدوری با ۱۰۰ میلیارد دلار جریان تجاری سالانه

جهان جهان کریدورهاست. پیشتر هم بوده، آن زمان که «جاده ابریشم» شرق و غرب اوراسیا را به
هم پیوند می‌داد. جاده‌ای که قلب تپنده آن در ایران بود. حالا ایران در شمال و جنوب و غرب و شرق
در محاصره کریدورهاست. کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا یا کریدور آی‌مِک ( IMEC ) که از
هند آغاز می‌شود و با عبور از امارات، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و یونان به اروپا می‌رسد.
کریدوری در غرب ایران، بندر فاو عراق را به ترکیه و از آنجا به اروپا وصل می‌کند. کریدور
«ترانس افغان» که کشورهای ازبکستان، افغانستان، پاکستان و قزاقستان را به هم وصل می‌کند. کریدور
«لاجورد» پاکستان و افغانستان را به ترکمنستان متصل می‌کند و حالا کریدور زنگزور؛ که جمهوری
آذربایجان را از طریق خاک ارمنستان به نخجوان و سپس به ترکیه متصل می‌کند. به واقع ایران در
محاصره کریدورهای زمینی و دریایی قرار گرفته است. هیچ کدام از این کریدورها از ایران عبور
نمی‌کند، مناقشه‌برانگیزند و این آخری که رسما چشم تمامی ایرانی‌ها را به سمت همسایه شمالی‌مان
دوخت، چون گویا برای ایران نان و آب ندارند که هیچ، خطرناک هم هستند. مخصوصا همین زنگزور.
همه چیز از جنگ آذربایجان و ارمنستان شروع شد.
هرچند در ظاهر جنگ بین آذربایجان و ارمنستان در سال 2020 به اتمام رسیده، اما هیچ معاهده
صلحی بین دو کشور برقرار نبود تا اینکه در روز جمعه گذشته دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، با
رهبران آذربایجان و ارمنستان دیدار کرد تا بیانیه صلح مشترکی را با هدف پایان دادن به نزدیک به
چهار دهه درگیری بین دو کشور شوروی سابق امضا کنند.
این توافق که ترامپ از آن به عنوان «توافق صلح» یاد می‌کند، شامل پیمانی است که به ایالات
متحده حق انحصاری توسعه یک مسیر ترانزیتی از طریق یک بخش کوهستانی از خاک ارمنستان بین
آذربایجان، معروف به کریدور زنگزور، را می‌دهد. تحلیلگران سیاسی بر این باورند که تأمین امنیت

این مسیر توسط آمریکا، شکست قابل توجهی برای روسیه و ایران در قفقاز جنوبی به همراه دارد، اینجا
منطقه‌ای‌ست که در چهارراه جریان‌های تجارت و انرژی قرار دارد و هر دو کشور مدت‌هاست که به
دنبال تسلط بر آن هستند. این مسیر به نام ترامپ نامگذاری خواهد شد و دولت آمریکا آن را «مسیر
ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» یا به اختصار TRIPP می‌نامد.
روسیه تا مدت‌ها به دنبال مذاکره برای یک توافق صلح دائمی در منطقه بود و ولادیمیر پوتین، رئیس
جمهور روسیه، در سال ۲۰۲۰ آتش‌بسی را در این منطقه برقرار کرد اما پس از شروع جنگ در
اوکراین نفوذ پوتین بر این درگیری رو به کاهش گذاشت. در سال ۲۰۲۳، نیروهای نظامی روسیه مستقر
در منطقه نتوانستند مانع از تصرف منطقه ناگورنو-قره‌باغ توسط آذربایجان شوند و حدود ۱۰۰۰۰۰
ارمنی مجبور به فرار از خانه‌های خود شدند.
از آن زمان، ارمنستان و آذربایجان هنوز بر سر محل مرز بین خود به توافق نرسیده‌اند. حالا الهام
علی‌اف و نیکول پاشینیان نامه‌ای مشترک امضا کردند که رسما از سازمان امنیت و همکاری اروپا
می‌خواهد گروه مینسک را که در سال ۱۹۹۴ برای حل مناقشه ناگورنو-قره‌باغ تشکیل شده بود، منحل
کند. این گروه به ریاست روسیه، فرانسه و ایالات متحده تشکیل شده بود.
این توافق به تعداد انگشت‌شمار توافقات صلح و اقتصادی، مثل توافق صلح بین جمهوری دموکراتیک
کنگو و رواندا و توافق تجاری که درگیری بین کامبوج و تایلند و احتمالا آتش‌بس بین هند و پاکستان
اضافه می‌شود که امسال توسط ترامپ منعقد شده است. اما جنگ‌های غزه و اوکراین همچنان حل نشده
باقی مانده است.
کاخ سفید اعلام کرده که «توافق بین آذربایجان و ارمنستان به ایالات متحده حق توسعه انحصاری یک
مسیر ترانزیتی در سراسر جنوب ارمنستان را می‌دهد که هدف آن تقویت همکاری در زمینه انرژی،
فناوری و اقتصاد است. آنچه این توافق برای مشاغل آمریکایی و برای منابع انرژی در سراسر اروپا
انجام خواهد داد، بسیار قدرتمند خواهد بود. بازندگان چین، روسیه و ایران هستند. و برندگان، غرب.»

