«تاپی» جایگزین «صلح» نیست
دیدار امروز حسن روحانی رییسجمهور ایران با شاهد خاقان عباسی، نخستوزیر پاکستان، در حاشیه اجلاس سران در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک با تاکید ایران بر تکمیل خط لوله گازی ایران به پاکستان همراه بود. چندی پیش نیز وزیر نفت پاکستان از انتقال گاز ترکمنستان به هند و پاکستان از طریق خط لوله موسوم به تاپی خبر داد، اما او بهتازگی اعلام کرده که «تاپی» را جایگزین خط لوله «صلح» نخواهد کرد و با توجه به نیاز پاکستان به انرژی، هیچ پروژهای جایگزین پروژه دیگر نیست.
به گزارش خبرنگار نفت و گاز «انرژی امروز»، 27 سال پیش بود که صادرات گاز ایران به پاکستان با نام صلح در آمیخته شد و مقرر شد دو کشور دوست و همسایه با احداث خط لولهای که صلح نام گرفت مبادلات گازی خود را گسترش دهند. خط لولهای که میتوانست خلأ بازار صادراتی ایران را پر کرده و گاز ایران را به شرق دور برساند.
طول خط لوله ایران به هند ۲۷۰۰ کیلومتر است و قرار است گاز صادراتی ایران را از مسیر پاکستان به هند منتقل کند. پیش بینی شده است که در صورت توافق نهایی، ۱۱۰۰ کیلومتر از این خط لوله در ایران، ۷۸۰ کیلومتر در پاکستان و ۶۰۰ کیلومتر در هند احداث شود. با تکمیل این طرح، روزانه ۱۵۰ میلیون متر مکعب گاز ایران به هند و پاکستان صادر میشود که ۹۰ میلیون متر مکعب آن برای هند و ۶۰ میلیون متر مکعب آن برای پاکستان در نظر گرفته شده است.
در سالهای گذشته با وجود اینکه صادرات گاز ایران به هند و پاکستان جزو پروژههای بسیار مهم بخش انرژی ایران محسوب میشد اما با چالشهای زیادی مواجه شد و تاکنون رنگ و بوی اجرایی شدن به خود نگرفته است. درحالی که پاکستان سالهاست که با کمبود انرژی دست و پنجه نرم میکند و برای تامین انرژی مورد نیاز خود یک قرارداد با ایران برای واردات گاز از کشورمان امضا کرده است، نهتنها پای قرارداد امضا شده نمیایستد و با وجود اصرار ایران بر عملیاتی کردن قرارداد، بهانهتراشی میکند، بلکه اخبار حاکی از آن است که برای تامین انرژی خود به یک منبع جدید چنگ زده است.
عملیات اجرایی خط لوله از سوی پاکستانیها مدام متوقف و از سوی مسئولان این کار در پاکستان اطلاعات ضد و نقیضی در مورد میزان پیشرفت پروژه ارایه میشد. کارشکنیها و عدم آغاز عملیات اجرایی خط لوله از سوی پاکستان در حالی اتفاق میافتاد که ایران از سال ۲۰۱۱ کار خط لوله خود را به اتمام رسانده بود و به اسلامآباد فرصت داده بود تا پایان ۲۰۱۴ عملیات خط لوله را تکمیل کند.
نامه زنگنه هم بی نتیجه بود
درحالیکه مدت زیادی از قرارداد گازی میان ایران و پاکستان گذشته و طبق آن همه زیرساختهای لازم برای صادرات گاز از ایران به پاکستان از سوی ایران فراهم شده است، این کشور بر بدعهدی خود اصرار میکند تا جایی که وزیر نفت را نیز بر آن داشت تا با ارسال نامهای به وزیر نفت پاکستان خواهان یک پاسخ صریح از سوی این کشور شود.
زنگنه در یک گفتگوی تلویزیونی اعلام کرد: «یک تا دو روز پیش از برکناری آقای نوازشریف، نخستوزیر پیشین پاکستان، نامه رسمی از طریق مجاری دیپلماتیک به شاهد خاقان عباسی، وزیر نفت پیشین پاکستان نوشتم و آمادگی ایران را برای صادرات گاز به پاکستان اعلام کردم. دو روز بعد خاقان عباسی پس از برکناری نوازشریف، نخستوزیر موقت پاکستان شدند، از این رو نتیجه و سرانجام نامه مشخص نشد.»
