صلح بیمعنای نوبل
درباره جنجالها بر سر اعطای جایزه صلح نوبل

امسال کمیته نوبل تصمیم گرفت جایزه صلح نوبل سال ۲۰۲۵ را به ماریا کورینا ماچادو اهدا کند. کمیته نوبل میگوید این جایزه به خاطر تلاشهای خستگیناپذیر او در ترویج حقوق دموکراتیک مردم ونزوئلا و مبارزهاش برای دستیابی به گذار عادلانه و مسالمتآمیز از دیکتاتوری به دموکراسی است.
به گزارش «انرژی امروز» از هفته نامه صدا، در بیانیه این کمیته آمده که جایزه صلح نوبل سال ۲۰۲۵ به یک قهرمان شجاع و متعهد صلح تعلق میگیرد، به زنی که شعله دموکراسی را در میان تاریکی فزاینده روشن نگه میدارد. به اعتقاد کمیته نوبل، ماریا کورینا ماچادو، به عنوان رهبر جنبش دموکراسی در ونزوئلا، یکی از خارقالعادهترین نمونههای شجاعت غیرنظامی در آمریکای لاتین در دوران اخیر است. و ماچادو به عنوان بنیانگذار سوماته، سازمانی که به توسعه دموکراتیک اختصاص دارد، بیش از ۲۰ سال پیش از انتخابات آزاد و عادلانه حمایت کرد. ماچادو معتقد است که «در انتخابات برگههای رأی جای گلوله مینشیند». ماچادو از آن زمان در مناصب سیاسی و در خدمت خود به سازمانها، از استقلال قضایی، حقوق بشر و نمایندگی مردمی حمایت کرده است. او سالها برای آزادی مردم ونزوئلا تلاش کرده است.
اما ماجرا زمانی جالب میشود که میشنویم ماچادو جایزه خود را به دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، تقدیم کرده است. او در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «من این جایزه را به مردم رنجکشیده ونزوئلا و به رئیس جمهور ترامپ به خاطر حمایت قاطعش از آرمان ما تقدیم میکنم!» این اقدام ماچادو کمتر از سه ساعت پس از آن انجام شد که استیون چونگ، مدیر ارتباطات کاخ سفید، ادعا کرد که کمیته نوبل با بیاعتنایی به ترامپ، «ثابت کرد که سیاست را بر صلح ترجیح میدهد.» پس از این تعارفات، ترامپ با ماچادو تماس گرفت تا دریافت جایزه صلح نوبل را به او تبریک بگوید.
ترامپ سالهاست که میگوید شایسته دریافت این جایزه است. او پیشتر آشکارا از دریافت این جایزه توسط باراک اوباما، رئیس جمهور سابق ایالات متحده در سال ۲۰۰۹ انتقاد کرده است. ترامپ امسال بعد از اعلام برنده جایزه صلح نوبل گفت: «آنها این جایزه را به اوباما دادند، چون مطلقا هیچ کاری جز نابودی کشورمان انجام نداده بودند». در ماههای اخیر، ترامپ بارها گفته است که به هفت جنگ پایان داده است ادعایی که بسیاری از تحلیلگران به دیده تردید به آن نگاه میکنند.
پس از آنکه اسرائیل و حماس در این هفته با مرحله اول طرح صلح بین خود موافقت کردند، ترامپ ادعا کرد: این هشتمین جنگی بود که من تمامش کردم.
چند چهره سیاسی و متحد ترامپ از نامزدی او برای این جایزه حمایت کرده بودند. اما یورگن واتنه فریدنس، رئیس کمیته نوبل گفته بود هیات او به برنامههای رسانهها و «هزاران هزار نامه» در هر سال عادت دارد. فریدینس ادامه داد: این کمیته در اتاقی پر از تصاویر همه برندگان جایزه نوبل تشکیل شده است و آن اتاق مملو از شجاعت و صداقت است. ما فقط تصمیم خود را بر اساس کار و اراده آلفرد نوبل میگیریم.
یک جایزه سفارشی
جایزه صلح نوبل، از سال 1901 تاکنون اهدا میشود. واجد شرایط بودن برای دریافت این جایزه دشوار است، اما نامزد شدن برای آن دشوار نیست. گاه فهرست نامزدها حتی به بیش از ۳۰۰ نفر هم میرسد، بعد از این 300 نفر ۲۰ یا ۳۰ نامزد باقی میمانند. این فهرستها برای عموم منتشر نمیشوند و به مدت ۵۰ سال مخفی نگه داشته میشوند. بعدها که فهرست نامزدها منتشر شد احتمالا دیدن برخی اسامی بسیار عجیب خواهد بود.