دقیقا چه اتفاقی افتاده است؟

توافقی که بین سه کشور آذربایجان، ارمنستان و ایالات متحده امضا شده به مدت 99 سال به آمریکا
حق توسعه کریدور زنگزور را می‌دهد، که به «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» تغییر نام
داده است، اقدامی که می‌تواند از نظر استراتژیک و اقتصادی تأثیر قابل توجهی بر قفقاز جنوبی داشته
باشد.
ایالات متحده: واشنگتن از طریق حقوق انحصاری توسعه کریدور، جای پای استراتژیک خود را
برای ۹۹ سال در قفقاز جنوبی محکم می‌کند. این اقدام، نفوذ ایالات متحده را بر مسیرهای تجاری شرق-
غرب تقویت می‌کند، قدرت منطقه‌ای مسکو و تهران را تضعیف کرده و از آنکارا، متحد ناتو، حمایت
می‌کند. این توافق صلح، سبد تجاری منطقه‌ای ایالات متحده را از طریق پروژه‌های انرژی و حمل و
نقل تقویت می‌کند و واشنگتن را به عنوان داور در اختلافات پساشوروی قرار می‌دهد.
ارمنستان: پاشینیان این توافق را به عنوان تضمین امنیت و ثبات پس از سه دهه درگیری می‌بیند. این
توافق، نشان‌دهنده تغییر استراتژیک به سمت غرب است که با از دست دادن اعتماد به تضمین‌های
امنیتی روسیه تقویت می‌شود. با این حال، این توافق می‌تواند با اعطای کنترل بر برخی از
سرزمین‌های ارمنستان به ایالات متحده، حاکمیت این کشور را به خطر بیندازد و خطر آسیب رساندن به
روابط با ایران، شریک تجاری کلیدی و همسایه جنوبی، را هم به همراه دارد. در داخل ارمنستان،
پاشینیان به دلیل از دست دادن قره باغ کوهستانی، زندانی کردن رهبران و اعضای مخالف و تشدید
کنترل‌های داخلی، با چالش‌های سیاسی روبرو است. این توافق به دلیل نادیده گرفتن آینده اسرای جنگی
ارمنی در آذربایجان و حق بازگشت ارمنی‌ها به سرزمین مادری خود در قره باغ کوهستانی، با انتقاد
اعضای جامعه ارمنی و چهره‌های مخالف در ایروان روبرو شده است. این توافق، میراث او را پیش از
انتخابات ۲۰۲۶ شکل خواهد داد، چون اگر دولت آینده ارمنستان از این توافق خارج شود، با هزینه‌های
سیاسی و نظامی بالایی روبرو خواهد شد.
آذربایجان: باکو این توافق را به صورت یک پیروزی کامل به تصویر می‌کشد، چرا که تصرفات
ارضی‌اش به رسمیت شناخته شده و ارمنستان را مجبور به پذیرش توافق قطعی کرده است که به راحتی
نمی‌تواند از آن خارج شود. کریدور زنگزور یا مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی، جایگاه
آذربایجان را در تجارت منطقه‌ای و اتحاد سیاسی آن با ترکیه تقویت می‌کند. آذربایجان می‌تواند از این
توافق برای اعمال فشار بر ارمنستان برای ایجاد تغییرات قانون اساسی استفاده کند و نقض احتمالی پیمان

