بازنشسته‌ها باید بروند تا جوانان بیایند

با گذشت 4 سال از عمر دولت یازدهم، هرکدام از دستگاه‌های اجرایی و وزارتخانه‌ها عملکردی را در کارنامۀ خود ثبت کرده اند که با مقایسۀ آن با برنامه های ارائه شده در ابتدای دولت، می توان  ارزیابی مناسبی از عملکرد آنها ارائه داد. وزارت نفت یکی از بخش های اصلی اقتصادی و صنعتی ایران محسوب می شود که مدیران آن معتقدند بعد از برجام توانسته اند بهترین بهره‌برداری را از گشایش های سیاسی داشته باشند،  تا جایی که با افزایش تولید و صادرات نفت خام، به جایگاه قبل از تحریم ها دست یافته ایم. این در حالی است که برخی کارشناسان در این زمینه عنوان می‌کنند باوجود رفع تحریم‌ها، این وزارتخانه نتوانسته آنطور که باید و شاید، عملکرد مناسبی داشته باشد. محمدعلی خطیبی، نمایندۀ سابق ایران در هیئت عامل اوپک، ازجمله منتقدان عملکرد بیژن نامدار زنگنه محسوب می شود که در گفتگو با «تازه‌های انرژی»، به نقد و بررسی عملکرد وزارت نفت دولت یازدهم پرداخته است.

با توجه به معرفی اعضای پیشنهادی رئیس جمهور برای کابینۀ دولت دوازدهم ازجمله مهندس زنگنه برای وزارت نفت، ارزیابی شما از عملکرد این وزارتخانه در دولت یازدهم چیست؟

در زمانی که تحریم‌های نفتی برقرار بودند، کار خاصی از وزارت نفت ندیدیم و درواقع، شاهد ادامۀ روند فعالیت های دولت قبل بودیم. بعد از لغو تحریم‌ها نیز باتوجه به افزایش سهمیۀ ایران در اوپک، هرچند می‌توانستیم نفت بیشتری صادر کنیم، اما این امر محقق نشد. به همین دلیل تفاوت چندانی بین دولت دهم و یازدهم مشاهده نمی‌شود. اگرچه تبلیغات وزارت نفت در دولت یازدهم بسیار وسیع بود، اما باید قبول داشت در بُعد عملکردی ضعف‌های زیادی داشت. قبل از تحریم‌ها تولید نفت ما بالای 4 میلیون بشکه در روز بود، اما با رفع تحریم‌ها نتوانستیم به این میزان برسیم که به نظر می‌رسد این یک ضعف بزرگ در بدنۀ وزارت نفت باشد.

 اینکه باوجود رفع تحریم‌ها نتوانستیم به میزان سابق تولید نفت برسیم، ریشه در کاهش سرمایه‌گذاری خارجی دارد یا به مسائل داخلی برمی گردد؟

مشکلات ریشه در خیلی چیزها دارد. آقای رستم قاسمی، وزیر سابق نفت، چندی پیش اعلام کرد که درصد پیشرفت پروژه‌های پارس جنوبی در دولت قبل و دوران تحریم، بیشتر از دولت یازدهم بوده است. اگر این جمله را در حدّ  ادعا هم درنظر بگیریم، بررسی های عملکردی نشان می‌دهد فقدان برنامه‌ریزی در بخش‌های بالادستی و پایین‌دستی باعث ناکارآمدی شده است. به عنوان مثال در بخش واردات بنزین زمانی که تحریم شدیم مسئولان وقت اقدام به تولید بنزین در واحدهای پتروشیمی کردند که با رفع تحریم‌ها اعلام شد آن بنزین، آلاینده بود و از مدار تولید خارج شد. دوباره واردات را از سر گرفتند، در حالی که اگر همان رویه را ادامه می‌دادیم امروز در تولید بنزین خودکفا بودیم. سؤال من این است که اگر واقعاً آلایندگی‌ها از چرخۀ تولید داخلی حذف شد، دلیل آلودگی‌های فعلی چیست؟ واردات بنزین در دولت فعلی حدود ۶ برابر شده که با بحث اقتصاد مقاومتی و خودکفایی هم خوانی ندارد. پیشرفت پالایشگاه ستارۀ خلیج فارس که قرار بود باعث خودکفایی بنزین شود، در آن دولت خیلی بیشتر بود و این در حالی است که با وجود گشایش‌های سیاسی و اقتصادی ناشی از برجام، روند پیشرفت این پالایشگاه بسیار کند است. با افزایش مصرف بنزین، حذف کارت سوخت در دولت پیگیری شد که این کار بسیار اشتباهی بود و باعث شد واردات ما روند صعودی طی کند.

 وزارت نفت اعلام کرده واردات بنزین برای پاسخگویی به مصرف انجام می‌شود و اگر این کار صورت نگیرد، موضوع حالت امنیتی پیدا می‌کند. نظر شما دراین باره چیست؟

این وظیفۀ وزارت نفت است که برای کاهش مصرف، اقدام هایی انجام دهد، اما در این بخش هم شاهد کوتاهی‌های زیادی بودیم. الان هم واردات، هم مصرف و هم آلودگی ها بیشتر شده است. این کار باعث می‌شود وابستگی ما به بنزین بیشتر شود و آنها حداکثر استفاده را از این اهرم فشار داشته باشند. باید در نظر داشته باشیم که واردات بنزین برای برخی در دولت یازدهم کاسبی ایجاد کرده و به همین دلیل است که تولید، جایی در وزارت نفت ندارد و بیشتر به فکر کاسبی این افراد بودند.

 در کنار موضوع بنزین، برخی کارشناسان نسبت به حوزۀ نیز گاز انتقادهایی مطرح می‌کنند؛ از توزیع در بخش خانگی گرفته تا کرسنت و صادرات مجانی به ترکیه. نظر شما در این باره چیست؟

درمورد توزیع گاز که برخلاف ادعای هرسالة مسئولان تا افت دما را شاهد هستیم، برخی مناطق با قطعی گاز روبه‌رو می‌شوند. این یکی از مواردی است که شعار با عملکرد هم خوانی ندارد. در زمینۀ صادرات گاز هم کار جدیدی نشده و همۀ اقدام ها مربوط به دولت قبل است. مثلاً توافق صادرات گاز به عراق مربوط به دولت قبل بود و مراحل بسترسازی آن هم در همان دولت انجام شد. صادرات عمان هم به همین شکل بود. تمام آنها در دولت قبل انجام شده و در دولت فعلی هیچ صادرات جدیدی به چشم نمی‌خورد.

ضرر و زیانی که درمورد قرارداد کرسنت در این دولت به ما وارد شد بسیار هنگفت است و در جای خودش قابل بحث است. قضیۀ کرسنت در دولت قبل در حال حل شدن بود. در دادگاه این موضوع ثابت شد که فسادی صورت گرفته و دادگاه هم قبول کرده بود و پروندۀ کرسنت در حال بسته شدن بود، اما متأسفانه در این دولت با روی کار آمدن افرادی که در بحث کرسنت واقعاً گناهکار بودند، پروندۀ آنها به جریان افتاد و محکوم شدیم و خسارت سنگینی هم باید بپردازیم. همین‌طور خسارتی که باید به ترکیه بدهیم و الان به جای پول نقد، گاز مجانی به ترکیه می‌دهیم. دلیل آن هم این است که نتوانستیم آنطور که باید و شاید در دادگاه‌های بین‌المللی از حقوق و منافع ملّی دفاع کنیم و محکوم شدیم. یعنی هم در بحث کرسنت محکوم شدیم و هم در بحث صادرات گاز به ترکیه. اینها نشان می‌دهند دولت و وزارت نفت خیلی درمورد عملکردشان تبلیغ می‌کنند، اما متأسفانه فقط محکومیت نصیب ما شده است.

 در حوزۀ دیپلماسی و مناسبات بین المللی ازجمله امور مربوط به اوپک که جناب عالی نیز مدتی مسئولیت آن را برعهده داشتید، وضعیت چگونه بود؟

واقعاً دیپلماسی فعالی را در وزارت نفت ندیدیم، به ویژه در بحث اوپک و سقوط قیمت‌ها که مجدداً این دولت با آن روبه‌رو شد. دلیل هم این است که در ابتدای کار، وزیر نفت با حضور در اولین جلسۀ اوپک به ملاقات وزیر نفت عربستان رفت و بعد از آن دیدار، اعلام شد که سیاست ما بسیار نزدیک به سیاست عربستان است. در حالی که سیاست عربستان «سهم بازار» و سیاست ما در بیش از 3 دهه «دفاع از قیمت‌» بوده است. در اوپک همیشه 2 قطبی بین جناح ما و عربستان حاکم بوده که جناح عربستان به دنبال سهم بازار بوده، اما جناح ایران و کشورهای حامی ایران در اوپک به دنبال قیمت‌ نفت بوده‌اند. در ابتدای این دولت دیدیم که جای ما تغییر کرد، یعنی به سمت جناح عربستان و سهم بازار رفتیم. همین تغییر رویکرد ایران در اوپک باعث شد قیمت نفت سقوط کند و دیگر کسی نبود که به دنبال حفظ قیمت باشد. به هر حال مدت زیادی قیمت نفت پایین بود و عربستان از سادگی ما استفاده کرد، آن هم با این ترفند که ما با سهم بازارمان جلو شیل اویل امریکا را بگیریم و آنها را از بازار خارج کنیم. دیدیم که بیش از 2 سال نه‌تنها شیل اویل امریکا از بازار خارج نشد، بلکه کشورهای عضو اوپک هم درآمد بسیار زیادی را از دست دادند. در این بین به دلیل افت قیمت، لطمۀ اصلی به خود ایران بازگشت.

 طبق اظهارات وزیر نفت،‌ یکی از دستاوردهای برجام، افزایش صادرات نفت خام ایران به بازارهای جهانی بود. با این اظهارنظر موافق هستید که برجام، دستاوردهای بسیاری برای صنعت نفت ایران داشته است؟

هرچند بعد از اینکه برجام اجرایی و صادرات ما آزاد شد، بیش از 2 برابر زمان تحریم نفت صادر می‌کنیم، اما به دلیل کاهش قیمت‌، هنوز درآمد ما کمتر از شرایط دولت قبل باوجود تحریم‌هاست. قبلاً یک میلیون بشکه  نفت به قیمت ١١٠ تا ١١۵ دلار صادر می‌کردیم، و الان حدود 2.5 میلیون بشکه  نفت صادر می‌کنیم،  اما با قیمت حدود ۴٠ دلار. یعنی هنوز درآمد ما حتی به شرایط تحریم که یک میلیون بشکه صادرات داشتیم نیز نرسیده است. دلیل چنین مسئله‌ای هم این است که بارها آقای وزیر مصاحبه کرد که باید قیمت را فدا کنیم و سیاست سهم بازار را دنبال کنیم. باتوجه به چرخش سیاست ما، اوپک به روزی افتاد که خیلی‌ها می‌گویند این سازمان دیگر تأثیرگذار نیست. در این میان تلاش‌ بعضی کشورها مثل الجزایر و ونزوئلا و فشاری که روسیه به عربستان آورد، باعث شد مدیریت بازار به بازار نفت برگردد و روسیه الان به عنوان یک عضو غیراوپک در حال همکاری است. در دوران سقوط قیمت‌ها، تلاشی از وزیر نفت و وزارت نفت ایران ندیدیم که رایزنی کنند، یارگیری کنند یا برای اینکه قیمت نفت روند صعودی داشته باشد، فشار بیاورند. در دنیای واقعیت، نام این کار را دیپلماسی نمی‌گذارند.

 شما به تبلیغات گسترده و ضعف عملکرد در بدنۀ وزارت نفت اشاره کردید. اگر دولت هیچ اقدامی انجام نداده است، چطور شاهد آن هستیم که بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران و حتی منتقدان صنعت نفت، دستاوردهای وزارت نفت را قابل تقدیر می دانند؟

