جایگاه ایران در بازار انرژی هندوستان
رضا پدیدار | نایبرییس فدراسیون صنعت نفت ایران | عضو هیات نمایندگان اتاق تهران
کشور بزرگ هندوستان یا بهتر بگوییم شبه قاره هند با توجه به ظرفیت بالای توسعه و تولید و نزدیکی به ایران میتواند بازار مطمئنی برای گاز ایران با توجه به رشد فزاینده مصرف در این کشور باشد. بر همین اساس و بر پایه مذاکرات طولانی و مفصلی که بین مقامات مسئول دو کشور صورت پذیرفت، یادداشت تفاهم پروژه صادرات گاز ایران، به کشور هندوستان بین شرکت ملی صادرات گاز ایران به نمایندگی از سوی شرکت ملی نفت ایران و شرکت هندی SAGE به منظور صدور گاز طبیعی ایران از طریق آبهای عمیق به کشور هند در تاریخ 29 سپتامبر سال 2009 میلادی به امضاء رسیده در این زمینه سند چارچوب همکاریهای مشترک بین شرکت ملی صادرات گاز ایران بعنوان فروشنده و شرکت SAGE یعنوان حمل کننده و نیز شرکت خریدار هندی در حال مذاکره و بررسی است. در این رابطه مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز ایران از ادامه انجام بررسیهای فنی-اقتصادی پروژه فوق خبر داده و تأکید میکند که سرمایه گذاری و اجرای پروژه خط لوله صادرات گاز به هند قرار است از سوی شرکت فوق و یا دیگر شرکتهای توانمند هندی عملیاتی شود.
این خط لوله حدود 1400 کیلومتر طول دارد و در بعضی از نقاط، عمق آن به 3500 متر میرسد. لازم به توضیح است که انجام لوله گذاری به این میزان و تا این حد از عمق دریا تابحال انجام نشده است.
از تاریخ امضاء تفاهم نامه تاکنون، طرف هندی با مشارکت تعدادی از شرکتهای توانمند اروپایی بررسی و مطالعات اجرای پروژه خط لوله صادرات گاز به هند را انجام داده و اعلام داشته است که اجرای این کار عملی است. اما این سؤال عمده مطرح است که طرف هندی با چه هزینه و به چه شیوه ای میخواهد پروژه خط انتقال گاز ایران به هند را عملیاتی کند.
از دیگر موارد قابل طرح در این پروژه رویکرد سرمایه گذاری و هزینه ای آن است که از سال 2009 تاکنون منتظریم تا ببینیم طرف هندی با چه هزینه و به چه شیوه ای میخواهد پروژه خط انتقال گاز ایران را هند اجرا و عملیاتی نماید. البته ناگفته نماند که پیش از انجام مذاکرات نهایی با خریداران هندی، میباید هزینه انتقال این خط لوله و میزان سود و عایدی از محل صادرات به هند را محاسبه کنیم و با یک تحلیل هزینه و فایده به این نتیجه برسیم که آیا اجرای این پروژه از نظر اقتصادی به صرف و صلاح است یا خیر.
براساس واکاویهای صورت گرفته از طریق مذاکره با مقامات مسئول در شرکت ملی صادرات گاز ایران و نیز شرکت ملی نفت ایران سه مسیر برای انتقال گاز ایران به شبه قاره هند مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است که در این بررسیها امکان عبور خط لوله گاز از سه مسیر آبهای عمیق، آبهای کم عمق ساحلی و نیز خشکی مورد توجه خواهد بود.
با توجه به ذخایر گازی و موقعیت جغرافیایی، ایران میتواند نیازهای گازی کشورهای منطقه از جمله هندوستان را تأمین کند. سالها تجربه نیز نشان داده که ایران تأمین کننده مطمئنی برای انرژی در جهان است و با توجه به ماهیت قراردادهای گازی و بلند مدت بودن آن، وجود اعتماد میان کشورها اهمیت زیادی داشته و باعث تعاملات فرهنگی، اجتماعی و دوستی بین کشورها میشود. براساس اعلام نظر کارشناسی مدیران ارشد شرکت ملی گاز ایران، صادرات گاز ایران به هند از مسیر دریا تناقضی با پروژه خط لوله موسوم به صلح ندارد و درصورت توافق نهایی، گاز ایران از طریق یک خط لوله 1400 کیلومتری زیر دریایی به هندوستان صادر میشود که در این حالت عمیقترین و طولانیترین خط لوله انتقال گاز زیر دریایی جهان خواهد بود.