را به عنوان توجیهی برای مداخله نظامی بیشتر ذکر کند. و در حالی که هنوز بر مسیر استراتژیک خود
کنترل دارد، از کمک‌های لجستیکی ترکیه سود می‌برد.
روسیه: مسکو پس از این توافق صلح و رویارویی اخیر با آذربایجان با چالش‌های قابل توجهی در
قفقاز جنوبی روبه‌رو است. با وجود این، اهرم روسیه همچنان پابرجاست، که ناشی از پایگاه نظامی آن
در گیومری، دومین شهر پرجمعیت جمهوری ارمنستان، کنترل مرز با ترکیه و ایران، جریان‌های
تجاری، و نفوذ بر سیاست و رسانه‌های ارمنستان است. روسیه می‌تواند با ایران برای جلوگیری از
پیشرفت کریدور همکاری کند و همچنان قادر به ایجاد اختلال در منطقه است.
ایران: تهران با این کریدور به عنوان یک تهدید ژئوپلیتیکی که می‌تواند موقعیت آن را در قفقاز
تضعیف کند، دسترسی تجاری آن را به شمال مسدود کند و مشوق احساسات جدایی‌طلبانه در داخل
مرزهایش باشد مخالف است. مقامات ایرانی هشدار دادند که هرگونه تغییر در مرزهای منطقه‌ای با
«پاسخی سخت» مواجه خواهد شد و دخالت خارجی را محکوم کردند. ایران برای مقابله با دستاوردهای
ایالات متحده و ترکیه، می‌تواند حضور نظامی خود را در مجاورت رودخانه ارس افزایش دهد، روابط
دوجانبه با ارمنستان را تقویت کند و اقدامات خود را با روسیه هماهنگ کند.

تغییر شکل منطقه جنگی هم‌مرز با روسیه، ایران و ترکیه
نیوزویک در گزارشی در خصوص توافق بین آذربایجان، ارمنستان و روسیه می‌نویسد: این توافق
هم برای ترامپ و هم برای منطقه، یک فرصت است. اولسیا وارتانیان، متخصص درگیری‌ها و امنیت
در قفقاز جنوبی، به نیوزویک می‌گوید: «ترامپ ممکن است قصد داشته باشد این ابتکار را به نامزدی
جایزه نوبل خود اضافه کند یا صرفا قصد خود را برای برقراری صلح در جهان نشان دهد، اما فراتر از
انگیزه‌های شخصی، برای منطقه، این توافق واقعا بزرگ و مهم است. این گام رو به جلو، حتی بدون
امضای نهایی توافق‌نامه صلح، باید شانس ثبات و عدم جنگ در منطقه را برای مدت طولانی‌تری
افزایش دهد.
از نظر نیوزویک ترامپ تلاش خود برای به رسمیت شناخته شدن بین‌المللی در قبال ابتکارات
صلح‌آمیزش را پنهان نکرده است. در این تلاش‌ها، او پیشرفت ملموسی در تضمین توافقاتی در مورد

