درخواست حذف یک ماده برنامه ششم به نفع پالایشگاهها
شبکه کانون های تفکر ایران با انتشار یادداشتی سیاستی درباره شیوه تعریف نظام درآمدی شرکت ملی نفت ایران، خواستار اصلاح برنامه ششم در راستای افزایش انگیزه برای تامین خوراک پالایشگاههای در حال احداث و توسعه صنعت پالایش کشور شد.
شبکه کانون های تفکر ایران (ایتان) با انتشار یادداشتی سیاستی درباره شیوه تعریف نظام درآمدی شرکت ملی نفت ایران، خواستار اصلاح جزء «2-الف» ماده 7 برنامه ششم توسعه در راستای افزایش انگیزه این شرکت برای تامین خوراک پالایشگاههای در حال احداث و توسعه صنعت پالایش کشور شد و پیشنهاد داد عدد تعیین شده به عنوان سهم شرکت ملی نفت ایران از محل صادرات نفت و میعانات گازی در قسمت «2-الف» ماده 7 گزارش کمیسیون تلفیق درباره لایحه برنامه ششم توسعه حذف گردد تا مانعی در راستای اصلاح قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و قوانین بودجه سالانه در این زمینه ایجاد نشود.
در این یادداشت سیاستی به «ضرر شرکت ملی نفت ایران از فروش نفت و میعانات گازی به پالایشگاههای داخلی» و «کاهش بودجه شرکت ملی نفت ایران با افتتاح هر پالایشگاه جدید» به عنوان آثار شیوه فعلی نظام درآمدی شرکت ملی نفت ایران اشاره شده و آمده است: «مطابق مدل فعلی، بودجه شرکت ملی نفت ایران با بهره برداری از خلیج فارس (پالایشگاه ستاره خلیج فارس)`>.پالایشگاه ستاره خلیج فارس، 600 میلیون دلار در سال کاهش مییابد». متن کامل این یادداشت سیاستی در ادامه آمده است:
مقدمه:
احداث پالایشگاه به عنوان اولین حلقه دستیابی به زنجیره ارزش در صنعت نفت و گاز، از اهمیت راهبردی برای کاهش خامفروشی و کسب ارزشافزوده بیشتر برخوردار است. با این وجود، روند توسعه ظرفیت پالایشی کشور در دو دهه اخیر بسیار کند بوده است به گونهای که آخرین پالایشگاه نفت ایران، 20 سال پیش در بندر عباس به بهره برداری رسیده است. یکی از دلایل اصلی این وضعیت، شیوه تعریف نظام درآمدی شرکت ملی نفت ایران در قوانین است؛ بهطوریکه این شرکت از صادرات نفتخام درآمد بیشتری کسب میکند و اگر نفت را به پالایشگاههای داخلی بفروشد درآمد کمتری به دست میآورد. این شیوه باعث شده است شرکت ملی نفت، انگیزهای برای احداث یا توسعه پالایشگاه در کشور حتی توسط بخش غیر دولتی نداشته باشد. بر همین اساس ضرورت دارد نظام درآمدی شرکت ملی نفت ایران در قوانین مرتبط، به گونهای اصلاح شود که انگیزه ی این شرکت در راستای منافع ملی و تامین خوراک پالایشگاههای داخلی قرار بگیرد.
مدل فعلی نظام درآمدی شرکت ملی نفت ایران
در حال حاضر، مطابق با جزء (1) بند «الف» ماده (1) قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت (مصوب اسفندماه 1393)، مبنای محاسبه سهم شرکت ملی نفت ایران از درآمدهای ناشی از صادرات نفت و میعانات گازی برابر 14.5 درصد از قیمت فوب خلیج فارس برای هر بشکه نفت صادراتی است اما مبنای محاسبه سهم این شرکت از درآمدهای ناشی از فروش داخل مطابق همین قانون برابر 14.5 درصد از رقمی است که هر ساله به پیشنهاد کارگروهی متشکل از وزرای نفت و امور اقتصادی و دارایی و نماینده سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور برای هر بشکه نفت خام تعیین میشود و به تصویب هیأت وزیران میرسد. مطابق شکل1 با احتساب قیمت 50 دلار به ازای هر بشکه در مبادی صادراتی اولیه (فوب) در شرایط فعلی، سهم شرکت ملی نفت ایران به ازای هر بشکه صادرات نفت، 7.2 دلار و به ازای هر بشکه فروش نفت به داخل (تامین خوراک پالایشگاهها) 2.2 دلار، است.
شکل 1- مقایسه درآمد شرکت ملی نفت به ازای هر بشکه نفت خام از محل صادرات یا فروش داخلی در شرایط فعلی
این مسئله تبعات زیر را به همراه دارد:
ضرر شرکت ملی نفت ایران از فروش نفت به پالایشگاههای داخلی؛ زیرا هزینه های تولید نفت برای این شرکت بیشتر از مبلغ فروش آن به پالایشگاههای داخلی است. هزینه استخراج و تولید هر بشکه نفت خام 4.3 دلار و سهم شرکت ملی نفت از فروش هر بشکه نفت به پالایشگاههای داخلی 2.2 دلار است.
کاهش بودجه شرکت ملی نفت ایران با افتتاح هر پالایشگاه جدید نفت؛ زیرا افزایش ظرفیت پالایشی کشور معادل کاهش حجم صادرات نفت و در نتیجه کاهش بودجه شرکت ملی نفت ایران است. در نتیجه، مطابق مدل فعلی، بودجه شرکت ملی نفت ایران با بهره برداری از خلیج فارس (پالایشگاه ستاره خلیج فارس)`>.پالایشگاه ستاره خلیج فارس، 600 میلیون دلار در سال کاهش مییابد.
مدل پیشنهادی برای نظام درآمدی شرکت ملی نفت ایران
ضرورت دارد نظام درآمدی شرکت ملی نفت ایران به گونهای اصلاح شود که برای این شرکت تفاوتی بین صادرات نفت خام یا فرآورش بیشتر آن در پالایشگاههای داخلی وجود نداشته باشد. در همین راستا، ضروری است با یکسان شدن مرجع تعیین سهم شرکت ملی نفت ایران از صادرات نفت و فروش داخلی آن، این شرکت سهم برابری از ارزش واقعی هر بشکه نفت (قیمت فوب) از هر دو بخش داشته باشد. به عبارت دیگر، قیمت غیر واقعی تعیین شده توسط کارگروه مذکور، مرجع تعیین سهم شرکت ملی نفت ایران از فروش داخل نباشد. در این صورت، حتی میتوان به عددی (طبیعتا کمتر از 14.5% موجود) به عنوان سهم شرکت ملی نفت ایران از محل صادرات نفت و فروش داخلی آن دست یافت که مجموع درآمد این شرکت نسبت به حالت فعلی هیچ تغییری نکند. با این تفاوت که در شرایط فعلی، این شرکت 75 درصد درآمد خود را از صادرات نفت و 25 درصدِ آن را از فروش آن به پالایشگاههای داخلی به دست میآورد ولی در شرایط جدید، این ترکیب به 50 درصد از صادرات نفت و 50 درصد از محل فروش داخلی آن تغییر کند. در این مدل برای شرکت ملی نفت ایران تفاوتی نخواهد داشت که خام فروشی نفت را ادامه دهد یا به افزایش ظرفیت پالایشی داخل کشور کمک کند و مقدار نفت بیشتری را به پالایشگاههای داخلی تحویل دهد. در این صورت، اگر پالایشگاه جدیدی مانند پالایشگاه نفت آناهیتا یا خلیج فارس (پالایشگاه ستاره خلیج فارس)`>.پالایشگاه ستاره خلیج فارس احداث شود، با کاهش خام فروشی نفت و اختصاص آن به پالایشگاه مذکور، درآمد شرکت ملی نفت ایران کاهش پیدا نمیکند. البته میتوان مدل مذکور را بهگونهای طراحی کرد که شرکت ملی نفت، از فروش نفت به پالایشگاههای داخلی سود بیشتری نسبت به صادرات خام این ماده داشته باشد تا متضمن انگیزه بیشتر این شرکت به کاهش خام فروشی نفت و توسعه پالایشگاههای داخلی شود.
اصلاحات لازم برای اجرای مدل پیشنهادی
برای اصلاح نظام درآمدی شرکت ملی نفت ایران مطابق با مدل مذکور، ضروری است اصلاح زیر در گزارش کمیسیون تلفیق درباره برنامه ششم توسعه صورت گیرد:
با توجه به اینکه سهم 14.5 درصدی شرکت ملی نفت ایران از محل صادرات نفت و میعانات گازی در قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت آمده است و هر ساله هم در قوانین بودجه سالانه تکرار می شود ولی مطابق با توضیحات فوق باید اصلاح گردد، ضرورت دارد عدد تعیین شده به عنوان سهم شرکت ملی نفت ایران از این محل در قسمت «2-الف» ماده 7 گزارش کمیسیون تلفیق درباره لایحه برنامه ششم توسعه حذف گردد تا مانعی در راستای اصلاح قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و قوانین بودجه سالانه در این زمینه ایجاد نشود.
منابع:
1- مطابق گزارش تفریغ بودجه دیوان محاسبات کل کشور، به طور متوسط سهم واقعی شرکت ملی نفت ایران از محل فروش داخلی نفت و میعانات گازی در سال های 91 تا 93 برابر 2.6 درصد قیمت واقعی هر بشکه و از محل صادرات نفت و میعانات گازی 14.5 درصد قیمت واقعی هر بشکه بوده است.