لازم به توضیح است که ایران در سبد انرژی جهان سهم درصدی گاز را دارا بوده که در یک دهه پیش رو میتوان گفت که ایران در منطقه ای قرار گرفته که کشورهای حاضر آن به جز قطر دارای ذخایر و میدانهای گازی مستقل اندکی هستند. ایران میتواند در آینده ای نه چندان دور، سهمی بسزا در این منطقه در سالهای آینده بویژه با افزایش این ظرفیت تولید گاز را به خود اختصاص دهد. ظرفیت تولید گاز کشور هم امنون بیش از میلیون مترمکعب در روز است که در ظرف سال آینده با بیش از یک میلیارد مترمکعب خواهد رسید و از این منظر روند افزایش صادرات گاز ایران در منطقه قابل توجه بوده که بصورت انتقال از طریق خط لوله و نیز بصورت LNG را یاداوری نمود.
به طور کلی میتوان گفت که با توجه به ذخایر گازی و موقعیت جغرافیایی ایران تأمین کننده قابل قبولی برای تأمین سبد انرژی کشورهای منطقه و نیز جهان خواهد بود که ضریب اعتماد در تعاملات اقتصادی در این زمینه میتواند در تولید و صادرات گاز به کشورهای موصوف اثرگذار باشد.
ایران علاوه بر صادرات گاز به کشور ترکیه و نیز در محدوده کوچکی به ارمنستان، هم اکنون درصدد عملیاتی نمودن دو قرارداد برای صادرات گاز به عراق میباشد. این دو قرارداد شامل صادرات گاز از بخش غربی ایران به بغداد و دیگری از جنوب غربی ایران به بندر بصره میباشد. هر دو قرارداد منعقد گردیده و زیرساختهای آن قریباً آماده بهره برداری خواهد بود. اما بدلیل مناقشات و و جمگ های داخلی در عراق اجرای این دو پروژه به تعویق افتاده است.
سهم صادراتی در این دو منطقه با صدور 5 تا 7 میلیون مترمکعبی آغاز و هر کدام ظرفیت واردات بیش از 15 میلیون مترمکعبی را ظرف یک سال پس از بهره برداری خواهند داشت. بطور کلی با اجرایی شدن کامل این دو قرارداد ظرفیت صادراتی گاز کشور 40 تا 70 میلیون مترمکعب در روز افزایش مییابد که دو برابر ظرفیت کنونی صادرات گاز ایران است.
علاوه بر نکات یاد شده و همانگونه که اشاره رفت خط لوله صلح نام خط لوله گاز صادراتی ایران به هند و پاکستان است که براساس تفاهم نامههای مبادله شده، ایران متعهد میشود که تا مدت سال گاز خود را با قیمت توافقی به هند و پاکستان بفروشد. این مسیر اقتصادیترین روش تأمین انرژی شبه قاره هند میباشد. البته مذاکراتی بصورت پراکنده پیرامون پیوستن کشورهای ترکمنستان و قطر به ایران برای تأمین گاز طبیعی این پروژه بزرگ مطرح شده است. طول خط لوله ایران بر پایه قرارداد فوق به هند 2700 کیلومتر است و قرار است گاز صادراتی ایران را از مسیر پاکستان به هند منتقل کند. بر پایه بررسیهای مهندسی پروژه، پیش بینی شده است که در صورت توافق نهایی 1100 کیلومتر از این خط لوله در ایران و 780 کیلومتر در پاکستان و نیز حدود 700 کیلومتر در کشور هند احداث خواهد شد.
با تکمیل و اجرای این طرح بزرگ گازی، روزانه معادل 150 میلیون مترمکعب گاز ایران به هند و پاکستان صادر میشود که معادل 90 میلیون مترمکعب آن برای هند و 60 میلیون مترمکعب آن برای پاکستان در نظر گرفته شده است.
هزینه اجرای این طرح در برآوردهای اولیه چهار و نیم میلیارد دلار اعلام شده بود که اکنون کارشناسان هزینه طرح را حدود هفت میلیارد دلار برآورد میکنند. علیرغم جذابییت هایی که این طرح نه تنها از جنبه تأمین انرژی برای شبه قاره هند دارد، بلکه بعنوان یک عامل کاهش تنش در روابط بین هند و پاکستان نیز بشمار میرود. اما براساس اطلاع منابع ثانویه، هندوستان تحت فشارهای آمریکا پروژه را به حالت تعلیق در آورده است.
ساخت این خط لوله که سال 2002 شروع شده بود قرار بر این بود در سال 2014 به بهره برداری برسد که با کنار کشیدن هند از این پروژه و تعلل پاکستان در ساخت خط لوله در داخل این کشور نیمه کاره رها شده است.
پاکستان علت عدم شروع فعالیت را ناتوانی در تأمین هزینهها عنوان کرده است و از شرکتهای ایرانی، روسی و چینی درخواست کرده است بعنوان مجری ساخت خط لوله مشارکت کنند. ایران درخواست اعطای وام 500 میلیون دلاری به پاکستان را رد کرد و وزیر نفت دولت یازدهم اعلام کرد تا زمانی که هند بعنوان دومین مصرف کننده گاز این خط لوله اعلام آمادگی نکند، ایران تمایلی به بهره برداری از این مسیر انتقال نخواهد داشت. البته ناگفته نماند که براساس خبرهای منتشره در اردیبهشت ماه سال 1395 رئیس کنفدراسیون صنعت نفت هند از کشیده شدن خط لوله صلح از طریق دریای عمان به هند خبر داده است.
بهر صورت گزینههای متعددی پیش روی مقامات نفتی و انرژی ایران و هند میتواند ملاک تصمیم گیری برای انتقال گاز ایران به شبه قاره هند باشد. لذا اگر خط لوله صلح را بعنوان کاربردیترین گزینه انتخاب و در نظر بگیریم باید گفت که اراین علاوه بر تحقق که طرح بزرگ اقتصادی در منطقه گامی ارزشمند در پایداری صلح و ثبات بین کشورهای هند و پاکستان و نیز سایر کشورهای تأثیرگذار را در برداشته باشد. درصورت عدم توجه به این مهم و همانگونه که اشاره رفت ادامه مذاکرات دو کشور ایران و هند برای احداث یک خط لوله 4.5 میلیارد دلاری از زیر دریا تا گجرات هند میتواند زمینه ساز حداقل صادرات روزانه 31.5 میلیون مترمکعب گاز ایران به هند را منتقل و عملی سازد. براساس رایزنیهای مجددی که با مقامات مسئول در وزارت نفت ایران صورت پذیرفت مشخص شد که رایزنیهای اولیه انجام گردیده و قرار است مطالعات پژوهشی و مهندسی در دو مقطع زمانی 2 ساله مورد توجه جدی قرار گیرد. لازم به یادآوری است که هم اکنون تجربه بسیار مطلوب خط لوله 1200 کیلومتری انتاق گاز کشور نروژ به انگلستان که در بستر دریای شمال ساخته شده، طولانیترین خط لوله انتقال گاز زیر دریایی جهان بشمار میرود از نکات حائز اهمیت پروژه انتاق گاز است.
بهر صورت و در کلام پایانی میتوان گفت که بعد از اروپای غربی، بزرگترین بازار گاز پیش روی ایران برای صادرات از طریق خط لوله بازار گاز هند میباشد. پیش بینیها بر این مهم تأکید میکند که مصرف گاز هندوستان طی دو دهه آینده بعلت نیاز نیروگاههای برق و ملاحظات زیست محیطی با افزایش قابل توجهی روبرو خواهد بود بطوریکه نیاز گاز این کشور در سال 2010 به حدود 50.7 میلیارد مترمکعب و در سال 2020 به حدود 96.2 میلیارد مترمکعب خواهد رسید، اگر چه باید اشاره کرد که ارقام پیش بینی شده قابل اتکا جدی نمیباشد زیرا که مصرف گاز طبیعی از کل انرژی مصرفی هند هنوز عدد قابل توجهی را نشانه نرفته است. اما بررسیهای انجام شده نشان میدهد که خطوط لوله پیشنهادی که از مسیر دریا بگذرند نیز چندان مقرون بصرفه نباشند و شاید بهترین گزینه همان خط لوله پیشنهادی از مسیر دریا مقرون بصرفه تر باشد.
براساس اطلاعات منتشره توسط موسسه مالی BHP Billiton استرالیا، طول خط لوله گاز ایران به هند که از مسیر خشکی عبور کند 2775 کیلومتر خواهد بود که از این مسیر 1115 کیلومتر آن در ایران، 760 کیلومتر در پاکستان و 900 کیلومتر آن در هند خواهد بود. اگرچه این آمار با آمار قبلی که تقدیم شد قدری متفاوت است ولی نشانه رفتن هزینههای طرح از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است. موسسه مالی فوق تأکید میکند که هزینه احداث خط لوله در خاک ایران 1086 میلیارد دلار، در خاک پاکستان معادل 102 میلیارد دلار و در خاک هند نیز 101 میلیارد دلار و در کل مبلغ 4016 میلیارد دلار را در بر میگیرد. در این گزارش حجم گاز انتقالی را بین 15 تا 30 میلیارد مترمکعب در سال برآورد نمودهاند که توجیه اقتصادی آن در مقایسه با سرمایه گذاریهای قابل انجام مشخص نمیباشد. بهر حال موانع قابل توجهی روبروی خط لوله گاز ایران به هند وجود دارد که عبارتاند از:
الف- ساختار مالی پروژه و وضعیت توان مالی شرکتهای هندی چندان مشخص نبوده و به علت وابستگی شدید هنوز ذغال سنگ، همواره گاز از رقیب ارزان قیمتی برخوردار خواهد بود که بر نرخ فروش گاز ایران اثر منفی میگذارد.
ب – علاوه بر موضوع فوق الذکر، پاکستان و هند از بدو استقلال پاکستان بر سر منطقه کشمیر دارای اختلاف هستند، بطوریکه این اختلاف سه بار در سالهای 1949، 1965 و 1971 باعث بروز جنگ تمام عیار بین این دو کشور شده است و منازعه دو کشور در سالهای 1988 میلادی تا حد تهدیدهای اتمی از سوی پاکستان پیش رفته است.
بهرحال و با در نظر گرفتن مجموعه عوامل فوق، بازار گاز هندوستان با وجود ظرفیت بالای آن برای جذب گاز صادراتی ایران تاکنون دور از دسترس برای تأمین کننده ایرانی ساخته است.
اما میتوان گفت:
وجود موانع جدی سیاسی و جغرافیای در راه صدور گاز به بازار هندوستان و مواجه بودن پروژه با ریسک سیاسی بالا بدلیل کشمکش بین هند و پاکستان، این مشکل جذابییت طرحهای صادرات با خط لوله به هند را از میان میبرد. بهترین گزینه صادرات گاز به این کشور تبدیل گاز به LNG و نهایتاً حمل آن به بازار هند میباشد.
و نکته آخر:
طرحهای صادرات گاز از طریق خط لوله به برخی بازارهای نزدیک در مقایسه با سایر گزینهها از جمله LNG و GTL گزینه ای کاملاً اقتصادی و توجیه ناپذیر جلوه مینماید. اما با توجه به مسائل ذکر شده ریسکهای سیاسی متعددی برای آن وجود دارد. در مقاصد دور دست از جمله بازارهای اروپا و هندوستان، مطالعات نشان میدهد که انتقال گاز توسط تکنولوژی LNG بسیار مطلوب تر از انتقال گاز با خط لوله است.
این نکته را نیز باید مد نظر قرار داد که طرحهای صادرات گاز از طریق خط لوله نسبت به بکارگیری تکنولوژیهای پیچیده تری از جمله LNG و GTL به میزان کمتری در بکار گیری طیف وسیعی از متخصصان و شرکتهای پیمانکار در این صنعت تأثیرگذار است. در مجموع باید گفت، با توجه به محدودیتهای موجود در بازارهای LNG، برخی کارشناسان عقیده دارند روی آوری به استفاده از تکنولوژیهای GTL که دستاوردهای مهمی از کسب دانش فنی در داخل کشور وجود دارد، فرصتهای جذاب تری را برای بکارگیری از گاز در کشور میتواند بوجود آورد.
مأخذ:
1- Out lock for Gas Demand and Supply to 2020. Dr. Fatih Birol. International Energy Agency.
2- Conference on Natural Gas Transit and Storage in Southern Europe
31.May.2012
3- BP Statistical Review of World Energy June 2013
4- Proposed Iran to India Overland Gas Pipeline Project Overview
India Oil &. Gas Conference 2002. Paul Samson.
Vice President. BHP Billiton
شبکه تحلیل گران تکنولوژی ایران 5- 30 Dec 2016