درگیری‌ها بین صربستان و کوزوو، جمهوری دموکراتیک کنگو و رواندا، کامبوج و تایلند و هند و
پاکستان داشته است، اگرچه میزان نقش کاخ سفید در بحران جنوب آسیا که در ماه مه فوران کرد،
همچنان مورد اختلاف است.
علی محمدوف، محقق دانشگاه جورج میسون، هم به محاسبات واضح مداخله دیپلماتیک ترامپ در
قفقاز جنوبی اشاره دارد. ممدوف به نیوزویک گفته: ایده مشارکت ایالات متحده در کریدور زنگزور در
چارچوب روند وسیع‌تری از دیپلماسی مبتنی بر معامله و منفعت قرار می‌گیرد که ترامپ در مناطق
دیگر به آن تمایل داشته است. برای ترامپ، حمایت از چنین پروژه‌ای به او اجازه می‌دهد تا یک سود
ملموس و مبتنی بر زیرساخت به دست آورد و آن را به عنوان یک موفقیت دیپلماتیک شخصی مشابه
توافقات ابراهیم معرفی کند. از نظر ممدوف ارمنستان و آذربایجان هم از مزایایی بهره‌مند خواهند شد.
به باور این تحلیلگر، اول، این توافق یک موازنه در برابر گزینه‌های تحت حمایت روسیه یا ایران
ایجاد می‌کند و به هر دو کشور اجازه می‌دهد تا مشارکت‌های خود را متنوع کنند. دوم، اگر توافق به
درستی تدوین شود، چنین کریدوری را می‌توان نه تنها به عنوان یک پیوند منطقه‌ای، بلکه بخشی از
یک دستور کار اتصال گسترده‌تر، اتصال قفقاز جنوبی به مسیرهای تجارت جهانی از طریق کریدور
میانی، در نظر گرفت.
شیطان در جزئیات است
اما جاشوا کوچرا، تحلیلگر ارشد گروه بحران بین‌المللی، تلاش‌های ترامپ در قفقاز جنوبی را به
سایر کمپین‌های دیپلماتیک او مرتبط دانسته و می‌گوید واضح است که دولت ترامپ پس از آنکه
اوکراین و غزه کندتر از آنچه خودش امیدوار بود پیش رفت، به دنبال یک پیروزی آسان در صلح‌سازی
بوده باشد. اما او خاطرنشان کرد که هنوز تردیدهایی در مورد اجرای توافق ارمنستان و آذربایجان، از
جمله اجرای مسیری که مرکز جنجال در منطقه بوده است، وجود دارد.
کوچرا معتقد است: «عنصر پیشگام بالقوه، توافق‌نامه حمل و نقل، TRIPP، است و جزئیات مهم
زیادی وجود دارد که ما هنوز نمی‌دانیم چه هستند. در اصل، آذربایجان نوعی مسیر حمل و نقل بین
سرزمین اصلی آذربایجان و منطقه خودمختار نخجوان را می‌خواهد که ارمنستان نتواند در آن دخالت

کند، و ارمنستان نیز استدلال کرده است که همین مسیر را از طریق نخجوان می‌خواهد، که سریع‌ترین
راه برای دسترسی بین شمال و جنوب ارمنستان خواهد بود.»
تیگران گریگوریان، مدیر مرکز منطقه‌ای دموکراسی و امنیت در ارمنستان، هم موفقیت ترامپ در
پشت میز نشاندن نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان، و الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان، در
کاخ سفید را یک پیروزی سریع در سیاست خارجی می‌داند. و او نیز تأکید دارد که جزئیات پیشنهاد
مورد حمایت ایالات متحده با توجه به خواسته‌های هر دو طرف، بسیار مهمتر هستند.
گریگوریان به نیوزویک می‌گوید: «آذربایجان اصرار بر عبور بدون مانع محموله‌ها و مسافران
خود به منطقه خودمختار نخجوان داشته و عملا خواستار عدم کنترل ارمنستان بر این مسیر بوده است.
ارمنستان، در حالی که پذیرای ایده برقراری مجدد ارتباطات است، اصرار دارد که چنین مسیری باید
تحت تمامیت ارضی، حاکمیت و صلاحیت کامل خود عمل کند و از اصل عمل متقابل پیروی کند. یعنی
اگر به آذربایجان اجازه داده شود از طریق خاک ارمنستان تحت یک رژیم ساده به نخجوان متصل شود،
همین قوانین باید در مورد ارمنستان هم اعمال شود که از بخش نخجوان همین راه‌آهن برای دسترسی به
مناطق شمالی خود استفاده می‌کند.»
تأثیر این توافق به هر شکلی که در نهایت آشکار شود، احتمالا فراتر از دو ملت خواهد بود و
پیامدهایی برای سه قدرت هم‌مرز در قفقاز جنوبی، روسیه، ایران و ترکیه، خواهد داشت. محمدوف
می‌گوید: «هر یک از این قدرت‌های منطقه‌ای، قفقاز جنوبی را بخشی از محیط استراتژیک خود
می‌دانند، بنابراین هرگونه تعامل ایالات متحده به‌ویژه تحت ابتکار عمل ترامپ با دقت بررسی خواهد
شد.
نیوزویک می‌نویسد: مسکو و تهران منافع دیگری در منطقه دارند که در برگیرنده کریدور حمل و
نقل بین‌المللی شمال-جنوب است؛ یک مسیر ریلی در جهت مقابله با تحریم‌ها که از هند به روسیه ایجاد
می‌شود. «پل ترامپ» پتانسیل ایجاد اختلال در این طرح را هم دارد. اکنون که ایالات متحده آماده ایفای
نقش بیشتر در این منطقه‌ آشفته است، کوچرا خاطرنشان می‌کند که «ایران و روسیه البته هر دو نسبت
به هرگونه حضور ایالات متحده در منطقه، به ویژه در مورد مسائل امنیتی، محتاط هستند و در این
مورد، مسیری که ما در مورد آن صحبت می‌کنیم مستقیماً از مرز ایران می‌گذرد و هرگونه حضور

