روحانی به عربستان سفر میکند؟
ورود زوار ایرانی در موسم حج و رایزنی هایی که برای بازگشت ایرانی ها به عربستان برای انجام مناسک حج انجام گرفت در این بازه زمانی که این دو کشور در مناطق مختلفی با هم تضاد استراتژی دارند، سئوالات و تحلیل های مختلفی را به همراه داشت طی این مدت بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی و به ویژه آنهایی که خط و ربطی با فضای خاورمیانه دارند دراین زمینه اظهارنظر کرده اند.بر همین اساس، دو تحلیل صورت گرفته درباره اتفاقات اخیر ایران و عربستان در ادامه می آید:
رایالیوم: آیا روحانی به عربستان سفر میکند؟
چندی پیش روزنامه رایالیوم چاپ لندن در تحلیلی به قلم عبدالباری عطوان به دلایل نزدیک شدن روابط ایران و عربستان پرداخته و این سئوال را مطرح کرده است که آیا بعد از مقتدی صدر روحانی به ریاض سفر میکند؟
در این مطلب آمده است: مسئولان دو کشور ایران و عربستان به این نتیجه رسیدند که تنش و حملههای رسانهای متقابل و قطع هر نوع گفتوگو نتایج پرهزینهای خواهد داد بنابراین این روزها شاهد هر چه بهتر شدن روابط این دو کشور هستیم.
آقای محمدجواد ظریف اعلام کرد که دو کشور برای انجام سفرهای متقابل برای بازدید سفارتخانهها موافقت کردند و برای انجام این ماموریت ویزا صادر میشود، این اعلان ظریف ممکن است آغاز عادیسازی روابط، کاهش تنش و مقدمهای برای باز کردن سفارتخانهها باشد. عربستانی که به تنش علیه ایران پناه برد و در مناسبتهای مختلف اعلام کرد که روابط با ایران را از سر نخواهد گرفت، امروز تلاش بیشتری داشته است تا این تنش را کاهش دهد و در رابطه با مذاکرات حج انعطافپذیری بیسابقهای نشان دادند و بسیاری از شروطشان مانند گرفتن ویزا از سفارت عربستان از یک کشور سوم، استفاده از شرکتهای هواپیمایی غیر ایرانی را حذف کردند. همچنین به 10 دیپلمات ایرانی ویزا دادند تا ناظر بر حجاج باشند.
این انعطافپذیری با اظهارات محمدبن سلمان ولیعهد عربستان که در سوم مه گذشته اعلام کرده بود که ایران تلاش میکند اماکن مقدس در مکه و مدینه را اشغال کند و ما جنگ را به داخل ایران انتقال خواهیم داد در تناقض کامل است.
سوالی که در اینجا مطرح میشود مربوط به تغییر تدریجی موانع عربستان در رابطه با ایران و دلایل عربستان برای ایجاد روابط نزدیک با دشمنش ایران است، چه چیزی باعث دگرگونی موضع عربستان شده است؟
برای پاسخ دادن به این سوال به چند تحول اساسی میپردازیم:
اول شکست طرح آمریکا که عربستان بازیگر اصلی آن بود، یعنی براندازی نظام حاکم در سوریه. بعد از گذشت تقریبا هفت سال از جنگ عربستان به این درک رسیده است که بشار اسد رییسجمهور سوریه با حمایت روسیه، ایران و حزبالله در حکومت باقی خواهد ماند و به معارضان سوری که همپیمانشان هستند این را اعلام کردند.
دوم گذشت دو سال و نیم از جنگ یمن و عدم تحقق هدف خود که شکست ائتلاف حوثیها و صالح و بازگرداندن عبد ربه منصور هادی به صنعا است.
سوم کاهش امکانات مالی عربستان به دلیل کاهش قیمت نفت که قدرتمندترین سلاح سعودیها به شمار میرود و همچنین افزایش هزینه جنگهای نیابتی در سوریه و یمن که ذخایر عربستان را از بین برده است.