مثلا بنیتو موسولینی را میتوان نام برد. دیکتاتور فاشیست ایتالیایی در سال ۱۹۳۵ نامزد این جایزه شده بود، همان سالی که به اتیوپی حمله کرد! و در حالی نامزد جایزه صلح نوبل شده بود که سه چهارم کل مشاغل ایتالیایی را تحت کنترل دولت قرار داده بود. گویا موسولینی توسط دو فرد مختلف نامزد شد. یکی از توصیهنامهها از یک استاد آلمانی حقوق و دیگری از یک استاد فرانسوی بود. این نامهها معمولا در بایگانی موسسه نوبل نگهداری میشوند، هرچند این دو نامه خاص مفقود شدهاند. در نتیجه، دلیل این نامزدی هرگز به طور واقعی مشخص نشد. طبق اسناد تاریخی در آن سال در کمیته نوبل بر سر اعطای جایزه اختلاف نظر شدیدی وجود داشت. در نهایت این جایزه به کارل فون اوسیتزکی، آلمانی رسید که رهبری مبارزه علیه تجدید تسلیحات آلمان را بر عهده داشت.
عجیبتر از موسولینی برای نامزدی صلح نوبل، آدولف هیتلر بود! هیتلر در سال 1939 توسط ایجیسی برانت، عضو پارلمان سوئد نامزد شده بود. به آنچه پیشوا نمایندگی میکرد اعتقاد داشت. این نامزدی، اعتراضی بود به نامزدی نخست وزیر بریتانیا، نویل چمبرلین، در آن سال. چمبرلین را چندین نفر به دلیل نقشش در توافق مونیخ نامزد کرده بودند. برانت میخواست به نقصهای سیاست خارجی آن زمان و این واقعیت که توافق مونیخ به آلمان اجازه میداد بخشهایی از چکسلواکی را تصرف کند، اشاره کند. اگرچه استدلال پشت این نامزدی ممکن است برای برانت منطقی بوده باشد، اما مورد استقبال اکثر مردم قرار نگرفت. برانت نامزدی هیتلر را پس گرفت، اما این نام برای همیشه بخشی از سوابق نوبل خواهد بود. در حالی که هیتلر هیچ شانسی برای دریافت جایزه صلح نوبل نداشت، به دلیل وقوع جنگ جهانی دوم، این جایزه در آن سال اهدا نشد.
با این سابقه پس شاید عجیب نباشد که بشنویم روزگاری بوده که شخصی چون جوزف استالین، دیکتاتور خونخوار شوروی سابق، هم نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شده بود. گفته میشود استالین دو بار، در سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۴۸، نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شد، اما هرگز آن را دریافت نکرد. نامزدی اول در سال ۱۹۴۵ درست پس از جنگ و توسط هالودان کوهت ارسال شد. کوهت وزیر امور خارجه سابق نروژ و مورخی بود که استالین را به همراه هفت نامزد دیگر در فهرست خود قرار داده بود. دانستن دلیل دقیق این نامزدی غیرممکن است، اما اعتقاد بر این است که انگیزههای سیاسی داشته است.
به هر حال گفته میشود استالین به دلیل نقشش در پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم نامزد دریافت این جایزه بود درحالی که مرگ میلیونها نفر در داخل مرزهای خود شوروی رخ میداد. وقتی نامه نامزدی استالین نوشته شد، نروژ سالها بود متحد اتحاد جماهیر شوروی به حساب میآمد و ارتش سرخ بخشی از این کشور را از اشغال آلمان آزاد کرده بود. کشورهای متفقین به دلیل اقدامات شوروی در طول جنگ، در واقع تصویر مثبتی از استالین در رسانههای جمعی داشتند. کوهت احتمالا استالین را به عنوان یکی از معماران پیروزی متفقین دیده باشد و بر این اساس او را نامزد کرده باشد. با این حال استالین برنده جایزه نشد زیرا به جای آن به کوردل هال اهدا شد.
در سال ۱۹۴۸ باز هم برخی او را به عنوان شخصی معرفی کردند که لیاقت دریافت جایزه صلح نوبل را دارد، اینبار دلای این نامزدی چندان مشخص نبود، هرچند چه دلیلی به غیر از مسائل سیاسی میتواند وجود داشته باشد. دومین نامزدی برای استالین توسط پروفسور چکسلواکیایی، ولادیسلاو ریگر، ارسال شده بود. در این مدت، سهم اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم همچنان با علاقه به یاد آورده میشد و در باره آن بحث میشد. افزایش قدرت شوروی در کشورهای اروپای شرقی مانند چکسلواکی نیز باعث شد که احترام شایستهای به رهبر شوروی، استالین، گذاشته شود.
شاید این دلیل نامزدی استالین بوده باشد، اما منجر به دریافت جایزه توسط استالین نشد. برای دومین بار، استالین رد شد، اما جایزه در آن سال اصلا اهدا نشد. دلیل این امر اندکی عجیب بود، درست مثل خود جایزه نوبل! کمبود نامزدهای مناسب زنده دلیل بود که برای عدم اعطای صلح نوبل بیان شده بود و نیز ادای احترامی به گاندی که اخیرا ترور شده بود.
دولتمردان و رهبران دیگری هم بودهاند که نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شدند اما جایزه به آنها اهدا نشد. از جمله این افراد میتوان اشاره کرد به:
چکسلواکی: توماس جی. ماساریک، ادوارد بنز،
بریتانیا: نویل چمبرلین، آنتونی ادن، کلمنت اتلی، رمزی مکدونالد، وینستون چرچیل
ایالات متحده آمریکا: روسای جمهور ویلیام هاوارد تافت، وارن جی. هاردینگ، هربرت هوور، فرانکلین دی. روزولت، هری اس. ترومن و دوایت دی. آیزنهاور؛ وزرای امور خارجه چارلز هیوز، جان فاستر دالس
فرانسه: پیر مندس فرنس
آلمان غربی: کنراد آدناور
آرژانتین: خوان و اوا پرون
هند: مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو
فنلاند: یوهو کوستی پاسیکیوی
حتی پادشاهان هم نامزد صلح نوبل شدهاند از جمله: تزار نیکولای دوم (۱۹۰۱)، شاهزاده کارل سوئد (۱۹۱۹)، شاه آلبرت اول بلژیک (۱۹۲۲)، امپراتور هایله سلاسی اتیوپی (۱۹۳۸)، شاه پاول اول یونان (۱۹۵۰)، پرنسس ویلهلمینا هلند (۱۹۵۱). در مقابل جایزه صلح نوبل ۱۹۹۴ به یاسر عرفات، شیمون پرز و اسحاق رابین اعطا شد.
البته اینها تنها بخشی از نامزدها و دریافتکنندگان عجیب جایزه صلح نوبل بودهاند. شاید جنجالیترین جایزه صلح نوبل مربوط باشد به سال ۱۹۷۳. در این سال دو عضو کمیته نوبل نروژ در اعتراض به این انتخاب کمیته استعفا دادند، نیویورک تایمز از آن به عنوان «جایزه جنگ نوبل» یاد کرد و تام لهرر اظهار داشت که «طنز سیاسی دیگر منسوخ شده است».
جایزه صلح نوبل ۱۹۷۳ به طور مشترک به هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه ایالات متحده، و لِه دوکتو، نماینده دفتر سیاسی حزب کارگر ویتنام رسید «به خاطر مذاکره مشترک برای آتشبس در ویتنام در سال ۱۹۷۳». دوکتو آنقدر فراست داشت که از پذیرش جایزه خودداری کرد و کیسینجر به صورت غیابی آن را پذیرفت زیرا نمیخواست هدف انتقادات معترضان ضد جنگ در این مراسم قرار گیرد. کیسینجر بعدها سعی کرد جایزه را پس بدهد، اما کمیته پیشنهاد او را رد کرد.
جنجالها بر سر نقش کیسینجر بود در سازماندهی بمباران مخفی کامبوج و نیز مشارکت او در برنامهریزی یا کمک به رویدادهایی که مغایر با اصول جایزه صلح تلقی میشدند، مانند عملیات کندور، جنگ آزادیبخش بنگلادش و تنها یک ماه قبل از آن، کودتای شیلی در سال ۱۹۷۳. علاوه بر اینکه در زمان اعطای جایزه سال 1973، جنگ هنوز در ویتنام ادامه داشت. دیپلمات آمریکایی به نام جورج بال گفته بود: «نروژیها باید حس شوخطبعی داشته باشند.» ارنست کونئو، وکیل، روزنامهنگار، نویسنده و رابط اطلاعاتی آمریکایی، تصمیم اعطای جایزه به کیسینجر و دوکتو چنین تعبیر کرد که این جایزه «فقط میتواند به این معنی باشد که نخستوزیر نویل چمبرلین و صدراعظم آدولف هیتلر در سال 1938 به طرز بیرحمانهای برای دریافت یک جایزه نادیده گرفته شدند.»
روزنامه نروژی Arbeiderbladet نوشت: «کمیته نوبل نروژ خود را بیآبرو کرده است.» چندین استاد هاروارد در نامهای مشترک به پارلمان نروژ نوشتند که اعطای جایزه به کیسینجر و دوکتو «بیش از آن چیزی است که یک فرد با حس عدالت عادی میتواند تحمل کند» و برای دومین بار در تاریخ، اعضای کمیته نوبل نروژ در نتیجه این تصمیم استعفا دادند؛ اولین بار در سال ۱۹۳۵ در واکنش به اهدای جایزه به کارل فون اوسیتزکی بود.
موضع خود کیسینجر اما از همه جالبتر بود: کیسینجیر باور داشت نامزدی دوکتو توهینی آشکار به خودش بود. از او نقل شده که به آناتولی دوبرینین، سفیر شوروی، گفته است: «من فکر میکنم مثل گروچو مارکس باشد که گفته بود: «هر باشگاهی که او را بپذیرد، او نمیخواهد به آن بپیوندد». من میگویم هر چیزی که دوکتو واجد شرایط آن باشد، حتما مشکلی دارد»!
کیسینجر نیمی از جایزه اختصاص داده شده برای سال ۱۹۷۳، تقریبا ۶۵۰۰۰ دلار (معادل ۴۶۰۰۰۰ دلار در سال ۲۰۲۴) را دریافت کرد، و از آن برای ایجاد یک صندوق بورسیه به نام والدینش برای فرزندان نظامیان کشته یا مفقود آمریکایی استفاده کرد.
جنجال صلح نوبل مختص کیسینجر نبود. نوبل گرفتن یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین هم دیگر مورد جنجالی این جایزه است. در سال ۱۹۹۴، یاسر عرفات به همراه اسحاق رابین و شیمون پرز، به خاطر تلاشهایشان در زمینه توافق اسلو، که بخش جداییناپذیری از روند صلح بین فلسطین و اسرائیل بود، این جایزه را به طور مشترک دریافت کردند.
مورد جنجالی دیگر، ابیاحمد علی، نخستوزیر اتیوپیست. او در سال 2019 برنده جایزه صلح نوبل شد برای حل مناقشه با اریتره. اما واقعیت این بود که ابیاحمد در داخل اتیوپی جنگی را با اقلیت تیگرای آغاز کرده بود که گفته میشد 4.5 میلیون نفر را به قحطی کشاند.
انتقادات از جایزه نوبل
انتقادات از ماچادو، برنده امسال جایزه صلح نوبل، بسیار است. اگر خلاصه بگوییم منتقدان میگویند که ماچادو از اسرائیل و بمباران غزه توسط این کشور حمایت کرده و نیز خواستار مداخله خارجی برای سرنگونی دولت کشورش شده است. این امر با روح جایزه و عنوانی که بر پایه صلح است در تضاد است.
داستان از این قرار است که پس از اعطای جایزه صلح نوبل ۲۰۲۵ به ماریا کورینا ماچادو ونزوئلایی جنجالی به پا شده است. ماچادو چهرهای کلیدی در جنبش طرفدار دموکراسی ونزوئلاست که در سالهای اخیر به عنوان نمادی قدرتمند از شجاعت غیرنظامی ظاهر شده است.
در عرض چند ساعت پس از این اعلام، کاخ سفید به دلیل آنچه «ترجیح سیاست بر صلح» میخواند از کمیته نوبل انتقاد کرد. همین امر باعث شد ماچادو جایزه نوبل خود را به ترامپ تقدیم و رضایت رئیس جمهور آمریکا را جلب کند.
چرا ماچادو جایزه نوبل را دریافت کرد؟
کمیته جایزه نوبل، ماچادو را به عنوان «قهرمان صلح» میشناسد که در ونزوئلا شعله دموکراسی را در میان تاریکی روشن نگه داشته است. یورگن واتنه فریدنس، رئیس کمیته نوبل، او را «چهره کلیدی و متحدکننده در اپوزیسیون سیاسی» در ونزوئلایی خواند که زمانی دچار تفرقه بود.
کمیته نوبل میگوید که این برنده جایزه صلح نشان داده است که ابزارهای دموکراسی، ابزارهای صلح نیز هستند و ماچادو را به خاطر تجسم امید به آیندهای متفاوت، آیندهای که در آن حقوق اساسی شهروندان محافظت میشود و صدای آنها شنیده میشود، ستود.
فریدنس در اعلامیه خود گفته: «در یک سال گذشته، ماچادو مجبور به زندگی مخفیانه شده است. با وجود تهدیدات جدی علیه جانش، او در کشور مانده است، انتخابی که الهامبخش میلیونها نفر بوده است. وقتی اقتدارگرایان قدرت را به دست میگیرند، بسیار مهم است که مدافعان شجاع آزادی که برمیخیزند و مقاومت میکنند را به رسمیت بشناسیم.»
اما چرا سیل انتقادات علیه ماچادو جاری شده؟
منتقدان، پستهای قدیمیتر ماچادو را در شبکههای اجتماعی به خاطر میآوردند که در آنها از اسرائیل و حزب لیکود بنیامین نتانیاهو حمایت کرده و این پستها را نشانی از طرفداری از «نسلکشی» در غزه میدانند. ماچادو پس از حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، با اسرائیل ابراز همبستگی کرده بود، ولی حمایت آشکاری از کشتار فلسطینیها نداشته است. اما پستهای او در طول این سالها تایید میکند که او متحد نتانیاهو است. از جمله مواردی که توسط منتقدانش به باد انتقاد گرفته شده جایی است که گفته بود: «مبارزه ونزوئلا، مبارزه اسرائیل است.» دو سال بعد، او اسرائیل را «متحد واقعی آزادی» نامید. ماچادو حتی قول داده بود که در صورت به قدرت رسیدن، سفارت ونزوئلا را از تلآویو به اورشلیم منتقل کند.
بیورنار موکسنس، نماینده مجلس نروژ، خاطرنشان کرده که ماچادو در سال ۲۰۲۰ یک سند همکاری با حزب لیکود اسرائیل امضا کرده است. او گفته که حزب لیکود مسئول «نسلکشی غزه» است و بنابراین این جایزه با هدف نوبل همسو نیست.
شورای روابط آمریکایی-اسلامی، که سازمان حقوق مدنی مسلمانان مستقر در ایالات متحده است، «تصمیم غیرمنطقی» برای اعطای این افتخار برتر به ماچادو را محکوم کرد. این سازمان در یک پست طولانی آنلاین اعلام کرد که کمیته نوبل باید در تصمیم خود تجدیدنظر کند زیرا این تصمیم به اعتبار آن لطمه میزند. به اعتقاد این سازمان، کمیته جایزه صلح نوبل باید از فردی تقدیر کند که با پیگیری شجاعانه عدالت برای همه مردم ثبات اخلاقی نشان داده است، کسی مانند یکی از دانشجویان، روزنامهنگاران، فعالان و متخصصان پزشکی که شغل و حتی جان خود را برای مخالفت با جنایت زمان ما، یعنی نسلکشی در غزه به خطر انداختهاند.
این تنها دلیل انتقاد از اعطای جایزه به ماچادو نیست. او خواستار دخالت خارجی است در امور ونزوئلا. ماچادو به دلیل درخواست مداخله خارجی در کارزار خود علیه رژیم نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا، با واکنشهای منفی روبرو شده است. در سال ۲۰۱۸، او نامهای نوشته بود و در آن از اسرائیل و آرژانتین برای تغییر رژیم در کشورش درخواست حمایت کرده بود. او نسخهای از این نامه را به صورت آنلاین به اشتراک گذاشته بود و گفته بود: «امروز، نامهای به رئیس جمهور آرژانتین، و نخست وزیر اسرائیل، میفرستم تا از آنها بخواهم که قدرت و نفوذ خود را برای پیشبرد برچیدن رژیم جنایتکار ونزوئلا، که ارتباط نزدیکی با قاچاق مواد مخدر و تروریسم دارد، به کار گیرند.»