آمریکایی در آنجا را به ویژه حساس می‌کند. از سوی دیگر، ترکیه مشتاق است که از طریق ارمنستان و
آذربایجان، ارتباطات حمل و نقل بهتری به سمت شرق داشته باشد.»
گریگوریان بر این باور است که «ترکیه تنها یکی از سه بازیگر اصلی منطقه‌ای است که احتمالا از
پیشنهاد ایالات متحده استقبال می‌کند و ساخت زیرساخت‌ها برای اتصال شهر شرقی قارص به استان
نخجوان آذربایجان را آغاز کرده است. از سوی دیگر ایران احتمالا با هر اقدامی که تهدید به قطع این
ارتباط کند، مخالفت خواهد کرد.
گریگوریان می‌گوید: «از آنجا که این مسیر در امتداد مرز ایران و ارمنستان قرار دارد، تهران
هرگونه تضعیف حاکمیت ارمنستان بر آن را تهدیدی مستقیم برای مرزهای شمالی خود و نیز برای
کریدور حمل و نقل شمال-جنوب می‌داند که ایران را از طریق خاک ارمنستان به اروپا متصل
می‌کند.» از سویی روابط رو به رشد بین آذربایجان و اسرائیل که تهران را به روابط بهتر با باکو سوق
داده است، به طور بالقوه برای ایران نگران کننده است.
به گفته گریگوریان: «و با توجه به جایگاه رو به افول روسیه در منطقه‌ای که زمانی بر آن تسلط
داشت، این موضوع برای روسیه حتی حساس‌تر است. هرگونه موفقیت ایالات متحده در به دست گرفتن
این ابتکار عمل، ضربه بزرگی به جایگاه روسیه در منطقه خواهد بود.» و وارتانیان نیز معتقد است
«روسیه مطمئناً بازنده این داستان است زیرا امیدوار بود که این جاده تحت کنترل خودش باقی بماند.» او
می‌گوید: «این اقدام آمریکا به ارمنستان و آذربایجان کمک می‌کند تا به ثبات و صلح بیشتری دست یابند
و از دست دادن اهرم روسیه در قفقاز جنوبی را بیش از پیش تثبیت می‌کند، روندی که مدتی پیش آغاز
شد و با فروپاشی قره باغ کوهستانی در بحبوحه حمله روسیه به اوکراین تقویت شد. خب، این بهایی است
که روسیه باید بپردازد.»

برچسب ها
مشاهده بیشتر

فاطمه لطفی

• فوق لیسانس مهندسی محیط زیست • خبرنگار تخصصی انرژی • مترجم کتابهای عطش بزرگ، تصفیه پسابهای صنعتی، تصفیه آب، استفاده مجدد از آبهای صنعتی، فرایندها و عملیات واحد در تصفیه آب و ساز و کار توسعه پاک

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن