تقویت جایگاه ایران در بازارهای بینالمللی تجارت گاز
بهزاد بابازاده، مدیر امور بین الملل شرکت ملی گاز در یادداشتی در شماره امروز روزنامه شرق به بررسی وضعیت ایران در بازارهای بین المللی گاز پرداخته است که در ادامه میآید:
جمهوری اسلامی ایران حدود ١٨ درصد ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد و در چند سال گذشته، در رتبهای بالاتر از روسیه، بهعنوان بزرگترین دارنده ذخایر گازی در جهان قرار گرفته است.باوجوداین، عواملی مانند تولیدنکردن به میزان کافی و مطمئن و همچنین مصرف بالا و بیرویه گاز در داخل کشور موجب شده ایران در بازارهای جهانی گاز سهم چندانی نداشته باشد (کمتر از یک درصد از مبادلات گاز جهان از سوی ایران تأمین میشود). همچنین صادرات گاز ایران فقط از طریق خط لوله بوده و سهمی در صنعت الانجی دنیا ندارد. البته به لحاظ پتانسیل، توان رقابت در بازارهای الانجی وجود دارد. منطقه خاورمیانه با وجود داشتن ۴٢.٨ درصد ذخایر جهانی و ١٧.۴ درصد تولید آن (سال ٢٠١۵)، از نظر خالص تجارت دارای روندی منفی بوده و به جز قطر و ایران به ترتیب با ١٢۶ میلیارد متر مکعب (م.م.) و ٨.۴ میلیارد م.م صادرات در سال، بقیه کشورها واردکننده گاز هستند.طبق پیشبینیها خالص صادرات گاز طبیعی منطقه خاورمیانه از حدود ١١٧ میلیارد م.م در سال ٢٠١۴ تا بیش از ١۴۵ میلیارد م.م در سال ٢٠۴٠ افزایش مییابد.
در واقع براساس پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی، سهم خالص صادرات خاورمیانه از کل تولید گاز طبیعی منطقه از حدود ٢١ درصد به کمتر از ١۵ درصد کاهش یافته؛ بنابراین با توجه به افزایش درخورتوجه تقاضای گاز منطقه (٢.٣ درصد در سال) عمده افزایش تولید گاز طبیعی منطقه خاورمیانه به واسطه تقاضای داخلی منطقه جذب خواهد شد.
از سوی دیگر، کشور امارات با واردات ١٧.٧ میلیارد م.م در سال ٢٠١۵ بزرگترین واردکننده منطقه بوده و پیشبینی میشود تا سال ٢٠٢۵ میزان خالص واردات آن به بیش از ٣٢ میلیارد م.م افزایش یابد (مهمترین کشورهای دارای رشد تقاضای گاز در خاورمیانه عبارتاند از عربستان سعودی، امارات و عمان).از سوی دیگر هزینه استخراج گاز طبیعی نسبت به سایر مناطق جهان بهویژه در میادین خشکی پایینتر است؛ بنابراین گاز تولیدی ایران از مزیت هزینهای برخوردار بوده و توان رقابت بالایی در بازارهای جهانی گاز طبیعی دارد.
همچنین ظرفیتهایی برای پیوستن به جرگه صادرکنندگان الانجی منطقه خاورمیانه با اتکا بر ذخایر عظیم گازی در میدان پارس جنوبی و توسعه میادین پارس شمالی و گلشن و فردوس، در دست بررسی و برنامهریزی است که بیش از ۵٠ میلیون تُن در سال بوده و با بهرهبرداری از واحدهای LNG IRAN، پارس شمالی، گلشن و فردوس محقق خواهد شد؛ بنابراین با توجه به کاهش قیمت جهانی نفت و گاز و احتمال تعطیلشدن برخی از طرحهای تولید الانجی جهان، ایران میتواند از این فرصت برای ورود به بازار جهانی الانجی استفاده کند؛ چراکه ایران از مزیت هزینههای تولید پایینتر در دوران کاهش قیمت جهانی نفت و گاز برخوردار است.