اگرچه دولت و وزارت نفت به دلیل رسانه‌های زیادی که در اختیار دارد، تبلیغات زیادی انجام داد، اما وقتی عملکرد دولت و وزارت نفت را بررسی می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که برخلاف ادعاهایی که می‌شود، واقعاً در عمل ما نه دیپلماسی فعالی دیدیم و نه تلاشی تأثیرگذار برای بهبود اوضاع. حتی آقای وزیر ادعا کردند ما به کمتر از سهمیۀ تاریخی کشورمان قانع نخواهیم بود. سهم ما در اوپک حدوداً ١۴ تا 14.5 درصد است، اما الان سهمیه‌ای که دریافت کردند ١١ تا  11.5 درصد است. یعنی سهم خودمان را هم از دست دادیم و ادعای وزارت نفت درمورد برگشت به سهم خودمان درست نبود. در حوزۀ دیگر، خود آقای وزیر اعلام کرد ما سهم قبلی را می‌توانیم به دست بیاوریم و کمتر از ۴ میلیون بشکه در روز را قبول نمی‌کنیم، اما سهمیه‌ای که آنجا توافق کردند، ٣ میلیون و 790 هزار بشکه است و نه ١۴ درصد که ۴ میلیون بشکه می شود. همان ٣ میلیون و 790 هزار بشکه را به عنوان سهمیه به ایران دادند، درصورتی که گفتند ما آزادی عمل گرفتیم که اینطور هم نیست. در 4 سال گذشته، به غیر از قرارداد توتال که در آخرین روزها و با اما و اگرهای فراوان به امضا رسید، هیچ قراردادی در حوزۀ وزارت نفت بسته نشد و هیچ کاری از نظر عملیاتی‌ در فازهای اجرایی صورت نگرفت. هیچ‌کدام از شرکت‌های بین‌المللی در ایران سرمایه‌گذاری نکردند. هرچه بود برای این شرکت‌ها توقع ایجاد کردیم و امتیازهایی در نظر گرفتیم تا بیایند. جالب اینجاست که هیچ‌کدام از این شرکت‌ها هنوز به ایران فکر نمی‌کنند، در حالی که مقام های ایرانی هر روز قراردادهای جذاب‌تری برای خارجی‌ها در نظر می‌گیرند.

 تدوین و ارائۀ نسل جدید قراردادهای نفتی، یکی از اقدام های وزارت نفت بود که با انتقاد های زیادی نیز همراه شد. به نظر شما مشکل این قراردادها چیست و آیا با اجرایی شدن آن، روند توسعۀ بالادست صنعت نفت تسریع خواهد شد؟

باید توجه داشت که قبلاً با همان قراردادهای  بیع متقابل، بسیاری از شرکت‌ها با ما کار می‌کردند و میادین ایران توسعه پیدا کردند. وقتی ادعا می‌شود قراردادهای جذابی داریم، مشخص است همه دست نگه می‌دارند. بعد از این ماجرا از IPC رونمایی شد که متأسفانه در بسیاری از بندها، منافع ایران ضعیف دیده شده بود. کارهایی هم که در این حوزه انجام شده بیشتر در قالب تفاهم نامه یا توافق نامه بود و به جز توتال که در آخرین روزهای عمر دولت یازدهم به امضا رسید، قراردادی که منجر به عملیات اجرایی شود نداشتیم. این در حالی است که در برخی از میادین مشترک، ما فعالیت ها را تعطیل کرده ایم. یک میدان مشترک با عربستان داشتیم که قبلاً به هر صورت کاری در آن انجام می‌شد. درست است که طرف عربستان سود بیشتری داشت اما بالاخره حرکتی در این حوزه داشتیم ولی الان به طور کلّی تعطیل شده است.

 دلیل این موارد را چه می دانید و برای موفقیت وزارت نفت در دولت دوازدهم، چه مواردی را توصیه می کنید؟

بحث من کارشناسی است و کاری به مسائل سیاسی ندارم. بافت مدیریتی حاکم بر صنعت نفت، پتانسیل مناسب اجرایی ندارد. آنها عموماً افراد از کار افتاده ای هستند که انرژی چندانی برای کار ندارند. باید افرادی مسئولیت بپذیرند که جسارت تصمیم گیری داشته باشند و سابقۀ کارهای عملیاتی داشته باشند. ما بیشتر به متخصصان جوان نیاز داریم نه افراد بازنشسته  که اتفاقاً حقوق های بالا نیز طلب می کنند.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن