مصر و امارات به جمع ۱۰ کشور برتر جهانی جاذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی راه یافتهاند

سرمایهگذاریهای فرامرزی در اواخر قرن نوزدهم، صنعت جهانی نفت را شکل داد، زیرا پول و دانش از ایالات متحده و اروپا به باکو (آذربایجان امروزی) و سوماترا (اندونزی امروزی) سرازیر شد و پس از آن رشد سرمایهگذاری در سراسر جهان در قرن بیستم آغاز شد. به همین منوال سرمایهگذاریهای خارجی، اقتصادهای غنی از مواد معدنی را هم شکل دادند.
به گزارش «انرژی امروز» از روزنامه هم میهن، به عنوان مثال موقعیت شیلی بهعنوان صادرکننده پیشرو مس در جهان در بخش بزرگی از ۱۴۰ سال گذشته تسریع شد؛ آن هم به وسیله شرکتهای چندملیتی که معادن روباز وسیعی را توسعه داده و تخصص زمینشناسی، مهندسی و عملیاتی را به این کشور منتقل میکردند.
پس از جنگ جهانی دوم، سرمایهگذاری مستقیم خارجی نقش مهمی در تحریک تولید جهانی ایفا کرد. صنعت نیمههادی کره جنوبی در دهه 1970با سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهویژه از شرکتهای چندملیتی آمریکایی و ژاپنی آغاز شد. سرمایهگذاری مستقیم خارجی به ظهور چین برای تبدیل شدن به یک قدرت تولیدی پیشرو دامن زد، زیرا شرکتهای چندملیتی کارخانههایی در این کشور ساختند، دانش و فناوری لازم را به چین انتقال دادند و اکوسیستمهای نیروی کار و تامینکننده را پرورش دادند.
بر اساس گزارشی که ابتدای سال جاری میلادی توسط صندوق بینالمللی پول منتشر شده بود سرمایهگذاری مستقیم خارجی در تمام دنیا به رکورد ۴۱ تریلیون دلار افزایش یافت. بر اساس این گزارش هند، مکزیک، برزیل و برخی دیگر از اقتصادهای نوظهور بزرگ در این زمینه رشد بالایی را ثبت کردند، درحالیکه ایالات متحده همچنان بهعنوان مقصد برتر سرمایهگذاری مستقیم، پیشتازی خود را حفظ کرده است. گزارشهای دیگری هم توسط نهادهای اقتصادی دیگر در این خصوص منتشر شده است.
یکی از جدیدترین این نوع گزارشها، گزارش شرکت مشاوره «مکینزی اند کامپنی» است که در ماه سپتامبر منتشر شد. کنفرانس توسعه و تجارت ملل متحد، آنکتاد هم در گزارش اخیر خود اعداد و ارقام جالبی از میزان سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی ارائه کرده است. یکی از گزارشهای جدید در این حوزه مربوط میشود به گزارش سازمان توسعه و همکاری اقتصادی OECD.
در این گزارش نگاهی داریم به این ارقام و رتبههای کشورهای مختلف دنیا را در جذب سرمایهگذاری خارجی بررسی خواهیم کرد.
دادههای جریانهای سرمایهگذاری مستقیم خارجی معمولاً با تأخیر گزارش میشوند از این رو و با توجه به نزدیک شدن به پایان سال جاری میلادی، دادههایی که در این گزارش بررسی میشوند تقریباً بهطور کامل مربوط به اعداد و ارقام سال 2024 هستند و ارقام سال 2025 فعلاً بهصورت کامل در دسترس عموم نیستند. اما اگر به شکل خلاصه به این گزارشها نگاهی داشته باشیم به عنوان مثال آنچه که از گزارش آنکتاد دستگیرمان میشود این است که:
1- ایالات متحده با اختلاف زیاد، همچنان برترین جاذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی است. از دلایل این امر میتوان به این موارد اشاره کرد: اندازه بازار، نوآوری و پروژههای بزرگ در حال انجام.
2- سنگاپور و هنگکنگ در ردههای بالای جهانی جایگاه محکمی دارند که نشاندهنده نقش آنها به عنوان قطبهای سرمایهگذاری و شرکتی در آسیا است.
3- چین با وجود کاهش جریانهای ورودی، همچنان در میان دریافتکنندگان برتر سرمایه خارجی باقی مانده است، درحالیکه لوکزامبورگ به دلیل پویایی شرکتهای هلدینگ آن جایگاه برجستهای دارد.
4- کانادا، برزیل و استرالیا جاذب سرمایهگذاری در منابع متنوعی هستند؛ از جمله انرژیهای تجدیدپذیر و تولید پیشرفته.
5- مصر و امارات متحده عربی به جمع ده کشور برتر جهانی جاذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی راه یافتهاند که منعکسکننده موج گسترده جذب سرمایه در خاورمیانه و شمال آفریقا و معاملات بزرگ و تحولآفرین است.
6- حرکت سرمایهگذاریهای گرینفیلد در آسیا و خاورمیانه همچنان قوی است؛ دُبی برای چهارمین سال متوالی رتبه اول جهانی را در پروژههای سرمایهگذاری مستقیم خارجی گرینفیلد کسب کرده است. لازم به توضیح است که سرمایهگذاری گرینفیلد (Greenfield Investment) نوعی سرمایهگذاری مستقیم خارجی است که در آن شرکت مادر، کسبوکار جدیدی را از صفر در یک کشور خارجی راهاندازی میکند.
پیش از بررسی گزارشها بهتر است تعریفی از مفهوم سرمایهگذاری مستقیم خارجی داشته باشیم. سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) عبارت است از سرمایهگذاری یک شرکت یا شخص حقیقی در کشوری دیگر جهت تجارت یا تولید. به عبارت دیگر سرمایهگذاری مستقیم خارجی به معنی داشتن سهم مالکیت در یک شرکت یا پروژه در کشوری دیگر است که توسط یک سرمایهگذار، شرکت یا دولت از کشور دیگری انجام میشود.
این نوع سرمایهگذاری معمولاً برای گسترش فعالیتهای سرمایهگذار در منطقهای جدید و از طریق خرید کامل یا جزئی یک کسبوکار انجام میشود. سرمایهگذاری مستقیم خارجی با خرید سهام یک شرکت خارجی فرق دارد، چون این نوع سرمایهگذاری نفوذ مدیریتی و حضور فعال در شرکت هدف را به ارمغان میآورد. این نوع سرمایهگذاری یکی از عناصر مهم در همگرایی اقتصادی جهانی است، چراکه روابط پایدار و بلندمدتی میان کشورها ایجاد میکند.
همسویی ژئوپلیتیک جاذبان سرمایهگذاری خارجی
روندهای سیاسی و اقتصادی جهان نشان میدهند از سال 2017، هندسه تجارت جهانی به سمت شرکایی تغییر یافته که از منظر ژئوپلیتیکی به هم نزدیکتر هستند. به باور کارشناسان شرکت مشاوره مکنزی، این روند با توجه به تعرفههای جدید، نگرانیهای امنیتی و سیاستهای صنعتی داخلی و قدرتمندتر، احتمالاً تسریع خواهد شد و سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی را به سمت کشورهای با سیاستهای جهانی همسو خواهد کشاند.
تحلیل مکنزی از حدود 200 هزار پروژه سرمایهگذاری مستقیم خارجی اعلامشده از سال ۲۰۱۵ تا مه ۲۰۲۵ نشان میدهد که ژئوپلیتیک نقش فزایندهای در تجارت جهانی ایفا کرده و از این پس هم ایفا خواهد کرد. بر این اساس در حالی که سرمایهگذاری مستقیم خارجی هنوز هم فواصل جغرافیایی وسیعی را پوشش میدهد، اما میانگین فاصله ژئوپلیتیکی اعلام سرمایهگذاری مستقیم خارجی در پروژههای جدید از سال ۲۰۱۷ به این سو حدود دو برابر سریعتر از فاصله ژئوپلیتیکی تجارت کاهش یافته است.
مفهوم چنین تغییر و تحولاتی برای اقتصادهای دنیا چیست؟ یک مثال ساده برای تشریح این روند را میتوان در صنعت باتری دید. پروژههای اعلامشده در این صنعت میتوانند ظرفیت تولید باتری در خارج از چین را به بیش از چهار برابر برسانند، ظرفیت مراکز داده جهانی که هوش مصنوعی را تقویت میکنند به تقریباً دو برابر رسانند و ایالات متحده را به حلقه کشورهایی بکشانند که بزرگترین تولیدکنندگان نیمههادیهای پیشرفته هستند.
این تنها یک نمونه از چگونگی شکلگیری صنایع آیندهساز است توسط سرمایهگذاری مستقیم خارجی و در عین حال بازسازی روابط اقتصادی فرامرزی. و کدام صنایع مهم هستند؟ جریانهای سرمایهگذاری مستقیم خارجی اعلامشده به صورت رو به رشدی صنایعی را هدف قرار دادهاند که اقتصاد جهانی را شکل و به آن قدرت میدهند. بنا به تعریف اکثر اقتصاددانان، صنایع شکلدهنده آینده یا صنایع آیندهساز در گروه مراکز دادهای هوش مصنوعی (AI)، تاسیسات ساخت نیمههادی (fabs)، تاسیسات تولید خودروهای برقی (EV) و باتری و طیف وسیعی از سایر تولیدات پیشرفته از داروسازی گرفته تا رباتها قرار میگیرند.
و اگر نگاهی به آمار داشته باشیم صنایع نفت، مس و نیمههادیها پیشتاز جذب سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی بودهاند. بر اساس گزارش مکنزی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) این صنایع و بسیاری از صنایع جهانی دیگر را ایجاد و متحول کرده است.
به بیانی دیگر صنایع آیندهساز، بخشهای پیشرفته و دانشمحور تولید و خدمات هستند. بسیاری از این صنایع اخیراً اعلانهای سرمایهگذاری مستقیم خارجی در حوزههای گرینفیلد را دریافت کردهاند که به سرعت در حال افزایش است.
بر این اساس اقتصاددانان از ۱۸ عرصه آیندهساز خبر میدهند که میتوانند تا سال ۲۰۴۰ تا یکسوم از کل رشد تولید ناخالص داخلی دنیا را از آن خود کنند. از جمله این عرصهها میتوان به مواردی اشاره کرد چون: تجارت الکترونیک، وسایل نقلیه الکتریکی و نیمههادیها؛ بخشهای مشتقشده از صنایع نرمافزار و خدمات هوش مصنوعی و حوزههای جدید نوظهور مانند فضا. مشخصه غالب این عرصهها رشد و پویایی بیش از حد و نیز جذب سرمایهگذاریهای بسیار هنگفت است.
بخشهای تولیدی پیشرفته مانند نیمهرساناها و باتریها، دریافتکنندگان اصلی سرمایهگذاری مستقیم خارجی هستند، درحالیکه تبلیغات دیجیتال، فضای ابری و استریمینگ از ورود جریان سرمایه به سمت ارتباطات و نرمافزار سود میبرند. شرکتهای پیشرو در این بخشها معمولاً در مقیاس جهانی فعالیت دارند.
اما صنعت آیندهساز دیگری هم وجود دارد که به طرز عجیبی تاکنون سرمایهگذاری مستقیم خارجی محدودی دریافت کرده است: حوزه رباتیک. اگرچه این صنعت به عنوان یک صنعت متحولکننده برای سیستمهای تولید آینده در نظر گرفته میشود اما تاکنون چندان برای سرمایهگذاران جالب توجه نبوده است. به طور سنتی شرکتهای بزرگ رباتیک مستقر در چین، آلمان، ژاپن و ایالات متحده سرمایهگذاریهای خود را در داخل کشور متمرکز کردهاند. اما انتظار میرود تقاضای جهانی رو به رشد تغییر این الگو را آغاز کند.
اخیراً افزایش تولید منطقهای در شرکتهای اروپایی برای پاسخگویی به تقاضای رو به رشد برای رباتهای صنعتی مجهز به هوش مصنوعی و رباتهای مشارکتی مجهز به بینایی، یادگیری و کنترل تطبیقی پیشرفته برای بخشهایی مانند الکترونیک امیدواریهایی ایجاد کرده است برای جذب سرمایههای لازم.
صنایع دفاع یکی دیگر از بخشهایی است که سرمایهگذاری مستقیم خارجی اعلامشده در آن محدود است. جریانهای دفاعی فرامرزی اغلب به شکل تدارکات دولت به دولت، کمکهای خارجی در انتقال تجهیزات، تعهدات منطقهای، سرمایهگذاریهای مشترک یا تولید تحتلیسانس صورت میگیرد، نه ایجاد کارخانههای جدید کلاسیک با «مالکیت خارجی». از طرفی پیمانکاران اصلی صنایع دفاعی ایالات متحده عموماً در داخل خود این کشور تولید دارند. علاوه بر این، به دلیل ماهیت حساس محصولات مرتبط با دفاع، بسیاری از پروژههای دفاعی به صورت عمومی گزارش نمیشوند؛ بنابراین به عنوان سرمایهگذاری مستقیم خارجی ثبت نمیشوند.