چهارم صدور قانون مجازات کشورهای حامی تروریسم از سوی آمریکا (جاستا) و دادن امکان شکایت در دادگاههای آمریکا برای دریافت دیه به خانوادههای قربانیان. این در حالی است که 15 شکایت علیه عربستان وجود دارد و هزینه آن به بیش از پنج تریلیون دلار میرسد.
پنجم عربستان به جنگ سیاسی – اقتصادی با قطر اولویت مطلق را داده است و تلاش میکند در این درگیری ایران را بیطرف کند و از دوحه دور کند.
ششم عملگرایی ایران و انعطافپذیری در سیاستش در مقابل عربستان و استقبال از هرگونه گفتوگو و عادی سازی روابط با عربستان.
سیاست باز سعودیها در قبال رهبران شیعی عراق که حدود 20 سال خط قرمز آنان بود و استقبال گرم از مقتدی صدر و حیدر العبادی، نخستوزیر عراق کوتاهترین و سریعترین راه برای عادیسازی روابط با ایران بود. همچنین اعلام درخواست میانجیگری عربستان از عراق توسط قاسم الاعرجی، وزیر کشور عراق عجیب نبود بلکه نفی این خبر از سوی مسئولان سعودی عجیب بود زیرا برای کاهش تنش از هر راهی استفاده کردند.
آیا ما در آغاز پایان دادن به جنگ نیابتی این دو کشور در منطقه هستیم، یا این تنها یک آتشبس موقت است تا دو طرف به خصوص سعودیها نفسی تازه کنند؟
پاسخ دادن به این سوال سخت است زیرا در اول کار هستیم اما میتوانیم بگوییم که در مرحله بعدی جنگ رسانهای این دو کشور واژههای مجوس، رافضی و آتشپرست را نخواهیم شنید و بعید نمیدانیم که بعد از عادیسازی روابط و باز شدن سفارتخانههای دو کشور شاهد سفر حسن روحانی به عربستان باشیم.
آیا ما در خوشبینی اغراق کردیم و یا در رابطه با این مساله مبالغه کردیم؟ خیر زیرا مقدمههای اینچنینی این نتایج را خواهند داشت و این روزها خواهد آمد.
القدس العربی: چرا این روزها سعودی ها تصمیم به آشتی با ایران گرفتهاند؟
همچنین القدس العربی هم با طرح سئوالی مشابه همین موضوع را مورد بررسی قرار داده است، چرا این روزها سعودی ها تصمیم به آشتی با ایران گرفته اند؟ در ادامه این گزارش آمده است:
نشانه ها مبنی بر وجود تعامل دیپلماتیک میان کشور پادشاهی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران و نیز میان بازوهای سیاسی و نظامی دو طرف رو به افزایش است. این مسئله تغییرات قابل ملاحظه ای را در چندین کشور باعث شده است که دو طرف [در آن ها] با یکدیگر درگیر هستند.
می توان برخی از این نشانه ها را در گزارشی مشاهده کرد که اخیرا منتشر شده و تأکید وزیر امور خارجه ایران محمد جواد ظریف را نشان می دهد مبنی بر این که دیپلمات های ایران و عربستان پس از پایان مراسم حج با یکدیگر دیدار خواهند کرد. این خبر پیش از این از زبان قاسم الاعرجی، وزیر کشور عراق بیان شد. وی تصریح کرده بود عربستان سعودی از کشورش درخواست میانجی گری میان ریاض و تهران را داشته است و این که ایران با این درخواست برخورد مثبتی داشته است و عربستان وعده داده است به شرط های ایران پاسخ مثبت دهد.
با وجود این که طرف های مسئول در دو کشور این خبر را تکذیب کردند اما تحرک دیپلماتیک ادامه پیدا کرد و ریاض پس از استقبال از حیدر العبادی، نخست وزیر و الاعرجی از یکی از رهبران شیعه عراق یعنی مقتدی صدر میزبانی کرد. همچنین عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در حاشیه نشست سازمان همکاری اسلامی در استانبول با یکدیگر دست دادند و تلویزیون ایران اعلام کرد الجبیر کسی بوده که در سلام کردن پیش دستی کرده است و به ظریف نزدیک شد و با وی احوال پرسی کرده است.
روسیه در این میان نقش کشور مبتکر در نزدیک شدن ایران و عربستان به یکدیگر را ایفا می کند و به گزارش رسانه های روسیه، وزارت امور خارجه این کشور از تهران و ریاض برای شرکت در نشستی مشترک با حمایت و میانجی گری مسکو دعوت به عمل آورده است.
برای چنین تحولی، علل داخلی و خارجی بسیاری وجود دارد. در سطح داخلی آنچه بیشترین اهمیت را برای رهبری کنونی عربستان دارد به سرانجام رساندن طرح وراثت ولیعهد محمد بن سلمان است و این مسئله نیازمند کاهش کانون های تنش در داخل عربستان سعودی و در مرزهای این کشور است و در این دو مورد ایران تأثیر زیادی دارد. در این راستا تهران نیز به نظر می رسد محتاطانه عمل می کند.
اما در مرزهای یمن مسئله قابل توجه این است که حوثی ها کسانی که در هفته های اخیر در موارد بسیاری به ایجاد تنش علیه عربستان سعودی اقدام کردند؛ اکنون نسبت به تغییر موضع متحدشان رئیس جمهور سابق علی عبدالله صالح علیه خود نگرانی شدیدی دارند و چنانچه این مسئله در عمل صورت گیرد بدون آگاهی یا موافقت تلویحی این کشور [عربستان] با آن نمی تواند باشد.
نشانه های بده و بستان عربستان – ایران به میدان سوریه نیز کشیده شده است. در این کشور شاهد تغییر مشهودی در موضع عربستان در قبال `هیئت عالی مذاکرات` مخالفان بودیم که از این هیئت خواست درهای خود را به روی به اصطلاح مخالفان سوری مسکو و قاهره بگشاید که به نظام سوریه نزدیک تر هستند و آمادگی بیشتری برای پذیرش ادامه حضور بشار اسد در حکومت دارند.
نمی توان نشانه های نزدیک شدن مواضع ایران و عربستان به یکدیگر را از موضع آمریکا در منطقه جدا کرد، به این ترتیب که سر و صدای فراوانی که در خلال سفر رئیس جمهور دونالد ترامپ در ماه می در زمینه مقابله با ایران به راه افتاد به سرعت برای بیدار کردن تمام منطقه به منظور مقابله بزرگ با قطر، کاهش پیدا کرد.
این گونه بود که کوه غرید و موش زایید و غوغای درگیری بزرگ با ایران به شبکه به اصطلاح کشورهای محاصره کننده [قطر]، طرح های غیر قابل اجرا درباره مسئله فلسطین، سخن گفتن از قراردادهای آزمایشی با شرکت های آمریکایی، ایجاد خطوط جدید درگیری در یمن، سوریه و لیبی به همراه تنش بیشتر در قبال جنبش های سنی اسلامگرا، فروکش کرد.
در ورای این خطوط نقش امارات در تمام آنچه اتفاق می افتد به تدریج نمایان شد؛ به این ترتیب که در ورای سخنرانی های شدید اللحن علیه ایران خطوط تجاری عظیم و باز با این کشور وجود دارد و در ورای جنگ علیه حوثی ها تجزیه جبهه رئیس جمهور یمن منصور عبد ربه هادی و روی کار آوردن آرام رئیس جمهور برکنار شده علی صالح وجود دارد و و در ورای درگیری با نظام سوریه خطوط حل و فصلی در حال آشکار شدن است که باقی ماندن بشار اسد را می پذیرد… به اختصار بازگردادن نظام قدیم عربی با نمادهای سابق آن و پایان دادن کامل به هرگونه اعتراض و مخالفتی علیه آن.
تمام این ها نزدیک شدن عربستان سعودی به ایران را تفسیر می کند.