عمدهترین چالشهای تحققنیافتن صادرات گاز با خطوط لوله شامل مناقشات منطقهای و بینالمللی، مشکلات سیاسی و تحریمهای بینالمللی و نیز طولانیشدن روند مذاکرات عقد قراردادهاست. یکی از راهحلهای این مسئله ورودنکردن مستقیم دولتها به مذاکرات خرید و فروش و تشکیل کنسرسیوم با شرکتهای خارجی است.
یکی دیگر از استراتژیهای صادرات گاز در این زمینه میتواند مشارکت و سرمایهگذاری خریداران گاز در بخش بالادستی گاز باشد.با توجه به پتانسیلهای بالقوه بازارهای آسیا پاسیفیک، اروپا و حاشیه خلیج فارس، شایسته است تا سیاستگذاران بخش انرژی کشور پس از انجام همه مطالعات لازم، تدابیر و تصمیمات مقتضی را برای کسب سهم بازار بیشتر در این مناطق اتخاذ کنند.
بهطورکلی راهبردهای اصلی صادرات گاز مواردی نظیر استفاده از جغرافیای ایران برای امنیت عرضه گاز، همکاری با روسیه و چین، همکاری با کشورها با کشورهای آسیای مرکزی، همکاری با ترکیه و اتحادیه اروپا و توسعه همکاری با کشورهای همسایه و خلیج فارس را شامل میشود. تبدیلشدن کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس (عمان، امارات، کویت و بحرین) به واردکننده گاز طبیعی و برخورداری ایران از پتانسیل صادرات گاز، نمونهای دیگر از توانمندی ایران برای ایفای نقش کلیدی و مهم در تجارت انرژی منطقه است.
ایجاد زمینه مناسب برای همکاری با شرکتهای بینالمللی و نهادهای تجاری انرژی و نهادهای مالی، برقراری گفتوگوی بینالمللی با دیگر بازیگران در صحنه بینالمللی انرژی (مانند اوپک، IEF و IEA و همچنین دیگر تولیدکنندگان گاز عضو و غیر عضو GECF و مصرفکنندگان عمده) میتواند منجر به شناخت بهتر مسائل مربوط به منافع مشترک، تبادل دیدگاهها و توسعه تعاملات بینالمللی شده و برکاتی نظیر تبادل تجربه و دانش فنی را به دنبال داشته باشد.
از حیث منافع ملی نیز «استفاده از گاز در میادین نفتی» یا «در نیروگاههای تولید برق» ممکن است بیشتر از «صادرات گاز با قیمتهای پایین فعلی» به نفع اقتصاد کشورهای تولیدکننده گاز باشد. درحالحاضر در بازار بینالمللی قیمتها چندان جذاب نیست و این حداقل تا سال ٢٠٢۴ ادامه خواهد داشت. این مسئله میتواند شرکتها را به فرصتهای موجود در داخل ایران سوق دهد.
بههمینخاطر راهبرد شرکت ملی گاز ایران همانا توسعه روابط دو یا چندجانبه با کشورهای همسایه (بهعنوان اولویت نخست) و سپس با کشورهای آسیایی و سیاستگذاری بلندمدت برای بازار مصرف رو به رشد گاز طبیعی و الپیجی در اروپا، آفریقا و آمریکای لاتین است.
ذکر این نکته ضروری است که در ۵۰ سال نخست بیشترین فعالیت صنعت گاز ایران معطوف به تأمین نیاز داخلی کشور بود که سهمی معادل ٧٠ درصد از سبد انرژی کشور را به خود اختصاص میداد و نقش تأثیرگذاری در توسعه ملی داشته است؛ اما اینک انتظار میرود کشور وارد فضای جدید صادراتی و اخذ سهم جهانی گاز شود. این در حالی است که با توجه به منابع موجود، سهم فعلی از تجارت جهانی گاز یک درصد در افق ۱۴۰۴ باید به ۱۰ درصد ارتقا یابد. حوزه دیپلماسی گازی کشور در نقشه راه دستیابی به این مهم نیز ملاحظات ملی- منطقهای را مطمح نظر قرار داده است.
با نگرشی کلان به موضوعات اشارهشده، بهطورکلی عمدهترین راهکارهای شرکت ملی گاز ایران در راستای دستیابی به اهداف مدنظر و تقویت و ارتقای جایگاه ایران در بازارهای بینالمللی تجارت جهانی گاز را میتوان چنین برشمرد:
الف) اجرای برنامههای تولید گاز مطابق برنامه پیشبینیشده در سند چشمانداز و بالابردن ظرفیت صادراتی، چه از طریق تولید داخلی و چه از طریق کاهش مصرف
ب) بهکارگیری انواع روشهای جذب سرمایههای خارجی و نیز بخش خصوصی کشور
ج) ارتقای سطح فناوری و نیز جذب تکنولوژیهای جدید در صنعت گاز نظیر الانجی
د) همکاری با کشورهای دارای افزایش تقاضای الانجی مثل کرهجنوبی یا هند و استفاده از توان شرکتهای ملی آنها در جذب سرمایه و لایسنس فناوری
ه) تکمیل زیرساختهای صادرات گاز نظیر خط لوله نهم سراسری یا خط لوله صادرات گاز تا مرز پاکستان
و) استفاده از ظرفیتهای خالی الانجی منطقهای که با کاهش تولید داخلی مواجه هستند (نظیر امارات و عمان)
ز) پایش جایگاه و استراتژیهای رقبا در بازار مشترک (مثل روسیه و جمهوری آذربایجان در ترکیه) و عقبنماندن از آنها به دلیل سختگیریهای قیمتی صادرات گاز ایران
ح) انجام عملیات سوآپ گازی شرقی- غربی (ترانس ایران به جای ترانس کاسپین) و شمالی- جنوبی (آسیای مرکزی به خلیج فارس) در صورت وجود مازاد تقاضای گازی نسبت به عرضه خود ایران
ط) استفاده از فرصت تحریمهای روسیه برای حضور در بازار گاز اروپا از طریق خط لوله و همچنین احتمال بهتعویقافتادن پروژههای در حال ساخت و برنامهریزیشده الانجی روسیه با توجه به این تحریمها
نباید از نظر دور داشت که در عرصه انرژی حوزه خاورمیانه، کشورهای منطقه با بهرهگیری از مشاوران بینالمللی مختلف، در راستای مدیریت عرضه و تقاضای انرژی بهویژه گاز طبیعی و الپیجی، مدیریت انرژی هوشمندانهای اعمال میکنند.
در این زمینه تعریف پروژههایی مانند SCP(BTE)، TANAP، TAP، TAPI، TURK STREAM و طرحهای در دست مطالعهای (مانند TRANS CASPIAN) به طور بالقوه تهدید یجدی محسوب شده که ضروری است همواره تحت پایش دقیق و مدیریت بهروز باشند.
در خاتمه خاطرنشان میشود که تولید گاز ایران تا سه سال آینده با بهرهبرداری از فازهای جدید پارس جنوبی به ٣٣٠ میلیارد مترمکعب در سال افزایش مییابد که براساساین، تلاش میشود با ارتقای ساختار دیپلماسی انرژی، سهمیه ١٠درصدی از تجارت جهانی گاز در اختیار کشور قرار گیرد.
با توجه به فعالیتهای در دستور کار و اولویتگذاریهای انجامشده، سهم تجارت جهانی گاز تا سالهای آینده تغییرات چشمگیری خواهد داشت و شرکت ملی گاز ایران بهعنوان متولی اصلی سیاست گازی کشور، مسیر تدوینشده در سند چشمانداز ١۴٠۴ جمهوری اسلامی ایران را با توانایی و شایستگی هرچه تمام خواهد پیمود.