اخیراً اما تغییر و تحولاتی در حال رخدادن است: کره جنوبی قراردادهای چند میلیارد دلاری برای تولید مشترک تانک و هویتزر با لهستان منعقد کرده و اتحادیه اروپا هم ایجاد مراکز تعمیر و تاسیسات مهمات در داخل و برای اوکراین را آغاز کرده است. این درحالی است که صنایع دفاعی به صورت غیرمستقیم از سرمایهگذاری در نیمههادیها، کشتیسازی، رباتیک و فناوریهای هوش مصنوعی بهرهمند میشود.
روی هم رفته صنایع و منابع آیندهساز، سهچهارم از اعلام سرمایهگذاری مستقیم خارجی در حوزههای گرینفیلد را از سال ۲۰۲۲ تا مه ۲۰۲۵ به خود اختصاص دادهاند. بر اساس نرخ تورم و دلار ۲۰۲۴، این رقم نسبت به دوره ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ یعنی دوره پیشاکووید-۱۹ حدود ۵۵ درصد افزایش یافته است.
برندگان و بازندگان کدامند؟
بر اساس گزارش OECD، جریانهای جهانی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در نیمه اول سال ۲۰۲۵ در سطح پایین ۶۶۳ میلیارد دلار ثابت ماندند، اما روندهای فصلی متفاوتی را نشان دادند. این جریانها در سهماهه اول ۱۸ درصد افزایش یافتند، اما بعد در سهماهه دوم ۳۸ درصد کاهش یافتند. ایالات متحده، برزیل و بریتانیا سه مقصد برتر سرمایهگذاری مستقیم خارجی در سراسر جهان بودند. از طرفی گزارش سرمایهگذاری مستقیم خارجی جهان بر اساس آخرین ارقام جریان ورودی کل سال ۲۰۲۴ آنکتاد هم در دسترس عموم است.
بر اساس گزارش آنکتاد ایالات متحده، سنگاپور، هنگکنگ، چین، لوکزامبورگ، برزیل، استرالیا، مصر و امارات متحده به ترتیب 10 کشور برتر در جذب سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی تا پایان سال 2024 بودند. بر اساس گزارش آنکتاد دبی برای چهارمین سال متوالی رتبه اول جهان را در پروژههای سرمایهگذاری مستقیم خارجی گرینفیلد کسب کرد که نشاندهنده تلاش شدید امارات متحده عربی در این عرصه است. آسیا و خاورمیانه در سال ۲۰۲۴ شاهد سریعترین رشد در پروژههای گرینفیلد اعلامشده، بهویژه در مباحث مربوط به گذار انرژی و تولید پیشرفته بودند.
بر اساس گزارش آنکتاد، سرمایهگذاری مستقیم خارجی جهانی در سال ۲۰۲۴، با افزایش ناچیز ۴ درصدی، از 1/45 تریلیون دلار به 1/51 تریلیون دلار رسید. با این حال این رقم به دلیل جریانهای مالی ناپایدار از طریق چندین اقتصاد اروپایی با سطوح بالای جریانهای کانالی، افزایش یافته است. سرمایهگذاری مستقیم خارجی کانالی (conduit FDI) زمانی ایجاد میشود که یک نهاد چندملیتی (MNE) با سرمایهگذاری از کشور مبدأ A در کشور میزبان B، یک مرحله میانی را از طریق کشور ثالث C ایجاد کند.
اگر جریانهای کانالی را در نظر نگیریم، جریانهای جهانی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در واقع ۱۱ درصد کاهش یافته و از 1/67 تریلیون دلار به 1/49 تریلیون دلار رسیده است که دومین سال متوالی کاهش دورقمی را نشان میدهد. این ارقام نشاندهنده شکنندگی مداوم جریانهای سرمایهگذاری بینالمللی است.
کاهش جریانهای سرمایهگذاری مستقیم خارجی در تضاد کامل با سایر متغیرهای کلان اقتصادی، از جمله تولید ناخالص داخلی (GDP) و تجارت است. یکی از شدیدترین کاهشها در بخشهای مختلف سرمایهگذاری مستقیم خارجی در معاملات تامین مالی پروژههای بینالمللی (IPF) مشاهده شده است.
این نوع سرمایهگذاری که برای پروژههای زیرساختی بزرگ بهویژه در کشورهای در حال توسعه حیاتی است، پس از افت شدید در سال 2023، در سال 2024، 26درصد از نظر ارزش کاهش یافت. این رکود عمدتاً ناشی از محدودیتهای تامین مالی، از جمله عدم اطمینان در مورد نرخ ارز و سطح نرخ بهره بود. این اثر بهویژه در کشورهای کمتر توسعهیافته (LDC) شدیدتر بوده است؛ کشورهای که در آنها تامین مالی پروژههای بینالمللی سهم نسبتاً بیشتری از سرمایهگذاری مستقیم خارجی را از آن خود کرده است.
بهطور کلی کشورهای توسعهیافته ۲۲ درصد کاهش را تجربه کردند، درحالیکه جریانهای ورودی سرمایه به اقتصادهای در حال توسعه تاحدودی پایدار بود. بخش عمدهای از کاهش جهانی به دلیل کاهش ۵۸ درصدی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در اروپا بود. از دیگر عوامل مؤثر، کاهش سرمایهگذاری مستقیم خارجی در چین بود که جریانهای ورودی سرمایه آن ۲۹ درصد کاهش و در آمریکای جنوبی جریانهای ورودی سرمایه ۱۸ درصد کاهش یافت.
در مقابل مناطقی هم شاهد رشد جریان سرمایه بودهاند. آمریکای شمالی افزایش ۲۳ درصدی و ایالات متحده آمریکا افزایش ۲۰ درصدی جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی را تجربه کردند، این ارقام عمدتاً ناشی از دو برابر شدن ارزش فروش ادغام و تملک و سرمایهگذاری در مقیاس بزرگ در بخشهای فناوری پیشرفته و انرژی پاک بود.
در میان مناطق در حال توسعه، کشورهای آسهآن رشد 10 درصدی، آمریکای مرکزی رشد 4 درصدی و آفریقا رشد 75 درصدی را تجربه کردند. افزایش سرمایهگذاری در آفریقا منجر به ثبت رکورد جدیدی در جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی به این منطقه شد. این افزایش شدید بیشتر به دلیل راهاندازی یک پروژه عظیم توسعهای در مصر بود به ارزش 35 میلیارد دلار؛ با این حال، حتی بدون در نظر گرفتن این پروژه، آفریقا منطقهایست که افزایش 12 درصدی در سرمایهگذاری را ثبت کرده است.
اگر کشورهای در حال توسعه را یک گروه درنظر بگیریم سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهرغم شرایط سخت تامین مالی و افزایش عدم قطعیت ژئوپلیتیکی، در ۸۶۷ میلیارد دلار یا ۵۷ درصد از سرمایهگذاری مستقیم خارجی جهانی ثابت ماند. آسیای در حال توسعه، بزرگترین منطقه دریافتکننده سرمایه، تنها کاهش جزئی ۳ درصدی را تجربه کرد و چندین اقتصاد بزرگ جریانهای ورودی قوی سرمایه خود را حفظ کردند و کاهش سرمایهگذاری چین را جبران کردند. آمریکای لاتین و کارائیب کاهش ۱۲ درصدی را تجربه کردند.
انعطافپذیری نسبی مناطق در حال توسعه، نشاندهنده علاقه مداوم سرمایهگذاران به سرمایهگذاری مبتنی بر بازار و منابع و نقش رو به رشد جریانهای سرمایه جنوب-جنوب است. علاوه بر همه این آمار، گزارش OECD میگوید: چشمانداز پایان سال ۲۰۲۵ همچنان نامشخص است، زیرا افزایش موانع تجاری، افزایش فشارهای تورمی، تشدید ریسکهای مالی و تغییر قیمتها در بازارهای مالی میتواند بر ثبات و فعالیت اقتصادی تاثیر منفی بگذارد.
در خاورمیانه چه خبر است؟
پس از یک دوره رشد قابل توجه سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳، جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی به خاورمیانه به دلیل تاثیر ریسکهای موجود بر اعتماد سرمایهگذاران، کاهش یافته است. اقداماتی چون اصلاحات بازار سرمایه، کاهش سقف حقوق صاحبان سهام و غربالگری محدود سرمایهگذاری مستقیم خارجی که توسط کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی در پیش گرفته شده، تفاوتهای بسیاری در نگاه کشورها با بازارهای جهانی به منطقه خاورمیانه ایجاد کرده است.
با این حال طبق پایگاه داده گلوبال دیتا در حوزه سرمایهگذاری مستقیم خارجی، پروژههای سرمایهگذاری مستقیم خارجی افتتاحشده در منطقه خاورمیانه در سال ۲۰۲۴ نسبت به سال قبل 10/6 درصد کاهش یافت.
در سال ۲۰۲۵، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) و کشورهای غیرعضو GCC با معضلات سرمایهگذاری مستقیم خارجی متفاوتی روبهرو شدند: به لطف وجود سرمایه و انرژی فراوان در این کشورها، حکمرانان منطقه توانستهاند در زمینه رشد تامین مالی، خودکفایی نسبی ایجاد کنند.
بهعنوان مثال، سازمان سرمایهگذاری ابوظبی (ADI)، سازمان سرمایهگذاری کویت (KIA) و صندوق سرمایهگذاری عمومی (PIF) عربستان سعودی روی هم رفته بیش از ۳ تریلیون دلار دارایی در اختیار دارند. با این حال کشورهای خاورمیانه بر این باورند که سرمایهگذاری مستقیم خارجی در این منطقه برای دستیابی به اهدافی چون تنوعبخشی به درآمدها از طریق دسترسی به دانش مشترک، بهویژه در حوزه فناوری، حیاتی است.
از طرف دیگر، کسری بودجه در کشورهای غیرعضو GCC به این معنی است که سرمایهگذاری مستقیم خارجی در حوزههای گرینفیلد، کلید ایجاد شغل است. اعداد نشان میدهند که از نظر پروژههای اعلامشده، توزیع سرمایهگذاری مستقیم خارجی خاورمیانه به شدت در امارات متحده عربی و عربستان سعودی متمرکز است که از ابتدای سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵به ترتیب ۶۴۲ و ۵۹۴ پروژه سرمایهگذاری مستقیم خارجی اعلامشده را ثبت کردهاند.
مطابق با سالهای گذشته، ایالات متحده بزرگترین سرمایهگذار در منطقه خاورمیانه است و ۳۶۳ پروژه در حال اجرا (در همین بازه زمانی) را اعلام کرده است و پس از آن بریتانیا ۱۶۹ پروژه، هند ۱۳۸پروژه، چین ۱۲۹ پروژه و فرانسه ۶۰ پروژه در خاورمیانه دارند.
علاوه بر این، ۲۳ درصد از پروژههای در حال اجرا در خاورمیانه در بخش انرژیهای تجدیدپذیر و جایگزین هستند و پس از آن گردشگری با ۲۲درصد و الکترونیک با ۲۱ درصد قرار گرفتهاند.
اما جریان سرمایهگذاری به خاورمیانه اگر کاهش هم یافته باشد، متوقف نشده است. براساس گزارش گلوبال دیتا، با وجود موانع زیاد برای سرمایهگذاری در منطقه خلیجفارس، سرمایهگذاریهای چندمیلیارد دلاری همچنان در حال اجرا هستند:
غول تولیدی چینی East Hope Group Ltdقصد دارد ۱۰ میلیارد دلار برای ایجاد یک کارخانه جدید آلومینیوم در ابوظبی امارات متحده عربی سرمایهگذاری کند. امارات یکی از بزرگترین تولیدکنندگان آلومینیوم دنیاست.
شرکت Amarenco Solar Ltd، تولیدکننده انرژیهای تجدیدپذیر ایرلند، قصد دارد 9/8 میلیارد دلار برای ساخت یک مرکز تولید هیدروژن-آمونیاک سبز جدید در عمان اردن، سرمایهگذاری کند. شرکت سرمایهگذاری کپنهاگ اینفراسیترز KS دانمارک هم قصد دارد پس از یک سرمایهگذاری مشترک با شرکت Blue Power Partners (BPP)، ۶ میلیارد دلار برای توسعه یک پروژه بزرگ هیدروژن سبز در دقم عمان سرمایهگذاری کند.
گلوبال دیتا بر این باور است که در کوتاهمدت با توجه به کاهش درآمدهای نفتی منطقه، کشورها مجبور خواهند شد به سرمایهگذاری مستقیم خارجی اروپایی و چینی نزدیکتر شوند. در بلندمدت، انتظار میرود صلح در غزه، اعتماد سرمایهگذاران را بازگرداند و جریانهای سرمایهگذاری مستقیم خارجی قویتری را تقویت کند.
در کنار همه این موارد، درگیری اسرائیل، حماس، حزبالله و حوثیها جریان پایدار سرمایه را با مشکل مواجه کرده و تنها یکی از مؤلفههای تنش ژئوپلیتیکی در منطقهای به وسعت ایران، عراق، اسرائیل، اردن، سوریه و لبنان را نشان میدهد. با وجود پیشرفتهای بسیار در مسائل مربوط به صلح، سرمایهگذاریها همچنان ریسکپذیر هستند.