هماکنون کار در مرز متوقف مانده است و ما میلیاردها دلار برای این خط لوله احداث شده، هزینه کردهایم؛ طرف پاکستانی در مقطعی اعلام کرد به دلیل تحریمها قادر به احداث خط لوله در خاک پاکستان نیست اما اکنون نزدیک به دو سال است که تحریمی وجود ندارد، چنین رفتاری در عرف تجارت بینالمللی قابل قبول نیست.
تاکنون مسئولان پاکستانی به دلایل مختلف ازجمله نداشتن منابع مالی کار ساخت این خط لوله را به تعویق انداخته اند و این در حالی است که این کشور درحال وارد کردن گاز مایع (LNG) از قطر است.
موانع پیشروی پروژه عربستان کارشکنی میکند؟
اگرچه پاکستانیها پیش از این تحریمها را مانع اجرای پروژه اعلام کرده اند، اما با وجود رفع تحریمها در چند سال اخیر، نمیتوان آن را دلیل موجهی برای عدم تکمیل پروژه دانست؛ از سوی دیگر مشکلات مالی نیز بهعنوان دلیل دیگر نافرجامی پروژه از سوی پاکستانیها عنوان شده است که این گزینه نیز مردود اعلام میشود چراکه به استناد اطلاعات مندرج در رسانههای بینالمللی، این کشور گاز مورد نیاز خود را از قطر ۳۵ درصد گرانتر از گاز ایران خریداری میکند و بنابراین، گفته پاکستانیها که ما پولی برای ساخت خط لوله واردات گاز از ایران نداریم کمی غیرقابل باور است، اما حتی اگر این مورد صحیح هم باشد لازم است یک کنسرسیوم فاینانس خط لوله را برعهده بگیرد و پاکستان نیز تعهدات خود را اجرایی کند، چرا که ایران تاکنون هزینه گزافی برای ساخت این خط لوله در ایران متحمل شده است!
اگرچه محمدجواد جمالی، دبیرکمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتگو با «انرژی امروز» در این مورد اظهار کرده است که عوامل خارج منطقهای بر نافرجام بودن این خط لوله اثرگذاری بسیاری داشته است، بهویژه امریکا که طی سالهای گذشته به واسطه تحریم فشار بسیاری به پاکستان برای کاهش مراوداتش با ایران وارد کرد؛ او نیمهکاره ماندن خط لوله صلح را متاثر از فشارهای امریکا و عربستان می داند.
همانطور که چندی پیش نیز تریبیون، روزنامه رسمی پاکستان این مطلب را فاش کرد که تحت تاثیر عربستان عملیات احداث خط لوله انتقال گاز و واردات گاز از ایران را متوقف کرده است.
احیای پروژه LNG گوادر
پایگاه خبری تریبیون چندی پیش اعلام کرد دولت پاکستان احتمالا پروژه متوقف شده خط لوله ال ان جی گوادر را مجددا احیا خواهد کرد. این خط لوله ۲.۳ میلیارد دلاری یک طرح جایگزین برای خط لوله انتقال گاز میان ایران و پاکستان است و با توجه ظرفیت تنوعبخشی به منابع تامین انرژی پاکستان و تاثیر نپذیرفتن از هرگونه تحریم بینالمللی علیه ایران، از اهمیت استراتژیکی برای اسلامآباد برخوردار است.
پیش از این، کمیته انرژی کابینه پاکستان به ریاست نواز شریف، نخستوزیر سابق پاکستان، این پروژه خط لوله LNG را تحت فشار عربستان از دستور کار خارج کرده بود. عربستان که به دلیل ادعای حمایت قطر از تروریسم، کلیه روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود با این کشور را قطع کرده، پاکستان را نیز برای قطع روابط با ایران و قطر تحت فشار قرار داده است.
کمیته انرژی کابینه پاکستان در واکنش به این فشارها، پروژه خط لوله LNG گوادر را به حالت تعلیق در آورده بود به این امید که فشارها از جانب ریاض فروکش کند. اکنون شاهد خاقان عباسی، نخستوزیر جدید پاکستان که پیش از این سمت وزارت نفت این کشور را در اختیار داشت این سیگنال را ارسال کرده که پروژه مذکور به دلیل اهمیت استراتژیکی که دارد برای بررسی مجدد در دستور کار قرار گرفته است. بر اساس این طرح، یک پایانه ال ان جی در بندر گوادر احداث خواهد شد تا گاز وارداتی را فرآوری نماید.
ساخت خط لوله تاپی و واردات گاز از ترکمنستان
در ماه گذشته بود که وزیر نفت و منابع طبیعی پاکستان از برنامه این کشور برای آغاز واردات گاز از ترکمنستان در سال ۲۰۲۰ خبر داد. قرار است این گاز از طریق خط لوله ترکمنستان – افغانستان – پاکستان – هند موسوم به تاپی به پاکستان منتقل شود. بنابه گفته وزیر نفت پاکستان براساس توافق صورت گرفته پاکستان تنها به میزان برداشت گاز خود از این خط لوله هزینه پرداخت خواهد کرد و این در حالی است که مابقی هزینههای این پروژه برعهده هند خواهد بود. دولت پاکستان تضمین پرداخت ۳۳۶ میلیارد روپیه پاکستان را به ازای خط لوله تاپی اختصاص داده است.
طول خط لوله گاز تاپی ۱۸۱۴ کیلومتر است که ۲۱۴ کیلومتر آن از خاک ترکمنستان، ۷۷۴ کیلومتر آن از خاک افغانستان، ۸۲۶ کیلومتر آن از خاک پاکستان تا مرزهای کشور هند عبور خواهد کرد. ظرفیت انتقال این خط سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب برآورد شده و قرار است تا سال ۲۰۱۹ میلادی به طور کامل به بهرهبرداری برسد.
«تاپی» جایگزین «صلح» نیست
بهتازگی جان کمال، وزیر نفت پاکستان درباره خط لوله تاپی که هدفگذاری شده بود تا سال 2020 تکمیل شود، اعلام کرده است که در حال حاضر با توجه به اعلام استراتژی تازه آمریکا امنیت افغانستان بیش از گذشته به چالش کشیده شده بنابراین به نظر نمیرسد بتوان پروژه تاپی را تکمیل کرد و تکمیل این خط لوله به علت ناامنی در افغانستان به تأخیر افتاده است.
وزیر نفت پاکستان اظهار داشت: تمام کشورهای عضو پروژه تاپی در حال رایزنی برای پیدا کردن راهی هستند تا بتوانند این خط لوله گاز را تکمیل کنند؛ اما تاریخ اجرا و سایر موارد با توجه به اوضاع منطقه تغییر کرده است.
جان کمال همچنین در گفتگو با فارس تاکید کرده است که هیچ پروژهای جایگزین پروژه دیگر نیست و با توجه به نیاز پاکستان به انرژی تاپی جایگزین واردات گاز از ایران نیست. پروژه واردات گاز از ایران اهمیت زیادی برای پاکستان دارد که هرگز با پروژه تاپی قابل مقایسه نیست.
او افزود: پاکستان برای تأمین نیاز انرژی خود از قطر LNG (گاز مایع) دریافت میکند اما این موضوع جایگزینی برای واردات گاز از ایران نیست و گذشته از آن نیاز ما فراتر از این است.
علاج واقعه قبل از وقوع
اجرای پروژه انتقال گاز ایران به پاکستان برای این کشور بسیار اقتصادی است؛ چراکه پاکستان به اندازه کافی نفت و سوخت در اختیار ندارد و نیروگاههای پاکستان نیز برای تأمین برق با مشکل سوخت روبهرو هستند؛ این موضوع باعث شده این کشور برق خود را از خارج کشور تأمین کند و خرج زیادی روی دستش میگذارد؛ بر همین اساس اجرای خط لوله برای پاکستان بسیار اقتصادی است و میتواند منافع زیادی را نصیب این کشور کند.
از سوی دیگر بررسیها نشان میدهد میزان نیاز پاکستان به گاز در سالهای آینده افزایش خواهد یافت. این کشور ظرف سه سال آینده، سالانه به ۲۰ میلیون تن گاز مایع نیاز خواهد داشت و پس از پنج سال، این رقم به ۳۰ میلیون تن در سال افزایش خواهد یافت. صادرات گاز ایران به پاکستان ٢۵ سال ادامه خواهد داشت و سودآوری بسیاری نیز برای ایران در پی خواهد داشت؛ بنابراین انتظار می رود دولت نیز راهکارهای بهتری برای مذاکره در پیش بگیرد پیش از اینکه پاکستان واقعا جایگزین دیگری برای انتقال گاز از ایران بیابد و این پروژه را همچنان ناتمام رها کند. باید علاج واقعه قبل از وقوع کرد و برای آینده نامعلوم این خط لوله ای که پیر شده است چاره ای اندیشید.