پشت پرده های نفت و گازی نبرد حلب
محمدرضا (بهزاد) احمدی نیا، مترجم و تحلیلگر حوزه انرژی: در کنار اخبار آزادی و بحث درباره مفهوم آزادی و درستی و نادرستی این واژه برای حلب، خبر رسید که داعش به پالمیرا یورش برده و موفق به کنترل این شهر شده است. خبری که در هیاهوی حلب کمی نادیده گرفته شد، اما این سؤال را برای بسیاری از جمله خود من ایجاد کرد که چرا داعش و دیگر ستیزهجویان ناگهان از حلب بیرون رفتند و چرا دوباره بهسوی پالمیرا بازگشتند؟
پاسخ بهاین پرسش، زیر زمینهاییست که جنگ روی آن جریان دارد. خبر دقیق درباره پالمیرا ایناست: مناطق جنوب شرق و شمالغرب پالمیرا در نخستین یورش داعش به کنترل تروریستها درآمد. جنوب شرقی پالمیرا جایی است که فرودگاه بزرگی در آن وجود دارد و برای پشتیبانی نیروهای دولتی در حلب، بسیار کارآمد است. از سوی دیگر، در کنار یک میدان گازی واقع شده که از این محل گاز مورد نیاز برای تولید برق در دمشق تأمین میشود. در غرب شهر نیز میدان گازی دیگری قرار دارد که داعش پیش از این از آن گاز استخراج میکرد و برای تأمین برق به دیگر شورشیان سوری در حلب میفروخت.
از این نظر، پالمیرا مانند گلوگاه تنفس و تأمین انرژی حلب و دمشق محسوب میشود و قبلا و در سال 2015 نیز نیروهای دولت سوریه برای جلوگیری از سقوط دمشق، یکبار با تلفاتی چشمگیر اقدام به بازپسگیری میدانهای گاز این منطقه کرده بودند. اما این تمام داستان پالمیرا نیست. بیابانهای میان رقه و مدیترانه که اینروزها اندک درختانش هم برای مقابله با سرمای زمستان در بیقولههای مردم سوخته است، میدانهای نفت و گاز سوریه را در دل خود جای داده است. آنچه در سال 2015 روابط روسیه و ترکیه را تیرهو تار کرد، حمله هوایی مسکو به کاروانی از تانکرهای نفت بود که خرید دولت ترکیه از داعش را به این کشور منتقل میکردند. در آن حمله 168 تانکر، یکجا، در شمال پالمیرا دود شد و خشم اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، را برانگیخت.
این منطقه همچنین رگ حیات دیگری را هم در خود جا داده است؛ خط لوله نفتی مدیترانه. این خط لوله حامل نفت ایران، عراق و اقلیم کردستان عراق به دریای مدیترانه است و نهتنها برای سوریه ارزش ترانزیتی دارد؛ بلکه در بازار پر تلاطم نفت خام، ارزش جنگ سوریه را بالا میبرد.
حال با دانستن آنچه زیر پوست بیابانها میگذرد، نگاهی دوباره به جنگ سوریه میاندازیم:
در صورتیکه داعش موفق شود پالمیرا را دوباره از آن خود کند، دولت سوریه در حلب و دمشق برای تولید برق دچار مشکلات اساسی خواهد شد و این فشار میتواند دلیل خوبی برای تغییر جهت حرکت شورشیان باشد. شورشیان طی روزهای گذشته، باوجود توافقی که با روسیه داشتند، بهجای حرکت از حلب بهسوی ترکیه، در دستههای کوچک و بزرگ به سوی پالمیرا رفتهاند و براساس آخرین برآوردها 4000 نیرو زیر پرچم داعش، هماکنون حومه پالمیرا را کنترل میکنند.
در صورتی که دولت سوریه موفق به کنترل نواحی ادلب، حمص و بهخصوص حلب شود و حضور خود در این مناطق را تثبیت کند، نیروهای ائتلاف ضدداعش به رهبری آمریکا با یک پارادوکس بسیار پیچیده روبرو خواهند بود. تولید نفت در تمامی نواحی عراق توسط غولهای نفت آمریکا و بریتانیا انجام میشود و اکسونموبیل و BP در این کشور سرمایهگذاریهای زیادی داشتهاند؛ لذا خط لوله مدیترانه برای آنها نیز سودآور است.
حال این خط لوله زمانی قابل بهره گرفتن خواهد بود که رقه از کنترل داعش خارج شود تا نفت یا به سوی خط لوله ترکیه رفته و از آنجا به مدیترانه برسد، یا از ادامه خط سوریه، خود را به اروپا نزدیک کند.
در این میان، اگر منطقه غرب رقه در کنترل کامل دولت بشار اسد قرار گیرد، آزاد شدن رقه به منزله آزاد شدن رگ درآمدی دولت سوریه است و موقعیت دولت اسد را تثبیت میکند. این در شرایطی است که امکان همکاری و سازش با داعش برای غرب و همپیمانانش وجود ندارد و این دوراهی فقط بهسوی دمشق، تعادل سود و زیان قابل پذیرشی خواهد داشت.